امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
(1401 آذر 23، 1:13)Silent Voice نوشته است:
(1401 آذر 23، 0:11)New fighter نوشته است: اگه بفهمید با انجام فعالیت جنسی سلامتیتون به خطر میوفته واکنشتون چیه ؟
کلا میزاریم کنار
میخواد خ ا باشه میخواد رابطه جنسی باشه 


ب قول کتابم هیچ معتادی پای منقل ترک نمیکنه

اما رابطه اگه در موازین خودش باشه جز نیاز های آدم حساب میشه  مثل خ.ا نیست که بشه به کل حذفش کرد
(1401 آذر 22، 23:14).آرام. نوشته است:
نقل قول: نقل قول:
یک چیزی هم بگم ، اصولا باید نوع نگاه درست شه ، 
یعنی فکر عوض شه ، بعد تمرین کرد و تو زندگی تغییر ایجاد کرد 
مثلا ، مدت ها درگیر مرز بین عزت نفس و غرور بودم ، اگر می خواستم عزت نفس داشته باشم با غرور اشتباه می شد و برعکس و الگو های رفتاری کمکی نمی کرد ، اما وقتی مفاهیم هر کدوم برام جا افتاد ،خیلی راحت سبک رفتاری تغییر کرد و این دوتا از هم تفکیک شد...
Hanghead چه نکته خوبی 
این تغییر نوع نگاه چه جوری درست میشه 
فقط با مطالعه عایا؟


فکر نمی کنم تغییر نوع نگاه یه روش ثابت داشته باشه ،
اما قطعا یکی از مهم ترین روش هاش مطالعه است 
می تونم بپرسم چرا کتاب خوندن رو دوست ندارین ؟


نقل قول: حرف من اینه ک بابا کپی کردن از اینو اون ک نشد کار! 
منم میتونم پا شم یه دوره بسازم بعد بگم اره این دوره مال خودمه از هیچ جام کپی نزدم
نوآوریه ک باعث دانش جدید و تغییر ناشناخته ها ب شناخته شده میشه


فرقِ بین کپی کردن و جمع آوری اطلاعات...
فرقِ بین این که بگی این علم ها از خودمه با اینکه علمی رو یاد بگیری و به بقیه یادش بدی ...
آموزش علم ، حتی علمی که بقیه بهش رسیدن ، کار درستیه 
یه مشکلی هست که خیلی ها دارن ، کمال گراییه 
بله ، تولید علم جدید خیلی مهمه و با ارزشه 
اما برای علم جدید ، اول باید علم قدیم رو یاد گرفت ، 
از علمی که بقیه بدست آوردن ،تقلید کرد و نشر اش داد ، کم کم از دل اون ، کاربرد های جدید ، روش های جدید و... به وجود میاد .
یکی که می خواد فوتبال یاد بگیره ، چند سال فقط فوتبالیست هارو نگاه می کنه ، بعد یه مدت ازشون تقلید می کنه ، بعد خودش صاحب سبک میشه ، 
اینجا هم همینه ، من چند بار شنیدم که فلان قدر کتاب خونده ، فلان تعداد دوره رفته ، حالا داره خلاصه و چکیده ای از اون ها رو می گه ، من این رو ایراد نمی دونم ، کار درستی هست ..

ممنون یه دید جدیدی اضافه شد

بماند همه ب چشم یه ادم سکولاریسمی و غرب زده ب من نگا میکنن  
از اون حرف نقد شخصتون ب بعد مشخصه دارین بهم چی میگین دیگه 
انگار اینجا بد میگذره ما حرف میزنیم 
کلا همه چی خوبه تا وقتی سروکله مستر سایلنت ویس تو کانون پیدا میشه؟
 سپاس شده توسط
ممنون یه دید جدیدی اضافه شد
 خواهش می کنم 

