کانون

نسخه‌ی کامل: حجاب ( قسمت چهارم: بررسی ایات حجاب)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
سلام.

نظرم من اینه که  در هرصورت جیغ و داد کشیدن وقتی که فشار روی کسی نباشه نشانه ی ضعیف بودن خود اوشونه که هنوز یاد نگرفته چه طور برخورد کنه ....و شاید بگن این دختر خانم تا حالا از خونه بیرون نرفته!!!

خب اگر نگاه چشم چرانی باشد و ادامه دار  که دیگر مشخص باشد اقا پسر  دختر خانم رو زیر نظر گرفته دوحالت داره:

یا اینکه غرض سویی داره اقا پسر

یا اینکه طفلکی عاشق دلباخته شده و نمیدونه چه کار کنه از این عشق که باید بسوزه یا بیاد جلو...

فرض میگیریم دختر خانم تا اون موقع صبر نمیکنه که اقا پسر مشخص کنه موضع اش رو!

میره و قاطعانه و محترمانه از اون اقا میپرسه که دلیل این حرکاتشون  حیه؟و اگر قصد سویی ندارد بهش بفهمونه که جوابمون چیه.
البته به نظرم باید این موقعی صورت بگیره که اقا پسر دیگه به قول معروف شورش رو در اورده باشه. وگرنه بی اعتنا باشد بهتر است...

اما نه اقا پسر میاد جلو ...یا دل به دریا زده و توقع دارد که دختر خانم خیلی محترمانه برخورد کند(اخر طفلکی عاشق شده)توقع ندارد تویه برجکش بخوره خب یا پیشنهاد اشنایی میده و میگه میخوام 10 دیقه با شما صحبت کنم...به نظرم اگر محیط محیطی اموزشی باشد و قابله اعتماد
باید محترمانه بگذارید و ببینید حرف حسابش چیست؟(همیشه پسرا ترسی دارن که طرف پیشنهادشون رو رد کنه...استرسش واقعا زیاده)

خب یا پیشنهاد ازدواج میده یا میگه میخواد مدتی باهاتون باشه که اشنا بشین برای اینده...
من اگه باشم محترمانه میگم یا: اقای ...من برای احساس شما احترام قائلم ولی خب من الان در زندگی ام به این موضوع فکر نمیکنم با این وجود برای شما ارزوی موفقیت دارم.
یا نه شما هم شرایطشو دارین و از طرف بدتون هم نمیاد:من میگم که در هر صورت باید خانواده ها اگاهی داشته باشن و شما هم اگر قصدی دارین از طریق خونواده عمل کنید.
یا اینکه از طرف خوشتون نمیاد بازم باید محترمانه بهشون بفهمونیم که قصد ازدواج نداریم.

ولی نه یه موقع هست ما طرف رو میشناسیم که سابقه ی خوبی نداره و یا اینکه میخواد شیطونی کنه تویه خیابون...
باید به نظرم همون موقع برخورد کرد...
اما برخوردی که به ایشون بفهمونه که شما خانم با شخصیتی هستید..
با زور وجود داره به نظرم اون موقع باید داد کشید و کمک خواست تا اسیر امیال اون جوون نشیم.
یا نه در حد متلک هست و شاید کارزشتی دیگر:بستگی به شرایط داره که ادم ببینه اونجا کسی هست که با اون جوون برخورد کنه یانه...
اگر تنهاییم شاید کاری ازدستمون بر نیاد...
ولی به شخص اگر ما حجابمون کامل باشه و چادر داشته باشیم بعید میدانم کسی به ما دست ورزی داشته باشد...

و اگرم نگاه بد هست سریعا از انجا بگذریم و بی اعتنا باشیم....

کلا باید تمرین کرد تا بااعتماد به  نفس بالا در این مواقع اون چیزی رو که دوست داریم به طرف مقابل بگیم..

طولانی شد ببخشید ..این اونچیزی بود که به ذهن من رسید...


جدیدا شنیدم یه خانم محجبه به زور اسیر امیال یه جوون قرار گرفته و به ایشون تجاوز شده واقعا غم انگیز بود این حادثه...
سلام به همگی

دوستان نظراتتون خیلی خوب بود

ممنون53

اما میخوام یه نکته رو بگم...ذهنتون رو فقط روی پسر " غریبه " معطوف نکنید.

