مشاوره

[بنت الهدا]

من خودم  ۱۵  سالم  بود اونموقع  چادری  بودم  همسایمون پسرش ۲۵ سالش بود  برا اون  اومدا بود خواستگاری   بابام اونقد عصبانی بود  که هیچوقت  یادم نمیرا جقد عصبانی  بود  و مدام  میگف  این بچس  این مگه میفهمه  زندگی چیه   و اونقد عصبانی  بود من گریه کردم  و میگفتم چرا اینجوری میکنه  و حالا همساسمون فک کرده بود من ۱۸  یا ۱۹ سالمه   نمیدونستن ۱۴ یا ۱۵ ساله ام 
و بابام  دیگ   عصبانیتش خوا ابید    اونموقع  نمیفهمیدم چرا عصبیع  و میگفتم  واااا  حالا مگه چیشده 

ولی وقتی  بزرگتر شدم  فهمیدم بابام  چرا عصبی بوده  و چی میفهمیده  ک من نمیفهمیدم  
شما خودتونو   به جای پدر یک دختر بزارید  نه پسر ببینید واقعا  خودتونم  میزارید  دختر ۱۳  یا ۹ سالتون صیغه یه نفر شه؟؟  اصلا غیرتتون  قبول  میکنه  من خودم  با اینکه  یه دخترم  ولی اگ الان یکی مثلا  به خانواده ما همچین پیشنهادی راحب خواهر کوجکترم بده خودم  میرم  سرشو میبرم واقعا

[amirabbas.s2021]

من خودم  ۱۵  سالم  بود اونموقع  چادری  بودم  همسایمون پسرش ۲۵ سالش بود  برا اون  اومدا بود خواستگاری   بابام اونقد عصبانی بود  که هیچوقت  یادم نمیرا جقد عصبانی  بود  و مدام  میگف  این بچس  این مگه میفهمه  زندگی چیه   و اونقد عصبانی  بود من گریه کردم  و میگفتم چرا اینجوری میکنه  و حالا همساسمون فک کرده بود من ۱۸  یا ۱۹ سالمه   نمیدونستن ۱۴ یا ۱۵ ساله ام 
و بابام  دیگ   عصبانیتش خوا ابید    اونموقع  نمیفهمیدم چرا عصبیع  و میگفتم  واااا  حالا مگه چیشده 

ولی وقتی  بزرگتر شدم  فهمیدم بابام  چرا عصبی بوده  و چی میفهمیده  ک من نمیفهمیدم  
شما خودتونو   به جای پدر یک دختر بزارید  نه پسر ببینید واقعا  خودتونم  میزارید  دختر ۱۳  یا ۹ سالتون صیغه یه نفر شه؟؟  اصلا غیرتتون  قبول  میکنه  من خودم  با اینکه  یه دخترم  ولی اگ الان یکی مثلا  به خانواده ما همچین پیشنهادی راحب خواهر کوجکترم بده خودم  میرم  سرشو میبرم واقعا

وای تورو خدا بخون  تورو خدا بخون چی نوشتم اشتباه گرفتی من رو سه زوم کردم شما 4 رو گرفتی 
پس به این نتیجه رسیدم جواب مدنظر شما مورد دو هست.


بعدم اگه میخوای به من بتوپی به خدمتت عرض میدارم که من تا حدر زیادی نیاز جنسی کمه الان و از این نظر مشکلی ندارم ولی از نظر عاطفی به فناام و میترسم از این منظر ضربه بخورم.

[بنت الهدا]

من خودم  ۱۵  سالم  بود اونموقع  چادری  بودم  همسایمون پسرش ۲۵ سالش بود  برا اون  اومدا بود خواستگاری   بابام اونقد عصبانی بود  که هیچوقت  یادم نمیرا جقد عصبانی  بود  و مدام  میگف  این بچس  این مگه میفهمه  زندگی چیه   و اونقد عصبانی  بود من گریه کردم  و میگفتم چرا اینجوری میکنه  و حالا همساسمون فک کرده بود من ۱۸  یا ۱۹ سالمه   نمیدونستن ۱۴ یا ۱۵ ساله ام 
و بابام  دیگ   عصبانیتش خوا ابید    اونموقع  نمیفهمیدم چرا عصبیع  و میگفتم  واااا  حالا مگه چیشده 

ولی وقتی  بزرگتر شدم  فهمیدم بابام  چرا عصبی بوده  و چی میفهمیده  ک من نمیفهمیدم  
شما خودتونو   به جای پدر یک دختر بزارید  نه پسر ببینید واقعا  خودتونم  میزارید  دختر ۱۳  یا ۹ سالتون صیغه یه نفر شه؟؟  اصلا غیرتتون  قبول  میکنه  من خودم  با اینکه  یه دخترم  ولی اگ الان یکی مثلا  به خانواده ما همچین پیشنهادی راحب خواهر کوجکترم بده خودم  میرم  سرشو میبرم واقعا

وای تورو خدا بخون  تورو خدا بخون چی نوشتم اشتباه گرفتی من رو سه زوم کردم شما 4 رو گرفتی 
پس به این نتیجه رسیدم جواب مدنظر شما مورد دو هست.


بعدم اگه میخوای به من بتوپی به خدمتت عرض میدارم که من تا حدر زیادی نیاز جنسی کمه الان و از این نظر مشکلی ندارم ولی از نظر عاطفی به فناام و میترسم از این منظر ضربه بخورم.

اقای  امیر عباس   من با  شما  خیلی  معقولانه  صحبت کردم عصبی  نشید 

بعدشم  درسته  با خانوادم  مشکل دارم  و همه  ما تو این سن اینجوریم  و بیشتر درگیری  داریم  شما  چرا مسخره میکنید   راس میگین  اولین باره دارم میگم کاره درستی  کردن  بیشتر مشکل من  اخه از اونجاس  و خ ا   ربط پیدا  میکنه  به همون 


و  کی گفته  من میخوام  به شما بتوپم ؟   من  صحبتم  با همس  و دارم میگم  مورد  ۴ و ۵  اصلا موارد خوبی  نیستن   و مضراتشم  گفتم 
اصلا ۱۶  ساله  ۱۶ ساله ام  هیچ  درکی  نداره  

اصلا  جالبه  ها  چرا اینقد  خودگیرت  روشنه  جدا    کی من توپیدم  به شما  دومین  بارم باشه؟

---

فک کنم  شما هنوز اون مسئله  ای که  تو پروف پییام داده بودید و گفتم پیام ندید  رو ذهنتونه  و فک میکنید  من با شما دشمنی دارم 

من  اون موقع  واقعا  از دستتون  عصبانی  شدم چون شما هیچ چیزی  از زندگی  من نمیدونستید  و با خودتون قضاوت کرده بودید

---

[مهدوی]

سلام

دوستان قوانین تاپیک رو نقل قول میکنم. لطفاً در حفظ و رعایت قوانین دقت کنید.