بماند همه ب چشم یه ادم سکولاریسمی و غرب زده ب من نگا میکنن  
اگر می خواین خودتون به خودتون برچسب سکولاریسمی و غرب زده بودن بزنین ، بزنین ، اما حرف تو دهن بقیه نذارین ..
از اون حرف نقد شخصتون ب بعد مشخصه دارین بهم چی میگین دیگه 
انگار اینجا بد میگذره ما حرف میزنیم 
کلا همه چی خوبه تا وقتی سروکله مستر سایلنت ویس تو کانون پیدا میشه؟
مجددا حرف تو دهن بقیه نذارین ...
کبوتر هوایی شدم
ببین عجب گدایی شدم 
دعای مادرم بوده که 
منم امام رضایی شدم 
سلام 
نقل قول نمیزنم که طولانی نشه 
*بنده پاک*
درباره اون تمرین که باید همون موقع انجام بشه یا نه خود کتاب گفته همون موقع انجام بشه ..
تجربه ی شخصی منم اینه که وقتی همون موقع مینویسی میتونی احساست رو بیان کنی ولی اگه موکول شه به بعد احساست رو فراموش میکنی  Khansariha (69)
اینکه تاثیر داره یانه ... 
این تمرین بیشتر باعث میشه پیش گیری کنیم از این که اتفاقات عزت نفسمون رو له کنه 
تاثیر دومش هم اینه که باعث میشه تمرین کنیم ذهنمون رو مثبت کنیم 
آرام گفت تغییر ذهنمون  49-2 این یه تمرین واسه همونه  Khansariha (69)
چند روز پبش یه بحث کوچولو با مامانم داشتم  53258zu2qvp1d9v
مامانم یه حرفایی زد دلم شکست ...
رفتم تو اتاق این تمرین رو انجام دادم  53258zu2qvp1d9v
ساناز مامانم تو حرفاش بهم گفت وجود خیلی کثیفی داری  53258zu2qvp1d9v
و من واقعا داشت بهم القا میشد که اینجوریم  53258zu2qvp1d9v
تو بخش احساس نوشتم احساس بدی دارم که وجودم کثیفه 
تو بخش تفکر هم نوشتم وجودم کثیفه  53258zu2qvp1d9v
تو بخش فکر جایگزین نوشتم مامان الان عصبانی هست و این حرفش اصلا واقعی نیست ...
چشمام رو بستم ناراحتیم و احساس منفی که از این حرف گرفته بودم رو دادم به خدا  49-2
احساسم راجع به مامانم مثبت تر شد پاشدم یه چایی ریختم باهم خوردیم  4chsmu1 آخرش هم مامانم معذرت خواهی کرد  317
گفت ببخشید که نمیتونم خشمم رو کنترل کنم و درمواقع عصبانیت چیزهای نامربوط میگم  65


خواهری اگه اشکال نداره من تمرینات مربوط به عزت نفس و ظاهر  و عزت نفس و روابط رو به مرور بذارم ...



آقای سایلنت ویس 
این کتابی که شما فرمودید رو مطالعه نکردم  53258zu2qvp1d9v
ولی این کتاب اصلا فلسفی نیست 
کتاب از حال بد به حال خوب رو مطالعه کردید ؟ این کتاب یه چیزی تو همین مایه هاست ...
برداشت من از کتاب روانشناسی فلسفی کتاب های درباره ی روانکاوی مثل کتاب عصبیت و رشد آدمی اثر کارن هورنای هست 
( حالا نمیدونم دیدگاهم اشتباهه یا نه ) 
کتاب متن روانی داری اما در عین روان بودن پراکنده صحبت کرده و انسجام خوبی نداره همین باعث میشه خواننده خسته شه  53258zu2qvp1d9v
ببخشید من از بحث عقب افتادم. یه سری اتفاق ها افتاد که اصلا همه چی عوض شد