من بیشتر منظورم نوع " آشنا " هست.

غریبه رو میشه راحت از سر باز کرد.

اما راحت شدن از دست کسی سخته که آشنای شماست و نامحرم...مدام باهاش برخورد دارین و نمیتونین نبینیدش ،

ولی میخواید در عین حال حدود رو رعایت کنید ولی طرف شما رعایت نمیکنه و این رفتارش شما رو داره آزار میده. ( مثلا باهاتون دست میده. )

یه دختر چطور میتونه حریم خودش رو حفظ کنه؟
سلاااااااااااام

در مورد آشنا  به نظر من اول از همه نحوه پوشش و آرایش مهمه 

یعنی دختری که سنگین و موقر باشه ، طرف مقابل تا حدود زیادی دستش میاد چجوری باید رفتار کنه

مثلا کسی که چادر سرشه و آرایش نداره  امکانش خیلی کمه که آشنا بخواد دست بده بهش!!! 

بعدم حجاب در رفتار ... کلا سنگین بودن یعنی مثلا زیاد نگاه نکنید ، بگو بخند کم باشه ... بازی هایی که دختر و پسر فامیل 

با هم بازی میکنن دست جمعی ، اشتباهه ... 

اگر باز هم نفهمیدن  خب با رفتار ملایم و برخورد نرم  میشه فهموند ... 

اگر باز هم نشد مستقیما میشه گفت که البته در مورد فامیل  این باید راه حل آخر باشه
میگی دست میده به زور که دستتو نمیگیره تو دستش

وقتی اون فرد خواست دست بده شما دست نده

حالا برا اینکه ناراحت نشن میتونی بگی شرمنده من به نا محرم دست نمیدم(هرچند بازم ناراحت میشن)

ولی مهم نیست بالاخره یا باید تو ناراحت شی یا اوشون

یه خورده سرد (یا رسمی)برخورد کنی به نظرم مشکل حله

کلا رفتار خود شما تاثیر داره تو اینکه چه طوری باهاتون برخورد بشه
سلام
بچه ها من به چالشی خوردم که خوشحال میشم کمکم کنین

من یه هم دانشگاهی داشتم که خیلی کمکم میکرد
یعنی هر جا گیر میکردم سراغش و میگرفتم بنده خدا هم همه جوره کمک میکرد

چند روز پیش به من گفت که از 5 سال پیش من و میخواسته 1276746pa51mbeg8j
در صورتی که خودش به من گفت بود به عنوان برادر رو من حساب کن و منم دقیقا همین کار و کرده بودم
و به هیچ عنوان نمیتونم جور دیگه فکر کنم

حالا اگه شما جای من بودین چی کار میکردین؟؟
(1393 ارديبهشت 22، 8:54)باران.. نوشته است: [ -> ]سلام
بچه ها من به چالشی خوردم که خوشحال میشم کمکم کنین

من یه هم دانشگاهی داشتم که خیلی کمکم میکرد
یعنی هر جا گیر میکردم سراغش و میگرفتم بنده خدا هم همه جوره کمک میکرد

چند روز پیش به من گفت که از 5 سال پیش من و میخواسته 1276746pa51mbeg8j
در صورتی که خودش به من گفت بود به عنوان برادر رو من حساب کن و منم دقیقا همین کار و کرده بودم
و به هیچ عنوان نمیتونم جور دیگه فکر کنم

