سلام من تمام سعیمو برای ترک کردم ولی نتونستم واقعا دیگه کم آوردم برام دعا کنین
:rolleyes:
اگه يه روزبه مشكل بزرگي برخوردي نروبه خدابگومن يه مشكل بزرگ دارم بلكه برو به مشكلت بگو من يه خداي بزرگ دارم...
[/align]
سلام بچه ها برام دعا کنین
سلام بیژن جان
به کانون خوش اومدی
جمله با مفهومی نوشتی :
"اگه يه روزبه مشكل بزرگي برخوردي نروبه خدابگومن يه مشكل بزرگ دارم بلكه برو به مشكلت بگو من يه خداي بزرگ دارم..."
سلام منم تازه واردم البته قبلا هم اومده بودم ولی دو ماه نبودم تو این دو ماه هم پاک بودم تقریبا
ولی الان که برگشتم خیلی داغونم
الان میخوام واسه کنکور دکترا بخونم اما این حس جنسی لعنتی نمیزاره داره بدبختم میکنه بخدا اگه من حس جنسی نداشتم الان خیلی موفق تر بودم کل وقتمو میگیره بیچاره شدم
سلام بر همه
،
خیلی خوشحالم اینجا رو پیدا کردم چون احساس میکنم همه با هم همدردیم
راستش اولین باره که می خوام راجع به بزرگترین و دردناک ترین مشکل زندگیم با کسی صحبت کنم.
من 23 سالمه و حدود 6 ساله که اعتیاد شدیدی به عکسهای س/ک/س/ی از طریق اینترنت دارم و به دنبال اون هم خود ارضایی
چند بار سعی کردم ترک کنم ، حتی یک بار تا 10 ماه خودمو نگه داشتم ولی بعدش ....
به واسطه این عمل ناپاک تمام عزت نفسم پایمال شده و قوای جسمانی و روحیم رو به ضعف نهاده و آینده خودمو پایمال شده می بینم
از وقتی که سایت شما رو دیدم یک باره دیگه امید توی دلم زنده شده که بتونم از شر چیزی که خودم ساختم نجات پیدا کنم.
دست دوستی همه دوستان را می فشارم و می خواهم که به من کمک کنید
به امید رهایی
از مدیران و پیشکسوتان سایت تقاضا میکنم مرا برای فعالیت بیشتر در سایت راهنمایی کنید.
سلام من مجید هستم.
ومیخوام این کاررو بذارم کنار
سلام مجید جان
به کانون خوش اومدی
ما در خدمتیم
سلام به همه ی درد کشیده ها
22 سالمه و از دوران دبیرستان شروع به این کار کردم .
نمیدونم تا حالا چند هزار بار خودارضایی کردم ، یادم میاد اولین باری که خود ارضایی کردم دبیرستانی بودم ، واسه دفعه اول خیلی بدم اومده بود .اصلا نمیخواستم دیگه تکرارش کنم و یه چند ماهی هم دیگه تجربش نکردم ، اما خدا لعنت کنه اون دوستی رو که واسه من یه سی دی فیلم سک/سی آورد ، فکر کنم بار دومم بود که تو عمرم فیلم سک/سی میدم و تا اون موقع فقط یک بار خود ارضایی کرده بودم ، اونم نه با دیدن عکس و فیلم ، ( اصلا دفعه اول که خود ارضایی میکردم نمیدونستم قراره چی بشه فقط از دوستام شنیده بودم که باید چیکار کرد....) ....از اون موقع همیشه خود ارضایی میکنم ، اون اوایل مثلا ماهی یه بار ، اما الان چند سالی میشه که هفته ای 4-5 بار این کار کثیف رو انجام میدم . حتی بعضی از روزها تا 3 بار هم خودارضایی کردم
خیلی تصمیم به ترک گرفتم اما نشده ، آخریش که بهترنیش هم بود تقریبا 15 روز پیش بود که شکست خوردم ،
تا حالا بیشترین روزی که تونستم این کار رو انجام ندم 17 روز بود :(
همیشه این عکس و فیلماست که رو اعصاب آدم راه میره و آدم رو مجبور میکنه که خودشو ارضا کنه ...بچه ها من خیلی میترسم :(
تا حالا مشکل خاصی نداشتم فقط دیگه اصلا ایمان ندارم و اصلا نمیتونم از ته قلب باور کنم که خدایی هست( واقعا دوست دارم با تمام وجود حس کنم که خدا وجود داره اما نمیتونم ) ،بعدیش هم اینه که بشدت درسام ضعیف شده ، من معدل دیپلم رو 19.36 شدم اما الان تو دانشگاه ترمی دارم 5 -6 واحد پاس میکنم :(
تو رو خدا کمکم کنید و منو تنها نزارید .