با تشکر

به نام خداوند بخشنده مهربان

سلام

در اینجا میخواهیم درد و دل های یکدیگر را درباره این حس بشنویم !

پس منتظریم !

...................................

این جا هم مثل همه تاپیک ها ی سری قوانینی داره که برای حفظ نظم و چارچوب باید رعایت بشه

1-از زدن پست های نامربوط و یا شکلک خالی خودداری بشه (اسپم نزنید) در صورت مشاهده حذف میشه

2-برای تشکر پست جداگانه نزنید به این منظور میتونید از دکمه تشکر یا اعتبار به ارسال استفاده کنید

3-هر پستی که میبینید نیاز به جواب دادنش نیست اگه هم میخواید جواب بدید تو انتخاب کلمات دقت کنید

4-به نظرات هم احترام بذارید و ادب رو رعایت کنید و در انتخاب کلمات دقت کنید

5-از گفت و گو تو این تاپیک خودداری کنید ( مثل شبانه روزی نشه اینجا )

6- از بحث کردن و دعوا کردن تو اینجا خودداری کنید که در صورت مشاهده حذف میشن و در صورت نیاز اخطار داده میشه

با تشکر علیرضا 68

یا ودود

[amirabbas.s2021]

سلام
دوستان #178 اینو بخونین و بفرمایید به نظرتون بهترین راه حل چیه.
بیشتر دلم میخواد راه حلا ی دیگه ای بگید منطورم این نیست که مثلا بگید با کدوم موافقید میخوام بدونم بهترین راه چیه .
اینا صرفا اونچیزایی که به ذهنم رسیده و به نطر میاد وجود داره نه اینکه  همشونو به عنوان راه خوبی بدونم فقط میخواستم همه اونایی که به ذهن همسن وسالام عموما میرسه نوشته باشم.

---

ممنونم از افرا و مهدوی عزیز و همینطور خانوم سنا

[selin]

سلام
دوستان #178 اینو بخونین و بفرمایید به نظرتون بهترین راه حل چیه.
بیشتر دلم میخواد راه حلا ی دیگه ای بگید منطورم این نیست که مثلا بگید با کدوم موافقید میخوام بدونم بهترین راه چیه .
اینا صرفا اونچیزایی که به ذهنم رسیده و به نطر میاد وجود داره نه اینکه  همشونو به عنوان راه خوبی بدونم فقط میخواستم همه اونایی که به ذهن همسن وسالام عموما میرسه نوشته باشم.

---

ممنونم از افرا و مهدوی عزیز و همینطور خانوم سنا

نظرمن اینه این انحرافات جنسی به خاطر نداشتن اگاهی هستش
اگر یه نفر قبل از این به من می گفت فیلمهایxxxاعتیاد دارن،خودارضایی ترکش سخته و....خیلی چیزهای دیگه من خودم دختری هستم که از تجربه ها استفاده میکنم
واگر میدونستم انجام نمیدادم
من درباره مکانیسم بدنی وجنسی  اقایون اطلاعات زیادی ندارم
اما درمورد خودم واکثر دخترها میدونم اگر خودارضایی ومرتکب نشن ،هیچ وقت میل جنسی شون اون طوری نیست که نتونن کنترلش کنن و درگیر یه اعتیاد ذهنی وروحی بشن

[افرا]

مرسی از مهدوی عزیز که زحمت انتقال رو کشید

خب یه همفکری کوچیک لازم داریم که ببینیم مشکل چطوری حل میشه...

بخش اول

داستان از پست امیرعباس شروع شد که سوالی رو مطرح کرد با چنتا راه پیشنهادی....

خیلی خوبه که یکی با سن امیرعباس و بقیه کاربرا چنین دغدغه ایی داره ... اگه اینو با دغدغه ی خیلی از افراد این سنین مقایسه کنیم متوجه 

سطح بالای فکریه این عزیزان میشیم....


راههای پیشنهادی ممکنه برای بعضی افراد مقداری زننده یا عجیب باشه که خب طبیعیه...امیرعباس سعی کرد که هر مورد خاصی رو بنویسه ، حالا

هرچند عجیب هم باشه... 

منم یه توضیحی در مورد سن ازدواج بدم...

اول اینه میدونم سن یه عددیه که خیلی دقیق نیست...ممکنه یکی 30 سالش باشه ولی تفکراتش توی 20 سالگی مونده باشه یا برعکس...

اعضای سایت معمولا مقداری جلوتر از سنشون حرکت میکنن ولی من صحبتم در مورد "اکثریت " هست....

و وقتی مثلا میگم : " افراد 25 ساله " این مقدار مال اکثریته و حدودیه! با موارد استثنا کاری ندارم...

به نظر من ازدواج برای اقایون قبل از سن 25-23 سال حرکت درستی نیست...

(بالا توضیح دادم که با موارد استثنا یا افرادی که 30 سال پیش ازدواج کردن و خوشبختن  کاری نداریم ! بحث در مورد دنیای امروز در کشور خودمونه)



سن 15 تا 18 سال و 18 تا 25 سال تغییر تحول توی نگرش ها و طرز فکر و اهداف و خواسته خیلی زیاده! 

احتمال اینکه شما توی این سن ازدواج کنید و 5 سال بعد عقایدتون عوض بشه خیلی زیاده....

و جالب اینکه بسیاری توی این سن فکر میکنن که بزرگتر ها اشتباه میکنن و اونا امادگی ازدواج رو دارن در صورتی که اصلا اینطوری نیست...

خودمم این شرایط رو گذروندم...

توی سن 23 سالگی میگفتم وای خدا من دو سال دیگه ازدواج نکنم میمیرم! چنتا ازون 2 سال ها گذشت و هنوز نمردم!

از نظر مالی و قبول مسئولیت ها هم اکثر افراد قبل از 25 شرایط خوبی ندارن...

پسرا این مورد رو بهتر درک میکنن چون سربازی هم باید برن و تامین مالی بیشتر به عهده ی اوناست....



شخص ممکنه توی این سن کلا 2 سال اینده رو ببینه و 40 سال بعدیش رو فدای این دو سال میکنه!