حالا اگه شما جای من بودین چی کار میکردین؟؟
سلام


خوب اگر واقعا شما اونو مثل یه برادر میبینی و فکر میکنی حتی 1 درصد هم امکان نداره بتونی حس دیگه ای بهش داشته باشی چاره ای نمیمونه
به نظرم خیلی دوستانه اینو بهش بگو، صادقانه احساستو بگو بهش
ممکنه واسش سخت باشه یا ناراحت بشه، ولی خوب از بلاتکلیفی در میاد بنده خدا
خوب مرمری گفتم بهش
خیلی واضحم گفتم بهش
اما طرف فکر میکنه چون گفته باید تمام تلاشش رو بکنه و نظر من و جلب کنه 
این که آزار دهندس1276746pa51mbeg8j
(1393 ارديبهشت 22، 17:46)باران.. نوشته است: [ -> ]خوب مرمری گفتم بهش
خیلی واضحم گفتم بهش
اما طرف فکر میکنه چون گفته باید تمام تلاشش رو بکنه و نظر من و جلب کنه 
این که آزار دهندس1276746pa51mbeg8j
آره درک میکنم ، واقعا آزاد دهنده س
فکر کنم تنها راه صبوری و گذر زمان باشه
کم کم خودشون متوجه میشن
ولی به نظر من تو این جور موارد اگه آدم یکم جدی تر برخورد کنه بهتره ( البته همراه با احترام)
ممکنه طرف ناراحت بشه، اما به نفع خودشه . . . 
سعی کن یکم جدی تر و اخمو تر باهاش روبرو بشی 4fvfcja تا زودتر متوجه بشه
راستش من چند روزیه که جواب نمیدم دیگه
چون نمیدونم باید چیکار کنم
هر چی هم جواب میدم بدتر میشه
دلم نمیخواد امیدوار بمونه
چون میدونم نظرم عوض نمیشه
سر همین گفتم اینجوری بهتره 1276746pa51mbeg8j
برای تو مینویسم

تویی که "زیباییِ زلیخایی" داری
 
ولی

★منش مریم گونه ات★

اجازه نمی دهد که از آن سوء استفاده کنی

و نمی گذارد که زیبائیت را دستمایه آزار دیگران کنی
...

کاش کمی از منش تو را

پسرانی داشتند که یادشان رفته باید ◀وارث نجابت یوسف▶ باشند!
دوستانی که موافق حجاب برتر هستن وبا اختیار واز روی عشق وعلاقه آن را انتخاب نموده اند این پست را هر چی میتونن ریشیر کنند تا:کور شود هر آنکه نتواند دید...
 
در پاسخ به خود فروخته ها وسبک مغزهایی که حجاب را محدویت میدانند؛

ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ !

ﺷﻤﺎ ﺧﺎﻧﻢ ﺧﻮﺵ ﺗﯿﭙﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻣﺘﺮﻭ ﻣﻨﻮ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﯽ!!!
ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮَﻣﻪ ﻋﻘﻠﻢ ﻧﻤﯿﺮﺳﻪ ﮐﻪ ﺁﺩﻡ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﺭﺍﺣﺖ ﺗﺮ ﻭ ﺁﺯﺍﺩ ﺗﺮه!
ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻦ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ ﺭﻭﺷﻦ ِ ﻭ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﮔﺮﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺧﯿﺎﻟﻤﻢ ﻧﯿﺴﺖ!
ﺧﯿﻠﯽ ﻫﻢ ﮔﺮمه!ﮔﺮﻣﻪ ﭼﯿﻪ، ﺩﺍﻏﻪ ﺍﺻﻦ!
ﺍﻭﻧﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﻭ ﮐﻠﻪ ﺍﺕ ﺩﺍﻍ ﺷﻪ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ِ ﺟﺬﺏ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺭﻧﮓ ﭼﺎﺩﺭ ...

ﻣﻦ ﺍﮔﻪ ﻣﻮﻫﺎﻡُ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻡ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﮐﭽﻠﻢ ﻫﺎﺍﺍﺍ! ﺧﻌﻠﯽ ﻫﻢ ﻣﻮ ﺩﺍﺭﻡ!! ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺯ ﻣﻮﻫﺎﯼ ﺧﯿﻠﯿﺎﺗﻮﻧﻢ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﺗﺮ ِ!

ﻻ‌ﮎ ِ ﻗﺮﻣﺰ ﻧﻤﯿﺰﻧﻢ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﺳﺮ ﺩﺭ ﻧﻤﯿﺎﺭﻡ ﻻ‌ﮎ ﭼﯽ ﭼﯿﻪ ﻫﺎ! ﺑﯿﺎ ﺧﻮﻧﻤﻮﻥ ﺑﺒﯿﻦ ﻫﺮ ﺭﻧﮕﯽ ﻻ‌ﮎ ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺩﺍﺭﻡ! ﺧﻮﺑﻢ ﺑﻠﺪﻡ ﺑﺰﻧﻢ!
ﺑﺒﯿﻦ ﻋﺰﯾﺰﻡ!

