امتیاز موضوع:
  • 4 رأی - میانگین امتیازات: 4.5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
موضوع بسته شده است 

میز گرد کانون

(1400 آذر 12، 18:27)پشتکار نوشته است: سلام
یه چیزی می خوام بگم.یه چیز کلی هست و شخص خاصی مد نظر نیست.پس این حرفم رو به یاد داشته باشین.
آدم ها رو همون جور که هستن بپذیریم.هیچ کسی بی نقص نیست.همه اشتباه می کنن.همه دارای خصوصیات اخلاقی و رفتاری خاص خودشون هستن.
مثل اعضای یک خانواده,هر کسی یه طوری هست.یکی محبت داره,اما زود عصبانی میشه.
یکی بداخلاقه اما دل سوز هم هست.اما بلد نیست درست دلسوزیش رو نشون بده.
یکی زحمت میکشه,اما زحمتش چندان برای بقیه مفید نیست.اما همینقدر بلده تلاش کنه.
آدم ها رو همون جوری که هستن درکشون کنیم.قبولشون کنیم که همین هستن.ما هم همین هستیم.
اجازه اشتباه کردن به بقیه بدیم,به همدیگه بدیم.ما انسان کامل,فیلسوف,انیشتین,امام علی و ... نیستیم.
ما پشتکاریم,سفیر بهشت هستیم,مهدوی هستیم,مدیر کانون هستیم,رفقیایی به خصوصیات مختلف هستیم.
گاهی این خصوصیات بقیه با ما درگیر میشه,اما وقتی بپیذیریم که این رفیقمونه.اون خصیصیاتش همینه.توانش همینه.نمی تونه آدم کاملی باشه.اشتباه می کنه.دوست نداره و دلش می خواد پاک باشه.
با هم کنار بیایم.وقتی کسی چیزی گفت که به ظاهر باعث ناراحتیمون میشه.به این فکر نکنیم که یه انسان کامل و دانشمندی چرا چنین برخوردی با من کرد.بگیم چیزی نیست.اون همینقدر می تونه.ما هم با بقیه گاهی همیجوری هستیم.


من خودمو کشتم ولی نفهمیدن.
به خودت افتخار کن که اینقدر درکت بالاست
هیچکس اینو به من نگفت ولی من اینو بهت میگم داداش.
من به خاطر حرف های تند آقای سرباز ولایت ، دیگه توان موندن توی کانون رو ندارم...
با اینکه امشب وقت مدال گرفتنم بود
نا امید از کانون و اعضای کانون
خداروسرشاهد میگیرم و قسم میخورم که تا پایان عمر دیگه هیچوقت کانون نیام.
نه میبخشمتون و نه از خدا براتون بد میخوام
فقط اونجا که بن بست رسیدین
حال منو درک کردید
یادتون میاد که سفیر بهشت هم آدم بود
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست.
خدانگهدار
سفیر بهشت جان ممنون که به سوالاتم پاسخ دادی.


(1400 آذر 12، 15:15)سفیر بهشت نوشته است: سلام
قبل از حل سوالات ذکر این موارد ضروریست:
من فرد آسیب دیده ای از سمت خانواده و جامعه هستم و من هیچوقت اونطوری که بودم تایید نشدم ، 
پس من با شما فرق دارم.

داداش عزیزم می‌تونم درک کنم چی میگی. 
اما این رو بدون که ما هم مثل خودت هستیم. اکثر قریب به اتفاق همه‌ی ما کانونی‌ها وضعیتی مشابه داریم.
چه از خانواده و چه از جامعه آسیب‌های فراوان دیدیدم و کسی هم نبوده مرحمی باشه روی دردهامون.


نقل قول: من به خاطر مطلق گرایی و درک نشدن از سمت بقیه و تجاوز به اعتقاداتم توسط آقای مهدوی ، مورد آزار قرار گرفتم.

داداش من پست‌های گروه سرو رو نگاه کردم.
انتهای پستت نوشته بودی که:

(1400 آذر 12، 11:04)سفیر بهشت نوشته است: و ما نمیتونیم ظرفیت های هم رو به هم تحمیل کنیم!
اینم دلیل اینکه من فیلم بدون سانسور میبینم‌.
لذا لطفا در این مورد تجاوزی به دیدگاه من نکنید
ولی اگر نظری دارید ، بیان کنید.

داداش مهدوی حامی گروه بوده و نظرش رو نوشته. به قصد کمک هم نوشته که داداشش کنترل چشم بهتری داشته باشه.

چه جوری بچه‌ها نظرشون رو بگن اما از نظر تو تجاوز نباشه؟  53258zu2qvp1d9v

اگر می‌خوای کسی نظر مخالف نده، باید بنویسی در صورتی که نظر مخالف دارید ننویسید و صرفاً اگه نظر موافق دارید بنویسید.


نقل قول: 1- سفیر بهشت با ما همکاری نمی‌کنه که پستش رو ویرایش کنه. از طرفی اعضایی هستن که شدیدا درخواست پیگیری این موضوع و بی‌احترامی که شده رو دارن. چی کار کنیم؟
من پستم رو حذف میکنم چون وظیفم هست ، به شرط اینکه آقای مهدوی هم ، پستشون رو حذف کنند.

داداش خوبم الان همه مشکلات به واسطه آقای مهدوی به‌وجود اومده؟
من به مهدوی میگم کلا روی پست‌هات نظر نده.
این‌جوری خوبه؟


نقل قول: 2- روزبه‌روز سفیر بهشت آسیب بیشتری رو از این محیط داره می‌بینه. چه‌جوری میشه بهش کمک کرد؟
یا درکش کرد ، یا توی کارش دخالت نکرد.

داداش جان حتما ما درکت می‌کنیم.
می‌دونیم تو چه شرایط سختی هستی. از نظر روحی و فکری و خانوادگی.
ان‌شاءالله به لطف خدا هر چه سریع‌تر و بهتر هم از این شرایط جدا بشی.
من هم هر کمکی از دستم بربیاد حتما مثل همیشه انجام میدم و همراهت هستم.

اما این‌که گفتی دخالت نکرد، چه مدلی میشه دخالت نکرد؟
مثلا خانم آتریسا وقتی قانون تاپیک رو اجرا می‌کنن، از نظرت دخالت کردنه؟
کارما وقتی توصیه‌ای برای قرار دادن متن مسابقه قرار میده، به منزله دخالته؟


نقل قول: 3- همون‌طور که سفیر بهشت داره آسیب می‌بینه، اشخاصی که باهاش در ارتباط هستن هم دارن آسیب می‌بینن. آسیب‌های این اشخاص رو چطور میشه ترمیم کرد؟ اگه سفیر بهشت از بقیه آسیب نبینه ، متقابلا به بقیه هم آسیب نمیزنه.

داداش جان الان این چند پرده‌ای که تعریف کردم، دوستان‌مون تو کانون بهت آسیب زده بودن؟

مثلا پیامی که افرا برات فرستاده بود، یه پیام کاملاً دوستانه و صمیمانه بود. دوباره بخونش. چه‌طور می‌تونه آسیب‌زننده باشه؟
بهش حق نمیدی؟
ارتفاع مجاز امضا تو سایت 500 پیکسل هست. این در حالیه که ارتفاع امضات بیشتر از سه برابر این مقداره. بیشتر از 1500 پیکسله. یعنی هر پستت 4 بار اسکرول می‌خوره.
از طرفی، چندین بار پست‌های چند کلمه‌ای و پشت سر هم می‌نوشتی.
وقتی سه تا پست پشت سر هم می‌نوشتی، 12 بار باید اسکرول موس رو بالا و پایین کنه.
و
این فقط مشکل افرا نیست. گروه‌مون یه گروه پنجاه نفره است.

یا الان این‌که پستت گزارش شده و دوستان کانونی‌مون گفتن بهشون بی‌احترامی شده و من به دور از تنش و محترمانه بهت اطلاع دادم، چه آسیبی بهت زدم؟


نقل قول: 4- از پرده‌های پنج و شش به بعد من ایمیل‌هایی دریافت می‌کنم که کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنیم. من چه واکنشی باید نشون بدم؟اگه حقم اخراج شدن بود تا الان اخراج شده بودم ، لذا مشکلی هم با اخراج شدنم ندارم.
و اگر دفعه دیگه تبعیضی صورت بگیره که من احساس کنم بقیه خودشون رو از من بهتر میدونن ، رسما برای همیشه از کانون میرم.