قراره شما در همه ی سنین رشد کنید و از پیشرفتتون لذت ببرید... نه اینکه به خاطر ازدواج و پرداخت وام و هزینه های خونه درگیر بشید و نتونید 

یدونه کتاب در ماه بخونید....


متاسفانه اموزش توی کشور ما در این مورد خیلی کمه و (ببخشید) ازدواج و فرزند اوری رو با جوجه کشی اشتباه گرفتن!

اگه یکی توی سن کم ازدواج کنه بسیار به نفع جامعه و دولت هست ولی به هیچ عنوان به نفع "شخص " نیست! 

همونطور که گفتم شخص درگیر پرداخت قسط های وام و خرید خونه و ماشین و جشن عروسی و هزینه های بچش میشه و به راحتی جامعه 

میتونه کاری باهاش کنه که با یک (معذرت میخوام ) "برده" فرقی نکنه!

حق اعتراض رو نداره چون ممکنه از محل کارش بیرونش کنن!

اگه اخراج بشه دیگه تنها نیست و مسئولیت زن و بچش هم به دوششه! پس هرچی جامعه یا کارفرما گفت باید بگه چشم....

متاسفانه خیلی از حرفای منو باید تجربه کنید تا کاملا حسشون کنید....



داشتن رابطه ی جنسی سالم خیلی خوبه ولی وقتی در برابر موارد منفیه بالا قرار میگیره اولویتش رو از دست میده....

این از بحث ازدواج توی سن کم!



بریم سراغ اینکه با فرزند چطوری برخورد کنیم....(البته متوجهم که این اتفاق برای دوستان حداقل 15 سال بعد اتفاق میوفته ولی خب سوال پیش اومده

دیگه ماهم مینویسم....)

از ابتدا که شما به لطف خدا صاحب فرزند میشید باید اصول تربیت فرزند و رفتار با اون رو بشناسید...

بارها و بارها گفتم که شما اگه یه دستگاهی مثل لباسشویی یا یخچال میخرید دفترچه راهنماش رو میخونید .ولی 99 درصد افراد نه قبل از ازدواج و نه 

قبل از فرزند اوری مطالعه ندارن!

پدر مادر ما شاید مطالعشون در این زمینه صفر بوده ولی ما اشتباه اونارو نباید تکرار کنیم.

چرا؟!

چون عدم دانش کافی هنگام ازدواج یا فرزند اوری باعث شکل گیری انواع عقده های روانی و یا افسردگی و اضطراب میشن!

الان درصد زیادی از ماها مشکل ریشه اییمون  همین عقده ها و یا افسردگی و اضطراب هستن!

یعنی اگه این مشکلات نبود الان درگیر اعتیاد به خ.ا نبودیم!!!

شما وقتی از ابتدای تولد فرزندتون اصول تربیت فرزند (طبق کتب علمی ، نه گفته های عمو و خاله!) رو رعایت میکنید فرزندی کاملا سالم رو به 

سن 15 سالگی میرسونید و این پسر یا دختر ما خیلی راحت میتونه خودشو کنترل کنه و به زندگیش جهت بده....

ماها جهت گیری مناسبی در زمینه اعتیاد به مواد مخدر داریم (فکر نمیکنم از بچه های کانون افرادی که سیگار استفاده میکنن بیشتر از دو سه تا 

باشن) ولی در زمینه ی اعتیاد به خ.ا ایرادای خیلی زیادی داریم....

پس امیرعباس جان (و بقیه عزیزانی که براشون سوال بود) نگران نباش.میتونی از به وجود اومدن این مشکلات در اینده با مطالعه در مورد تربیت فرزند

جلوگیری کنی....

منم میتونم اینجا در موردش از شروع تولد تا الی ماشالاه بنویسم ولی هدف اصلیه ما الان این نیست....


مهم اینه که شما و بقیه عزیزان بدون نگرانی درستون رو بخونید....

منم این اطمینان رو به شما دادم که 15 یا 20 سال دیگه چنین مشکلی پیش نمیاد و راهش رو هم گفتم....

پس خیالت راحت باشه....

بخش دوم 

و خانم بنت الهدا خیلی خوب گفتین فقط لطفا کمی ملایم تر 

متوجه عمق این مشکلاتی که بیان کردید هستم ...واقعا فاجعست ... توی بیانات زیباتون خونسردی خودتونو حفظ کنید که تنش پیش نیاد

من  اگ پسر داشته باشم  در اینده   اصلا  نمیزارم  تو دلش اب تکون بخوره  اینقد باهاش صمیمی  میشم  که  بدون ترس بیاد همه چیزو بهم بگه  و خیلی حواسم  بهش هست  نمیزارم راه خطا بره 

خودتون میدونید  پایین  ۱۸ سال سن مزخرفیه  و کمتر عقلانی تصمیم میگیرن  و خیلی تو هیاجان  و .... هستن  بچه ها  و شاید پایین ۱۸ سال از رو احساسات  از یه دختر خوشش بیاد بعد بیاد بگه جه غلتی کردم  دختره گاه  ولی  دیگ باید بگیرمشو ......  و وارد یک زندگی مزخرف بشه 

بسیار عالی.....

یه اقایی  بود  داشت با لذت تمام از رابطش با دختر ۹  ساله تعریف میکرد  و اونقدر عصبیم  کرد که با کیف زدم دهنش   

تو مترو فک کنید داشت  تعریف  میکرد 

این به صحبت های بالام مرتبط نیست...میخواستم بگم که اینقدر حساسیت نداشته باشید....

همه دارای استانداردای شما نیستن و ما در واقع نمیتونیم همه رو به راه صحیح هدایت کنیم.اصلا چنین وظیفه ایی نداریم...

حسی که بهتون میگه باید با این افکار پوسیده ی دیگران مقابله کنید زیباست ولی نباید باعث ایجاد تنش درونتون بشه... 

خشن ترین اشخاص هم اگه با کیف بزنن تو دهن کسی تا چند ساعت ذهن خودشون درگیر میمونه... پس بازم میگم آرومتر باشید .


بخش سوم 

دوستان عزیزم خواهشی که دارم اینه که لطفا توی صحبت با جنس مکمل (یا به قولی جنس مخالف ) از ضمیر "تو " کمتر استفاده کنید تا حرمت ها 

حفظ بشه و ارتباط زیباتری باهمدیگه داشته باشیم....

من حساسیت ها و شرایط خاصی که توش هستیم رو در نظر میگیرم که چنین حرفی میزنم....