ﻣﺎﻧﺘﻮﯼ ﺁﺳﺘﯿﻦ ﺳﻪ ﺭﺑﻊ ﺍﺕ ﭼﻘﺪ ﺧﻨﮏ ِ ﻭﺍﺳﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ... ﻣﻦ ﻣﺮﯾﺾ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺁﺳﺘﯿﻦ ِ ﮐﻮﺗﺎﻩ ِ ﻣﺎﻧﺘﻮﻡ ﺳﺎﻕ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ... ﺗﺎﺯﻩ ﺍﯾﻨﻘﺪﻡ ﮔﺮﻡ ﻣﯿﺸﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﭽﺴﺒﻪ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ... ﺁﺩﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﺧﺎﺭﺵ ﻫﻢ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ!

ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﯿﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ! ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺗﻮ ﺷﻠﻮﻏﯽ ِ ﻣﺘﺮﻭ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮ ﺍﺯ ﻻ‌ﯼ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﯽ ﻭ ﻣﻮﺍﻇﺐ ﺑﺎﺷﯽ ﯾﮑﯽ ﮐﻪ
ﺩﺍﺭﻩ ﭘﯿﺎﺩﻩ ﻣﯿﺸﻪ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻧﺒﺮﻩ!

ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﻧﺘﻮﯾﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺗَﻨَﻤﻪ ﺯﺷﺘﻪ! ﻧﭻ! ﮐﻠﯽ ﻫﻢ ﭘﻮﻝ ﻣﺎﻧﺘﻮﻣﻮ ﺩﺍﺩﻡ! ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻧﻤﯿﺒﯿﻨﯽ ﺍﺵ...

ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻫﯿﭽﯽ.... ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﮔﺮﻭﻥ ﺷﺪﻩ؟؟؟!!! ﺑﺨﻮﺍﯼ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺘﺎﺏ ﮐﻨﯽ ﺳﺮ ﻧﮑﺮﺩﻥ ﺍﺵ ﺑﻪ ﺻﺮﻓﻪ ﺗﺮﻩ!

ﻭﺍﻻ‌ ﻣﻨﻢ ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﺁﺩﻡ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺎﻝ ﺷﻮ ﺷُﻞ ﺳﺮ ﮐﻨﻪ ﮐﻠﯽ ﻫﻮﺍ ﻣﯿﺎﺩ ﻭ ﻣﯿﺮﻩ ﻭ ﺧﻨﮏ ﻣﯿﺸﻪ...
ﻣﯿﻔﻬﻤﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻣﻮ ﻟﺒﻨﺎﻧﯽ ﻣﯿﺒﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﺣﺪ ﺧﻔﮕﯽ ﮔﺮﻣﻢ ﻣﯿﺸﻪ...

ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻦ ﺧﻮﺏ ﻣﯿﺪﻭﻧﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺳﻮﺯﻥ ﻣﯿﮑﻮﺑﻢ ﺗﻮ ﺭﻭﺳﺮﯼ ِ ﭼﻨﺪ ﺩﻩ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﺍﻡ ﺧﺮﺍﺏ ﻣﯿﺸﻪ!

ﺻﺎﻑ ﻭ ﺻﻮﻑ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺷﺘﻦ ِ ﻟﺒﻪ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﺧﻌﻠﯽ ﺳﺨﺘﻪ! ﻣﺨﺼﻮﺻﺎ ﺍﮔﻪ ﺳﺎﺗﻦ ﻭ ﺍﺑﺮﯾﺸﻤﯽ ﻭ ... ﺑﺎﺷﻪ!
ﻭﻗﺘﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭ ﻣﺘﺮﻭ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻢ ﺑﺎﯾﺪ ﺳﻔﺖ ﭼﺎﺩﺭﻣﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺁﻗﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﺍﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺭﺩ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﭙﯿﭽﻪ! ﮐﻪ
ﺑﺨﻮﺍﺩ ﭼﭗ ﭼﭗ ﻧﮕﺎﻡ ﮐﻨﻪ ﮐﻪ ﭼﺎﺩﺭﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﮐﻦ ﺑﺎﺑﺎ!

ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﭼﻘـــــــــــﺪﺭ ﮐﻠﻪ ﺁﺩﻡ ﺧﺎﺭﺵ ﻣﯿﮕﯿﺮﻩ؟؟؟!!

