(1398 اسفند 3، 15:24)حامدحامد نوشته است: [ -> ] (1398 اسفند 3، 10:13)123Sanaz123 نوشته است: [ -> ]تشکرات ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه
میشه به من رنگ زردشو بدین
ممنونییییییییییم
ماشاءالله به این انرژی و هزاران آفرین بر مثبت اندیشی و شور و نشاط شما.
من دیشب داغون بودم. بعد از خرابکاری که داشتم، گفتم بعد این همه سال که داخل کانون هستم و نتونستم بر خ.ا فائق بیام و الآن یک سال بیشتره تلاش می کنم برای سی روز پاکی و نمی تونم، گفتم بیام از سرپرستی این مسابقه و از کانون به طور کل، انصراف بدم و یه مدت سر به جِیب مراقبت فرو ببرم. بعد دیدم کانون، مثل مادریه که هرچقدر هم بچه بدی باشی، بازم باید به آغوشش پناه بیاری. چاره ای هم جز تلاش برای پاکی نیست. راهی نیست به جز پاکی. راه در جهان یکی است و آن راه پاکی است.
حامد جان منم خیلی خستم از این فیلم و خودارضایی
نمیدونم باید چیکار کنم
اگه میتونستم کامیپوتر رو از زندگیم حذف کنم میکردم اما دارم ازش خرج و مخارجم رو در میارم
نرم افزار Parental Control نصب کردم بعدش متوجه شدم که با ایجاد یک کاربر جدید به سادگی میشه دورش زد
خلاصه آقا داستان شده برامون
(1398 اسفند 3، 15:24)حامدحامد نوشته است: [ -> ] (1398 اسفند 3، 10:13)123Sanaz123 نوشته است: [ -> ]تشکرات ویژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژژه
میشه به من رنگ زردشو بدین
ممنونییییییییییم
ماشاءالله به این انرژی و هزاران آفرین بر مثبت اندیشی و شور و نشاط شما.
من دیشب داغون بودم. بعد از خرابکاری که داشتم، گفتم بعد این همه سال که داخل کانون هستم و نتونستم بر خ.ا فائق بیام و الآن یک سال بیشتره تلاش می کنم برای سی روز پاکی و نمی تونم، گفتم بیام از سرپرستی این مسابقه و از کانون به طور کل، انصراف بدم و یه مدت سر به جِیب مراقبت فرو ببرم. بعد دیدم کانون، مثل مادریه که هرچقدر هم بچه بدی باشی، بازم باید به آغوشش پناه بیاری. چاره ای هم جز تلاش برای پاکی نیست. راهی نیست به جز پاکی. راه در جهان یکی است و آن راه پاکی است.
آقا حامد شما کجا میخواهید برید
اصلا راه نداره
نمیشه
شما باید همینجا بمونید
سرپرست باشید
۳۰ روزه را هم رد میکنید
بدون اغراق دارم میگم
اگر من الان پاکم فقط بخاطر حرفای شما و آقا اهورا است که صبح روزی که شکستم دیدم برام فرستادین
منم ۷،۸ ساله به جان خودم جدی جدی میخوام ترک کنم
ولی نمیشه
واقعا خفت بار
میدونم
ولی چیکار کنم
باید بازم تلاش کرد
راهی جز تلاش برای پاکی نداریم
بزارید خدا بدونه چقدر دوسش داریم
بزارید خدا بدونه ما نمیخواهیم آدم بد باشیم
قرار شد فقط انرژی +++++
فکر آزاد
آقا حامد منتظر اعلام وضعیت دوباره اتون هستیمااااااااا
ساناز/29بهمن/پنج روز خوب
اینو باید دیشب مینوشتم یادم رفت
الان تو روز ششم
چرا هیچکس دیگه نمیاد اعلام وضعیت
من تنهایی دوست ندارم
حامدحامد/ 1 روز خوب
یک روز خوب دارم و در دومین روز پاکی ام. آدم این همه تلاش کنه روزهای خوب ذخیره کنه، بعد با یه لحظه هوس رانی، همه رو به باد بده.