جای دیگه که اتفاقا بچه هارو تشویق میکنم که باهم راحت تر باشن تا همدیگرو بشناسن ولی اینجا تفاوت داره و صمیمیت بیش از حد به صلاح نیست.

اینم یه پیشنهاده و اگه کسی مخالفه به روش خودش عمل کنه ماهم دوسش داریم


یا علی.....

[amirabbas.s2021]

سلام افرا عزیز ممنون از توضیحاتت .

---

 من تا حد زیادی جوابمو گرفتم ممنون ازت
با توجه به جواب هایی که عزیزان دادن من به این  نتیجه رسیدم که اکثرا به شناخت تاکید دارین.
هم خانوم سلین هم خانوم بنت الهدا و هم آقا افرا این طور برداشتم بود که به شناخت قبل از درگیر شدن به انحرافات تاکید دارید.
آره شاید من خیلی سخت میگرفتم که اینو اصلا راه حل نگرفتم.
آخه پدر من کلا همیشه از اواسط راهنمایی در این باره ا صحبت میکرد و کاملا شناخت کامل رو تو این زمینه به من داد.
در مورد عوارضش چه روحی چه جسمی و حتی
 جنسی  بهم میگفت .
اما خب میبینید دیگه.
شاید این به خاطر این بود که من بعد از اینکه اینکارو انجام میدادم به عوارضش پی بردم به خاطر همین تاثیر چندانی نداشت .

ممنون از همه .

[*بنده پاک*]

  منم تو کانون دیدم کسانی که گفتن ما آگاهی کامل داشتیم . از عوارضشم آگاهی کامل داشتیم . خیلی هم علمی . ولی بازم نشد و درگیر شدیم و  حالا به سختی میتونیم ترک کنیم
بنظر من چیز ساده ای نیست. 
واقعا نیاز هست به نحوه رفعش فکر کرد.
منم با ازدواج در سن پایین بیشتر موافقم 
واقعا قابل کنترل نیست. الان چند درصد مجردها درگیر خ.ا ان؟
ولی بنظرم نمیشه یهو گزینه ازدواج زود یا حتی کنترل کردن را برای بچه بگذاری رو میز
اگر واقعا هدف ازدواج زود هست. برای تحقق این هدف باید تلاش کرد. به بچه مفهوم مسئولیت پذیری را زودتر یاد داد. اگر پسر ، بدونه باید کار کنه. زودتر کار کردن را در کنار درسش داشته باشه. نه که بعد درس تازه بخواد شروع کنه و ندونه از کجا. اگر دختر، اندکی کارهای خونه بهش محول بشه. مثلا من با ۲۵ سال سن بلد نیستم هنوز حموم دستشویی را بشورم. چون مامان معتقد مواد شوینده میزنه چشممو کور میکنه. فرق وایتکس و جوهر نمک هم نمیدونم. اینا فرق داره؟ دوتاش هست فرق میکنه ها. منظورم همونه. یا مثلا من میترسم به بچه نوزاد دست بزنم چه برسه بخوام به مسائلش رسیدگی کنم. ولی دوستام اینجوری نبودن. 
خانواده من درس براشون مهم تر از رفع نیاز جنسیم بود. اینم شد چیزی که میبنید 
باید تو فیلم ها حسرت لحظه هایی را بخورم که بقیه دوستام دارن اون لحظه ها را زندگی میکنن. و من بعد هر فیلم پر از کینه و حس بد بشم. 
خب خانواده دوستام به چیزای فراتر از درس، فکر کردن. بعضی هاشونو خانواده ها چنان ساپورت کردن که هم درس هم ازدواج را با هم داشتن. در سن کم.
بعضی هاشونم  فقط تشکیل خانواده. 
بعضی هاشونم مثل من اندر حسرت یه روز عادی بدون تقلا کردن با نیاز درونی

خلاصه خواستم بگم هر تصمیمی برای بچه اتون میگیرید چه ازدواج زود. چه کنترل کردن. یهو و یکدفعه نمیشه گزینه بیاد رو میز. نیاز هست که از قبل آماده اش کنین. 


خیلی هامون مسیرمون را خانواده ها از قبل تعیین کردن. شاید بنظر نرسه ولی تعیین کردن. 
یاد صدای مادر شهیدی افتادم که گفت مگه از شهادت بالاتر هم داریم؟
اونم مسیر شهادت را برای بچه اش انتخاب کرد و تو این مسیر قرارش داد.

میدونم هستن کسانی که خلاف جهت خانواده حرکت کردن. من بیشتر منظورم اکثریت بود.
  اینا فقط نظر منه. امیدوارم کسی ناراحت نشه

[amirabbas.s2021]

سلام.
خانوم رعنا بینهایت ممنونم .

---

راستیتش عزیزان من با جواب شناخت کافی قانع نشدم‌‌
ببینید به نظرمن شناخت لازمه صد در صد لازمه ولی کافی نیس.

---

حالا فردا توضیحات میدم . .

[سها]

سلام
تربیت بچه از بیست سال قبل از تولدش شروع میشه!
یعنی تربیت والدینش!!
خیلی چیزا تو مبتلا شدن و نشدن بچه ها موثره..


تمنای جنسی ی نوع هیجانه.. اگه من تو کودکی ب بچه ام یاد بدم با هیجانات زندگیش چطوری برخورد کنه تو نوجوانی هم میتونه درست برخورد کنه.. و این لازمه اش اینه ک من خودم بلد باشم..(یا برم یادبگیرم)



خدا ب هممون کمک کنه..
یاعلی.

[بنت الهدا]

مرسی از مهدوی عزیز که زحمت انتقال رو کشید

خب یه همفکری کوچیک لازم داریم که ببینیم مشکل چطوری حل میشه...

بخش اول

داستان از پست امیرعباس شروع شد که سوالی رو مطرح کرد با چنتا راه پیشنهادی....

خیلی خوبه که یکی با سن امیرعباس و بقیه کاربرا چنین دغدغه ایی داره ... اگه اینو با دغدغه ی خیلی از افراد این سنین مقایسه کنیم متوجه 

سطح بالای فکریه این عزیزان میشیم....


راههای پیشنهادی ممکنه برای بعضی افراد مقداری زننده یا عجیب باشه که خب طبیعیه...امیرعباس سعی کرد که هر مورد خاصی رو بنویسه ، حالا

هرچند عجیب هم باشه... 

منم یه توضیحی در مورد سن ازدواج بدم...