نقل قول: فکر نمی کنم تغییر نوع نگاه یه روش ثابت داشته باشه ،
اما قطعا یکی از مهم ترین روش هاش مطالعه است 
می تونم بپرسم چرا کتاب خوندن رو دوست ندارین
چندتا دلیل داره
آدم های کتاب خوان اطرافم همشون بدجوری تو زندگی اشتباه میکنن. انگار دنیای کتاب ها با دنیای واقعی فرق داره. نمیتونم خیلی چیزاشون را درک کنم
دوم اینکه مامانم همیشه حساس بوده. معتقده خیلی از کتاب ها ایده های اشتباه را به ذهن آدم میاره و ارزش خواندن نداره  رو منم تاثیر گذاشته
سوم اینکه بدجوری معتاد به کتاب میشم. یه کتابی را که شروع میکنم تا تموم نکنم به بقیه کارهام نمیرسم 
چهارم اینکه خیلی وقتا قوه تخیلم با کتاب زیادی فوران میکنه و برای پاکیم خطرناکه حتی اگر موضوع هیچ ربطی به پاکی و اینا نداشته باشه
من قوه تخیلم بسی قوی. میتونم تقریبا هر شب خودم برای خودم تو ذهنم یه قصه بسازم تا بخوابم. یکی از علت هایی که وقتی خوابم میاد نمیرم برای خواب و باهاش مقابله میکنم تا به حد بیهوشی برسم اینه. 
نمیخوام مغزم قصه بسازه. چون اتوماتیک میره برای قصه سازی 29



*آسمان*
بسی مرسی.
جدی انقدر تاثیر داره ؟
امیدوارم بتونم باهاش ارتباط برقرار کنم و منم امتحانش کنم.
برام جالب شد 53258zu2qvp1d9v
فکر نمیکردم انقدر تاثیر بذاره Khansariha (56)


نقل قول: اگه بفهمید با انجام فعالیت جنسی سلامتیتون به خطر میوفته واکنشتون چیه ؟

مسلما تو این شرایط خ.ا خیلی اوضاع را بد میکنه
سعی میکنم اینم جز هدفام از ترک بذارم
اینکه سلامتیم را ازم میگیره 
اینکه نمیخوام زود تواناییمو از دست بدم
حالا عجالتا خ.ا را ترک میکنم تا برای آینده و ازدواج یه فکری میکنم. شاید اوضاع تا اون موقع فرق کنه
هدف از ترک  / حس خوب ۱۵۷ روز /علت شکست 157 روز/   علت شکست 10 روزه  /  اهرم رنج و لذت / 1401   Khansariha (58)

دلایل وسوسه  / هدف از ترک تاثیر پاکی
خدایا چنان کن سرانجام کار  Confetti تو خشنود باشی و ما رستگار 317 بهترین خدای دنیا Khansariha (63) دعا میکنم بشم بهترین بنده دنیا برات  Khansariha (2)  الحمدلله رب العالمین Thankyou خداوندا مرا پاکیزه بپذیر  fly2  صبر داشته باش  خدا با صابران است  49-2  خداوند توبه کنندگان را دوست دارد Khansariha (84)  

 امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمى کند و از چشم خدا مى افتد.  Hanghead
نقل قول: مسلما تو این شرایط خ.ا خیلی اوضاع را بد میکنه
سعی میکنم اینم جز هدفام از ترک بذارم
اینکه سلامتیم را ازم میگیره 
اینکه نمیخوام زود تواناییمو از دست بدم
حالا عجالتا خ.ا را ترک میکنم تا برای آینده و ازدواج یه فکری میکنم. شاید اوضاع تا اون موقع فرق کنه
نه منظورم خ.ا نبود 
بیشتر منظورم ازدواج بود  Hanghead
دوستان سلام 
بار دیگه به تاپیک مشاوره خوش اومدین 49-2


فکر کردیم خوبه فضایی رو فراهم کنیم تا بشه درباره موضوعات آموزشی جدید تالار روانشناسی گفتگو کنیم تا بهتر جا بیفتن.
دیدیم این تاپیک هست، چه جایی بهتر از اینجا؟


خلاصه که
به امید خدا هر هفته روی یکی از خطاهای شناختی کار می کنیم تا ببینیم چطور میتونیم کمترشون کنیم. daghighan


(1402 فروردين 23، 17:52)عارفه نوشته است:
ده خطای مسبب روحیات منفی چیان؟ Khansariha (66)

نقل قول: ...مشکل اینجاست که گمان و احساس خود را عین واقعیت می دانید، اما اغلب افکار منفی مسبب احساس ناخوشایند شما ناشی از خطای شناختی هستند.

