سلام
حدود دو سال پیش تو خوابگاه بودیم ... یادم نمیاد دوم بهمن یا تازه داشت ترم جدید شروع میشد یا امتحان آخر بود و ترم داشت تموم میشد
حافظه طولانی مدتم تو حلق حمید .
بچه ها میدونستن تولدمه.
گفتن پول جمع کنیم و بریم شیرنی بگیریم
تو هر اتاق 8 نفر بودن ولی اتاق ما کاروانسرا بود ... چند تا پناهنده داشتیم که میانگین تعداد بچه های اتاق در کمترین شرایط به 12 نفر میرسید
عباس از همه پولا رو جمع کرد ... حتی از من
تو خوابگاه همه ی بچه ها اتاق مارو میشناختن . کلا دیوونه خونه بود اتاق نبود
یکی از بچه ها گفت برو بیرون یبار دیگه بیا تو همه جیغ و داد کنیم تولدت مبارک که همه متوجه بشن ما تولد گرفتیم
منم که همیشه پایه بودم و کلا همه مسخره بازی هامون یه شاخه ش به من وصل میشد ....
رفتم بیرون ...
رفتم و فقط رفتنمو دیدم .
بیرون رفتن همانا و در رو از پشت بستن همانا .
نامردا در رو بستن و نشستن شیرنی رو خوردن ...
خیلی با حرکتشون حال کردم
زیاد شوخی میکردم تو خوابگاه دنبال فرصت بودن تلافی کنن
بهترین جشن تولدم بود من پشت در نشسته بودمو برای خودشون میزدن و میکوبیدن اصلا یه وضعی
............
دیروز صبح اومدم دیدم برام تولد گرفتین ... یاد همون روز افتادم . پشت در موندم دارید برای خودتون میزنید و میکوبید
حداقل راه بدید منم بیام تو
انتظار نداشتم تولد بگیرین برام ... علیرضا تو مسنجر گفت شتابان و به سر زنان و موی کنان خودمو رسوندم اینجا ... از پست های حاصله بسی خوشنود گشتیم و خر کیف
ممنون از همتون :22: اصلا انتظارشو نداشتم کلا ...
آهای اونایی که گفتین تا خودت نیایی کادو نمیدیم ... خب اومدم دیگه
دیگه بهونه تون چیه؟
اصلا من خودم نبودم اسپانسرم که بود
روزبه مامور مخصوص حاکمه بزرگه ... احترام بگذارید
بعد یه چیز دیگه ... قضیه این بادکنک ها چیه ؟
چند نفر بهم گفتن
منم میخوام ببینم
به زبون خوش دارم میگم ... نذارین به زور متوسل شم
هر کی میاد تعریف میکنه میره
بادکنک چی بود اصلا؟
مجتبی با علیرضا هماهنگ کردم گفت وقتی آن بودم 30 ثانیه دیگه کانون رو اون شکلی کن من کمی عقده گشایی کنم بعد بازم برش دار
حالا بادکنک که عیب نمیکرد که ... خوشگل بود میذاشتین تا چند هفته میموند ...
بهترین جشن تولدت این بود؟
نقل قول: رفتم بیرون ...
رفتم و فقط رفتنمو دیدم .
بیرون رفتن همانا و در رو از پشت بستن همانا .
نامردا در رو بستن و نشستن شیرنی رو خوردن ...