اول اینه میدونم سن یه عددیه که خیلی دقیق نیست...ممکنه یکی 30 سالش باشه ولی تفکراتش توی 20 سالگی مونده باشه یا برعکس...

اعضای سایت معمولا مقداری جلوتر از سنشون حرکت میکنن ولی من صحبتم در مورد "اکثریت " هست....

و وقتی مثلا میگم : " افراد 25 ساله " این مقدار مال اکثریته و حدودیه! با موارد استثنا کاری ندارم...

به نظر من ازدواج برای اقایون قبل از سن 25-23 سال حرکت درستی نیست...

(بالا توضیح دادم که با موارد استثنا یا افرادی که 30 سال پیش ازدواج کردن و خوشبختن  کاری نداریم ! بحث در مورد دنیای امروز در کشور خودمونه)



سن 15 تا 18 سال و 18 تا 25 سال تغییر تحول توی نگرش ها و طرز فکر و اهداف و خواسته خیلی زیاده! 

احتمال اینکه شما توی این سن ازدواج کنید و 5 سال بعد عقایدتون عوض بشه خیلی زیاده....

و جالب اینکه بسیاری توی این سن فکر میکنن که بزرگتر ها اشتباه میکنن و اونا امادگی ازدواج رو دارن در صورتی که اصلا اینطوری نیست...

خودمم این شرایط رو گذروندم...

توی سن 23 سالگی میگفتم وای خدا من دو سال دیگه ازدواج نکنم میمیرم! چنتا ازون 2 سال ها گذشت و هنوز نمردم!

از نظر مالی و قبول مسئولیت ها هم اکثر افراد قبل از 25 شرایط خوبی ندارن...

پسرا این مورد رو بهتر درک میکنن چون سربازی هم باید برن و تامین مالی بیشتر به عهده ی اوناست....



شخص ممکنه توی این سن کلا 2 سال اینده رو ببینه و 40 سال بعدیش رو فدای این دو سال میکنه!

قراره شما در همه ی سنین رشد کنید و از پیشرفتتون لذت ببرید... نه اینکه به خاطر ازدواج و پرداخت وام و هزینه های خونه درگیر بشید و نتونید 

یدونه کتاب در ماه بخونید....


متاسفانه اموزش توی کشور ما در این مورد خیلی کمه و (ببخشید) ازدواج و فرزند اوری رو با جوجه کشی اشتباه گرفتن!

اگه یکی توی سن کم ازدواج کنه بسیار به نفع جامعه و دولت هست ولی به هیچ عنوان به نفع "شخص " نیست! 

همونطور که گفتم شخص درگیر پرداخت قسط های وام و خرید خونه و ماشین و جشن عروسی و هزینه های بچش میشه و به راحتی جامعه 

میتونه کاری باهاش کنه که با یک (معذرت میخوام ) "برده" فرقی نکنه!

حق اعتراض رو نداره چون ممکنه از محل کارش بیرونش کنن!

اگه اخراج بشه دیگه تنها نیست و مسئولیت زن و بچش هم به دوششه! پس هرچی جامعه یا کارفرما گفت باید بگه چشم....

متاسفانه خیلی از حرفای منو باید تجربه کنید تا کاملا حسشون کنید....



داشتن رابطه ی جنسی سالم خیلی خوبه ولی وقتی در برابر موارد منفیه بالا قرار میگیره اولویتش رو از دست میده....

این از بحث ازدواج توی سن کم!



بریم سراغ اینکه با فرزند چطوری برخورد کنیم....(البته متوجهم که این اتفاق برای دوستان حداقل 15 سال بعد اتفاق میوفته ولی خب سوال پیش اومده

دیگه ماهم مینویسم....)

از ابتدا که شما به لطف خدا صاحب فرزند میشید باید اصول تربیت فرزند و رفتار با اون رو بشناسید...

بارها و بارها گفتم که شما اگه یه دستگاهی مثل لباسشویی یا یخچال میخرید دفترچه راهنماش رو میخونید .ولی 99 درصد افراد نه قبل از ازدواج و نه 

قبل از فرزند اوری مطالعه ندارن!

پدر مادر ما شاید مطالعشون در این زمینه صفر بوده ولی ما اشتباه اونارو نباید تکرار کنیم.

چرا؟!

چون عدم دانش کافی هنگام ازدواج یا فرزند اوری باعث شکل گیری انواع عقده های روانی و یا افسردگی و اضطراب میشن!

الان درصد زیادی از ماها مشکل ریشه اییمون  همین عقده ها و یا افسردگی و اضطراب هستن!

یعنی اگه این مشکلات نبود الان درگیر اعتیاد به خ.ا نبودیم!!!

شما وقتی از ابتدای تولد فرزندتون اصول تربیت فرزند (طبق کتب علمی ، نه گفته های عمو و خاله!) رو رعایت میکنید فرزندی کاملا سالم رو به 

سن 15 سالگی میرسونید و این پسر یا دختر ما خیلی راحت میتونه خودشو کنترل کنه و به زندگیش جهت بده....

ماها جهت گیری مناسبی در زمینه اعتیاد به مواد مخدر داریم (فکر نمیکنم از بچه های کانون افرادی که سیگار استفاده میکنن بیشتر از دو سه تا 

باشن) ولی در زمینه ی اعتیاد به خ.ا ایرادای خیلی زیادی داریم....

پس امیرعباس جان (و بقیه عزیزانی که براشون سوال بود) نگران نباش.میتونی از به وجود اومدن این مشکلات در اینده با مطالعه در مورد تربیت فرزند

جلوگیری کنی....

منم میتونم اینجا در موردش از شروع تولد تا الی ماشالاه بنویسم ولی هدف اصلیه ما الان این نیست....


مهم اینه که شما و بقیه عزیزان بدون نگرانی درستون رو بخونید....

منم این اطمینان رو به شما دادم که 15 یا 20 سال دیگه چنین مشکلی پیش نمیاد و راهش رو هم گفتم....

پس خیالت راحت باشه....