یک لحظه هوس رانی
یک عمر پشیمانی
ولی خدا را شکر که باز توفیق داد و توی مسیر پاکی قرار گرفتم و این را مدیون نفس حق دوستان عزیز و خصوصاً عزیزان همراه در مسابقه 30 روزه هستم. ممنونم.
(1398 اسفند 4، 18:15)حامدحامد نوشته است: [ -> ]حامدحامد/ 1 روز خوب
یک روز خوب دارم و در دومین روز پاکی ام. آدم این همه تلاش کنه روزهای خوب ذخیره کنه، بعد با یه لحظه هوس رانی، همه رو به باد بده.
یک لحظه هوس رانی
یک عمر پشیمانی
ولی خدا را شکر که باز توفیق داد و توی مسیر پاکی قرار گرفتم و این را مدیون نفس حق دوستان عزیز و خصوصاً عزیزان همراه در مسابقه 30 روزه هستم. ممنونم.
آقا حامد انشالله هر چی زودتر روزای غم و غصه میزازن میرن
غصه اشو نخورید
روزهای خوب تو راهه
نازی/۴/اسفند/اولین روز خوب
قصدم اینه که برم و چهلمین روز برگردم به کانون.
قول میدم پاک بمونم این ۴۰ روزو.
آقای حامد حامد شما خیلی زیاد زحمت کسیدین ماها پاک بمونیم
ممنونم ازتون.
تا ۴۰ روز آینده
(1398 اسفند 5، 8:53)Nazy نوشته است: [ -> ]قصدم اینه که برم و چهلمین روز برگردم به کانون.
قول میدم پاک بمونم این ۴۰ روزو.
آقای حامد حامد شما خیلی زیاد زحمت کسیدین ماها پاک بمونیم
ممنونم ازتون.
تا ۴۰ روز آینده
نه رفتن اشتباهه نازی خانم. همه ما بعد از شکست، همین حس رو داریم که یه مدت بذاریم بریم از کانون و بعد برگردیم به تصور اینکه این مدتی که از کانون دوریم، پاک می مونیم و بعدش میام تعداد روزهای بالای پاکیمون رو گزارش میدیم. تجربه، چیز دیگه ای میگه. بمونید. درسته که کانون یه جور قید و بند میزنه به دست و پای آدم که حواسش به شکست ها باشه و با هر بار شکست و اعلام وضعیت جدید، یه جور شرم حضور در آدم به وجود میاد ولی مطمئن باشید همین شرم ها و ناراحتی هاست که اگر بخواد در روند ترک کمک کنه، کمک می کنه. بمونید و ادامه بدید. رفتن به صلاح نیست.
(1398 اسفند 4، 10:41)123Sanaz123 نوشته است: [ -> ]ساناز/29بهمن/پنج روز خوب
اینو باید دیشب مینوشتم یادم رفت
الان تو روز ششم
چرا هیچکس دیگه نمیاد اعلام وضعیت
من تنهایی دوست ندارم
ساناز خانم لطفاً هرچه زودتر اون دستمال دماغی رو امحاء کنید (بندازین دور). خطر ویروس کرونا، جدّیه.
(1398 اسفند 5، 8:53)Nazy نوشته است: [ -> ]قصدم اینه که برم و چهلمین روز برگردم به کانون.
قول میدم پاک بمونم این ۴۰ روزو.
آقای حامد حامد شما خیلی زیاد زحمت کسیدین ماها پاک بمونیم
ممنونم ازتون.
تا ۴۰ روز آینده
ما همش ۳ نفریم
تعدادمون کمه
شما هم بری کمتر کمتر میشیم
حرف آقا حامد هم خیلی خیلی مهمه
خواهشا نرید
ماه رجب هم رسیده و باید بیشتر از قبل مراقب خودم باشم. ماه رجب، دروازه ورود به ماه شعبانه و ماه شعبان، دروازه ورود به ماه خدا، رمضان.
این ماه ها، ماه های مهمی هستن که پاکی در آنها خیلی مهمه. باید مراقب خودم باشم.