کانون

من در دفاع از خودم هیچ حرفی ندارم

آقا شما به بزرگواری خودتون ببخشید و حلالم کنید تا وقتی من حالم بهتر بشه :دی

نقل قول:                                     غیبیت از تاریخ: ۱۲-۱۰-۱۳۹۲     تازیخ بازگشت: ناشناس

(اول عرض خسته نباشید ب همه خواهر و برادر هایی که فی سبیل الله دارن زحمت می کشن)
خدا وکیلی کانون نیس ک!
فرهنگستان ادب فارسیه!
فک کنم یکی از اعضا هم آقای حداد ع هست و مستقیما املاها رو زیر نظر داره

(1392 بهمن 2، 18:45)omid farda نوشته است: [ -> ]اصلا بنده هيچگونه توقعي ندارم..
به يه گوشي ساده ي ٧٠٠،٠٠٠ تومني و يا يه كت با همون سايز كه گفتيد(١٠سانت كوتاه تر)رازيَم،ميتونيد هم بزاريد سال ديگه همگي رو هم يه ماشين جنسيس كوپه نقلي تهيه كنيد..
هيچي دييگههه..رازيَم..

خوشبختم....
منم ابوریحان بیرونیم
خدا ازت راضی باشه داداش

(1392 بهمن 2، 18:57)روزبه نوشته است: [ -> ]

(1392 بهمن 2، 18:45)omid farda نوشته است: [ -> ]اصلا بنده هيچگونه توقعي ندارم..
به يه گوشي ساده ي ٧٠٠،٠٠٠ تومني و يا يه كت با همون سايز كه گفتيد(١٠سانت كوتاه تر)رازيَم،ميتونيد هم بزاريد سال ديگه همگي رو هم يه ماشين جنسيس كوپه نقلي تهيه كنيد..
هيچي دييگههه..رازيَم..

تبریک میگم....
منم ابوریحانی بیرونیم
خدا ازت راضی باشه داداش

فکر کردی من ندییدمم سوتیتو که ویرایش کردی؟! مگر اینکه شومو همو ابوریحانی شون باشید
آقا ضایع بود دیگهه..تولد داداش رامینه،میخواستم به جاش از بهمنیا دفاع کنم..
آقا باحال هم هستا،دوتا سوتی تو 3خط..
الان احساس داداش رامین رو درک میکنم..خیلی باحاله..

اسپم نزن عاقا... اسپم نزن
بحثو هم عوض نکن...

در ضمن اون که سوتی املایی نبود... اصن سوتی نبود

سلام
اومده بودم سرکی به کانون بکشم چشم به تبلیغات خورد:
(سسسسسلام پاشیننننننن بیای رای بدیننننن مسابقه بهترین امضا در حال برگذاریههههههه دوستای شما منتظر رای های شما هستنننننن ... + ادامه

از کش و قوس های فراوان حروف(سسسسسلام) میشه به این پی برد که کار،کاره الون خانومه  کاشکی میذاشتید منم میومدم بعد مسابقه رو برگزاررررررررررررر میکردییییییید

(1392 بهمن 14، 12:21)XρɛRia.ReZa نوشته است: [ -> ]سلام
اومده بودم سرکی به کانون بکشم چشم به تبلیغات خورد:
(سسسسسلام پاشیننننننن بیای رای بدیننننن مسابقه بهترین امضا در حال برگذاریههههههه دوستای شما منتظر رای های شما هستنننننن ... + ادامه

از کش و قوس های فراوان حروف(سسسسسلام) میشه به این پی برد که کار،کاره الون خانومه  کاشکی میذاشتید منم میومدم بعد مسابقه رو برگزاررررررررررررر میکردییییییید

سلـــــــــــــام ایشــــــــالا برا دور بعــــــــــددددمن فقط پستشووو زدمممم

سلاام
نبینم این تاپیک خاک بخوره هااا
رامین پس چیکار میکنی؟

(1392 بهمن 19، 18:09)bahar2 نوشته است: [ -> ]
پیشنهاد میکنم تقویم بادصبا رو بنصبیند رو گوشیطون ضرر نمی کنید

