خب خودتون که گفتید
مشکل از اعتماد به نفسه
ادم باید خودشو دوست داشته باشه
یعنی در هر شرایطی که هست تمام و کمال به خودش علاقه داشته باشه و رفاتار های خودشو قبول داشته باشه
چندر روزیه که سعی می کنم به همه ی دوستام این کتابو معرفی کنم
چون به نظر من علت همه ی مشکلات ما ادم ها اینه که خودمو نو دوست نداریمن
یعنی یه جایی یه جوری از یه چیزی تو وجودمون نفرت داریم
از گذشته مون خجالت می کشیم
به فول این کتابی که سعی دارم معرفی اش کنم شعارش اینه که :
اگر روزی دیدید هرروز دارید به خودتون میگید " من اونقدر که باید خوب نیستم "
بدونمید خودتونو دوست ندارید
از همین الان یاد دبگیرید توی هر موقعیت و شرایطی که هستید
این جمله رو از ذهنتون پاک کنید
مثل بچگی هامون
یادتونه؟
همیشه شاد و خوشحال ودیم
در هر موقعیتی بودیم از خودمون راضی بودیم
حالا اگر بخوام کامل بگم طول میکشه
اما اسم این کتابی که میگم
شفای زندگی
اثر لوئیز ال. هی هست
این کتاب به شما کمک میکنه که " روانکاو خود باشید "
یعین خودتون بگردید توی وجود خودتون و تغییر ایجاد کنید
تعدادی از جملات تخریب کننده :من اونقدر که باید خوب نیستم
باید این کار رو انجام بدم باید اون کارو انجام بدم
اگر اون کار رو نتونم انجام بدم مورد پسند و با ارزش نیستم
شغلمو دوست ندارم
همه دوست دارن منو اذیت کنند
من هیچ کاری رو خوب انجام نمیدم
مردم از شخصین من خوششون نمیاد
من خوب نیستم
لیاقت اعتماد رئیسمو ندارم
لیاقت شاگرد اول شدنو نداشتم
من نمی تونم به اون ارزوم برسم چون نمی تونم زیاد درس بخونم
من کتاب هایی که نیاز دارمو ندارم
من کلاس خوب نرفته ام و توی دسترسم نیست
.....................
و جملاتی مثل این که اگه وقت شد بقیه شو میذارم
باید سعی کنیم به جای اینکه از این جملا تاستفاده کنیم
هر روز با جملات مثبت برعکس این چیز ها زو به خودمون تاکید کنیم
مثلا بگیم
: من عالی هستم
من همه ی کارای خوبو چه زود یاد میگیرم
من به هر ارزویی که داشته باشم میتونم برسم
رئیسم به من توجه کرد چو ن من انقدر خوب هستم که لیاقت این توجه رو دارم
من روز به روز تیو شغلم پیشرفت میکنم
اصلا من برای همین شغل ساخته شده ام
من خیلی دوست داشتنی هستم و هر جایی میرم هم هاز من خوششون میاد
من تمام خیر و صلاح افرینش رو به سمت خودم جذب میکنم
من با هرکس کار میکنم به بهترین شکل ممکن باهام برخورد میکنه
کلمه ی باید رو از فهرست لغاتمون حذف کنیم
چون که کلم هی باید همیشه ریشه گرفته از کار هایی که ما خودمون دلمون نمی خواد انجامش بدیم اما همیشه زیر فشار های خانواده یا اجتماع یا هر چیز بیرونی دیگه خودمونو مجبور میکنیم که باید انجامش بدیم
خودمون باشیم
خودمون فکر کنیم که چه کاری خوب ودرسته و همون کارو انجام بدیم
پس باید یعنی کاری که ما دوست نداریم انجامش بدیم و داریم به زور به خودمون تحمیل میکنیم
کاری او انجام بدید که خودتون میدونید درسته و بع دبگید که خوبه که من این کارو انجام مبدم
میشه که اینطوری هم بود
هر بار که از جلوی اینه رد میشین به خودتون بگید " من تورو خیلی دوست دارم" اگر دیدی گفتن ای ن جمله براتون سخته بدونید که این اغاز بهبودیه شماس
باید ادامه بدید هر روز توی اینه به خودتون جملات محبت امیز بگید..اگر فکر میکنید توی بچگیتون پدر و مادرتون زیاد ازتون انتقاد کردن یا بهتون محبت نکردن حالا شما خودتون هم هی او کمبود ها رو جبران کنید
خلاصه هی به خودمون فاز مثبت بدیم
فعلا همینو داشته باشین
تا بعد
" زت زیاد "