اینجا کسی از کسی بهتر نیست و ما هم دوست نداریم کار به اخراج کشیده بشه.
همه‌ی این صحبت‌ها هم برای همینه که مشکلی بیش از این پیش نیاد.
ما که نمی‌خوایم سفیر بهشت‌مون رو از کانون برونیم.


(1400 آذر 12، 18:47)سفیر بهشت نوشته است: با اینکه امشب وقت مدال گرفتنم بود
نا امید از کانون و اعضای کانون
خداروسرشاهد میگیرم و قسم میخورم که تا پایان عمر دیگه هیچوقت کانون نیام.
نه میبخشمتون و نه از خدا براتون بد میخوام
فقط اونجا که بن بست رسیدین
حال منو درک کردید
یادتون میاد که سفیر بهشت هم آدم بود
به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست.
خدانگهدار

داداش عزیزم
قطعا قصد من این نبوده که چنین تصمیمی بگیری.

من این موضوعات رو مطرح کردم تا با همدیگه به تصمیم درستی برسیم. در جهت فعالیت بهتر تو سایت. هم خودت اینجا احساس بهتری داشته باشی هم سایر دوستان‌مون آزرده‌خاطر نشن.

همون‌طور که نوشتم پاکیت برام مهمه. حال خوب و وضعیت روحی و روانیت برام مهمه. طرد نشدنت هم مهمه.

تو که می‌دونی من دوستت دارم.  Khansariha (18)
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

نیوفایتر جان
سرباز ولایت جان
پشتکار جان

ممنون از مشارکت‌هایی که داشتید.
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

یکی از اعضا هم تو ایمیل برام پاسخ سوالات رو ارسال کرده:

1- سفیر بهشت با ما همکاری نمی‌کنه که پستش رو ویرایش کنه. از طرفی اعضایی هستن که شدیدا درخواست پیگیری این موضوع و بی‌احترامی که شده رو دارن. چی کار کنیم؟
رای با اکثریت و قوانین سایت باشه... قرار نیست سایت به این بزرگی به خاطر یک نفر تغییر رویه بده . و قطعا همونقدر که آقای سفیربهشت برای شما مهم هستن ، سایر کاربرا هم باید براتون اهمیت داشته باشن

2- روزبه‌روز سفیر بهشت آسیب بیشتری رو از این محیط داره می‌بینه. چه‌جوری میشه بهش کمک کرد؟
انتخاب کنن بین کانون با وجود قانین هایش ، رعایتشون و کنار اومدن باهاشون یا انتخاب رفتن از کانون به دلیل اینکه نتونستن با قوانین خودشونو وفق بدن که هر دو انتخاب براشون عاقلانه‌ست و خودشون انتحاب کنن اگه نتونستن پس انتخاب رو به شما واگذار کردن و پیشنهاد می‌کنم مورد دوم رو انتخاب کنین

3- همون‌طور که سفیر بهشت داره آسیب می‌بینه، اشخاصی که باهاش در ارتباط هستن هم دارن آسیب می‌بینن. آسیب‌های این اشخاص رو چطور میشه ترمیم کرد؟
چوب دو سر سوخته، حقیقتا پست های درد و دل آقای سفیربهشت هم منو ب هم ریخت مخصوصا اون قسمت انسان نبودن نمازنخوان ها22 خود پیغمبر هم اینجوری مردم رو نمیترسوند و اگه همه بخان دین مارو اینجوری معرفی کنن چیزی ازش نمیمونه و در واقع کانون مطالب خیلی پراهمیت تری داره برای ارائه تا چنین چیزهایی که فقط ضررن و به نظر من اینجور پست ها باید در اولین لحظه پاک بشن تا افراد بیشتری بهشون برنخوره ، کانون فضای حساسی داره و استرس و فشار روانی و تنش برای اعضاش خیلی خیلی خطرناکه

4- از پرده‌های پنج و شش به بعد من ایمیل‌هایی دریافت می‌کنم که کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنیم. من چه واکنشی باید نشون بدم؟
کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنین چندنقر نباید فدای یک‌نفر بشن، احتمالا هیچ کدوم از کاربرهایی که بن شدن دوست نداشتن بن بشن ولی قوانین اینجوری ایجاب کرد. و به نظر من اینکه بیشتر از این راه بیاین باهاشون تبعیضه

5- چنین پرده‌هایی وقت و انرژی زیادی از تیم مدیریت می‌بره و توان فکری ما رو بیهوده تلف می‌کنه. وقت و انرژی و توان فکری که صرف خیلی چیزهای دیگه می‌تونه بشه. باید چی کار کرد؟
هرچیزی که مانع رشد کانون میشه و به کانون ضرر میزنه رو از سر راه حذف کنین تا اوضاع وخیمتر نشده

من روم نشد توی میزگرد پست بزارم آخه همه سکوت کردن دیگه اینجا فرستادم
به هر حال نظر هر کاربر مهمه دیگه
جکی چان:
萨拉姆如一个巴拉姆萨拉萨拉姆如姆如何拉明

سلام امیدوارم حال همگی خوب باشه 302

با صحبتهایی ک تا اینجا شد 
من فکر میکنم ک اقای سفیر نیاز به تایید ، و مقبولیت دارن
برای همین نظراتی ک با نوع تفکر ایشون فرق میکنند رو بد تلقی میکنن و ناراحت میشن

جناب سفیر، همونطور ک ما دوست داریم دیگران ما رو همین شکلی ک هستیم دوست داشته باشند 

دیگران هم این حق رو دارند ک ما هم اونها رو همون شکلی ک هستن بپذیریم
دیگران، مخصوصا افرادی ک اینجا هستن ، اکثرشون همدرد شما هستن
اوناهم ممکنه از طرف خانواده تایید نشن، یا از طرف جامعه مورد پذیرش نباشن

و ممکنه رفتار شما هم باعث ناراحتیشون بشه

اگر بخواییم این اصل دوطرفه رو رعایت کنیم، احترام به قوانین
احترام به افرادی ک دوستانه بهمون تذکر میدن هم واجبه

به معنی تحمیل کردن عقیدشون هم نیست
شما اقای مهدوی رو با همین لحن دوستانه ک بهتون تذکر دادن، میتونین بپذیرین؟

و چه خوب ک اومدین اینجا و پاسخ دادین به سوالات، خودتون رو جدا نکردین از بحث


از اقای ارمین هم ممنون ک گفتن چی بر سر مدیران میگذره
از همینجا خداقوت به همگی Thankyou

نقل قول: 1- سفیر بهشت با ما همکاری نمی‌کنه که پستش رو ویرایش کنه. از طرفی اعضایی هستن که شدیدا درخواست پیگیری این موضوع و بی‌احترامی که شده رو دارن. چی کار کنیم؟
شما با ارتباط درستی(ارتباط گفت و گو محور) ک از اول با اقای سفیر بهشت ساختین ، الان میتونین مشکلتون رو درمیون بزارین، مثل همین الان ک اومدین میزگرد و دارین صحبت میکنین
این واقعا نتیجه میده
نه فقط روی جناب سفیر، بلکه روی اکثریت کاربران کانونی
چون همه الان میدونن ک جناب سفیر قصد لجبازی نداره، فقط میخواد بدونه و مطمئن باشه مسیرش درسته و بقیه هم تایید کنند
دنبال این تعارض میگردن و چون به نتیجه نمیرسه، فکر میکنه دیگران در حقش اجحاف میکنند در حالی ک ایشون همه رو دوست دارن ،ولی دیگران این محبت رو نمیبینند و جناب سفیر برداشت میکنند ک دیگران بهشون ظلم میکنند و نادیدش میگیرن

جناب سفیر، همه ما محبت شما به کانون و اقای ارمین اقای مهدوی رو میدونیم
دلا به هم دیگه راه دارن، اینکه اقای ارمین یا اقای مهدوی میان و تذکر میدن (ادمایی ک بیش از یکسال باهاشون در ارتباط هستین، و به قولی دوست هستین) با شما دشمنی ندارن، اتفاقا اونها هم دوستتون دارن

حداقل کاری ک برای دوستمون، ادمی ک باهاش هستیم میتونیم انجام بدیم اینکه بشنویمش، شما ک روانشناسی هم میخونین، خیلی قابلیتهای خوبی دارین برای شنیدن تفاوت ها، و نظراتشون




2- روزبه‌روز سفیر بهشت آسیب بیشتری رو از این محیط داره می‌بینه. چه‌جوری میشه بهش کمک کرد؟