بخش دوم 

و خانم بنت الهدا خیلی خوب گفتین فقط لطفا کمی ملایم تر 

متوجه عمق این مشکلاتی که بیان کردید هستم ...واقعا فاجعست ... توی بیانات زیباتون خونسردی خودتونو حفظ کنید که تنش پیش نیاد

من  اگ پسر داشته باشم  در اینده   اصلا  نمیزارم  تو دلش اب تکون بخوره  اینقد باهاش صمیمی  میشم  که  بدون ترس بیاد همه چیزو بهم بگه  و خیلی حواسم  بهش هست  نمیزارم راه خطا بره 

خودتون میدونید  پایین  ۱۸ سال سن مزخرفیه  و کمتر عقلانی تصمیم میگیرن  و خیلی تو هیاجان  و .... هستن  بچه ها  و شاید پایین ۱۸ سال از رو احساسات  از یه دختر خوشش بیاد بعد بیاد بگه جه غلتی کردم  دختره گاه  ولی  دیگ باید بگیرمشو ......  و وارد یک زندگی مزخرف بشه 

بسیار عالی.....

یه اقایی  بود  داشت با لذت تمام از رابطش با دختر ۹  ساله تعریف میکرد  و اونقدر عصبیم  کرد که با کیف زدم دهنش   

تو مترو فک کنید داشت  تعریف  میکرد 

این به صحبت های بالام مرتبط نیست...میخواستم بگم که اینقدر حساسیت نداشته باشید....

همه دارای استانداردای شما نیستن و ما در واقع نمیتونیم همه رو به راه صحیح هدایت کنیم.اصلا چنین وظیفه ایی نداریم...

حسی که بهتون میگه باید با این افکار پوسیده ی دیگران مقابله کنید زیباست ولی نباید باعث ایجاد تنش درونتون بشه... 

خشن ترین اشخاص هم اگه با کیف بزنن تو دهن کسی تا چند ساعت ذهن خودشون درگیر میمونه... پس بازم میگم آرومتر باشید .


بخش سوم 

دوستان عزیزم خواهشی که دارم اینه که لطفا توی صحبت با جنس مکمل (یا به قولی جنس مخالف ) از ضمیر "تو " کمتر استفاده کنید تا حرمت ها 

حفظ بشه و ارتباط زیباتری باهمدیگه داشته باشیم....

من حساسیت ها و شرایط خاصی که توش هستیم رو در نظر میگیرم که چنین حرفی میزنم....

جای دیگه که اتفاقا بچه هارو تشویق میکنم که باهم راحت تر باشن تا همدیگرو بشناسن ولی اینجا تفاوت داره و صمیمیت بیش از حد به صلاح نیست.

اینم یه پیشنهاده و اگه کسی مخالفه به روش خودش عمل کنه ماهم دوسش داریم


یا علی.....

سلام  اقا افرا 

راستش   نمیتونم  در اینجور مواقع  خونسردیمو  حفظ کنم  فک میکنم جزو  خط قرمزهای  منه  

نمیخوام  مقابله  کنم  نمیخوام  بجنگم  نمیخوام  بگم  من خوبم   من فقط میخوام  یکم  دوراندیش  باشیم  و  به اینده فرد مقابلمون هم فک کنیم  چرا یه نفرو به راحتی قربانی  نفس  و شهوت خودمون کنیم  چرا واقعا؟!!  
به راحتی وقتی  یه نفر میگ صیغه  با ی دختر ۹  یا ۱۳ ساله  یعنی  ب فکرشه  یعنی  دیده  همچین چیزایی رو   ولله  من  که تاحالا  ندیدم  خداروشکرانه ک  اگر   میدیدم  همونشب خودمو میکشتم  

من  اوج  فاجعه  ای که دیدم  و خیلیم  روم تاثیر گذاشتت  اینبود که  یکی از همسایه هامون  که افغان  بود  دخترشو  فروخت  اونم در سن ۱۶ سالگی   و من میتونم  بگم  افسردگی ام  گرفتم  سر این قضیه فک کن  با  یه نفر دوستی  میرید میاید   همون دختر شاد  و خندان  حالا  باید بره بشه زن  یه مرد ۳۰ یا ۴۰ ساله  چون باباش  فروختتش ! 
حالا  به قول خودشون صیغش  بود   اصلا به کلمه  صیغه  الرژی  پیدا کردم 


و میدونید جی بیشتر منو عصبانی کرد  اینکه اقای امیر عباس نوشتن دختره ام راضیه  و پدرش برا حفظ پاکی میگ صیغه  احتمالا اقای امیر عباس تاحالا  دختر ندیدن  یا اون ۱۳ ساله هایی ک دیدن اینقد بزرگ میزدن انگار ۲۵ ساله بودن   
هیچ  دختر  پایین ۱۸  سالی  با اراده  خودش دوست نداره اینکار باهاش انجام بشه هرچقدم شهوتی باشه  من خودم دوستمو دیدم  ک با گریه از ما خدافظی  کرد   و  بزور پدرش اینکارو باهاش کرده بود  خیلی تاسف  باره

[*بنده پاک*]

سلام
تربیت بچه از بیست سال قبل از تولدش شروع میشه!
یعنی تربیت والدینش!!
خیلی چیزا تو مبتلا شدن و نشدن بچه ها موثره..


تمنای جنسی ی نوع هیجانه.. اگه من تو کودکی ب بچه ام یاد بدم با هیجانات زندگیش چطوری برخورد کنه تو نوجوانی هم میتونه درست برخورد کنه.. و این لازمه اش اینه ک من خودم بلد باشم..(یا برم یادبگیرم)



خدا ب هممون کمک کنه..
یاعلی.

  ببخشید این برخورد با هیجانات زندگی یعنی چی؟
اگر میشه بیشتر توضیح میدین ؟
مثالی ندارین براش؟

[افرا]

امیر عباس :


هم خانوم سلین هم خانوم بنت الهدا و هم آقا افرا این طور برداشتم بود که به شناخت قبل از درگیر شدن به انحرافات تاکید دارید.
آره شاید من خیلی سخت میگرفتم که اینو اصلا راه حل نگرفتم.
آخه پدر من کلا همیشه از اواسط راهنمایی در این باره ا صحبت میکرد و کاملا شناخت کامل رو تو این زمینه به من داد.
در مورد عوارضش چه روحی چه جسمی و حتی
 جنسی  بهم میگفت .

ببین امیر عباس جان اون بالا توضیح دادم که مجموعه ایی از عوامل هستن که میتونن باعث اعتیاد به خ.ا بشن....

اینکه ما بیاییم به بچه بگیم فلان کار بده به هیچ عنوان کفایت نمیکنه... 

خیلیا هستن که ضرر سیگار رو میدونن و پدر مادرشون و یا تلویزیون و یا معلم بهشون اموزش داده ولی بازم میرن سیگار میکشن!!!

گفتم مجموعه ایی از عوامل هست که خب جا نیست اینجا همرو توضیح بدم...اندازه ی یک کتاب میشه و از حوصله خارجه...

