کانون

سلام 
من احسان یه تازه نفس ( آدم یاد این کمپ های ترک میوفته)
عرضم به حضورتون که 16 سالمه 
متاسفانه دو یا سه ساله که به این بدبختی دچار شدم  و تازه فهمیدم چه بلایی سر خودم اوردم و عزم جدی دارم که ایشاالله ترک کنم و  این نفس لامصب خودم که پدر منو در اورده غلبه کنم 

سلام داداش احسان

خیلی خیلی خوش اومدی

ارادت خیلی خوبه و ان شاالله موفق بشی

(1393 شهريور 3، 9:16)sAn نوشته است: [ -> ]سلام 
من احسان یه تازه نفس ( آدم یاد این کمپ های ترک میوفته)
عرضم به حضورتون که 16 سالمه 
متاسفانه دو یا سه ساله که به این بدبختی دچار شدم  و تازه فهمیدم چه بلایی سر خودم اوردم و عزم جدی دارم که ایشاالله ترک کنم و  این نفس لامصب خودم که پدر منو در اورده غلبه کنم 

خوش اومدی آقا احسان 

با همت و خواست خودت غلبه میکنی انشالله 

من مرضیه.18سالو 2ماهه که از خدای مهربونم عمر گرفتم.راستش خجالت میکشم که یه دخترم واین عمل زشت رو انجام میدم.خود ارضایی از بچگیام باهام بوده(5-6 سالگی) ولی خب نمیدونستم که این کار بده و حرومه.اصلا نمیدونستم خدا با این کار من خشمگین میشه.تو عالم بچگیم نمیدونم کی بود و چطورشد که من این حرکتو یاد گرفتم ولی یادمه چند باری مامانم منودید و کلی با عصبانیت منو دعوا کرد،کتک زد و سرزنش کرد ولی هیچ وقت بهم نگفت چرا اینکارو نکنم.منم فکر نمیکردم کار بدی باشه چون خیلی بهم لذت میداد وآرومم میکرد.برای همین این کارو دور از چشم مامان و بقیه انجام میدادم ولی ایندفعه با احتیاط بیشتر.برامم اهمیت نداشت که خدا داره منو میبینه.فقط لذتش برام مهم بود.میدونین اصلا اون موقع ها من اسم خودارضایی رو هم نمیدونستم چه برسه به عواقب و ضررهاش.بعد ها که یکم بزرگ تر شدم درسام زیاد شد حدود سنین راهنماییم یه عهدی با خدا بستم که ترک کنم(راستش من از همون 9 سالگیم نمازمم میخوندم.عاشق نماز و چادر هم بودم.خودم چادر رو انتحاب کردمو از کلاس اول راهنماییم چادر پوشیدم.از 7 سالگیم هم کلاس قرآن میرفتم و قرآن حفظ میکردم.دوستای مدرسه ایم هم خیلی خوب بودن.همگی زرنگو درس خون.این شد که منم سعی میکردم خودمو به اونا برسونم تا حدودی حواسم از این قضیه پرت میشد تا اینکه سال دوم دبیرستان شدم و همون موقع ها فهمیدم مسائل جنسی چیه اونم به واسطه یه کلمه ی غسل جنابت تو کتاب دینی سال دوم!از دوستام پرسیدم که جنابت یعنی چی؟کسی بهم نگفت و همه میگفتن یعنی تو نمیدونی؟ومثلا میخواست پررو ترینشون برام توضیح بده که هی خندش میگرفت تا آخر بچه مذهبی کلاسمون گفت یعنی وقتی زن و مرد به هم نزدیک میشن.منم گفتم خب نزدیک میشن یعنی چی؟که دیگه هم اون نتونست بگه وهم دیگه معلممون اومد این شد که من خودم رفتم اینترنت جستجو کردم.جست وجو کردن هماناو گرفتار شدن دوباره به خود ارضایی همانا.تازه اون موقع فهمیدم به این کار من میگن خود ارضایی........)عهدم با خدا شکسته شدو الان 3 ساله که هی ترک میکنم هی خود ارضای هی ترک هی خودارضایی واین روند داره مثل قبلنا تکرار میشه با این فرق که من حالا عواقب جسمی و روحیش رو هم میدونم ولی باز.....
من زیان دیده ی جهل و عدم آگاهی دادن مناسب پدر و مادرم واطرافیانم وصد البته نفس سرکش خودم هستم.ای کاش از همون بچگیم که منو در حال انجام استمنا میدیدن باهام مثل بچه ی نفهم رفتار نمیکردن تا امروز به این حال نیفتم.کاش مسائل جنسی رو مادرم بهم میگفت نه اینترنت.
اما من هنوزم که هنوزه چادر میپوشم،نماز میخونم،قرآن تلاوت میکنم وخدا رو میپرستم چون عاشقونه همه ی این کاهارو دوست دارم و برای آرامش خودم انجام میدم نه خوشایند دیگران و حالا هم که اومدم دیشب بعد دیدن یه فیلم بد خود ارضایی داشتم.
اما حالا دیگه نمیخوام این کار رو بکنم.خیلی وقته که بعد از استمنا عذاب وجدان میگیرم.از خداشرمنده میشم.چشمام دورشون کبوده و هزار تا چیز دیگه.
من تصمیم گرفتم اول بخاطر خودم بعد بخاطر خدا و بعد بخاطر پسری که از ته قلبم دوستش دارم و از خدا خواستم که در مقابل ترک خود ارضایی اونو بهم بده این کار رو ترک کنم.ازدواج من با اون پسر  برای من یه آرزوی محاله ولی برای خدا خیلی کوچیک وکم ارزشه و من اینو میدونم و با تموم وجودم به قدرت خدا ایمان دارم
امیدوارم خدا منو ببخشه و سرگذشت من برای هیشکی تکرار نشه که مجبور شه تنهایی راه درست رو بشناسه.
من هم به شما همسفرهام پیوستم.....
سلام