به نظر من، بیشترین کمک از طرف خود اون شخص به خودش میتونه صورت بگیره
اگر ناراحت میشه کمتر بیاد کانون
یه بار دیگه "هدف از بودن" رو برای خودش تشریح کنه
چک لیست برای خودش درست کنه، کارهایی مهمتر از فضای مجازی هم وجود دارن
و اینکه
سعی کنه وابسته به محیط نشه  49-2

دیگران هم میتونن با پیگیری حالش، ارتباط دوستیشون رو باهاش قویتر کنند
کارهای مثبت و مفیدش رو تایید کنند
تشویق به بودن و مشارکت
(خیلییی جاها همین بودن باعث اصلاح اون فرد میشه، یاد میگیره حتی اگر حرفی نزنه)




3- همون‌طور که سفیر بهشت داره آسیب می‌بینه، اشخاصی که باهاش در ارتباط هستن هم دارن آسیب می‌بینن. آسیب‌های این اشخاص رو چطور میشه ترمیم کرد؟
بازم این برمیگرده به روحیه افراد 65
خود این ادما باید درنظر بگیرن ک مخاطب من چند سالشه؟
جنسیتش چیه؟
مشکلی ک داره باهاش سر و کله میزنه چیه؟
یه وقتایی هم ادما اصلا نمیگن چشونه... 
چه مدت پاک بوده؟ 
همه اینا تاثیر داره
یه نوجوون ۱۴ ،۱۵ ساله اصلا بگیم تا ۱۹ ۲۰ تند تر و هیجانی تر پاسخ میده هرچی سن کمتر، واکنش بیشتر 

(صرف نظر کنین از برخورد های ۲ گروه همسن ک باهم تفاوت نظر دارن vayy)
(پ.ن: برای این گروه سنی همون تذکرهای فردی فکر کنم بهتر باشه Khansariha (116) )


اگر هر کسی اینو برای خودش در مد نظر قرار بده از برخورد شخص مقابلش کمتر ناراحت میشه

ولی اینکه تیم مدیریت چیکار کنه ک این اسیب کمتر بشه:
احتمالا با قاطعیت vayy
(پ.ن: خودم به این موضوع نقد داشتم، الان دارم تصدیقش میکنم)
(پ.ن۲: اگر این مدیر قاطع ارتباط سازنده ساخته باشه، کار راحتتر میشه چه بسا قاطعیت مثل الان تبدیل به همفکری بشه برای رفع مشکل، ک خیلییی بهتره) 
و دوم اموزش به کاربران ک همدیگر رو درک کنند 65
که البتههه خیلی زمانبر و حوصله میخواد...
شاید هم واجب کردن یا برگزاری چله هایی ک همه اعضا گروه ها کتابایی با مضمون های رفتار شناسی، دسته جمعی مطالعه کنند؛ راه خوبی باشه

همه به درک متقابل از هم برسن
ولی باز هم ۱۰۰ درصدی نیست...

4- از پرده‌های پنج و شش به بعد من ایمیل‌هایی دریافت می‌کنم که کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنیم. من چه واکنشی باید نشون بدم؟

نمیدونم  Hanghead


5- چنین پرده‌هایی وقت و انرژی زیادی از تیم مدیریت می‌بره و توان فکری ما رو بیهوده تلف می‌کنه. وقت و انرژی و توان فکری که صرف خیلی چیزهای دیگه می‌تونه بشه. باید چی کار کرد؟

خیلی وقته ک به این نتیجه رسیدم و خودمو بازنشسته کردم Gigglesmile  هرچند ک اثارش میمونه...

احتمالا قبول وظیفه نمیکنم، متاسفانه خودخواه شدم (:

ولی جدا از این حرفم؛
افراد کادر مدیریت رو بیشتر میکنم
(لازمش شناخت توانایی های هر یک از اعضای کانون هست)
یه سری بازه هایی رو برای خودم تعیین میکنم ک از این فضا فاصله کامل بگیرم حتی بهش فکر هم نکنم، لبریز نشم...
مخصوصا سفر هرچند کوتاه، خیلی تاثیر مثبت میزاره، جایی بری ک روحیه ات عوض بشه با انرژی برگردی و روحیه بدی




 همینجا بگم اینکه هستین اینجا رو سرپا نگه داشته
اینو جدی میگم...
شما یا اقای صادقین یا مدیران دیگه، سنا عارفه ...
شاید دیگه نیازی به اینجا نداشته باشین، ولی ثباتی ک دارین باعث میشه بقیه هم به ثبات برسن





خداقوت هم به شما، هم مدیران دیگه، هم اقای عاشق و یاقوت ک ممکنه برگردن اینجا رو ببینند..




جمع بندیم از حرفام
کارتون کار خیلی سختیه، امیدوارم هر حاجتی ک میخوایین خدا بهتون بده بهتون قوت بیشتر و ثبات بیشتر بده
حداقل کاری ک ما میتونیم انجام بدیم، اینکه به بحث های بی فایده دامن نزنیم..
انتظارم (منظورم از من ، کاربران عادی کانون هست)  رو بزارم رو درک کردن تا درک شدن
و اگر میتونیم کمکی کنیم، انجامش بدیم
اگر هم حال روحی مناسبی نداریم،و بودن در اینجا تشدیدش میکنه ... نمیدونم... شاید اینجا بیشتر نیازه ک بقیه کنارمون باشن
واقعا این یه مورد از عهده اون ادم خارجه ...


پ.ن آخر: سعی کردم ک بدون جهت گیری بنویسم
ولی خب باز هم در مرحله عمل خیلی از اینها رعایت نمیشه‌..
مقصر اصلیش هم خودمون (کاربرای عادی ) هستیم...
وضوح قوانین اینجا خیلی کمک میکنه، اگر هم تفاوتی وجود داشته باشه رجوع به قانون میزنیم
شاید ناراحتیش از بین نره، ولی عذاب وجدانش از بین خواهد رفت
پذیرش بین افرادی ک میخواهند از سایت استفاده کنند هم بیشتر میشه

این ها برداشت من بود، ممنون از وقتی ک گذاشتین 302
امیرالمومنین (ع):

جاهِدوا فی ‌سَبیلِ‌‌‌اللهِ بأَیدیكُم فَإنْ لَمْ تَقدِروُا فَجاهِدُوا بِألْسِنَتِكُم فَاِنْ لَم تَقِدروُا فَجاهدوُا بِقُلوبِكُم.

در راه خدا با دستها (و جوارحتان) جهاد و مقابله کنید
و اگر نتوانستید با زبانتان و اگر نتوانستید(لااقل) با دلهایتان مجاهده نمائید✌☘

°•مستدرک، ج ١۱، ص ١٦•°
____

اون کسی ک باید ببینه میبنه ، دلسرد نشو رفیق✌
با عرض سلام و خدا قوت  303

در ابتدا عرض کنم صحبت هایی که در اینجا انجام میدم همگی نظر شخصی بنده هست.

در مورد اینکه سفیر بهشت آسیب هایی رو در زندگی شخصی خودش تجربه کرده شکی نیست و من هم به عنوان دوست و همراه تا جایی که در توانم باشه ازش حمایت میکنم و همراهش هستم.

ولی اگر بخواهیم در این موضوع خاص تعارض به وجود اومده رو به شکل عقلانی حل و فصل نماییم لازم هست به یک سری نکات توجه کنیم.

الف : ما اینجا برای محاکمه کسی نیومدیم !

این میز گرد همونطور که آرمین عزیز گفتن برای دستیابی به یک راه حل خوب و منطقی برای مواجهه با کاربرانی که به این شکل رفتار میکنند.

ب : این موضوع که من آسیب دیدم و حق دارم به دیگران هم آسیب بزنم اشتباه هست !

اگر کاربری در زندگی شخصی دچار مشکلاتی شده و آسیب هایی رو تجربه کرده در مرحله اول باید به دنبال راه حلی باشه برای رفع مشکلاتش

و برای حل هر مشکلی راه حل های گوناگونی هست ، ممکنه یکی خوب باشه و جواب بده یکی هم بد باشه و اوضاع رو بدتر کنه

آدم عاقل و بالغ خودش باید با مشاوره با چندین نفر به یک راه حل خوب و جامع برسه نه اینکه چون فلان دکتر این حرف رو زد درست گفته

و حرف یک نفر رو سند کنه و مثل پتک روی سر این و اون بزنه، شاید این چیزی که تو متوجه شدی همه یک واقعیت نیست و بخشی از اونه !

ج : ظرفیت هر شخص مجوزی بر اشتباه کردن نیست !

اینکه بگی من ظرفیتم همینه پس مجوز انجام هر اشتباهی رو دارم صحیح نیست .