(1402 فروردين 23، 17:56)عارفه نوشته است: ۱) تفکر همه یا هیچ

همه چیز را سفید یا سیاه می بینید.
هر چیز کمتر از کامل برای شما یک شکست بی چون و چراست.
زنی که رژیم لاغری گرفته بود پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت: « برنامه لاغری من دود شد و به هوا رفت.» با این طرز تلقی به قدری ناراحت شد که یک ظرف بزرگ بستنی را تا به آخر نوش جان کرد.


درباره این خطا نظرتون چیه؟

به نظرتون چطور میتونیم کمش کنیم؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
نقل قول: درباره این خطا نظرتون چیه؟

به نظرتون چطور میتونیم کمش کنیم؟

شبیه به کمال گرایی هست

اینطور میشه کمکش کرد که،  اثر هر کار روی نتیجه نشونش داد تا تفاوت بین صفر و صد متوجه بشه.
اونوقت قانع میشه که بین صفر و صد عدد های دیگه ای هم وجود داره.

اثر یک قاشق بستنی بر رژیم خیلی کمتر از یک ظرف بزرگ هست، پس شاید برنامه خراب کرده باشه اما هنوز میتونه نتیجه خودش بدست بیاره.

مثل آدم های که برنامه شون از صبح زود شروع میشه  ولی 1 ساعت دیرتر بیدار میشن و کل روز بیخیال هدف ها میشن.
من چندسال پیش یک جمله قشنگی خوندم یادم هم نمیره: Khansariha (56)

نقل قول: مهم نیست چه ساعتی بیدار میشی، مهم اینه که توی ساعت بیداری چیکار میکنی
نقل قول: ۱) تفکر همه یا هیچ

درباره این خطا نظرتون چیه؟


به نظرتون چطور میتونیم کمش کنیم؟


منم فکر میکنم از همون کمالگرایی میاد

چیزی که به ذهنم میرسه برا درست کردنش:

- بدونیم که لزوما انتظارات ما از خودمون دقیق نیست، به دلایل مختلف، مثلا: شرایط محیطی رو نمیتونیم پیش بینی کنیم- خودمون و احساساتمون رو خوب نمیشناسیم

- از قبل خطا و اشتباه رو پیشبینی کنیم، جا برا اشتباه بزاریم و شاید یه وقتی برا جبرانش بزاریم
 سپاس شده توسط
سلام

همون تفکر صفر و صدی یا کمالگرایی

یا باید کامل رعایت کنم یا اگه یه اشتباه کوچیک پیش اومد تمام دیگه نمیخوامش  

به نظرم اینطور میشه کمش کرد که سعی کنیم  کارهای مثبتمون رو  بیشتر ببینیم و فقط رو منفی ها زوم نکنیم.

مثلا این خانم شاید روزهای زیادی رژیمش رو رعایت کرده  ولی اونهارو ندیده ، اما یه قاشق بستنی رو  دیده واونو یه خطای بزرگ دونسته و  بخاطرش کلا رژیمو گذاشته  کنار.

مثالش تو همین کانون ، طرف ۶۰ روز پاک بوده   یه روز دچار لغزش میشه ، میگه خب آب که از سرم گذشت چه یه وجب چه چند وجب و باعث میشه سریالی بشه و هرچی تو اون روزا عادت خوب ایجاد کرده رو از بین ببره .

