وای عجب جشن و سور و ساتی
در پوست خودم نمی گنجم.
یه درصد هم احتمال این رو نمی دادم،
دیشب دیدم تاپیک تولد بالا اومد، به خودم گفتم یعنی تولد کیه؟
ولی فرصت نشد تاپیک رو باز کنم.
خیلی خوشحالم کردید بچه ها.
این روزا بهترین روزهای عمرم رو سپری می کنم و خدا رو شکر می کنم بابتش.
و این جشنی هم که گرفتید زیبایی این روزا رو چند برابر کرد.
کانون واقعا یکی از مثبت ترین اتفاق های زندگی من بود.
من هم به عنوان کوچکترین عضو کانون، امیدوارم چراغ این جا همواره روشن باشه،
و بچه های که میان اینجا، زمانِ رفتن، یه چیزی بهشون اضافه شده باشه.
نه چرا اینقدر دست پایین بگیرم دعا رو؟
امیدوارم اونهایی که میان اینجا و میرن، بهترین اتفاقهای زندگیشون رقم بخوره،
نه تنها خودارضایی رو ترک کنن، بلکه توی زندگی واقعی هم به موفقیت های بزرگ برسن.
حداقلش این باشه که راه و مسیر زندگیشون رو پیدا کنن و اون رسالتی که خدا روی دوش تک تک ما قراره داده رو پیدا کنن.
********
مهدوی جان داداش، تو خودت عالی هستی و تمام صفت هایی که در من دیدی، قبلش خودت صاحبشون بودی.
خیلی شرمنده ام کردی عزیزم. خداوند فرصت بده بتونم محبتت رو جبران کنم
از خانم رعنا هم تشکر ویژه میکنم بابت پذیرایی. یکی از بهترین و پرانرژی ترین کاربرای کانونی هستین شما.
شازده کوچولو هم عزیز دل همه ماست. زحمت کش بی ادعا که تا وقتی هست، بودنش رو حس نمی کنیم ولی اگر فقط یک هفته نیاد، تازه می فهمیم چه نعمت بزرگی هست شازده برای کانون.
شاید عاشق فاطمه زهرا، توی کانون پر ادعا و پر سر و صدا باشه، اما کار خاصی نمی کنه، طبل توخالیه.
قطعا شخصیتی مثل شازده کوچولو بسیار بیش از من حقیر لایق این جشن هاست.
از همه بچه هایی که توی جشن شرکت کردن و تبریک گفتن هم تشکر ویژه دارم، خیلی ممنون