اینجوری هر کس تو خیابون راه میره و هر کار دلش میخواهد انجام میده بعد میگه ظرفیت من همینقدر هست.

قاضی هم باید اونجا بشینه به جای اینکه کتاب قانون جلوش باشه معیارش میشه ظرفیت متهم !

به نظرتون اینجوری دنیا چند وقت دووم میاره ؟!

کانون هم یک جامعه کوچک هست و برای پایداریش نیاز داره یک سری قوانین داشته باشه و یک سری هم بر اجرای قوانین نظارت داشته باشند.

د : هر حرفی رو باید با سند و مدرک عاقلانه مطرح کرد

اینجوری نمیشه یک نفر بیاد بگه تبعیض قائل شدید بدون هیچگونه مدرکی

شما میگی فلان کاربر به تفکرات و عقاید من تجاوز ! کرده خوب من که همچین برداشتی ندارم

شما یک انگاره رو مطرح کردید و یک نفر هم در پاسخ انگاره دیگری مطرح کرد

شما میتونستید بگید تفکرات من همینه و کسی پاسخ نده

یا اینکه عقاید خودت رو در سینه نگه داری و بروز ندی تا بهش تجاوزی ! هم نشه

ه : تحمیل اعتقادات دینی صحیح نیست

در قرآن آمده " لا اکراه فی الدین " یعنی در دینداری انسان ها هیچ جبر ، زوری و اکراهی نیست

اگر مسلمانی پس باید مطیع بی قید و شرط سخن خدا باشی

همونطور که شما دوست نداری کسی به عقاید و اعتقادات و تفکراتت تجاوزی ! بکنه

باید این حق رو هم برای دیگران در نظر داشته باشی


حالا با توجه به این موارد اگر هر کس کلاه (عقل) خودشو قاضی کنه میتونه تصمیم صحیحی بگیره

با تشکر  Gol
[تصویر:  2_3.png]
 گروه سرو  Khansariha (18)    کتابخونه  Khansariha (56) 
نام کاربری های قبلی : زندگی آزاد  -  یا امیرالمومنین
سلام
ممنون از مدیر کل که با صبوری و بدون ایجاد تنش و هیجان این موارد رو عنوان کردند . . . .

- سفیر بهشت با ما همکاری نمی‌کنه که پستش رو ویرایش کنه. از طرفی اعضایی هستن که شدیدا درخواست پیگیری این موضوع و بی‌احترامی که شده رو دارن. چی کار کنیم؟


بنظر من قبل از دیده شدن یک سری پست های مخرب (از قضا پست های مخرب خودم 65 ) پست ها دیلیت شه . .

خودم جزو کسایی بودم که اعتراض داشتم به این موضوع ..( سرهمون قضیه ی تایپیک .. قبلی رو جواب بده از بعدی بپرس ..که یه جنجالی به پا شد)) ولی فکر می‌کنم نیازی نیست خیلی وقت ها حتی توضیحی داده بشه
با جمله ی قانون ، قانونِِ ِِمیشه مجاب کرد همه رو



2- روزبه‌روز سفیر بهشت آسیب بیشتری رو از این محیط داره می‌بینه. چه‌جوری میشه بهش کمک کرد؟


بنظر من مدیران و دیگر کاربر ها ، مسئول این قضیه نیستند که چرا این محیط داره به یه کاربر آسیب میزنه . .
اینجوری کسی این حس که داره محاکمه میشه بهش دست نمیده
به قول یکی از کاربر ها ... آقا آرمین شما قصدتون محاکمه نیست
اما کاربر بخاطر سن کمش یا هرچی ممکنه این حس بهش دست بده

هرکس خودش باید اولویت اش باشه و مدیریت کنه که از ابزار و شرایط به نفع خودش استفاده کنه که بهش آسیب نرسه و دیگران مسئول نیستند

وقتی کسی به خودش اهمیت نمیده ، شما مدیر ها چرا باید اعصاب خوردی بکشید؟؟؟ 53258zu2qvp1d9v
پ ن : منظورم صرفاً آقای سفیر نیست .. کلا دارم خودم رو مثال میزنم یا کاربر های دیگه


3- همون‌طور که سفیر بهشت داره آسیب می‌بینه، اشخاصی که باهاش در ارتباط هستن هم دارن آسیب می‌بینن. آسیب‌های این اشخاص رو چطور میشه ترمیم کرد؟


خب اینجا بحث فرق میکنه... بحث آسیب به خود یه چیز شخصیه
ولی در رابطه با دیگران اینطور نیست . . .
اینجا خیلی جدی .. بدون ملایمت و داداش گلم و خواهر عزیزم گفتن  باید تذکر خیلی خیلی جدی و خشک داده بشه
پ ن : میدونم قبلاً جزو معترضین بودم . . ولی در حال حاضر نظرم همینه .. حتی در رابطه با خودم

علت این هم که به این نتیجه رسیدم همون تایپیک نماز نخون ها بود . .
چون با ارز پوزش : بنظر من یک انسان در جایگاهی نیست که منِ ِ. فرضا نماز نخون رو قضاوت کنه و چیز هایی که شاید ویژگی های خودش باشه رو به منی که فرضا نماز نمیخونم( منظورم از من گفتن یک مثالِ ِِِِِِ)نسبت بده.
و بقدری عصبانی شدم با اون پست داداش سفیر بهشت
که نزدیک بود یه جوابی بدم که یک شَرّ ِِوحشتناکی درست شه...
ولی بعد از طوماری نوشتن بیخیال شدم . .
پ ن : مثلاً اینجا بحث اعتقاد من پیش میاد . .اما من مثل مدیر ها و بقیه کاربر ها صبور نیستم  و آنچنان احساس نزدیکی با همه ی کاربرا ندارم که از لفظ عزیزم و خواهر گلم و داداش عزیزم استفاده کنم

یهو موقع جواب دادن یه جوری آمپر میچسبونم و آب روغن قاطی می‌کنم که بیا و جمعش کن . . .


4- از پرده‌های پنج و شش به بعد من ایمیل‌هایی دریافت می‌کنم که کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنیم. من چه واکنشی باید نشون بدم؟


نمی‌دونم
آقای سفیر بهشت برای همه محترم اند و ممکنه با بن شدن یک کاربر
دوست ها یا کسایی که از قضیه خبر ندارند ناراحت بشند و قضیه دوماه پیش تکرار بشه . .
تصمیم گیری این موضوع سخته



5- چنین پرده‌هایی وقت و انرژی زیادی از تیم مدیریت می‌بره و توان فکری ما رو بیهوده تلف می‌کنه. وقت و انرژی و توان فکری که صرف خیلی چیزهای دیگه می‌تونه بشه. باید چی کار کرد؟



روزی که اومدم توی کانون بیست سالم بودم
الآن بیست و سه سالمه
و سه سال بزرگتر شدم
اون اوایل فکر می‌کردم مدیریت کار سختی نیست
ولی هرچی بیشتر گذشت . سختیشو بیشتر درک کردم
مدیریت لطفاً راحتی خودشون رو اولویت قرار بدن . .
اوناهم مثل کاربر های عادی انسان های عادی اند سوپر هیرو نیستند
وقتی بن کردن

تذکر شدید دادن

اخطار دادن
راحت تره
بنظرم میشه توی یک سری مسائل دیکتاتوری کرد
و این به نفع همه است
چون ظرفیت همه برای درک شرایط و حتی درک چیزایی که مدیریت از پشت پرده توضیح میدن یکسان نیست


پ ن : اما در مقابل همه و بدون فرق گذاشتن بین کاربر ها
میدونم یک سری حرفای سری پیش خودمو نقض کردم
اما دیکتاتوری میتونه گاهی مفید باشه
از دوماه پیش تاحالا چشم خیلیامون به یکسری مسائل باز شده