 اینو هم در نظر بگیریم که هیچ انسانی  کامل نیست و هر کسی ممکنه اشتباه  کنه  .اشتباهاتمون رو بپذیریم و سعی کنیم براش راهکار پیدا کنیم نه اینکه  بیشتر تکرارش کنیم.
 سپاس شده توسط
نقل قول: ۱) تفکر همه یا هیچ

همه چیز را سفید یا سیاه می بینید.
هر چیز کمتر از کامل برای شما یک شکست بی چون و چراست.
زنی که رژیم لاغری گرفته بود پس از خوردن یک قاشق بستنی گفت: « برنامه لاغری من دود شد و به هوا رفت.» با این طرز تلقی به قدری ناراحت شد که یک ظرف بزرگ بستنی را تا به آخر نوش جان کرد.
خب این دقیقا خود منم و میشه گفت دلیل ۹۹ درصد شکستام همین بود. توی تاپیک تجربیات دقیقا درموردش توضیح داده بودم… و جالبه ک اولین باری ک درستش کردم اخرین باری بود که لغزش داشتم 53258zu2qvp1d9vاین تفکر کلا آدمو نابود می کنه کلااا
نقل قول:  شکست های زنجیره ای برای افراد کمالگرا بیشتر و مخرب تره...
_"اگر یکبار انجامش دادم، دیگه برام مهم نیست!!! دیگه اهمیتی نداره اگه صد بار دیگه هم طی این دو سه روز انجامش بدم چون پاکی من از دست رفته!!!"

و این سابقه رو هی افزایش میده و به جای اینکه در راستای ترکت تلاش کنی داری خودتو بیشتر عادت میدی.
میگن ترک عادت مرضه...
ولی من میگم اون مرض 
راحتتر از مرضِ خود عادت بَده!
تا وقتی این مشکل حل نشه بنظرم ترک غیر ممکنه.
لینک پست:
https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B1%D9%88%D9%87-%DB%B2-%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85%E2%80%8C%D9%87%D8%A7-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%AD%D8%A7%D9%85%DB%8C-Meshkat-%D8%B3%D8%B1%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%A7?pid=612283#pid612283

من ک میدونم چون زیاده نمی خونید ولی خب Hanghead
اگه این دوتا لینک رو وقت گذاشتی و خوندی، بعدش میتونیم مطمئن باشیم که قصد صددرصدیت ترکه.

https://www.ktark.com/Thread-%D8%AA%D8%A...#pid612256


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid612283


اره طولانیه چون راه ترکم طولانیه ولی قول میدم بعد خوندنشون همون آدمی نیستی که وارد تونل شد 53 302  


https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621890

https://www.ktark.com/Thread-%DA%AF%D8%B...#pid621964
 سپاس شده توسط
نقل قول: اینطور میشه کمکش کرد که،  اثر هر کار روی نتیجه نشونش داد تا تفاوت بین صفر و صد متوجه بشه.

اونوقت قانع میشه که بین صفر و صد عدد های دیگه ای هم وجود داره.
درسته. یعنی اگه بین صفر تا صد، صد گام وجود داشته باشه، اثر ده گام رو ببینیم و به اندازه همون ده قدم خوشحال باشیم و خودمونو به هدف نزدیکتر ببینیم.

زندگی بازی نیست که بگیم خب حالا که امتیازم خوب نشد بسوزم از اول شروع کنم. زندگی یک سیر بدون توقفه. اگر اینو بپذیریم همواره سعیمونو می کنیم برای برداشتن هرقدر قدم که در توانمون هست.

نقل قول: از قبل خطا و اشتباه رو پیشبینی کنیم، جا برا اشتباه بزاریم و شاید یه وقتی برا جبرانش بزاریم.
اینم خوبه. اما گاهی واقعا جایی برای جبران وجود نداره، اون موقع ها چی؟


نقل قول:  در نظر بگیریم که هیچ انسانی  کامل نیست و هر کسی ممکنه اشتباه  کنه  .اشتباهاتمون رو بپذیریم و سعی کنیم براش راهکار پیدا کنیم نه اینکه  بیشتر تکرارش کنیم.
آفرین.

