کانون

سلام

امروز با آرامش خاطر لَم دادم  و کتابی دوست داشتم رو با جان و دل خوندم. 

سلام

امروز همکارم چند تا پرتقال آورده بود اما اون قدری مریض بود که توان پوست کندن شون رو نداشت.
رفتم براش شستم شون و بعد هم خیلی خوش سلیقه قاچ کردم و پوست گرفتم. 

پ.ن: البته بخش زیادیش توسط دیگران (خودمون) خورده شد. 

سلام

امروز 5 نوبت نماز قضا خوندم.
بار سنگین رو نمیشه یهو خالی کرد اما میشه ذره ذره براش تلاش کرد. 

امروز یه بحث علمی سنگین با رفقا انجام دادیم که خیلی مفید بود برامون

سلام

امروز با 3 تا از دوستانم که مدتی بود به دلیل نامعلومی کلاس نمیومدن تماس گرفتم و ازشون خبر گرفتم. 

سلام

امروز به همکارم که سخت مریض بود گفتم که من فردا به جای تو کشیک می ایستم 
تا بتونه خونه بمونه و زودتر سلامتیش رو به دست بیاره. 

امروز مسیر طولانی ای که معمولا با تاکسی می رفتم رو با مترو رفتم
هم هوا کمتر آلوده می شه، هم هزینه کمتر شد و هم توی ترافیک نبودم.
زمانی که تو مترو بودم رو هم با گوشی بازی کردم طوری که اصلا حسش نکردم

امروز با اینکه حالم خوب نبود و طبق معمول داشتم زیادی نت گردی می کردم طی یک حرکت انتحاری تصمیم گرفتم که سمیناری که دانلود کرده بودم ببینم
هم کلی چیز یاد گرفتم و هم تایم نت گردیم کم شد و به تبع اون آشفتگی ذهنیم کمتر شد
الان مقداری از خودم راضیم

امروز به صورت غیرمنتظره ای لیموشیرین و خرمالو و قارچ برای خانواده گرفتم. 
البته حس کردم مصارفم بالاست و زشته همه اش به دوش پدر جان بیافته. 

امروز یه سری افراد دیگه کار مفید انجام دادن و توی حساب من پول واریز کردن که فایده اش به من رسید

سلام

امروز 3 بار یه صفحه از سوره ص رو با دقت خوندم و مدام تلاش در رفع خطاهای قرائتم کرد.
بی اندازه انرژی بخش بود. 

امروز کاملا به برنامه ای که داشتم عمل کردم

آشپزی کردم

سلام

امروز برای زمانم ارزش قائل شدم و به جای مترو با تاکسی اومدم خونه. 

سلام

امروز برای یه کار برنامه نویسی که مدت ها بود به تعویق مینداختم وقت گذاشتم و به یه جمع بندی اولیه خوب رسیدم.