و در آخر هدف توی این کانون ترک هست ....نه مسایل حاشیه ای
که خیلی وقتها خودم درگیرشون بودم
خوبی بخواهیم به تمام جهان به همسایه ها به رهگذرانِ پیاده روهای شهر،خوبی بخواهیم و خوب باشیم و خوب بمانیم
این دنیا نیاز مُبرَم به انرژیهای مثبت دارد
به نگاه های محبت آمیزِ آدمیزاد به دستهای یاری دهنده، به تبسم های صورتی رنگ هستی ،به کلماتی برنگ عشق
این دنیا دستی می خواهد تا پاک کند تمام رنگهای کدر بدخواهی را، دلهایی صاف، آسمانی آفتابی ، افقی معجزه آسا
خوبی را دریغ نکنیم هر چقدر خوبی برای دیگری بخواهیم دنیا همانقدر خوبی ها را نثارمان خواهد کرد،...
همه ی ما با هم دوستیم
این جا هستیم که بهتر بشیم
قراره دست همو بگیریم ن مچ یک دیگه رو
می دونم شرایط جالبی نیست
ولی خب من فکر میکنم یکم این حس مذهبی بودن در داداش علیرضا شدید و افراطی شده
خب حق میدم
چون داره بعد از یه دوره ی پاکی چیزایی رو احساس میکنه که نکرده
فکر میکنه خدا خیلی هواش رو داره
یه چیزی بیشتر از بقیه داره
یه چیزایی رو میفهمه که بقیه نمی فهمن
اگه این دوره سن و این احساساتی که داداش علیرضا تجربه میکنه رو کنار هم بزاریم
خب درک میکنم
حالا که مثل اینکه داداش رفت
اولا که ناراحت شدم جون قطعا اینجا جایگاهی برای رشد همه ی ماست
دوما حس میکنم این حس طرد شدن و اینکه یه مدتی از ما جدا بشه به نفعش باشه 
تا یکم فکر کنه که کجای کار میلنگه
و وقتی که همه چی درست شد باز مثل قبل به ما بپیونده
آرزوی موفقیت دارم براش
53
حـــدود 100 تا رخ دارم
ولی نمی دونم کدومِـــشَم!

سلام

من خیلی این جا نبودم و شناختی نسبت به اعضا ندارم. شاید حق نظر دادن نداشته باشم. سعی می‌کنم چند تا مورد کلی رو مطرح کنم. حالا درسته الان با توجه به شرایط متوجه این اتفاق خاص هست، ولی احتمالا تو شرایط مشابه دیگه هم، من همین نظرات رو خواهم داشت.

۱- وابستگی:
مسئله وابستگی مسئله‌ی مهمیه. الان نمی‌خوام خیلی بحث رو فلسفی کنم و دلایل این که هر گونه وابستگی جلوی رشد رو می‌گیره و وابستگی تو اسلام یا تو نگاه فیلسوف‌ها و افراد دیگه رو بررسی کنم. یه مقدمه کوتاه این که این دنیا زیادی بی‌ثباته. تلوزیون رو روشن کنید و ببینید اتفاقات رو ببینید. چقدر راحت آدما می‌میرن و شرایط تغییر می‌کنن. دست ما هم نیست. این دلیل نمیشه که ما بخوایم ناامید بشیم، ولی دل بستن به یه چیز مادی یا یه شخص، می‌تونه آسیب جبران ناپذیری به ما بزنه.
حالا این شرایط خیلی آرمانی و ایده‌آله. برای ما ها نیست. تا کجاش به ما مربوط میشه؟
ارتباطاتِ فضای مجازی به شدت بی‌ثبات‌تر از خیلی از شرایط دیگه‌ایه که ما تو زندگی‌مون باهاشون سر و کار داریم. وابستگی ما به یه چیزی که با یه فیلتر شدن، هک شدن، یه اشکال فنی و ... ممکنه از دست بره، خیلی خطرناکه. اعتماد کردن هم تو این فضا سخت‌تره. شما از کجا می‌دونید من همونی‌ام که پست‌هام نشون میده؟ شاید من با قصد دیگه‌ای اومدم این جا و قصد سوئی داشته باشم.
ارتباطات توی کانون خیلی عمیق و مفید هستن، ولی باید حواسمون باشه. اینا جای ارتباطات حقیقی رو نمی‌گیره.
حالا چه ربطی داشت این حرفا؟ ربطش اینه که لازمه‌ی ناراحتی، وابستگیه. کسی که بتونه این رابطه‌ش با این محیط رو مدیریت کنه و وابسته نشه، به این سادگی‌ها ناراحت نمیشه. الان فرضا به من بی‌احترامی بشه و اکانتم به ناحق حذف بشه، احتمالا تاثیر زیادی توی زندگیم نمی‌ذاره. فقط از خوبی‌های این جا محروم میشم. به بقیه‌ی زندگیم آسیبی نمی‌رسه.
یه راهکار اینه که این نکات رو به اعضا یادآوری کرد. به نظر من هدف این جا باید این باشه که به فرد کمک کنه تا بتونه تو زندگی واقعیش، رابطه‌های سالمی رو شکل بده، نه این که روابطش محدود به این جا بشه.

۲-دلسوزی برای سیستم:
آرمین تو این قضیه خیلی وقت گذاشت و دلسوزی کرده. غیر از وقت مستقیمی که پای این اتفاق گذاشته، حتما ساعت‌ها هم درگیری ذهنی داشته.
من فکر می‌کنم سلامت کانون، مهم‌تر از سلامت یکی از افراده. بیشتر از افراد، ما باید دلمون برای جامعه بسوزه.
با این حال میشه یه تدابیری اندیشید که اینا کمتر در تضاد با هم قرار بگیرن. چطوری؟ با مورد بعدی:

۳- قانون‌مندی، بدون دلسوزی:
من قطعا نگران همه‌ی اعضای این جا هستم و از صمیم قلبم، موفقیت و رستگاری همه‌شون آرزومه. بیشتر از همه، خودم! تعارف که نداریم، عاقبت به خیری خودم تو اولویته. البته که باور دارم اگه این جا اثر مثبتی بذارم، زندگی خودم هم بهتر خواهد شد.(لازم نیست حتما تفکر دینی داشته باشید تا همچین باوری پیدا کنید، کسی که نگاهش فراتر از خودش رو می‌بینه و می‌تونه سختی دیگران رو درک کنه، شخصیت بزرگ‌تری خواهد داشت. توضیح بیشترش خارج از این بحثه. بگذریم.)
مدیریت این جا اون قدر سخت و پراصطکاک به نظر می‌رسه که من فکر نمی‌کنم بتونم بارشو حتی برای مدت کوتاهی به دوش بکشم. در صورتی که نباید این طور باشه. این جا باید محل رشد آرمین باشه، نه محل درگیری و استرس.
تصمیم گیری موردی سر هر اتفاق، کار رو سخت می‌کنه. راه حلش قانون و رویه‌های سفت و محکمه. بدون تبعیض.
- قوانین باید روشن و صریح باشن. مختصر باشن تا همه بتونن بخونن. همه رو هم باید مجبور کرد که از همه‌شون مطلع باشن. باید انقدر روشن باشن که نشه به اجراشون اعتراض کرد.
- قوانین باید لازم‌الاجرا باشن. اگه قانون اینه که امضا باید کمتر از ۵۰۰ پیکسل باشه، به راحتی میشه امضای بلند‌تر رو نپذیرفت. اگه توهین کردن خلاف قوانینه، فرقی نمی‌کنه کی به چه دلیلی توهین کرده، باید باهاش برخورد بشه. برخورد موردی انرژی گیره و به ضرر سیستمه.
- نظارت باید سلسله مراتب خودش رو داشته باشه. مثلا بهتر بود به جای این که آرمین خودش بخواد پرده‌های مختلف از درگیری‌های مختلف رو پیش ببره، در نهایت یه گزارش مختصر می‌خوند از دلیل بن شدن فلان کاربر. ما باید همون قدر که برای اعضا دلمون می‌سوزه برای مدیرا هم دلمون بسوزه. بلکه بیشتر.
- باید ضعف‌های سیستم رو پذیرفت. هیچ سیستمی نمی‌تونه برای همه کار کنه. شاید این جا به درد همه نخوره.
- میشه سطوح بن شدن مختلفی در نظر گرفت. من از روند و چگونگی بن شدن (خوشبختانه 4chsmu1 ) اطلاعی ندارم. اگه به همین صورت هست که خیلی هم عالی، اگه نه میشه بررسی بشه. این طوری که پست گذاشتن کاربر توی بعضی از موضوعات محدود بشه. ولی به طور کامل ارتباطش قطع نشه. حالا میشه چند سطح دیگه هم براش در نظر گرفت. محدودیت تعداد پست و پیام شخصی و چیزای دیگه. فقط مهم‌ترین نکته اجرای بدون تبعیضه. دلسوزی تو اجرای قانون، ظلمه. (ظلم هم مثل تجاوز لغت سنگینیه. من این جا اون قدر هم سنگین نیست منظورم! می‌تونه مثلا ظلم آرمین به خودش باشه.)