ﺍﯾﻦ ﺻﻮﺭﺕ ِ ﺳﺎﺩﻩ ﻣﻌﻨﯿﺶ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﺭﯾﻤﻞ ﻭ ﭘﻨﮑﮏ ﻭ ﺭﮊ ﻟﺐ ﻭ ... ﯾﻨﯽ ﭼﯽ!
ﺍﮔﻪ ﺗﻮ ﻣﯿﺎﯼ ﺍﺯ ------ ﺭﯾﻤﻞ ﺑﺮﮊﻭﺋﯿﺴﺖ ِ ﺩﻭ ﻓﺮﭼﻪ ﻣﯿﺨﺮﯼ ، ﻣﻦ ﻣﯿﺮﻡ پاساژ----- ﮐﻠﯽ ﻣﯿﮕﺮﺩﻡ ﺍﺻﻞ ﺷﻮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﻢ!! ﺑﻠﻪ... ﺍﯾﻨﺠﻮﺭﯾﺎﺱ!

ﺍﮔﻪ ﺷﻤﺎ ﺷﺎﻝ ﻣﯿﺨﺮﯼ ۵ ﺗﻮﻣﻦ ، ﻣﻦ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻝ ﺑﺨﺮﻡ n ﺗﻮﻣﻦ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻭ ﺣﺮﺍﺭﺕ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ ﭼﺮﻭﮎ ﻧﺸﻪ!ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﺍﺵ ﺟﻮﺭﯼ ﺑﺎﺷﻪ ﮐﻪ ﻟﺒﻪ ﺍﺵ ﺩﺭﺳﺖ ﻭﺍﯾﺴﻪ!

ﺑﺒﯿﻦ ﻣﻨﻢ ﺧﯿﻠﯽ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻭ ﮐﯿﻒ ﻭ ﮐﻔﺶ ﻗﺮﻣﺰﻡُ ﺑﺎ ﻣﺎﻧﺘﻮ ﻭ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺑﺎ ﻏﺮﻭﺭ ِ ﺗﻤﺎﻡ ﺗﻮ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ!
ﻭ ...
ﺍﻣﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻣﻦ ﺭﻭﯼ ﺩﻟﻢ ﭘﺎ ﺑﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﯾﻪ "ﺧﺎﻧﻢ ﭼﺎﺩﺭﯼ" ﺑﺎﺷﻢ...
ﺧﯿﻠﯽ ﭼﯿﺰﺍ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯿﺸﻪ ﻋـــــﺎﺷﻖ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺑﺎﺷﻢ ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ِ ﻫﻤﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﻫﺎﺵ چادر سرم کنم...
ﺣﺲ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﺷﻮﻥ ... ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺲ ﺷﻮﻥ ﮐﺮﺩ ، ﺍﻭﻧﻢ ﭼﻠﻪ ﺗﺎﺑﺴﺘﻮﻥ!

    ...

    ..

    ..
ﺭﻭﺳﺮﯼ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ؛ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﻭﯼ ﮐﻪ ﺍﺟﺒﺎﺭﻡ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﯾﮏ ﺷﮑﻞ ﺑﭙﻮﺷﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﺠﻮﺭ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﺠﻮﺭ ﺑﺒﯿﻨﻨﺪ .
ﺷﺎﯾﺪ ﺑﭙﺮﺳﯿﺪ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺁﺯﺍﺩﯼ ﺧﻮﺩﻡ ﺭﺍ ﻣﺤﺪﻭﺩ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ؟