سلام علیکم

حضور عزیزانی جدید خوش امد میگم منم....

اینجا وسیله ی خیلی خوبیه واسه موفیقت و ترک ...اما باز مهم تصمیم و اراده ی خودمونه...

انشالله همگی در راهی که قدم برمیداریم به سمتش،موفق باشیم.

سلام

خیلی خوش اومدین مرضیه خانم

همین که اراده کردین و میخواین ترک کنین مهمترین قدمه

و مهمتر از اون اینه که انگیزه دارین

ان شاالله با کمک اول خودتون و بعد بچه های کانون میتونین ترک کنین

اینجا فرم پر کنین تا بهار خانم شمارو توی گروه نسیم حیات که یه گروه دخترونس ثبت نام کنن

اونجا شما راحتتر میتونین حرفاتون رو بزنین

موفق باشید

نقل قول: من زیان دیده ی جهل و عدم آگاهی دادن مناسب پدر و مادرم واطرافیانم وصد البته نفس سرکش خودم هستم.ای کاش از همون بچگیم که منو در حال انجام استمنا میدیدن باهام مثل بچه ی نفهم رفتار نمیکردن تا امروز به این حال نیفتم.کاش مسائل جنسی رو مادرم بهم میگفت نه اینترنت

سلام مرضیه جان

خیلی خوش اومدی به کانون.

اینجا خیلی ها هستیم که با تو همدردیم

تابوی اشتباهی که در ارتباط با مسایل جنسی تو جامعه ما هست به خیلی ها لطمه زده.

اما ما اینجا به این نتیجه رسیدیم که از این به بعد سرنوشت ما دست خودمونه.

و اینکه بتونیم نفس رو " کنترل" کنیم. قرار نیست غرایز طبیعی از بین بره یا سرکوب بشه. فقط میخوایم کنترلش کنیم

تا وقتی که خدا راهی پاک و با آرامش پیش روی ما قرار بده.

امیدوارم بخاطر همه عقاید و احساسات قشنگی که داری، همه تلاشتو واسه ترک این گناه بکنی.

اینجا راه به تو نشون داده میشه

اما کار و زحمت اصلی به دوش خودت هست.

بسم الله بگو و شروع کن.

سلام
داداش احسان...داداش حمید 
ابجی مریم ...ابجی مرضیه

به کانون خیلی خوش اومدین...
امیدوارم ارادتون واسه ترک تا ترک ابدی و رسیدن به خوشبختی تون پایدار بمونه...ایشاا...

تو گروه های خودتون راحت باشین درددلاتونو بگین 
اینجا همه حاضرن به همدیگه کمک کنن

تو مواقع اضطراری حتما بیاین اورژانس کانون چه قبل از شکست چه بعد از شکست 
حتما بیاین اونجا بچه ها مثه فرشته های الهی به یاری تون میان...
تو بخش های مختلف کانون هم اگر حضور فعال داشته باشین بهتر و راحت تر میتونین ترک کنین


واستون ارزوی موفقیت دارم
یا حق 
در پناه حق

---

راستی مرضیه خانوم اون شعر جالب  مال مرتضی پاشاییه نه؟؟؟؟
خیلی اهنگ جالبی 
خدا انشاا...سلامتیشونو بهشون برگردونه

(1393 شهريور 3، 9:16)sAn نوشته است: [ -> ]سلام 
من احسان یه تازه نفس ( آدم یاد این کمپ های ترک میوفته)
عرضم به حضورتون که 16 سالمه 
متاسفانه دو یا سه ساله که به این بدبختی دچار شدم  و تازه فهمیدم چه بلایی سر خودم اوردم و عزم جدی دارم که ایشاالله ترک کنم و  این نفس لامصب خودم که پدر منو در اورده غلبه کنم 

سلام آقا احسان 

چه تازگی مد شده همه اولین پستشون اینطوریه  !   