ببخشید بابت زیاده گویی. قصد ناراحت کردن کسی رو نداشتم.
سلام خدمت همه دوستان
راه حل اولی که به نظرم میرسه که خیلی واقعا جوابگو هست (به شخصه برای خودم)
اینه که اگر مدیران محترم تذکری به ما دادند بهترین عملکرد در اون موقعیت اینه که عقب بکشیم و یکم از فضای کانون دور بشیم تا زمانی که آروم بشیم و بدون خشم و عصبانیت یا حتی ناراحتی، برگردیم. خب اینکه ما از تذکر دادن و اخطار گرفتن ناراحت یا عصبی میشیم طبیعیه و در لحظه اول ممکنه گارد هم بگیریم و با دور شدن از فضا میشه خودمون رو آروم کرد و تصمیم درست گرفت تا بعدش پشیمونی نداشته باشیم.

راه حل دوم اینه که در زمانی که از کانون فاصله گرفتیم به این فکر کنیم که خودمون رو جای اعضای دیگه کانون بزاریم و از دید اونها به نوشته و مطالبی که قرار میدیم نگاه کنیم و مشکل نوشتمونو بسنجیم.فکر کردن باعث میشه که شرایط و قوانین رو بهتر درک کنیم و سعی کنیم با بقیه با احترام برخورد کنیم.

امیدوارم که این مطلب مفید واقع بشه
یا علی
هر روز نشونه هاش رو برامون میفرسته،
کافیه یکم دقت کنی...
و من با تموم نشونه هایی که برام میفرستی،
ازت میخوام که کمکم کنی بهترین تصمیم های زمان حال رو بگیرم، هوامو داشته باشی.
خدای بزرگم

کارگاه گروه های ترک            گروه سرو
برنامه ریزی روزانه                کارگاه مذهبی
قرار عاشقی                         روزانه های قرآنی
کنترل نگاه وذهن                 ورزش
درسیجات                            مکتبخونه
شبانه روزی
با سلام و عرض احترام  303  

نظر شخصی بنده هم اینه که کلا هرجایی هر سیستمی که مدیریتش زیادی مهربون بازی در بیاره باید فاتحه اش رو خوند

مدیر مهربون به هیچ دردی نمیخوره

مدیر باید خشن و بیرحم و بسیار جدی باشه Khansariha (58) Khansariha (58) Khansariha (58)

این جمله رو از یه کتاب خوندم 

" سربازان از رهبری که رهبری نمیکند پیروی نمیکنند، آنها رهبری جدی ، خشن و محکم میخواهند "

آرمین جان خیلی دوستت دارم خیلی خیلی خیلی زیاد ولی اگه یکم به جای مهربون بودن خشن و جدی تر میشدی این همه مشکل به وجود نمی اومد این مهربون بازیا آخر عاقبتش پایان کل کانونه! 
----------------------------
اگر فکر میکنی 
 که
میتوانی
قطعا 
Khansariha (69) میتوانیییییی Khansariha (69)
----------------------------
حالا بشین با خودت فکر کن ببین
 فکر میکنی ؟ 
---------------------------------
سلام

امیدوارم خوب باشید


من با توجه پرده ها احساس می کنم اقای سفیر بهشت یک مقدار دچار خود شیفتگی هستن

که منشا از عزت نفس پایین و دوست نداشتن خود میگیره

متاسفانه تمام کسانیکه مشکل خ ا دارند دچار عزت نفس پایین هستن
و با ترکش هم نهایتا ده درصد به عزت نفس اضافه میشه
عزت نفس بزرگترین ثروته
سلام به همه ی دوستان عزیزم 53

من تا الان از ادامه ی میزگرد خبر نداشتم درگیر کارای دیگه بودم که الان اومدم دیدم مدیر چقدر با حوصله از ابتدا نشسته همه چیرو دقیق نوشته.... 53

واقعا وقت میذارید...

برام هم سوال پیش اومده بود که اون موضوع نماز به کجا رسید ، ولی ظاهرا پیگیری میشده و فقط من نمیدونستم....متشکر.... 53




همین الان از گروه سرو اومدم بیرون خواستم حال کارما و دریل و علی رو بپرسم ولی اعصابم باز به خاطر پستای عجیب بهم ریخت دیگه ننوشتم.

چون با حالت عصبانی که نمیشه پستی زد....

تا الان فکر میکردم فقط این مشکل منه پس پست نمیزنم توی گروه حل میشه ، ولی توی صفحه ی قبل میبینم برای خیلیا بوده!

من که این همه عصبانی میشدم هیچوقت تقاضای اخراج نکردم ! دیگه بقیه چقدر ناراحت بودن از موضوع که چنین پیشنهادی دادن....



سفیر بهشت رشته ی اول منو الان داره میخونه...از روی همین موضوع و صحبتاش خیلی چیزارو میتونم متوجه بشم...وارد بحث روانشناسیش 

نمیشم چون طولانی میشه...

ولی به صورت کلی ، تعارف هم نداریم میدونیم که یه ایراداتی این وسط وجود داره...

منم اگه وضعیت خوبی نداشته باشم و اشفته باشم ممکنه پستی بزنم که خلاف قوانین باشه ، تجربش هم دارم... 

میدونم سفیر هم اگه روانشناس خوبی باشه از صحبت من ناراحت نمیشه چون برای هرکسی ممکنه این مشکلات پیش بیاد...

از سفیر خواهش میکنم لحظه ای اروم باشه ، نه من نه هیچکس دیگه ایی بدشو نمیخواد و بهش هم توهین نمیکنه. همه در کنار همیم تا به 

همدیگه کمک کنیم.حتی اگه رک و روراست بگه و یا حتی ازت عصبانی بشه...



سوالای مدیر :

نقل قول: 1- سفیر بهشت با ما همکاری نمی‌کنه که پستش رو ویرایش کنه. از طرفی اعضایی هستن که شدیدا درخواست پیگیری این موضوع و بی‌احترامی که شده رو دارن. چی کار کنیم؟

خودم همیشه به اصلاح و بهتر شدن اوضاع امید دارم ، ولی تا اینجای کار با توجه به پستای اخیر زیاد امیدوار نیستم .ولی میشه با کمی ادامه دادن

و وقت گذاشتن اوضاع رو بهتر کرد (متوجه صبر و حوصله ی فوق العاده ی مدیر هستم)


و

2- روزبه‌روز سفیر بهشت آسیب بیشتری رو از این محیط داره می‌بینه. چه‌جوری میشه بهش کمک کرد؟

تنها ابزاری که اینجا داریم همون صحبت کردن بر اساس منطقه...سفیر قبول کنه که ما باهاش خصومت شخصی نداریم کلی کار جلو میره.مشکلات این عزیز رو بررسی میکنیم چون منم فوق العاده نگران میشم که سفیر دیگه نیاد اینجا. دنیای بیرون جای خوبی نیست و ممکنه به هر سمت و سویی بره...


3- همون‌طور که سفیر بهشت داره آسیب می‌بینه، اشخاصی که باهاش در ارتباط هستن هم دارن آسیب می‌بینن. آسیب‌های این اشخاص رو چطور میشه ترمیم کرد؟

انشالاه چند روز دیگه حل میشه این یه مقدار هم تحمل کنن...

4- از پرده‌های پنج و شش به بعد من ایمیل‌هایی دریافت می‌کنم که کاربر مربوطه رو از سایت اخراج کنیم. من چه واکنشی باید نشون بدم؟

بازم دعوتشون میکنیم به صبر و حوصله به خرج دادن ... اخراج همیشه گزینه ی آخره...

5- چنین پرده‌هایی وقت و انرژی زیادی از تیم مدیریت می‌بره و توان فکری ما رو بیهوده تلف می‌کنه. وقت و انرژی و توان فکری که صرف خیلی چیزهای دیگه می‌تونه بشه. باید چی کار کرد؟

فوق العاده سخته جواب دادن به این سوالا... 

اگه بگم مدیرا سختگیر تر باشن خب اگه سختگیر تر بودن ممکن بود خودمم به خاطر اشتباهاتم الان اینجا حضور نداشتم!

شرمنده که جواب های کاملی نمیشه به این سوالا داد چون واقعا چالش سنگینیه....




مرسی از پاسخ همه ی دوستان ، خانم ایرانا ، یا امیر المومنین ، خانم یارا ، آرا جان و عرفان و ماه بنی هاشم و سپهر 53



اشنایی من و سفیر اصلا طولانی نیست و مال همون پستاییه که اعتراض کرده بود به اسپم زدن خانم اتریسا. 

واقعا تعجب میکردم پستارو میخوندم...

بعد از چند روز مشکل پیش اومد توی گروه ، در دوستانه ترین حالت ازشون خواستم که رفعش کنن . (تا تونستم  ایموجی های مهربون هم گذاشتم 

که واقعا بدونه قصد بدی ندارم)

ولی جواب خیلی بدی گرفتم...