---

(1392 اسفند 1، 7:12)باران.. نوشته است: [ -> ]مبارک باشه داداش عطا
به جمع فارق التحصیلان بی کار پاک کانونی خوش اومدین 
دفاع خوب بود؟
این پاک و خوب اومدم به همش با هم می ارزه :d

انشاا.. همه با هم دکترا قبول میشیم یه شعبه دانشگاه کانون رو هم تاسیس میکنیم

دست مریضاد دارید شما ها 

سلام
خخخخ
آره واقعا دست مریزاد
دست مریزاد مامان سها و بابابزرگ علیرضا
و البته عمو کریم و دایی مجتبی
دست مریزاد باران جون
دست مریزاد

(1392 بهمن 3، 20:39)امیرحسین خان نوشته است: [ -> ]اما وقتی دیدم که چقدر توصیح می کنن تو اون زمان مراقب خودتون باشید و...

باور کنید من قصدم سوتی گرفتن نبوده..

نقل قول: اولین کسی بود همون روز اولی که اومدم کانون بهم پیام خصوصی داد . به طور کلی اولین کسی بود که تهویلم گرفت

منم اولین کسی هستم که تو سال جدید سوتی املاییتون رو تحویل گرفتم

عضو همیشه ماندگار سوتی های املایی: رامین.

(1393 فروردين 9، 23:09)سـُـها ^‿^ نوشته است: [ -> ]لطفا تو مراسم عذاداری حضرت زهرا شرکت کنین..

عزاداری !

من اگه مدیر کل هم بودم و رامین ازم سوتی میگرفت مرخصی میگرفتم و حداقل 6 ماهی کانون نمیومدم 

میشه منم یه چیزی بگم اینجا

---

(1393 فروردين 9، 23:29)رامین. نوشته است: [ -> ]

(1393 فروردين 9، 23:09)سـُـها ^‿^ نوشته است: [ -> ]لطفا تو مراسم عذاداری حضرت زهرا شرکت کنین..

عزاداری !

من اگه مدیر کل هم بودم و رامین ازم سوتی میگرفت مرخصی میگرفتم و حداقل 6 ماهی کانون نمیومدم 

سلام


چرا نمیذارین ب این حساب ک مدیر کل خواسته دم رفتنش ی فرصتی بده تا شما ی کم تقویت روحیه شی؟!؟
(توجیه رو نیگا.. )


حالا شما حتما عزا داری شرکت کنین و دعاگو باشین..

یاعلی.

(1393 فروردين 9، 23:32)فرناز92 نوشته است: [ -> ]

""قصه"" گذشته رو نخور .

قصه

غصه

شما بذارید به حساب اینکه مدیر کل داره میره مسافرت من این فرصت رو بهش دادم یکم شارژ روحی شه 

گذشته از اون ؛ شما باید حتما تو این زمان از من سوتی میگرفتید ؟  حالا اجازه میداد میرفتن مسافرت فردا که نبودن سوتی میگرفتید  

عاقا اصلا این سوتی نبود که . اشتباه تایپیه ؛ من میخواستم بنویسم قصه گذشته رو نخون ؛ نیست "ن" و "ر" به هم نزدیکن نوشتم قصه گذشته رو نخور 

 "توجیه کردنم تو مجرای تنفسی حمید  "

اصلا اگه به فرض محال من سوتی داده باشم ! آقا ساعت پست هم نگاه کنین خب ؛ یکم دیر وقته ؛ اصلا من نمیدونم چه رسمیه جدیدا از سرپرستا سوتی میگرن . دیده بودیم از مدیر کل سوتی بگیرن ولی سرپرستو دیگه ندیده بودم . یعنی واقعا به کجا داریم میریم ؟ این بود آرمان های ما ؟