درود
امیدوارم حالتون زر گوت باشه
امروز عملیات hide flame رو شروع کردم
چهار تا گوشی خراب رو با عیب یابی و تست قطعه و تعویض صحیح قطعه نجات دادم ، به دلیل قدیمی بودن گوشی ها با تست قطعات مشابه تو ۶۰ درصد موارد به نایجه رسیدم و تقریبا یکی از لمسی ها رو درم احیا میکنم
mir das egal vielen dak aber kein
ماشاءالله پلاسما
عاشق مولتی مترت شدم
همین الان مبلغی رو به هلال احمر کمک کردم. (یه بخشی داره کمک های برای مقابله با کرونا رو جمع آوری می کنه)
درود
امروز با چند تا از دوستان که میدونستم مشکل خانوادگی مالی و گرفتاری در زندگیشون داشتن
وقت گذروندم وصحبت کردم وسعی کردم حس درک شدن وفهمیده شدن خودشون و مشکلاتشون رو بهشون بدم، و بعد هم طبق اصول روانکاوی و اسیب شناسی و با شناخت و اطلاعات قبلیم تشخیص نسبی دادم و بعد هم طبق نوع مشکلات مختصات زندگی و خصوصیات فردی و توان هر شخص و واقعیات جامعه و با لحن مناسب و خاص و دوستانه راه حل هایی رو برای مشکلاتشون ارائه دادم .
نجاتشون ندادم ولی تسکینی بودم برای دردهاشون با شنیدن بدون قضاوت و درک و زمینه ساز ارامش و راه حل های پیشنهادیم شاید مشکلات جانبی کوچکی روحل کنه و بستر ساز حل مشکلات بزرگتر باشه به اذن واحد صمد
1.سکوت کردم.
2.اتاقم و اساسی تمیز کزدم: ) برنامه ی 26 تا 10 فروردین و نوشتم چسبوندم ب دیوار.
3.ب حرف های طرف مقابلم گوش دادم و خلاف میل خودم و مطابق میل اون جواب دادم و لبخند زدم فقط:/
4.با 8نفر از دوستان اتمام حجت کردم بالاخره تا کمک حال هم باشیم: )
5.بالاخره ی پیامی تخصصی نوشتم برای استادم : )
درود
یه چند جا خویشتن داری کردم و جلو زبونم رو گرفتم (فکر کنم خیلی به این احتیاج دارم)
دو تا کتاب گرفتم
یه اگهی دادم داخل دیوار چند تا گوشی معیوب بخرم درستشون کنم
زندگیتون ان شا الله در بستر ارامش رو به جلو
درود
مطالعه غیر درسی
استفاده از تجربیات یه شخص مجرب
جنگ الکترونیک
بهم پیام داد:
نقل قول: راستش ما پول هزینه عمل نداریم دیگه نمیدونم چیکار کنم آیا اگه چند ماه دیگه عمل انجام بشه اشکال داره؟
بهش گفتم: مگه درد نداری؟ چطور میتونی تحمل کنی تا چند ماه دیگه؟
گفت: تحمل میکنم.
گفتم: یه شماره کارت بهم بده اون اندازهای که کم داری رو من بهت قرض میدم.
گفت: مگه من رو میشناسی؟ چطور اعتماد میکنی؟ بدون هیچ چک و ضمانتی. (من فقط یه ایمیل ازش داشتم و یه اسم و فامیل)
گفتم: شاید شما رو نشناسم. اما خدای خودم رو خوب میشناسم. حتما بندهی صالح و باتقوای خودش رو پیش من فرستاده.
خوش به حالش.
کاش ما هم از این شانسها داشتیم.
یک وقتا میگم خدا هم پارتیبازی میکنه.
امروز تمرین آهنگ Love Story رو شروع کردم.
آکوردهای صفحه اولش رو درآوردم.
این آهنگ رو خیلی دوست میدارم.
رفتیم روستا به یه درخت تشنه آب دادم واسم دعای خیر کرد کیف داد
☆رفیقمو خوشحال کردم
☆نماز قضای دیشبمو خوندم
☆۳۰۰ بار استغفار کردم
☆با اینکه قرصام گیج و خسته کنندست و حال نداشتم ولی رفتم واسه پسرداییم شام خریدم و درست کردم
دفتر برنامه ریزیم رو نوشتم و تنظیمات و مکتوب کردن هدف و ایدههام و راهنمایی هایی که از از بچه ها گرفتم
مقداری از کتاب تکنیکهای زندگی رو خوندم
سعی کردم حال درونیم رو بفهمم و فکرام رو آوردم رو کاغذ و به نتیجه رسیدم
تمهیداتی جدی و جدیدی برا پایبندی به هدفم پیدا کردم (از تاپیکهای کانون و ....)
آهنگ carless whisper جایزه خودم
کارهای خوب دیروزم :
نماز خوندم
با پسرداییم حرف زدم و بازی کردم
صلوات فرستادم
استغفار کردم
دعا کردم
با خدا حرف زدم
رفتم تولد خواهرزادم و خوشحالش کردم
کنترل چشم ، ذهن کردم
پاکیمو نگه داشتم
خوش گذروندم
با رفیقم حرف زدم
کانون اومدم