اینجا یه نکته ی مهم وجود داره و اونم دیدگاه ما در مورد شخص مقابله 

سفیر واقعا حس میکنه اگه من ازش درخواست دارم رفتارش رو کمی تغییر بده  دارم حقوقش رو زیر پا میگذارم!

چون هم دیدگاه بدی نسبت به من داره هم اطلاعاتش در مورد اینکه من چرا اون درخواست رو داشتم کامل نیست....

من توی بخش مجبورم گوشیه کوچیک استفاده کنم (سرقت توی بیمارستان هم زیاده! نمیتونم گوشی بزرگمو ببرم) 

و این صفحه رو کلی باید بالا پایین کنم و اخرش هیچی دستگیرم نشه! 

اگه منو توی واقعیت ببینه که نمیتونم پست بزنم تو اون شرایط و اعصابم داغونه خب مشخصه که کوتاه میاد....

ولی زمانی که شخصی یک الگوی ذهنی اشتباه داشته باشه در لحظه شروع میکنه به جواب دادن و محافظت کردن از خودش!

مورد بعدی هم خانم ایرانا خیلی خوب توضیح دادن نیاز به مقبولیت و تایید و توجه....

قانون شکنی بعضی وقتا این نیاز رو بر طرف میکنه ولی به بدترین شکل ممکن...

الان همگی داریم به ایشون توجه میکنیم ولی برای چه موضوعی؟! به خاطر جایزه ی علمی یا ورزشی ایی که برنده شدن؟!!! 

اگه از ابتدا به کار اشتباه این عزیز اینقدر توجه نمیشد و حاشیه درست نمیشد این الگوی ذهنی شکل میگرفت که توجه گرفتن با قانون شکنی 

حاصل نمیشه!



مورد بعدی هم خودبزرگ بینیه جوری که شخص به خودش اجازه میده به اعتقادات دیگران توهین کنه....

نقل قول: اگه بگیم نه عامو من نماز نمیخونم پاکم میمونم

خب تو عزیزم آدم نیستی ، ما با بقیه داریم صحبت میکنیم [تصویر:  4chsmu1.gif]


فوق العاده سر همین قسمت ناراحت شدم ...

خوده پیامبر اگه اینجا بودن محال بود اینطوری کسی رو به نماز دعوت کنن...

نقل قول: اولین بار نیست که از این تبعیضا میبینم.
کسایی که مذهبی نیستن راحت ول میگردن بعد من که هستم هرروز باید تحقیر بشم.
اینه عدالت؟

من مذهبی نیستم. به نظرتون دارم راحت ول میگردم و هرچی دلم میخواد مینویسم؟!

شاید در مورد سیا ست حرفی زده باشم که همشون هم پاک شدن ولی هیچوقت هیچوقت به خود اجازه نمیدم به مذهب کسی توهین کنم...

شمایی که این پستت رو هرروز نگاه میکردم و همینطور سرجاش سفت وایساده تحقیر شدی؟!

امیدوارم از کلمه ی خودبزرگ بینی که اون بالا نوشتم دلخور نشی چون تمام علائمش رو داری.برای هرکسی هم ممکنه پیش بیاد مثل افسردگی.

توهین به دیگران و احساس مورد ظلم قرار گرفتن - استفاده ی زیاد از واژه ی "من" - احساسی که میگه محوریت موضوع این سایت و گروه ها هستی 

در صورتی که اینطوری نیست.(موضوع ازدواج مال همست نه صرفا خودت) - خودمحوری.



این چیزیه که ماها درسشو خوندیم و باید اصلاح بشه ، اگه نشه بیشترین اسیبش متوجه خودمون میشه....

معذرت میخوام که حرفام یکم تند به نظر میاد ولی اینم مثل مشکلی مثل  سرماخوردگی یا سایر مشکلاته و به هیچ عنوان قصد عیب گذاشتن روی 

کسی رو ندارم. خودمم مشکل زیاد داشتم و هیچ مشکلی بابت توضیح دادن در موردش ندارم... 53 همین الان هم شاید مشکلاتی داشته باشم

که متوجهشون نیستم و خوشحال میشم بقیه برام یاداوریشون کنن تا اصلاحش کنم......
سلام. من نمیخواستم برگردم تا یک دی. ولی موضوع میزگرد نمیگذاره شبا بخوابم 
میخواستم همه فکرام را کنم بعد نظر بدم تا شاید احساس پشیمونی بعدش کمتر باشه 
یادمه یه بار به آقای چکاوک گفتم اینجا را طبق نظر خود کاربرا مدیریت میکنن. برعکس چیزی که بقیه ها فکر میکنن مدیرها طبق نظر و خواسته کاربرا میان جلو. پس دوستان خواهش میکنم به نظری که میدین دقت کنین. نظر شما روند مدیریت را تغییر میده. این صرفا یک نظر نیست.


بعد دو شب بی خوابی یه راه بنظرم اومد گفتم بگم شاید کمکی باشه برای بهتر شدن اوضاع. 
میشه تو تاپیک هایی به جز تاپیک گروه های ترک یه قانون گذاشت.
اگر فردی پستی بزنه و اون پست گزارش شده و واقعا مشکل داره اون تاپیک به مدت ۲۴ ساعت بسته بشه. و تو آخرین پستش نوشته بشه . این تاپیک به علت فلان پست و استفاده از فلان کلمات تا ۲۴ ساعت بسته است. 
۱. این خودش تنبیه بزرگیه. عذاب وجدان شخص را زیاد میکنه و باعث میشه ناخودآگاه سعی کنه از کلمات درست استفاده کنه. فکر کنم جنبه آموزشی داره

۲. بقیه ها هم دیگه نمیان در ادامه اون پست نقل قول بزنن و هی ادامه اش بدن.

۳. دوستانی که براشون مهمه حتما در مقابل این پست ها عکس العمل نشون داده بشه هم میفهمن عکس العمل نشون داده شده

۴. کار به قضاوت نمیکشه. بنظر بنده حقیر این اصل مشکل و گرفتاریه 

۵. پستی که باعث دردسر شده پاک نمیشه که هیچ ، علنی هم میشه تا افرادی که اطلاعی ندارن اطلاع پیدا کنن. و کسی به حمایت از فرد دیگه ای کاری نکنه. 

عیب هاش
۱. فردی که پستش عنوان شده ناراحت بشه.
راه حل : این قانون را برای یه مدت طولانی اطلاعیه کنیم و به همه بگیم این قانون هست و باید پذیرفته بشه. ناراحتی نداریم. 

۲. فرد بعد ۲۴ ساعت دوباره از نو این حرکت را انجام بده.
راه حل: مثلا اگر بیشتر از دو بار پشت هم این کار را انجام بده یه قانون باشه تا ۲۴ ساعت بن بشه.

۳. فرد بعد اینکه مثلا تو درد و دلا پست بزنه و باعث بشه درد و دلا بسته بشه بره شبانه پست بزنه و ..
راه حل : مثلا اگر باعث بسته شدن دو تا تاپیک بشه تا ۲۴ ساعت بن بشه

۴. ادامه دادن بعد از ۲۴ ساعت بن شدن
راه حل:  بن شدن دائمی


خلاصه و نکات 
۱.قوانین واضح و روشن باشه. به همین منوال. زمان مشخص و علت مشخص.
علت مشخص : گزارش کاربران( کانون طبق نظر کاربران مدیریت میشه)
زمان مشخص : ۲۴ ساعت ، دوتا پست، دو تا تاپیک  متفاوت و ...

۲.ابتدای هر تاپیک که قوانینش نوشته شده  اعلام بشه که این قانون ها طبق نظر کاربران تهیه شده و همه کاربران بایستی بهش عمل کنن. (قوانینی که همه چیزش مشخصه)( دیگه نیازی به نوشتن قوانین از اول و کلی نیست هر تاپیک قانونش مشخص و واضح بشه)

۳. مشکل کاربر تازه وارد: تو پیام خوش آمد گویی حتما ذکر بشه  که ابتدای هر تاپیک قوانینش هست. میشه اینجا به کاربر تازه وارد یک فرصت هم داد و برخورد نکرد ولی فقط یک فرصت ، بار دوم برخورد بشه

۴. اگر قرار هست بر اساس گزارش کاربران اجرای قانون داشته باشیم باید به همه و کاربر تازه وارد گفته بشه گزارش ارسالش چه اثری داره



من خودم بیشتر نظرم به سکوت کردن و از کنار هم گذشتنه. حتی نظر شخصی و دلیم اینه که دکمه گزارش ارسال نباشه. میتونستیم دوستانه تر کنار هم باشیم. ولی انگار نمیشه. اینا را فقط گفتم چون دیدم کاربران نظرهای دیگه ای دارن. شاید قوانین مشخص، بتونه مشکل را حل کنه. 