چند مورد رو من خیلی کوتاه فقط نام میبرم و بازش نمیکنم ، انشالاه در سایت "کانون تربیت فرزند" چند سال دیگه در موردش بحث میکنیم  

(این سایت تخیلات من بود ، سرچ نکنید!  )

صرفا چنتارو نام میبرم تا این اطمینان خاطر رو داشته باشی که چنین چیزی وجود داره که به موقش بری دنبالش...

اولیش شکل گیری عقده هاست و مهمترینش عقده ی حقارته...

ادلر سه تا دلیل براش نوشته 

1: حقارت عضوی (یعنی کودک به خاطر نقص عضو یا تفاوت در ظاهر ممکنه خودش رو از دنیای اطراف کمی جدا کنه و تلاش برای جبران اون رو داشته 

باشه . و همین مورد کلی بلا سر بچه ممکنه بیاره (خیلی خیلی خلاصه گفتم دیگه))

2:لوس کردن (اسمش یکم با نمکه ولی توی رفرنس ها هم همین ترجمه رو داریم... توضیح کوتاهش اینه که توی این مورد بچه کانون اصلیه توجه قرار

میگیره تا جایی که لوس میشه و ممکنه زمانی که به دنیای بیرون پا میذاره ضربه ایی بهش وارد بشه که امادگی مقابله با اون رو نداره....

در این راستا کودک فکر میکنه که حتما نقایصی داره که توانایی مقابله با این مشکلات رو نداره! پس عقده ی حقارت درونش شکل میگیره)

3:غفلت : والدینی که از فرزندشون غافل هستن باعث چنین مشکلی میشن...


این یه توضیح کوتاه در مورد عقده ها بود .... حالا افسردگی و اضطراب و باقی موارد رو اگه بخوام توضیح بدم یه طومار اینجا تشکیل میشه...

زمانی که شما قصد ازدواج میکنی باید این موارد رو بخونی و روش درست برخورد رو هم یاد بگیری ...

پدر مادر ما خوشبختانه مارو در برابر خیلی از اسیب های فیزیکی محافظت کردن ولی توی چنتا مورد مشکل خوردیم که نهایتش سر از اعتیاد 

به خ.ا دراورده...

امیدوارم خیالت راحت شده باشه...

رعنا :

منم با ازدواج در سن پایین بیشتر موافقم 
واقعا قابل کنترل نیست. الان چند درصد مجردها درگیر خ.ا ان؟
ولی بنظرم نمیشه یهو گزینه ازدواج زود یا حتی کنترل کردن را برای بچه بگذاری رو میز
اگر واقعا هدف ازدواج زود هست. برای تحقق این هدف باید تلاش کرد. به بچه مفهوم مسئولیت پذیری را زودتر یاد داد. اگر پسر ، بدونه باید کار کنه. زودتر کار کردن را در کنار درسش داشته باشه. نه که بعد درس تازه بخواد شروع کنه و ندونه از کجا. اگر دختر، اندکی کارهای خونه بهش محول بشه. مثلا من با ۲۵ سال سن بلد نیستم هنوز حموم دستشویی را بشورم.

اگه اجازه بدید مقداری با فرمایش شما توی ازدواج زودهنگام مخالف باشم  با کلیات صحبتتون موافقم و زیبا نوشتید ولی من با ازدواج زودهنگام 

به علت مشکل کنترل نیاز جنسی کمی مخالفم....

فکر کنم مجید بود که یه مثال جالبی زده بود...میگفت ازدواج زودهنگام به خاطر اعتیاد به خ.ا مثل اینه که از چاله به چاه بیوفتیم...

توجه کردم که شرایط ازدواج زودهنگام رو هم توضیح دادید    بسیار عالی....ولی نکته ایی که این وسط هست اینه که صرفا با اموزش دادن 

نمیشه شخصی رو اماده ی ازدواج کرد!

چرا ؟

چون ازدواج نیازمند چیزی فراتر از کارهای معمولی هستش....

شاید روی کاغذ بشه ما بگیم که به یه پسر 18 یا 20 ساله میتونیم پول بدیم ... یه شغل ساده توی یک ماه بهش اموزش بدیم و یک ماه هم 

اموزش های مربوط به اداره کردن یه زندگی !

مثلا اموزش مربوط به بانک و نظام پولی و معاملات.

اموزش مربوط به نگهداری یه خونه

اموزش راه ها و نقشه های شهر!

اموزش ادارات مربوطه و اقدامات لازم

اموزش نحوه برخورد با جنس مکمل (یا مخالف) (مهم)

و.... 

تا اینجاش خیلی ساده به نظر اومد اره ؟ ولی در عمل در 90 درصد این اموزش ها اجرا نمیشن!

متاسفانه برای اداره کردن اصولیه یک زندگی زمان بیشتری لازمه...

این حرفم رو کاملا تجربه کردم در محیط های مختلف....

توی سربازی اکثر پسرا فوق العاده براشون سخته که زود بیدار بشن و یه تختشون رو تمیز و مرتب کنن! رعایت بهداشت فردی هم براشون سخته!

منظم بودن بهشون فشار میاره! 

این اتفاق توی خوابگاه دانشجویی هم میوفته! 

بسیاری از پسرا (دور از جون بچه های کانون و گل ها گلاب ) وحشتناک بی مسئولیت تشریف دارن ! 

چطور میشه تضمین کرد این افراد توی زندگی مشترک این موارد ساده رو رعایت کنن...

همین بالا نوشتم میشه اموزش داد ولی چند درصد اجرا میکنن؟

دو روز اجرا میکنن بعدش تموم...ولی اینجا دیگه مسئول خوابگاه نیست که تذکر بده!....یا فرمانده اضافه خدمت رد نمیکنه! همسر خودشه که 

تنفر توی دلش شکل میگیره و به سادگی یه زندگی از هم میپاشه!

اونقدر به من مراجعه کردن زن و شوهرایی که سن کمی هم دارن که کسی باورش نمیشه ادما سر چنین مسائل کوچیکی از هم متنفر بشن!

باهاشون صحبت میکردم و سعی میکردم رد این تنفر رو بگیرم ببینم به کجا میرسم یواش یواش میرسیدم به مسائل ساده ی بهداشت فردی!

