دوستان یک مطلب رو هم اضافه کنم شاید برای آقا رضای گل و عزیزان مفید باشه. حقیقتش منم در چند سال اخیر مسائل زیادی رو تجربه کردم از جمله بیماری سخت ، از دست دادن کار و ... و تنها یک راه من رو آرام کرد و اون عشق بود. وقتی حس می کنم هیچ چیز در زندگی سر جاش نیست دراز می کشم و به شخصی فکر می کنم که یک لبخندش برام از کل این دنیا ارزشمند تره و می گم او زنده هست اون سالمه الهی شکر چی بهتر از این. این خیلی من رو آرام میکنه. فقط گفتم دوستان عشق و رنج توأم معجزه خواهد کرد.
مجاهد جان، خیلی خوبه که امروز مراقب چشمت بودی ....
پاکی چشم و ذهن یکی از اساسی ترین کارهایی هست که باید روش کار کنیم.
جایزه ات هم این تصویر زیبا ...
من قبل تر ها، بعد از روزهایی که پاکی چشمم با فیلم های کثیف، لجن مال می شد،
چند تا عکس خیلی خوب از منظره یا چیز دیگه دانلود می کردم و روشون تمرکز می کردم
خودم رو تصور می کردم که اونجا هستم و دارم توی اون منطقه پرسه می زنم
به خیال خودم این کار، می تونست این عکس های زیبا رو جایگزین اون فیلم های کثیف و لجن کنه ....
حرفم این هست که اگر داریم کنترل نگاه و ذهن انجام می دیم، باید خوراک خوب هم برای ذهن و نگاهمون فراهم کنیم ...
داره اوضاع یه خرده سخت و پیچیده می شه
از مردمجاهد کمک خواستم
اما قبل ترش باید از خدا کمک می خواستم ....
خدایا داد می زنم که اگر کمکم نکنی، کاری از دست من ساخته نیست ....
و اما در مورد این عادت کثیف ....
سخت تر از این ها هم نباید من رو از پا دربیاره ....
از تلاش و جنگندگی من کم نخواهد شد ....
درسته که بعضی جاها جنگیدن، یعنی سکوت ....
و این سکوت شاید خیلی سخت باشه .....
گاهی وقت ها جنگ، رودرو با نفسه .....