ﭼﻮﻥ ﺯﻥ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺠﺎﺏ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ؛
چون مسلمان یعنی کسی که تسلیم فرمان خداست!
ﭼﻮﻥ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﯾﮏ ﻧﻤﺎﺩ ﻭ ﺳﻤﺒﻞ ﺍﺳﺖ ؛ ﻧﻤﺎﺩ ﺭﻫﺎﯾﯽ ،ﻧﺠﺎﺑﺖ ﻭ ﭘﺮﭼﻢ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺯﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻭ ﺷﯿﻌﻪ ﯼ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ 
ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ؛ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﻭﻥ ﺁﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺍﻣﻨﯿﺖ ﻭ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ .
ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ؛ ﭼﻮﻥ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮐﻤﯽ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻨﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ 
ﭼﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ؛ﭼﻮﻥ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ! ﺁﺭﯼ ﻣﻦ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺍﻡ ﺍﺯ ﺧﯿﻠﯽ ﻫﺎ ﺁﺯﺍﺩﺗﺮ ﻫﺴﺘﻢ!
ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﺧﺎﻟﻖ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﺎ ﺣﺠﺎﺏ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ!
ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ ﭼﻮﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﻫﺮﻟﺤﻈﻪ ﺷﺎﻫﺪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﻭﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﻭ ﺭﺍﺿﯽ ﺗﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ
ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﺳﻌﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﺍﻟﮕﻮﯾﻢ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺯﻫﺮﺍ (ﺱ) ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺠﺪﻩ ﺳﺎﻝ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ...!!
ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ﭼﻮﻥ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭﻡ ﺍﺳﺖ!
ﻣﻦ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﺸﮑﯽ ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻫﯿﭽﯽ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻋﻮﺽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﻢ!
ﭼﺎﺩﺭﻣﺸﮑﯽ ﻣﻦ؛ﭘﺮﭼﻢ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ!
.........ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﺎﺩﺭﯾﻢ ........
ﺷﺎﺩ ﻭ ﭘﺮ ﻧﺸﺎﻁ، ﺳﺮﺯﻧﺪﻩ ﻭ ﭘﺮﮐﺎﺭ !
ﻗﺮﺁﻥ ﻭ ﻧﻬﺞ ﺍﻟﺒﻼ‌ﻏﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ، ﺣﺎﻓﻆ ﻭ ﺳﻌﺪﯼ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﻢ...
ﻋﺎﺷﻖ ﭘﻬﻠﻮﺍﻧﯽ ﻫﺎﯼ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﯿﺪﺭ (ع) ﺍﮔﺮ ﻫﺴﺘﻢ، ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﺷﻌﺮ ﺣﻤﺎﺳﯽ ﺍﺯ ﺷﺎﻫﻨﺎﻣﻪ ﻫﻢ ﺣﻔﻈﻢ ...
ﭘﺎﯼ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺍﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ، ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯾﻢ ﻫﻢ ﺗﻤﺎﺷﺎﯾﯽ ﺍﺳﺖ!
ﻣﻦ ﯾﮏ ﻋﺎﻟﻤﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺭﻓﯿﻖ ﺩﺍﺭﻡ ...
ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﻫﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺭﺩﻭﯼ ﺟﻬﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺭﻭﻡ، ﺍﺭﺩﻭﯼ ﺗﻔﺮﯾﺤﯽ ﺍﻡ ﻧﯿﺰ ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺖ(ﭘﺎﺭﮎ ﻣﻠﺖ.پارک جمشیدیه.ﭘﺎﺭﮎ
ﺟﻨﮕﻠﯽ)
ﻣﺎ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺩﻋﺎﯼ ﮐﻤﯿﻞ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ، ﭘﺎﺭﮎ ﺭﻓﺘﻨﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﺳﺮﺟﺎﯾﺶ ﻫﺴﺖ ...
ﻣﺴﺠﺪ ﺍﮔﺮ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﻣﺎﺳﺖ، ﺑﺎﻍ ﻭ ﺑﻮﺳﺘﺎﻥ ﭘﺎﺗﻮﻕ ﺑﻌﺪﯼ ﻣﺎﺳﺖ !
ﺑﺮﺍﯼ ﻧﻤﺎﺯ ﺻﺒﺢ ﻗﺮﺍﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ، ﻫﻨﻮﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﻧﺰﺩﻩ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺗﺎ ﭘﺎﺭﮎ ﻗﺪﻡ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ (ﺑﺎﻋﺸﻘﻤﻮﻥ)...
اگر در خیابون سرسنگینیم شیطنت هامونم دیدن داره تو جمع خانواده دوستانمون ...
اگر تو خیابون با متانت راه میریم صدای جیغ هایمان هم در جمع دوستانمون شنیدنی است ...
ﺩﻋﺎﯼ ﻋﻬﺪﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻧﯿﻢ، ﻫﻤﺎﻧﺠﺎ ﺳﻔﺮﻩ ﺻﻔﺎ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻣﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﭘﺎﺭﮎ ﺑﺎ ﻃﻌﻢ ﺧﺪﺍ!
ﻣﺎ ﺍﮔﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ؛
ﻧﻘﺎﺵ ﻫﻢ ﻫﺴﺘﯿﻢ،
ﺧﻄﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ،
ﻗﻠﻢ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ،
ﺗﺌﺎﺗﺮ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ،
ﺳﯿﻨﻤﺎ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﻓﯿﻠﻢ ﺧﻮﺏ ﺩﺍﺷﺖ!
ﮐﻮﻩ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ،
ﻋﮑﺲ ﻫﺎﯼ ﯾﺎﺩﮔﺎﺭﯼ،
ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯼ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺧﻨﺪﻩ ﻭ ﺷﺎﺩﯼ ...
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺎ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﻫﺎ ...
ﻣﻦ ﻗﺸﻨﮕﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ!
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﻦ ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﻓﯿﻘﺎﻥ ﺑﺎﺧﺪﺍﯾﻢ، ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﻋﺘﮑﺎﻑ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ، ﻫﻤﯿﻦ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺍﺭﺩﻭ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﻢ ...
ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺪﯾﺪﻩ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﯼﮐﻤﯿﻞ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻩ !
ﮐﯽ ﮔﻔﺘﻪ ﻣﺎ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﻫﺎ ...
 ﻣﻦ ﻗﺸﻨﮕﺘﺮ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻡ...
سلام
این روزا یه اتفاقی برام افتاد که فکر کردم باید چرایی چیزی رو که دارم استفاده میکنم بیشتر بدونم