عرضم به حضورتون خوش اومدی !  

16 سالته  پس وقتو از دست نده و با انگیزه و قوی باش ، به خودت ایمان داشته باش  مطمئن باش که تو میتونی  

 

(1393 شهريور 3، 11:15)Memol نوشته است: [ -> ]من مرضیه.18سالو 2ماهه که از خدای مهربونم عمر گرفتم.راستش خجالت میکشم که یه دخترم واین عمل زشت رو انجام میدم.خود ارضایی از بچگیام باهام بوده(5-6 سالگی) ولی خب نمیدونستم که این کار بده و حرومه.اصلا نمیدونستم خدا با این کار من خشمگین میشه.تو عالم بچگیم نمیدونم کی بود و چطورشد که من این حرکتو یاد گرفتم ولی یادمه چند باری مامانم منودید و کلی با عصبانیت منو دعوا کرد،کتک زد و سرزنش کرد ولی هیچ وقت بهم نگفت چرا اینکارو نکنم.منم فکر نمیکردم کار بدی باشه چون خیلی بهم لذت میداد وآرومم میکرد.برای همین این کارو دور از چشم مامان و بقیه انجام میدادم ولی ایندفعه با احتیاط بیشتر.برامم اهمیت نداشت که خدا داره منو میبینه.فقط لذتش برام مهم بود.میدونین اصلا اون موقع ها من اسم خودارضایی رو هم نمیدونستم چه برسه به عواقب و ضررهاش.بعد ها که یکم بزرگ تر شدم درسام زیاد شد حدود سنین راهنماییم یه عهدی با خدا بستم که ترک کنم(راستش من از همون 9 سالگیم نمازمم میخوندم.عاشق نماز و چادر هم بودم.خودم چادر رو انتحاب کردمو از کلاس اول راهنماییم چادر پوشیدم.از 7 سالگیم هم کلاس قرآن میرفتم و قرآن حفظ میکردم.دوستای مدرسه ایم هم خیلی خوب بودن.همگی زرنگو درس خون.این شد که منم سعی میکردم خودمو به اونا برسونم تا حدودی حواسم از این قضیه پرت میشد تا اینکه سال دوم دبیرستان شدم و همون موقع ها فهمیدم مسائل جنسی چیه اونم به واسطه یه کلمه ی غسل جنابت تو کتاب دینی سال دوم!از دوستام پرسیدم که جنابت یعنی چی؟کسی بهم نگفت و همه میگفتن یعنی تو نمیدونی؟ومثلا میخواست پررو ترینشون برام توضیح بده که هی خندش میگرفت تا آخر بچه مذهبی کلاسمون گفت یعنی وقتی زن و مرد به هم نزدیک میشن.منم گفتم خب نزدیک میشن یعنی چی؟که دیگه هم اون نتونست بگه وهم دیگه معلممون اومد این شد که من خودم رفتم اینترنت جستجو کردم.جست وجو کردن هماناو گرفتار شدن دوباره به خود ارضایی همانا.تازه اون موقع فهمیدم به این کار من میگن خود ارضایی........)عهدم با خدا شکسته شدو الان 3 ساله که هی ترک میکنم هی خود ارضای هی ترک هی خودارضایی واین روند داره مثل قبلنا تکرار میشه با این فرق که من حالا عواقب جسمی و روحیش رو هم میدونم ولی باز.....
من زیان دیده ی جهل و عدم آگاهی دادن مناسب پدر و مادرم واطرافیانم وصد البته نفس سرکش خودم هستم.ای کاش از همون بچگیم که منو در حال انجام استمنا میدیدن باهام مثل بچه ی نفهم رفتار نمیکردن تا امروز به این حال نیفتم.کاش مسائل جنسی رو مادرم بهم میگفت نه اینترنت.
اما من هنوزم که هنوزه چادر میپوشم،نماز میخونم،قرآن تلاوت میکنم وخدا رو میپرستم چون عاشقونه همه ی این کاهارو دوست دارم و برای آرامش خودم انجام میدم نه خوشایند دیگران و حالا هم که اومدم دیشب بعد دیدن یه فیلم بد خود ارضایی داشتم.
اما حالا دیگه نمیخوام این کار رو بکنم.خیلی وقته که بعد از استمنا عذاب وجدان میگیرم.از خداشرمنده میشم.چشمام دورشون کبوده و هزار تا چیز دیگه.
من تصمیم گرفتم اول بخاطر خودم بعد بخاطر خدا و بعد بخاطر پسری که از ته قلبم دوستش دارم و از خدا خواستم که در مقابل ترک خود ارضایی اونو بهم بده این کار رو ترک کنم.ازدواج من با اون پسر  برای من یه آرزوی محاله ولی برای خدا خیلی کوچیک وکم ارزشه و من اینو میدونم و با تموم وجودم به قدرت خدا ایمان دارم
امیدوارم خدا منو ببخشه و سرگذشت من برای هیشکی تکرار نشه که مجبور شه تنهایی راه درست رو بشناسه.
من هم به شما همسفرهام پیوستم.....
سلام