بازم میگم دوستان اینجا به ما فرصت داده میشه در مورد هم نظر بدیم و قضاوت کنیم و گزارش بدیم
حواسمون باشه
۱. نظر و قضاوت روی نحوه مدیریت تاثیر مستقیم داره
۲.یادمون نره هممون برای ترک یه گناه اومدیم اینجا . رفتن یه کاربر از اینجا میتونه کلی مشکل براش ایجاد کنه و بیشتر به گناه کشیده بشه.  شاید با این دید، بهتر و درست تر از گزینه ارسال گزارش استفاده کنیم


از آقا آرمین معذرت میخواهم که جواب سوال ها را نمیدم. شرمندم.
من دوست ندارم کسی را قضاوت کنم. هر چند میدونم که قوانین مدیرها را مجبور میکنن که قضاوت کنن. و این خیلی بد. فقط سعی کردم نظری بدم که شرط قضاوت کردن برای مدیران انجام نشه.
همه آدما یه سری مشکل اخلاقی دارن. وظیفه ما نیست این مشکلات را علنی بهشون بگیم و سعی کنیم این مشکل اخلاقیشون را حل کنیم. این واقعا ناراحت کننده است. آدم احساس میکنه به جای اینکه بین دوستانش باشه بین یه سری ناظم با خط کش ایستاده. که همه میخوان تو را درست کنن. قضاوتت میکنن نظر میدن اسم انواع و اقسام مشکلات اخلاقی و مذهبی را هم بهت نسبت میدن در ادامه راه حل میدن. 
ما اومدیم یه دونه گناه را ترک کنیم. اگر کسی دوست داره سایر مشکلات اخلاقیش را اصلاح کنه میره تاپیک مشاوره .

آقای سفیر بهشت تو زندگی من خیلی موثر بودن. خوبی های نماز اول وقت و خواندن دائم نماز را بارها عنوان کردن و واقعا منو تشویق کردن به خواندن نماز اول وقت.من از ایشون بسی ممنونم. امیدوارم تو زندگی اشون همیشه موفق و پیروز باشن.

امیدوارم هممون دوستانه و با یک هدف کنار هم قدم برداریم. به امید پاکی ابدی.



آخرین نکته را هم بگم. دوستانی که فکر میکنین با جدی تر برخورد کردن اوضاع بهتر میشه و مدیران نفس راحت میکشن بنظر بنده حقیر اشتباه میکنین.
از فردا همه جدی تر بداخلاق تر عصبی تر و کینه ای تر دائما دنبال اینن که فلان مدیر کجا باید دخالت میکرده و نکرده و بگن فلان مدیر داره تبعیض قائل میشه. و دوباره روز از نو، روزی از نو.
شاید شفاف تر و واضح تر شدن قوانین هم جلوی این مشکل را بگیره و  هم کار مدیریت را آسون تر کنه

به امید روزی که آرامش به کانون برگرده.
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
سلام به همگی
من قسم خورده بودم که نیام اما به خودم اومدم بالاخره!
من اول از همه معذرت میخوام ولی تقصیر من نبود!
توضیح میدم الان!
این مدت که از کانون رفتم و دقیقا نا امید بودم از کانون
فکر میکردم که حق با منه در صورتی که اینطور نبود!
من آدمی به شدت حق پذیر هستم و به شدت دارای درک
و امکان نداره با من درست صحبت بشه و حقیقت به من گفته بشه و من نپذیرم!
قضیه اینه که من تحت تاثیر افراد مختلفی از جامعه بودم و اونا منو همینطور که میخواستم قبول نکردن و میخواستن من مثل اونا باشم!
من با همه ارتباط دارم ، روانشناس ، دکتر ، روحانی
و همه جا هم میرم ، مسجد ، خونه رفقا ، امام زاده
و همرو هم دوست دارم!
ولی ولی ولی
اونا سفیر رو جوری که هست نپذیرفتن!
شب آخری که من مسجد رفتم
روحانی بهم گفت که من نمیخوام نا امیدت کنم ولی مشکلت مشکل بزرگیه!!!
در صورتی که نباید این حرف رو به این شکل به یه آدم افسرده ای که داره خوب میشه زد 22
یارو با خودش میگه من مگه اصلا چیکار کردم که بخوام نا امید بشم 22
من که همه تلاشمو دارم میکنم که 22
نمازمو خوندم و زدم به چاک از مسجد اومدم خونه!
من همین بودم
همینی که بودم!
ولی نه خانواده نه جامعه و نه دوستان منو اونجوری که هستم نپذیرفتن!
و تقصیر خودشونم نبود!!!
من به عنوان یه دانشجوی روانشناسی و روانشناس آینده وظیفه خودم دونستم که با وجود همه مشکلات ، من افراد رو درک کنم!!!
و دیدم که بعله...
اونا هم همدرد من هستن...
کل افراد دنیا همدرد من هستن...
و مشکل عدم درک دارن...
و نتیجش شده وسواس فکری ، وجدان افراطی و ذهن وراج!
حالا اگه هیشکیم ازمون ایراد نگیره(که میگیره!)
خودمون دیگه نمیتونیم خودمونو بپذیریم 42
نمونه بارزش من!!!
یه روز تحت تاثیر حرفای اون اینجوری بودم
یه روز تحت تاثیر حرفای این اونجوری!
تا اینکه پام به دکتر متخصص روانشناس باز شد...
آقای دکتر من هیچ مشکلی ندارم فقط نیاز به کمک دارم
توی چه زمینه ای؟
وسواس فکری
توی ۴۵ دقیقه صحبت
دکتر متخصص روانشناس 
متوجه شد که سفیر بهشت کاملا سالم و بدون هیچ مشکلیه!
و داره تمام تلاششو میکنه!
آقای دکتر من نباید همه چیو جبران کنم بعد خوشحال باشم؟
نه تو همین الانش فوق العاده ای و هیشکی نمیتونه مطلقا خوب باشه
و دوزارین افتاد که بعله!
زندگی آرامش مطلق نیست
بلکه هنر لذت بردن از آرامش نسبیست!
من بد نبودم
بلد نبودم!
و الان اینجایی هستم که با وجود همه مشکلات ، در فوق العاده ترین حالت ممکنم ، چون خودمو پذیرفتم 2uge4p4
و برای ابد راحت شدم 2uge4p4
مثل آرمین 2uge4p4
و اتفاقا نه پاکم و نه نماز میخونم 2uge4p4
برامم مهم نیست کسی درک کنه یا نکنه 2uge4p4
من ظرفیتم همینه ، وقتی حالم خوب باشه و در توانم باشه هم نماز میخونم و هم پاک میمونم
ولی وقتی در توانم نباشه ، متاسفم 2uge4p4
اگه شرایط درست بود منم مثل بقیه میشدم ، ولی خداروشکر که نبودم ، چون من خودمو بیشتر دوست دارم 2uge4p4
من همین الانش پاکم و اتصالم به خدا فوق العادست ، چون انتظار همیشه در بهترین حالت ممکن بودن ، فقط یه سرابه که هیچوقت هیچوقت هیچوقت بهش نخواهیم رسید 2uge4p4
یه مادر خوب (خدا)
وقتی ۱۰ تا بچه داره
توی کارشون اصلا دخالت نمیکنه که همتون باید شیخ شین 2uge4p4
میگه اختیار دارن ، هرجور اونا خوشحال باشن منم خوشحالم 2uge4p4
حالا یکی پزشک میشه ، یکی روانشناس، یکی روحانی ، یکی معلم ، یکی مهندس ، باعث خوشحالیه منه 2uge4p4
هرکی رسالت خودشو داره توی زندگی 2uge4p4
و این رسالت رو خدا در وجود ما گذاشته و ظرفیت هامونو یکسان قرار نداده 2uge4p4
سفیر بهشت خیلی اذیت شد تا اینارو درک کنه و به بقیه یاد بده ولی حقیقت اینه که هیچ تقصیری نداشت 2uge4p4
خدا در حد ظرفیت و توانمون ازمون توقع داره، نه بیشتر ، نه کمتر 2uge4p4
و این واقعیت وجودی ما انسان هاست 2uge4p4
و کفی بالله حلیما 2uge4p4


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان