کانون

نسخه‌ی کامل: امروز چه کار مفیدی انجام دادی؟
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
هم اکنون نیاز مند کارهای خوب شما هستیم!317
با اجازه آبجی تایرد
یه کار خوبم اینه که کمی تا قسمتی دارم درس میخونم،هفته دیگه امتحان اولیم هست،دعام کنین.
امروزم یه کار خوب دیگه کردم،تو ایستگاه تاکسی بودم،یه پرایدی دنده عقب اومد زد تو زانوم،پام درد گرفت
کار خوب ما اینجا بود که خشم خویش را فرو بردیم،و فقط رفتم بهش گفتم،میگم آینه رو اینجا واسه چی گذاشتن؟
عذر خواهی کرد منم دیگه چیزی نگفت،فعلا با باند بستیمش ببینیم چی می شود.
چون بهش گیر ندادی خدا هم یه کاری میکنه زود خوب بشی داداش مهدی !317
میدونی چیه آبجی؟؟
انگار من از پا شانس نیاوردم،تا یک ماه پیش کلی خرج کردم که پای چپم مشکلش برطرف بشه
حالا هم پای راستم،رباط پام کشیده شد.Tears
باز میلنگیم4fvfcja
سخت نگیر دلت شاد باشه!4fvfcja
هممون دعا میکنیم زود خوب بشی!

hamidbala

دیروز به یه نفر دروغ گفتم کلی خندیدم![تصویر:  laugh3.gif]
بله؟[تصویر:  7.gif]
یعنی کار بدی کردم؟[تصویر:  44.gif]
آخه مجبور بودم![تصویر:  17.gif]
سلام

نمیدونم اینی که میخوام بگم خوبه بده یا زشت...
خودتون تصمیم بگیرین..


چند وقتیه که تو نمازم به شدت شک میکنم..

رکعتامو گم میکنم.
تو تعداد سجده ام گیج میزنم ..
یادم نمیاد تشهد دادم یا نه ...
حتی گاهی میگم اصلا وضو گرفتم ؟؟؟

و از این بابت به شدت ناراحتم ... :13::13::13:TearsTearsTears

امروز رفتم از این رکعت شمارا خریدم...
شاید خیلیهاتون ندونین چیه ...اما اگه دقت کنین بیشتر مادر بزرگا دارن...

نمیدونم کارم درسته یا نه ..اما یه جا خوندم که این شکها میتونه از دسیسه های شیطون باشه..1744337bve7cd1t81

منم میخوام با این ابزار بزنم تو دهن شیطون و بهش بگم اگه تو پررویی من پررو ترم ...

دعام کنین..53258zu2qvp1d9v

یا علی.
سها خانم
برا منم زیاد پیش اومده!
اما من که همش بنا رو بر این میذارم که قبلا خوندم!
می گن مولانا هم تو یکی از شعراش هست: از بس غرق می شده تو نماز نمی دونسته 6 رکعت خونده یا 8 رکت!17
شاید شما هم زیاد غرق می شی!
سها جان اگه در هنگام نماز خوندن رو معنی چیزی که داری میخونی هم فکر کنی تمرکزت تو نماز بالا میره!317
سلام
از دوستای خوبم ممنون که راهنمایی کردن ..

فقط آقای آنتی جی ؛

من و غرق شدن؟؟؟؟؟؟1744337bve7cd1t81 از این خبرا نیست.....اگه اینجوری بود که غم نداشتم ...

پارمیدا جون ؛
میفهمم دارم چی میگم ..نه خیلی عمیق و فلسفی اما میفهمم...
بازم نمیدونم چرا اون توجه رو که دلم میخواد ندارم.....:13:

خلاصه که خیلی دعام کنین.53258zu2qvp1d9v
یاعلی.
سها جان من هم بعضی وقت ها دچار همچین چیزی میشم ،

راه اصلی اینه که توی اوقات غیر نماز به خدا زیاد فکر بکنی .

وقت نماز تا فکر دیگه ای اومد سراغت سریع به خودت اینو بگو : "به خدا توجه کن ! " به خودت این طوری تلنگر بزن ، بازم اگه رفتی سراغ همون فکر یا فکر دیگه بازم همین رو بگو "به خدا توجه کن ! " فکرت خود به خود میره سمت خدا ، ...خود خدا چون ذاتش یک حقیقت درک نشدنی هست تا اسمش رو میاری یا بش توجه میکنی تمرکز میاره چون به نوعی ذهن جلوش هنگ میکنه ،

من که اینطوری خیلی موفق بودم ،

گاهی هم "تصوریری" که میخونم تمرکزم بالا میره ، مثلن به حضرت محمد که سلام میدی ، تصور کن که سمت راستت نشسته و حضور داره ، یا تا به صالحین سلام میدی یه پرده رو تصور کن که کنار میره و یک لحظه همشون رو میبیبنی و ...
برای اینکار (که چی تصور کنی )از کتاب رازهای نماز کمک بگیر .

mahdi_69

بله سها خانوم همین چیزی که مجتبی گفت!
باید به خدا فکر کنی!
از تجربیاتم بود!cheshmak
مجتبی جان
گاهی من به خدا فکر می کنم ولی می بینم هیچ ربطی به نماز و اذکار اون لحظه نداره!4fvfcja1744337bve7cd1t81
حواسم برای یه مدت پرت می شه و نمیدونم کجای نمازم!4fvfcja
اینم یه جورشه دیگه!
اذکار رو بگو ولی بیشتر سعی کن حضور خدا رو حس کنی ،
، حضور خودت رو چطور حس میکنی ؟
با همه حواس پنجگانه یه درکی از حضور خودت پیدا میکنی مثلن هوا رو حس میکنی میبینی گرمه یا سرده یا الان روشن یا تاریکه یا کودوم قسمت بدت درد میکنه یا میخاره !
همونطوری که با حواس پنجگانه حضور خودت رو حس میکنی ، همون حس رو خدا نسبت به تو بی نهایت بیشتر داره

به خدا فکر کردن هیچ فکر خاصی نیست درک اینه که تو" هستی " و اونم " هست " ، الانم تمرین کنی و همچین حسی پیدا کنی و بگی لااله الا الله ببین چقدر فرق میکنه .
..................................................................
آدم یه چیز رو نیدیده و حس نکرده که ستایش و چه چه نمیکنه ، وقتی حضورش رو حس کردی اونوقت تسبیح اثر میذاره ،..نه این که بخوای با تسبیح حسش رو پیدا کنی ، از کلمات بعدش کمک بگیر ، وقتی حس کردی و به خدا توجه کردی کلمات رو هم خوب میفهمی و تمرکز میگیری .
4fvfcja
منم ، خیلی وقت ها فکرم مشغوله و چندین بار مثل هواپیما ذهنم میره و برمیگرده ، اما مهم اینه که آخر کار توی مسیر اصلیش بیاد و درست فرود بیاد نه اینکه بخوای تا آخر نماز فکرت رو ادامه بدی یا به فکر سرزنش باشی .

اصلی ترین عاملم که گفتم اینه که در طول روز ذهنت رو زیاد درگیر مسایل بیهوده و خیالات بی ربط و غیر مفید گذشته و اینده نکنی ، همینطور فکرایی که بی اختیار بیان سراغت سعی کن کمشون کنی و روشون تسلط داشته باشی .

دقیقا تجربه های منه ، هروقت حواسم سر نماز پرت شده ، اون روز مدت زیادی رو به افکار چرت و پرت اختصاص دادم!
(1388 بهمن 7، 23:41)مجتبی نوشته است: [ -> ]برای اینکار (که چی تصور کنی )از کتاب رازهای نماز کمک بگیر .

سلام
آقا مجتبی میشه نویسنده کتابو هم معرفی کنین؟

الان کتاب "لذت حضور" که مال آقای" آقا تهرانی" هست رو شروع کردم..
یه کمی سنگینه...Khansariha (56)
وقفه هم که میوفته باز باید از اول شروع کنم ...17 Khansariha (56)
___________________________________________________________

و اینکه بازم ممنون از راهنمایی دوستای خوبی که دارم...

41Khansariha (48)317varzesh

موفق باشین..دعا یادتون نره..یا علی.
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45