بیشترین چیزی که ازش میترسم اینه که بچه دار نشم :(:(:(:(
ویرایش توسط عماد : به خاطر کلمه ی سک/س
سلام به همه دوستان و تشکر از کسانی که چنین انجمنی رو تاسیس کردن
همین دیشب با انجمن آشنا شدم.اینم پست اولمه بدون غرور و ملاحظه مینویسم
ببخشید اگه طولانیه,حوصله کنید و باهام همراه شید.
وضعیت من: حامد متولد 1366 , از کلاس 5 ابتدایی و چند سال قبل از رسیدن به سن بلوغ خود ارضایی رو شروع کردم کنار بچه های کوچه,متاسفانه زمانی بود که هیچ درکی از مسائل جنسی نداشتم و فقط لذت این کار برام شیرین بود و یکی از دلایل عمده که خود ارضایی من هنوزم ادامه داره همینه که خیلی قبل از سن بلوغ شروع شده و به نوعی نزدیکتر از همه به من تو زندگیم بوده,بارها و بارها میخواستم کنار بزارم و زندگی طبیعی داشته باشم اما توانش رو نداشتم و زمانی که فشار بهم وارد میشد عین دیوانه ها احتیاج دارم بهش.از عوارضش روی من ایناست:هرچند هیکلم بد نیست اما ضعف شدید بدنی همیشه همراهمه,استرس و اضطراب شدید طوری که رابطه من با خانواده و دوستان و فامیل به شدت پایینه و منزوی هستم,از بودن در جمع و ابراز عقیده و حتی صحبت کردن خیلی وحشت دارم,احساس اینو دارم که هیچ شخصیتی ندارم و موارد زیاد دیگه ای که لازم به گفتن نیست.
از طرفی دانشجوی کارشناسی معماری هستم کارمم در حد متوسطه و اگه این مشکل خود ارضایی رو نمیداشتم مطمان هستم خیلی از حالا جلوتر میبودم
1 سال پیش دختری رو از دست دادم که میخواستم باهاش زندگی کنم دوستش داشتم اما به دلیل ترس از اینکه من نمیتونم زندگی مشترک داشته باشم و از پسش برنمیام خودمو باخته بودم حدود یک سال و نیم پیش تصادف کرد کلیه هاش مشکل دار شد و هر روز دیالیز میرفت نمیدونم چند وقت دیگه زنده میمونه و مشکلات زیادی براش پیش اومد اون یه شهر دیگه بود.به دلیل مشکلات و مسائل
و ترس و وحشت و استرسی که همیشه با منه جرات اینو نداشتم و لیاقتش رو هم نداشتم که برم دنبالش و حداقل خوشحالش کنم. یک سال پیش بود که برای آخرین بار یاهاش صحبت کردم و گفت برو پی زندگیت منتظر من نباش
شاید بتونم بگم وحشت,استرس,گوشه گیری منزوی بودن و همه مشکلاتم چند برابر شد خودارضایی رو به طرز فجیعی ادامه میدادم تنها رفیقم شده همین کار
غم و غصه شبها هم ادامه داشت و تا نیمه صبح امانم رو بریده بود
دیگه طاقت اینهمه رنج رو ندارم میخوام زندگی طبیعی داشته باشم.
و در آخر میخوام برای اولین بار روی قدرت و انسانیت خودم و چیزی که هستم حساب کنم نه به عوامل فراطبیعی و میخوام که به زندگی عادی برگردم و دوباره متولد بشم و از زندگی و ارتباطاطم لذت ببرم.اینجا هم دوستان خوبی پیدا کنم که خارج از نت هم ارتباط داشته باشیم
درود به همه شما که منت گذاشتید و مطلبمو خوندید و به امید زندگی لذت بخش برای تمام افراد کانون
حامد منم نظر تو رو دارم ، خدایی نیست ،اگه هست بیاد به ما ثابت کنه که هست ،
چطور واسه زمان های قدیم معجزه داشت ! تو دریا جاده میزد ! از وسط کوه شتر درمیاورد ! ماه رو دو قسمت میکرد و . . .
اما الان واسه ما هیچی !
چرا ما باید صرفا فقط واسه حرف ها و داستان های گذشته به خدا ایمان بیاریم ؟
چرا واسه ما معجزه نداره ؟!
اگه خدا هست باید خودشو ثابت کنه وگرنه فرقش با بت چیه ؟
اصلا الان تو دنیا اونایی که خدا دارند پیشرفته تر هستند و زندگی راحتی دارند یا بی خدا ها ؟!!
الان تو کدوم کشور ها (بزرگترینش ایران ) به اسم خدا و پیغمبر و دین دارن ملت رو میچاپن و بهشون حکومت میکنن ؟؟
اروپا زمانی پیشرفت کرد که مردمشون دیدن پدر های روحانی که میگن این دنیا فانی و ارزشی نداره و .... همه چی دارن اما خودشون نه ،کلیساها رو آتش زدن.
از بعد
رنسانس بود که اروپا پیشرفت کرد
.gif "Khansariha (46)")
.gif "Khansariha (48)")