این یه کلیپ خیلی سادس...
با دلایل ساده...
دوست داشتید نگاه کنید 

راستی بچه ها تهران-ضلع جنوب شرقی گمرک - موسسه فرهنگی سلمان(طبقه دوم) .... چادرهای خیلی خوبی داره و قیت مناسبی هم داره 1
سلام
این روزا خیلی به بحث حجاب فکر میکنم.
و اساسی برام داره به چالش کشیده میشه

یه اس ام اسی اومده بود که توش دختر دهه 50 ای به دختر دهه 70 گفته بود هنر نمیکنی با ساپورت و مانتو کوتاه و ... دلبری میکنی.. اگه تونستی با مانتو پلیسه و اپل 6 کیلویی و روسری 6 متری دلبری کنی هنر کردی...

در ظاهر خنده داره اما باطنش حرف بزرگیه..
اتفاقی که این روزا داره می افته و مردا به جای اینکه یه کتاب شعر در وصف خال رو و .. بگن تو یه جمله میگن به درک که رفتی..
کاریه که خودمون کردیم..

ارزان فروشی بوده که داریم به اسم تمدن داریم انجام میدیم
شدیم یه کالای ارزان که اگه دل و زدیم سه شماره یه مدل لوکس ترش دم دسته ...

گاهی کار یکه میکنیم میشه قضیه ی سوراخ کردن زیر پای خودمون تو کشتی... ضررش برای همس 

کاش به دختر بچه هامون یاد بدیم هر کسی لایق گرفتن دستش و دیدن اندامش نیست... 1


در اسلام حجاب برای زن در خانه برای افراد خانواده نیست, برای حضور زن در اجتماع است.

آیه 59-سوره احزاب

ای پیامبر به زنانت, دخترانت و زنان مومن بگو خود را به حجاب فروپوشند(چرا؟) این نزدیک تر به آن است که شناخته بشوید.

-خدا نفرموده که حجاب داشته باشید که شناخته نشوید.
این برداشت اشتباه خانم هاسن.

من حجاب داشته باشم بعد شناخته بشم؟؟؟؟
بله...
زیبایی ظاهریت رو بپوشون تا شناخته بشی به کمالاتت, به ارزش هات, به لطافت روحیت و...

تا کسی تو رو انتخاب کنه که تو را با ارزش هات میخواد نه به خاطر مو و قیافت.

و در ادامه می فرمایند...

برای اینکه آزار نبینید.(ادامه آیه) 


 حجاب چه ربطی به آزار دارد؟؟



-پسرهایی که به دخترها تعدی کردند گفتند..
از روی قیافه دام ها رو انتخاب میکردند. آنها که پوشش خوبی نداشتن.

نکته اینجاست: حجاب هم محدودیت هست و هم مصونیت.

محدودیت است برای مردان ناپاک هرزه که دنبال طعمه هستند. برای چشم های بیمار, برای نگاه کرن و لذت بردن اونها.

مصونیت برای زن هاست. برای اینکه مورد طمع واقع نشن.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24