1400 بهمن 18، 22:10
هممون تو زندگی با اطرافیانمون مشکل پیدا میکنیم
از پدر و مادر گرفته تا دوست و فامیل و آشنا
یکی از بهترین کارها اینه که سعی نکنیم اخلاق و رفتار اونها رو تغییر بدیم
اونها با همین ها بزرگ شده ان پس برای اینکه تنش و مشکلاتمون کم بشه سعی کنیم اونا رو همونجوری که هستن بپذیریم
ما تنها شخصی که باید به فکر تغییرش باشیم خودمونیم
ما اگه فرکانس شخصیتیمونو بالا ببریم اطرافیانمون یا سعی میکنن که خودشونو به فرکانس ما برسونن یا اینکه از زندگیمون حدف میشن این قانون طبیعته
همه کسایی که الان تو زندگیمونن به این دلیله که باهاشون هم فرکانسیم اگه میخوایم آدم های دیگه ای به زندگیمون بیاد باید فرکانسمونو تغییر بدیم
و یه نکته میخوام بگم
قدر نعمت پدر و مادر رو بدونیم این دوتا خیلی خیلی فرق دارن با بقیه آدمای زندگیمون
هرچند شاید باهاشون خوب نیستیم ولی باز قدرشونو بدونیم
بعضی وقتا خیلی زود دیر میشه
و اونوقت حسرتش تا عمق وجودمون میسوزنه
ما تا ابد زنده نیستیم هیچکس تا ابد زنده نیست و از چند لحظه بعدمون خبر نداریم پس همین حالا از نفس هایی که میکشیم بهترین استفاده رو ببریم شاید برای نفس بعدی مجالی نباشد همین حالا بگیم که دوستشون داریم همین حالا بشینیم فقط نگاهشون کنیم به صداشون گوش بدیم بعدا حسرتش خیلی کشندس
من اینو تجربه کردم وقتی مامان بزرگم از پیشمون رفت و دیگه هیچوقت هیچ چیزی حسرتشو جبران نمیکنه
من همیشه این جمله رو اول صبح وقتی از خواب بیدار میشم با خودم میگم اگه امروز آخرین روز زندگیت بود چیکار میکردی؟
و همین باعث میشه سعی کنم این وقتمو به پوچی نگذرونم
خیلی حیفه
قدر هر لحظتونو بدونین هیچی قابل پیش بینی نیست