(جاش نیست اینجا بنویسم و گرنه تاپیک تبدیل میشه به تاپیک کمدی!  )




ولی ازونطرف میرفتم توی اتاق کسانی که 5 یا 10 سال بزرگترن... فوق العاده متفاوت رفتار میکردن... اکثرشون منظم و مرتب بودن

توی این 5-10 سال چه اتفاقی افتاده؟

خلاصه خواستم بگم هر تصمیمی برای بچه اتون میگیرید چه ازدواج زود. چه کنترل کردن. یهو و یکدفعه نمیشه گزینه بیاد رو میز. نیاز هست که از قبل آماده اش کنین. 

بسیار عالی....

سها :

سلام
تربیت بچه از بیست سال قبل از تولدش شروع میشه!
یعنی تربیت والدینش!!
خیلی چیزا تو مبتلا شدن و نشدن بچه ها موثره..


تمنای جنسی ی نوع هیجانه.. اگه من تو کودکی ب بچه ام یاد بدم با هیجانات زندگیش چطوری برخورد کنه تو نوجوانی هم میتونه درست برخورد کنه.. و این لازمه اش اینه ک من خودم بلد باشم..(یا برم یادبگیرم)



خدا ب هممون کمک کنه..
یاعلی.

و تربیت والدینش هم بیست سال قبل شروع میشه یعنی تربیت والدینه والدینش   

(شوخی با مدیر اول کانون  )


بسیار عالی گفتید  

خیلی خوبه که دوستان براشون مهمه و در جهت یادگیریش قدم بر میدارن...

انشالاه منم به جایی برسم که امادگیش رو داشته باشم

بنت الهدا :



سلام  اقا افرا 

راستش   نمیتونم  در اینجور مواقع  خونسردیمو  حفظ کنم  فک میکنم جزو  خط قرمزهای  منه  

نمیخوام  مقابله  کنم  نمیخوام  بجنگم  نمیخوام  بگم  من خوبم   من فقط میخوام  یکم  دوراندیش  باشیم  و  به اینده فرد مقابلمون هم فک کنیم  چرا یه نفرو به راحتی قربانی  نفس  و شهوت خودمون کنیم  چرا واقعا؟!!  
به راحتی وقتی  یه نفر میگ صیغه  با ی دختر ۹  یا ۱۳ ساله  یعنی  ب فکرشه  یعنی  دیده  همچین چیزایی رو   ولله  من  که تاحالا  ندیدم  خداروشکرانه ک  اگر   میدیدم  همونشب خودمو میکشتم  

من  اوج  فاجعه  ای که دیدم  و خیلیم  روم تاثیر گذاشتت  اینبود که  یکی از همسایه هامون  که افغان  بود  دخترشو  فروخت  اونم در سن ۱۶ سالگی   و من میتونم  بگم  افسردگی ام  گرفتم  سر این قضیه فک کن  با  یه نفر دوستی  میرید میاید   همون دختر شاد  و خندان  حالا  باید بره بشه زن  یه مرد ۳۰ یا ۴۰ ساله  چون باباش  فروختتش ! 
حالا  به قول خودشون صیغش  بود   اصلا به کلمه  صیغه  الرژی  پیدا کردم  


و میدونید جی بیشتر منو عصبانی کرد  اینکه اقای امیر عباس نوشتن دختره ام راضیه  و پدرش برا حفظ پاکی میگ صیغه  احتمالا اقای امیر عباس تاحالا  دختر ندیدن  یا اون ۱۳ ساله هایی ک دیدن اینقد بزرگ میزدن انگار ۲۵ ساله بودن   
هیچ  دختر  پایین ۱۸  سالی  با اراده  خودش دوست نداره اینکار باهاش انجام بشه هرچقدم شهوتی باشه  من خودم دوستمو دیدم  ک با گریه از ما خدافظی  کرد   و  بزور پدرش اینکارو باهاش کرده بود  خیلی تاسف  باره

خانم بنت الهدا به قسمتی که بولد کردم توجه بفرمایید....


حرفتون صحیحه ، حق دارید ناراحت بشید ولی احساس میکنم میزان واکنشاتون مقداری بیشتر از حد عادی باشه....

اون موقعی که ناراحت شده بودید خاطرتون هست که خودتونو جای اون دختر میذاشتید؟ چون بعضیا اینکارو میکنن و بعدش کلی ناراحت میشن...

اینکارو اگه میکنید جلوش رو بگیرید...

خیلی ارومتر...

گفتم سطح استاندارد شما از بقیه بالاتره ولی قرار نیست همه اینطوری باشن... و وظیفه ی اموزش و هدایت اونا هم به عهده ی شما نیست...

هیچی مهمتر از روحیه ی خودتون نیست.... شما میتونید خیلی از مشکلات توی اطرافتون رو حل کنید و یا از به وجود اومدنش جلوگیری کنید.ولی قبلش باید خودتون اروم 

باشید.

من از نزدیک ازدواج با سن کم (حدود 13 ) دیدم و شرایط ازدواج بعضی از دوستان افغان رو هم دیدم و اشنایی دارم... اما صحبتم صرفا در مورد خودتون و روحیاتتونه که باید 

مراقبش باشید...

عمق فاجعه زیاده ولی به امید خدا حل شدنیه...

[*بنده پاک*]

اگه اجازه بدید مقداری با فرمایش شما توی ازدواج زودهنگام مخالف باشم  با کلیات صحبتتون موافقم و زیبا نوشتید ولی من با ازدواج زودهنگام 

به علت مشکل کنترل نیاز جنسی کمی مخالفم....

فکر کنم مجید بود که یه مثال جالبی زده بود...میگفت ازدواج زودهنگام به خاطر اعتیاد به خ.ا مثل اینه که از چاله به چاه بیوفتیم...

توجه کردم که شرایط ازدواج زودهنگام رو هم توضیح دادید    بسیار عالی....ولی نکته ایی که این وسط هست اینه که صرفا با اموزش دادن 

نمیشه شخصی رو اماده ی ازدواج کرد!
.
.
.

بسی ممنون از جواب کامل و دقیقتون
هر کسی با توجه به تجربه ها و مطالعاتی که داشته نظرات مختلفی داره  مسلما شما هم مطالعتون بیشتر بوده هم تجربتون

اگر درست بگم شما همه نظراتتون را طبق علم روانشناسی گفتین  
کاش کسی را هم داشتیم که از نظر مذهبی و دین اسلام تکمیل بود اونم نظرشو میگفت
من نمیدونم شاید نظر دین اسلام هم همین باشه شایدم نباشه  
چه خوب میشد اگر کسی از نظر اسلام چیزی میدونست میگفت تا ما هم اندکی یاد میگرفتیم