سلام مرضیه جان 

توی ارسال دومت دیدم که گفتی میون این همه پسر  ، خجالت میکشی چون شنیدی پسرا این کارو بیشتر انجام میدن 

خب درسته که پسرا بیشتر انجامش میدن اما اینجا کلی دختر هست که میتونن کمکت کن 

مخصوصا گروه دخترونه هست که میتونی اونجا راحت باشی 

مرضیه جان  داستانت خیلی شبیه خیلی از ماست ،  واقعا هم سهل انگاری پدر و مادرامون عاملی مهمی بوده 

اما باید یه جایی رو پای خود بایستی و تصمیم بگیری که چی میخوای بشی ، دیگران ممکنه سهوا یا عمدا مانعت بشن، تو باید از اونا 

قوی تر باشی 

امیدوارم به اون زندگی زیبایی که آرزوشو داری برسی  

با عرض سلام خدمت همگی
بنده پرهام هستم.24 سالمه.تقریبا 6 سالی میشه گرفتار خو ارضایی ام.بارها خواستم ترک کنم ولی ترک کامل نشده.یه بار 1 ماه.یه بار 2 ماه و....
از این کار دیگه واقعا خسته شدم.
ایشالا اینبار با اراده ی خودمو با کمک شما دوستان برا همیشه ترکش میکنم

(1393 شهريور 5، 20:59)payan نوشته است: [ -> ]با عرض سلام خدمت همگی
بنده پرهام هستم.24 سالمه.تقریبا 6 سالی میشه گرفتار خو ارضایی ام.بارها خواستم ترک کنم ولی ترک کامل نشده.یه بار 1 ماه.یه بار 2 ماه و....
از این کار دیگه واقعا خسته شدم.
ایشالا اینبار با اراده ی خودمو با کمک شما دستان برا همیشه ترکش میکنم

سلام  خوش اومدین 

بفرمایید  تاپیک ثبت نام برای گروه های پسرونه و دخترونه    

بعدم مسابقه ده روزه    

موووووفـــــــق باشید 

(1393 شهريور 5، 20:59)payan نوشته است: [ -> ]با عرض سلام خدمت همگی
بنده پرهام هستم.24 سالمه.تقریبا 6 سالی میشه گرفتار خو ارضایی ام.بارها خواستم ترک کنم ولی ترک کامل نشده.یه بار 1 ماه.یه بار 2 ماه و....
از این کار دیگه واقعا خسته شدم.
ایشالا اینبار با اراده ی خودمو با کمک شما دستان برا همیشه ترکش میکنم

پابان عزیز خوش آمدی

امیدوار باش رفیق و پرتلاش ...

سلام. من مهنام هستم. 23 سالمه. از کودکی، قبل از بلوغم، شاید سوم ابتدایی درگیرم و بیشترین مدت ترکم 9 ماه بوده. میخوام برای همیشه رها شم. کمکم کنید.

سلام


مهتاب جان خوش اومــــــــــــــــــــــــدی

ان شاء الله با کمک خدا و به وسیله ی بچه های خوب کانون برای همیشه رها میشی

به نام خدا.
من میلاد هستم یک معتاد.
3-4 سالی هست ک گرفتار این گناه و بلای خانمان سوز شدم و واقعا ضررهای زیادی دیدم.
چ از لحاظ جسمی و ذهنی و روحی.
بنده همیشه شاگرد اول مدرسه بودم اونم مدرسه عادی نه دبیرستان شاهد درس میخونم.
برنامه نویسی و طراحی وب و گرافیک کار میکردم و این گناه باعث شده روند زندگیم به کلی تغییر کنه.
البته خدا رو شکر میکنم که تعداد دفعات انجام خودارضاییم خیلی خیلی کم تر شده نسبت به قبل ولی میخوام کامل پاک بشم

 اومدم اینجا تا با امید خدا و کمک شما دوستای عزیزم واسه همیشه از شر این گناه کبیره رها بشم و زندگی تازه ای رو شروع کنم.
از همه شما خواهر برادرای عزیزم خواهش میکنم کمکم کنید.

خدایا چنان کن سرانجام کار / تو خوشنود باشی و ما رستگار
الهی آمین