خیلی با حرکتشون حال کردم
زیاد شوخی میکردم تو خوابگاه دنبال فرصت بودن تلافی کنن
بهترین جشن تولدم بود من پشت در نشسته بودمو برای خودشون میزدن و میکوبیدن اصلا یه وضعی
د لامشب (اعتیاد)صاحب مجلس تو بودی انداختنت بیرون شیرینی رو هم خوردن بهت ندادن چیش بهترین بود؟
سوزوندنت
راستی سلام
آقا اصلا من فتوا میدم از الان تا 24 ساعت آینده اینجا دوباره جشن تولد رامینه هرکی هم قبلا پست داده هم میتونه بیاد دوباره پست بده حتی اون آخری که اون گوشه نشسته (روزبه
)
مجتبی جون من اگه راه داره هر وقت دیدی رامین ان هست در حد دو سه دقه اون کد رو اگه هنوز داریش بزن این بچه عقده گشایی بشه
اگه نداریش کد رو که اون بحثش جداس
کادوی تولد من اینه
رامین تولدت مبارک :22:
بازم مدرسه ام دیر شد
ساعتو باش ما رفتیم
داداش امید فردا تبریک میگممم..تولدتون مبارک
سسسسسسسسلام
بازم تولد داریم
اگه گفتین تولد کیه؟
تولد یکی از کچل ترین کچول های کانونه
اونم کسی نیست جز امید فردا
همه خونه مجتبی پایلوت مهمونیم
رامین , جعفر و همه بچه محلاتم بیار
ا قبل از من این دوستان پست زده بودن که به من چه من تازه دیدم
اینم کیک:22:
به اون عدد 26 و اون خلود هم توجه نکنین
کادو هم تا خود صاحب مجلس نیاد خبری نیست
به به تولد تولد
مبارک مبارک
یه سوال چرا انقدر بهمنی داریم؟
من از اول بهمن همش دارم تولد تبریک گفتم
اقای امید فردا تولدت مبارک
همرا با ارزوهای خوش
انشا ا.. همیشه موفق و سربلند باشی
المپیادی و نخبه بشی
انشا ا..
ای رامین .... کیک من را کش میری
به تو هم میگن همکار :smiley-yell:
ولی خوب چون داداش امید فردا غریبه نیس از خودمون باشه بخورید
نوش جانتان
تولدتون مبارک آقای امید فردا:22::22::22::22::22:
اعتراض وارد نیست!
خودتون گفتید نازش میکنید و دوستش دارید
سللللااااامممممم
عههه تووللدد دااريييممم؟؟!
تولددشش مبااررركككك..
.•* *•.•* .•* *•. .•*
Happy Birthday
.•* *•.•* .•* *•. .•*
Happy Birthday
.•* *•.•* .•* *•. .•*
Happy Birthday
.•* *•.•* .•* *•. .•*
توللد كي هسست حالااا؟؟!
تولد كيههه؟؟!
..نهه باباااا..منن؟؟!..من كي به دنيا اومدم خودم يادم نييستت؟؟!
..من بي تقصييرمم..
پس اين مهسا و خلود و نوشين و اينا كيينن؟؟!
پس صاحب مجلس وارد ميشود
:
آقا كيك دزدي راه نمييدييم توهاا..گفتهه باششمم..
آقا ما رفتيم بيروون چندي پيش،اينو دييدييمم..
دسستتتووننن درد نكنههه...خيليي خيلييي خوش حال مي باشيم ازز حضورررشمااا..
آبجي كيميا،داداش رامين،داداش عليرضا و عطا،اميرحسين خان،الون بانو آبجي مهسا و ساحل...
خييلييي خوش اومدييددد،از همتون ممنون كه دعوت قبول كرديد و منت گذاشتيد
..منتظر كادو ام بي صبرانههه..
كيميا خانوم بسيار از شما ممنونم،شما از سال پيش لطف داشتيد و اون موقع كه نبودم هم تبريك گفتييد..
ساحللل خانوووم ممنوووننن..از اين شكلاتاا بسيي دووست داارييمم..
داداش رامين صداشو در نيار حالا
ساحلل خانووم من كي گفتممم؟؟!
،اووون داداش آرشاام بودا به جان خوودمم..من ولي مشكلي ندارماا،ملت نترسن بررن از توللددد..
بفرررماااييد كييييككككك:
آقا
یک دوستی بود به هر کی که توی جشن تولد دوستش شرکت کرده بود یک اعتبار سبز داد
از این دوستا کم پیدا میشند ها
قدر بدونید
ما قدر مقدونيم،پسس چييي؟؟؟!
اونو آخر جشن ميدن به عنوان يادگاري..
فعلا كللي از جشن مووندههه..ههوووههه
همه بيان،بعد شمع فوت كنيم،بعد بادكنك هوا كنيم،بعد كادوو..فعلا منتظريييم..
شامم در خدمتييمم..بهلهه،كجا عجله داريد به اين زوودييي؟؟!سوسك اورديد،زودم بررييد؟؟!:smiley-yell:
نه دیگه آقا امید فرداشما که خودتون صاحب مجلسید
یکی از اون دوستای سخاوتمندتون باید دست به جیب بشتد
مثلا رامین خان