نقل قول: شکست های زنجیره ای برای افراد کمالگرا بیشتر و مخرب تره...
به نظرت اگه فرد کمالگرا بدونه که کمالگرا هست و احتمال زیاد زیادی از خودش زیادی توقع داره، ممکنه یکم حساسیتش روی عالی بودن رو کم کنه؟

به عبارتی، «بدونیم کمالگرا هستیم» و به خودمون یادآوری کنیم تا بدونیم زیادی داریم سخت می گیریم و این حد از سختگیری اضافی و زائد هست، عادی نیست، تا کمتر روی معیارهامون سرسختی کنیم و آسون تر بگیریم.
 به نظرتون میشه؟

من که فکر می کنم 
همین که «بدونیم»، احتمال سختگیری تا حدی پایین میاد.


برای خطای شناختی بعدی آماده اید؟ 49-2
اینجا رو ببینید.
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
(1402 فروردين 30، 20:14)عارفه نوشته است: ۲) تعمیم مبالغه آمیز 

هر حادثه منفی و از جمله یک ناکامی شغلی را شکستی تمام عیار و تمام نشدنی تلقی می کنید و آن را با کلماتی چون «هرگز» و «همیشه» توصیف می کنید.


فروشنده افسرده ای که در حال رانندگی پرنده ای شیشه اتوموبیلش خورده بود گفت: «چه بدشانس هستم، پرنده ها همیشه به شیشه اتومبیل من می خورند.»

بفرمایید نظراتتون رو بگین  49-2
باز هم همون سوال مطرحه، چطور به نظرتون میشه با این خطا مواجهه داشت؟
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُلْ لِمَنْ فِي أَيْدِيكُمْ مِنَ الْأَسْرَىٰ إِنْ يَعْلَمِ اللَّهُ فِي قُلُوبِكُمْ خَيْرًا يُؤْتِكُمْ خَيْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ۗ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ ﴿٧٠﴾

ای پیامبر! به اسیرانی که در اختیار شمایند، بگو: اگر خدا خیری در دل های شما بداند، بهتر از چیزی که  از شما گرفته اند به شما می دهد، و گناهانتان را می آمرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (۷۰)
 سپاس شده توسط
سلام و درود 303
ممنون از خانم عارفه بابت مطالب مفیدشون 302
من چیزی از روانشناسی نمی دونم ولی از تجربیات خودم استفاده می کنم Khansariha (69)
به نظر من در هنگام مواجه شدن با این روحیات و تعمیم مبالغه آمیز باید به نوع رفتارمان فکر کنیم
و از خودمان بپرسیم که آیا واقعا این سخنانی که گفتیم واقعیت دارند؟
حتی اگر واقعیت هم داشته باشند نباید آن را برای همیشه به خودمان نسبت بدهیم
آیا واقعا این اتفاقات در تمام لحظات زندگی من رخ داده اند؟
و ضمن اینکه به خوشبختی ها و اتفاقات خوب گذشته توجه داشته باشیم و این باعث میشه که فقط به اتفاقات منفی توجه نکنیم تا منجر به تعمیم مبالغه آمیز بشه
و یه سوال. میشه تعمیم مبالغه آمیز را در اتفاقات خوب هم استفاده کرد؟
مثلا شخصی نمره ی خوبی در امتحان کسب می کند و گرفتن نمره ی خوب و خوب بودن وضعیت درسی اش را به کل زندگی خود تعمیم دهد.
 سپاس شده توسط
نمیدونم چی بگم 
من یه جلسه پیش استادمون مشاوره رفتم 
و متوجه شدم این تفکر همه یا هیچ ب روحیاتم آسیب زده و خیلی قشنگ نیستش و باعث استرس و اضطراب تو من بودش

یادمه یکی بم گفت اهداف خرد و کوچک و ریز بزار کوتاه مدت باشه
جایزه هم تعیین کنی تاثیر داره


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان