کانون

میشه منم گروه بندی کنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiley-yell:

(1390 شهريور 23، 11:43)chichek نوشته است: [ -> ]میشه منم گروه بندی کنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiley-yell:

میشه این پسر یا دختر خوبو گروه بندیش کنین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :smiley-yell:

(1390 شهريور 23، 13:30)ZiZi نوشته است: [ -> ]

(1390 شهريور 23، 11:43)chichek نوشته است: [ -> ]میشه منم گروه بندی کنین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiley-yell:

میشه این پسر یا دختر خوبو گروه بندیش کنین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :smiley-yell:

گروه بندی شدم....ممنوووووووووون......

تازه واردای عزیز، سلاااااااااااااااااااااااااام ...
خوش اومدین ....

با امید و انرژی پیش برین .. تا ترک نهایی راه زیادی نیست ..
شما "خواستین" .. و این "خواستن" یعنی گذروندن نیمی از راه ...

توی این راه توکل رو فراموش نکنین ...و از خدا بخواین که توی این راه کمک حالتون باشه ....و بیشتر از الان کمکتون کنه .

موفق باشید .

سلام
امروز که ۲۵ سال دارم بیش از ۱۵ سال از زمان شروع انحرافات من می گذره. ۱۵ سال تلاش کردم ترک کنم اما فایده نداشت که هیچ ،روز به روز انجام گناه برایم راحت تر شد.
الان چند ماهه نامزد کردم و چون از نجابتش شرم دارم ٬ دارم تلاش می کنم که ترک کنم۰ هرچند که موفق نبودم و توبه ها شکسته میشه۰ اومدم اینجا تا بتونم تمومش کنم٫

سلام
منم می خوام ترک کنم انگیزه ی اصلیم هم ازدواج با یه دختره خیلی پاکه
الان 7 روزه تو ترکم
می خوام 40 روزش کنم
برام دعا کنید

سلام رهایی خان

ورودتون رو تبریک می گم


انگیزه ی خیلی خوب و مقدسی هم دارین و امیدوارم که محرک خیلی خوبی بشه برای ترک و پاکی همیشگیتون


خلاصه که خیلی خوش اومدین...منتظر فعالیت های خوب و اعلام وضعیت های پر از پاکیتون هستیم...

سلام دوستان
من تینا هستم _ 25 ساله
به خاطر اینکه بتونم این بیماری رو به طور دائم و برای همیشه ترک کنم عضو شدم
شاید وجود دوستانی مثل شما به من روحیه بده که بتونم این کارو بکنم
من از نوجوانی دچار این عارضه شدم ....اونم فقط با فکر و خیال و گاهی هم بوسیله ی فیلم و عکس تحریک میشدم
تا حالا صد بار ترک کردم ..ولی هر بار دوباره وسوسه شدم
میدونم که میتونم به طور کامل ترک کنم و این نیاز به یه "اراده ی قوی " داره ....چون قبلا به مدت یکسال و نیم ترک کردم و دیگه بهش فکر نمیکردم تا اینکه یه بار یه فیلم دیدم که بعد از فیلم نتونستم تحمل کنم و از همون روز دوباره برگشتم به این عمل ناپسند
این که این بیماری چرا بده رو نمیدونم ...فقط میدونم بعد از این عمل عذاب وجدان سختی میگیرم ...انقدر این حس پشیمونی اذیتم میکنه که دلم میخواد بمیرم

مشکلی که دقیقا دارم اینه که من میتونم فیلم و عکسو این جور چیزارو بذارم کنار
اما !!!!
یه دوست پسر دارم که نمیتونم تخیلاتم با اون رو تو ذهنم مدیریت کنم
همش بوسیله تخیلات با اون توی ذهنم تحریک میشم و بعد از تحریک شدن خیلی سخت میتونم مقاومت کنم ....حتی وقتی مقاومت هم میکنم فشار عصبی شدیدی بهم وارد میشه و دوباره روز بعد دچار همین حالت میشم ....انقدر مقاومت میکنم تا اینکه بالاخره تسلیم این عمل میشم و بعد که ارضا شدم ... دوباره حس افسردگی و پشیمونی...
وقتی ازش دورم ..این حالت وسوسه کمتر سراغم میاد
ولی یه روز که ببینمش و یا تلفنی صحبت کنم و یا حتی چت کنم دیگه نمیتون خودمو کنترل کنم
(ما فعلا موقعیت ازدواج نداریم و فقط داریم با هم آشنا میشیم)
نمیتونم بذارمش کنار ...چون دوستش دارم و نمیتونمم بهش نزدیک بشم چون میترسم در آینده، ما با هم ازدواج نکنیم
فقط وجود اونه که فکر و خیال منو به این سمت میبره ....چون قبلا که با کسی دوست نبودم ....این مشکلم رفع شده بود و خیلی کم به این موضوع فکر میکردم ...
الان تو ترکم
سه تا 20 روز ترک کردم ....یه 15 روز ...
دوباره امروز اول مهر دارم یه ترکی رو شروع میکنم که نمیدونم چقدر بتونم دووم بیارم

کسی راه حلی برای مشکل من که بالا بهش اشاره کردم به ذهنش میرسه ...
ممنونم و خوشحالم که در جمع شما هستم

سلام تینا خانم
خوشحالم که تصمیم به ترک گرفتید ...
خدا خیلی دوستتون داره ...
چرا شرایط ازدواج ندارین ...
شما یا دوستتون؟!

(1388 مرداد 13، 19:39)tanha نوشته است: [ -> ]سلام بر دو تازه وارد عزیز

خیلی خیلی خوش اومدید

Feri خان/جان (چون نمی دونم دختری یا پسر تا پسوند مناسب بهت بدم خودت بهتره رو انتخاب کن)
خیلی خوش اومدی فقط لطف کن حتما فارسی بنویس
و
تو تاپیک های دیگه شرکت کن
و هر جا که بنظرت جالبه نظر بده و از خودت و دغدغه هات تو درد و دل ها بگو ببینیم چه کمکی می تونیم بکنیم


silvester عزیز شما هم همینطور
برای اینکه کانون اثر کنه باید فعال باشی
تصمیم جدی بگیری

شرکت تو مسابقات هم آسونه
شما چون تازه واردی برو به مسابقه 10 تازه نفس که رز زرد مدیرشه
اونجا اسم خودت رو به انتهای لیست اضافه کن
و تاریخ ورود به مسابقه رو بنویس و تعداد خود ار... خودت رو بعد از ورد به مسابقه
بری اونجا بچه ها کمکت می کنن
اینم مسابقه 10 تازه نفس

(1388 مرداد 13، 21:31)باران.. نوشته است: [ -> ]ببینین اینجا چه خبره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام به همه ی تازه واردین عزیز
ضمن عرض خیر مقدم لطفا کمربند های خود را ببندین و تا نگفتم باز نکنین

---

سلام دوستان
من تینا هستم _ 25 ساله
به خاطر اینکه بتونم این بیماری رو به طور دائم و برای همیشه ترک کنم عضو شدم
شاید وجود دوستانی مثل شما به من روحیه بده که بتونم این کارو بکنم
من از نوجوانی دچار این عارضه شدم ....اونم فقط با فکر و خیال و گاهی هم بوسیله ی فیلم و عکس تحریک میشدم
تا حالا صد بار ترک کردم ..ولی هر بار دوباره وسوسه شدم
میدونم که میتونم به طور کامل ترک کنم و این نیاز به یه "اراده ی قوی " داره ....چون قبلا به مدت یکسال و نیم ترک کردم و دیگه بهش فکر نمیکردم تا اینکه یه بار یه فیلم دیدم که بعد از فیلم نتونستم تحمل کنم و از همون روز دوباره برگشتم به این عمل ناپسند
این که این بیماری چرا بده رو نمیدونم ...فقط میدونم بعد از این عمل عذاب وجدان سختی میگیرم ...انقدر این حس پشیمونی اذیتم میکنه که دلم میخواد بمیرم

مشکلی که دقیقا دارم اینه که من میتونم فیلم و عکسو این جور چیزارو بذارم کنار
اما !!!!
یه دوست پسر دارم که نمیتونم تخیلاتم با اون رو تو ذهنم مدیریت کنم
همش بوسیله تخیلات با اون توی ذهنم تحریک میشم و بعد از تحریک شدن خیلی سخت میتونم مقاومت کنم ....حتی وقتی مقاومت هم میکنم فشار عصبی شدیدی بهم وارد میشه و دوباره روز بعد دچار همین حالت میشم ....انقدر مقاومت میکنم تا اینکه بالاخره تسلیم این عمل میشم و بعد که ارضا شدم ... دوباره حس افسردگی و پشیمونی...
وقتی ازش دورم ..این حالت وسوسه کمتر سراغم میاد
ولی یه روز که ببینمش و یا تلفنی صحبت کنم و یا حتی چت کنم دیگه نمیتون خودمو کنترل کنم
(ما فعلا موقعیت ازدواج نداریم و فقط داریم با هم آشنا میشیم)
نمیتونم بذارمش کنار ...چون دوستش دارم و نمیتونمم بهش نزدیک بشم چون میترسم در آینده، ما با هم ازدواج نکنیم
فقط وجود اونه که فکر و خیال منو به این سمت میبره ....چون قبلا که با کسی دوست نبودم ....این مشکلم رفع شده بود و خیلی کم به این موضوع فکر میکردم ...
الان تو ترکم
سه تا 20 روز ترک کردم ....یه 15 روز ...
دوباره امروز اول مهر دارم یه ترکی رو شروع میکنم که نمیدونم چقدر بتونم دووم بیارم

کسی راه حلی برای مشکل من که بالا بهش اشاره کردم به ذهنش میرسه ...
ممنونم و خوشحالم که در جمع شما هستم

---

(1390 مهر 1، 16:20)m.amin نوشته است: [ -> ]سلام تینا خانم
خوشحالم که تصمیم به ترک گرفتید ...
خدا خیلی دوستتون داره ...
چرا شرایط ازدواج ندارین ...
شما یا دوستتون؟!

من هنوز نمیدونم چطور اینجا باید پست بذازم یا جواب دوستان رو ببینم ...
فقط جواب آقای m.amin رو دیدم
سلام
در رابطه با سوالی که کردید ......
چرا شرایط ازدواج نداریم ؟

چون هنوز مطمئن نیستیم که میخوایم با هم ازدواج کنیم یا نه .....نه اون مطمئنه نه من ....فعلا داریم با هم آشنا میشیم ....ما دوستای خوبی هستیم ...همدیگرو هم خیلی دوست داریم ...ولی مطمئن نیستیم برای ازدواج ....اینه که فعلا به ازدواج فکر نمیکنیم .... و مشکل منم همینه که وجود این دوستم باعث میشه من دوباره سمت این عمل (خود ارضایی) برم ...!!

سلام تینای عزیز

تبریک میگم عزیزم ورودت رو پیشمون

چه آواتار خوشگلیم داری...یه دختر با بالی که کشیده...امیدوارم پرواز کنی و به اوج برسی...با همین بال ها که توی وجود هممون هست...خدا بهمون داده و لطف کرده...

عزیزم تو هم بلدی پست بذاری هم می تونی پستا رو ببینی
این از این!


بعدشم که خب آخه تینای عزیز...ما باید کمک کنیم به خودمون برای هدف مقدس و خداییمون که بتونیم تمام عواملی که ما رو نزدیک می کنه به گناه و ناراحتی دور کنیم
تینای عزیز...همه ی آدم ها دوست دارن که یه نفر کنارشون باشه، همدمشون باشه، حرف هاشون رو به هم بگن...آروم باشن درکنار هم... همه دوست دارن که همچین فردی که تو تعریف کردی در کنارشون باشه... اما چرا بعضی ها این راه رو انتخاب نمی کنن و مسیرشون رو این جوری پیش نمی برن؟

این راهش نیست عزیزم...این راهی نیست که خدا بهمون یاد داده...می تونی بیای با هم حرف خدا رو کامل گوش کنیم ؟


کاش همه بتونیم همه گناه های دنیا رو کنار بذاریم و ازشون دور باشیم...
یعنی میشه؟

سلام تینا عزیز
به نظر من این که بعد از اینکه با دوستت صحبت میکنی میری تو فکر و خیال همش دست خودته
اگه وقت پر باشه
اگه وفتی خوابت میاد بری تو رخت خواب نه زود تر
اگه سعی کنی یکم منطقی تر به دوستیتون نگاه کنی و فقط سعی کنی طرفت رو بشناسی و احساسات رو کم رنگ تر کنی
به نظر من این مشکلت حل میشه البته فقط نظرمه نمیدونم چقدر درسته

سلام ، به نظر من باید روی ریشه ی مشکلت فکر کنی نه این که صورت مسئله رو بخوای حل کنی ،

ببین مخصوصا رو این جمله :

"نمیتونم بذارمش کنار ...چون دوستش دارم"


آیا همیشه دوست داشتن این معنی رو میده ؟

سلام.سایتتون عالیه خیلی خوشحالم که با شما دوستای خوبم اشنا میشم.امیدوارم بتونیم هر روز بیشتر از روز قبل خوشبختیو لمس کنیم