کانون

سلام
به به تاپبک داریم چه تاپیکی . در حد تیم ملی فنارسه
آقا امروز حاجیتون رفت در میدان عمل و تصمیم اصلیش رو در مورد ایران موندن یا نموندن گرفت.
اگه نیارم میرم ان شا الله فردا کارهای پذیرشش رو انجام میدم.

سرتون رو درد نیارم یه سری هم زدم کتابخونه ای که میرفتم . فقط دو نفر بود اونجا که یکی برا ازمون وکالت میخوند یه بنده خدایی هم واسه آزمون استخدامی هر دو هم از من بدتر 10/12 ساعت پلاس بودن اونجا در روز.چه اینجا قبول بشم چه برم از این خراب شده  کتاب هامم رو به کسی نمیدم به کتابخونه اهدا میکنم چون به تجربه ثابت شده که حد اقل 20 نفر در طول سال استفاده مناسب رو ازش میبرن و زندگیشون ممکنه عوض شه 
مخلص همتون آفبا . تا کار های مفید بعدی بای بای

مادرم رو بردم پارک، قبل از خواب چند دقیقه ای کنارش دراز کشیدم و باهاش حرف زدم و روز آروم و زیبایی بود

این تاپیک رو اولین باره می بینمش 
امروز می خواستم توی  روبیکا صفحه باحال مذهبی  راه بندازم ولی نتوستم 
نمیدونم چه حرگشه کلیپام سند نمیشه 

کار مفید امروز من:

دیشب گفتم حسودیم شد ب آقای دریفت امروز کل بعداز ظهرم با مامان جان بودم پیاده از خونه رفتیم پارک
از ساعت 6.30تا 9 پیاده روی بودم
کل ظرف هارو شستم
کارهای مفیدی بودن 
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برادر علی ب خودت خوش نگذشته و انتظار داری ب پسر اقوامتون خوش بگذره؟؟؟

3 تا کتاب جدید خریدم 

(1397 آبان 24، 18:28)سالِک نوشته است: [ -> ]3 تا کتاب جدید خریدم 

سلام چه عالی جناب سالک
خوشحال میشیم بیاین تاپیک مکتبخونه و روزهای مطالعه اتون و کتابی که میخونید و تجاربتون رو با ما به اشتراک بگذارید

امروز یه کاری کردم کار خیر که اگر به کسی بگم گردنمو میزنه و اینجام نمیتونم بگم...بابتش خوشحالم که باعث میشه افرادی رو خوشحال کنه...خداروشکر

تقریبا 1 ساعت کتاب خوندم

سلام

به یکی از بهترین دوست هام «ر.ق»   که خیلی وقته صداش رو نشنیده بودم و البته دین زیادی بر گردن من داره زنگ زدم و ازش احوال گرفتم. 

امروز دل یه پیرزن رو خیلی خوشحال کردیم، طوری که تمام مریضی و دردهاش رو فراموش کرده بود و می خندید

سلام

امروز دو دوست رو بعد از چندین سال به هم رسوندم و یه شروع جدید براشون ساختم. 

اونی که ازدواج کرده بود می گفت کاش زودتر ازدواج کرده بودم.
اونی که بچه داشت میگفت تازه کجاش رو دیدی. باید بابا بشی تا بفهمی زندگی یعنی چی.

به نظرم یکمی زیادی خوشبخت بودن اینا. 

سلام

امروز با همه ناتوانی رفتم دکتر و بعد هم خودم رو به یه بسته بادام هندی مزمز دعوت کردم و نذاشتم حال بدم همراهم بمونه. 

سلام

امروز یه قطعه جدید پیانو تمرین کردم و برای دوستی که می دونستم خوشحالش میکنه ارسال کردم. 

امروز سعی کردم لبخند بزنم و به دیگران آرامش بدم

سلام

امروز بعد از کش و قوس های فراوان خودم رو راضی کردم که یه دوره آموزشی غیرحضوری تهیه کنم. 

اول فکر کردم 200 تومن زیاده.
بعد دیدم درمان شدنم و بهبود پیدا کردنم خیلی بیشتر از این ها می ارزه.