1391 دي 6، 12:32
1391 دي 8، 17:46
شهر تاریک
1391 دي 9، 18:52
یادش به خیر...
چه مرارت ها که سر انداختن این عکس نکشیدمااااااا..از فرم زاویه که بگذریم....این که من همچین چیزی رو از کژا گیر آوردم تا توی جشنواره نان شرکت کنم...بماند!!!
سوزش اونجایی بیشتر میشه که هیچ مقامیم نیاورد عکسم!!
چه مرارت ها که سر انداختن این عکس نکشیدمااااااا..از فرم زاویه که بگذریم....این که من همچین چیزی رو از کژا گیر آوردم تا توی جشنواره نان شرکت کنم...بماند!!!
سوزش اونجایی بیشتر میشه که هیچ مقامیم نیاورد عکسم!!
1391 دي 14، 5:14
سلام
من تو محوطه دانشگاه بودم که چشم خورد به زمینه کنارم به نظرم زیبا اومد عکسشو گرفتن
بارون اومده بود گلا خشک شده بودن ترک ورداشت بودن خیلی زیبا منو یاد کویر انداخت
من تو محوطه دانشگاه بودم که چشم خورد به زمینه کنارم به نظرم زیبا اومد عکسشو گرفتن
بارون اومده بود گلا خشک شده بودن ترک ورداشت بودن خیلی زیبا منو یاد کویر انداخت
http://s2.picofile.com/file/7606472147/P311212_1528.jpg
1391 دي 14، 22:13
این تاپیک کجابود من ندیدم!!!
دوستان عکسهارو بند انگشتی بذاریدتاپیک منفجر نشه! از مودم بخار در اومد.! ولی 2تا عکس باز شد فقط!
عکسام زیاده......اوووووووووووووووو زیاد.....
مربوط به محرم امسال
مربوط به میتینگ ماسل کارز.(ماشین آمریکایی) ازاین دست عکس زیاددارم آقا..فراوان..!!!
مربوط به زمستان امسال
متفـــرقه
هــــی کجایی تو پسر...مفت دادمرفتی حالا باید 1تومن جور کنم پیدات کنم
باتشکراز دوربین برادرم
دوستان عکسهارو بند انگشتی بذاریدتاپیک منفجر نشه! از مودم بخار در اومد.! ولی 2تا عکس باز شد فقط!
عکسام زیاده......اوووووووووووووووو زیاد.....
مربوط به محرم امسال
مربوط به میتینگ ماسل کارز.(ماشین آمریکایی) ازاین دست عکس زیاددارم آقا..فراوان..!!!
مربوط به زمستان امسال
متفـــرقه
هــــی کجایی تو پسر...مفت دادمرفتی حالا باید 1تومن جور کنم پیدات کنم
باتشکراز دوربین برادرم
1391 دي 14، 22:19
انعکاســـــــــ ...
ما در پیاله عکســــــــــــــــــــِ رخ یار دیدهایم *** ای بیخبر ز لذت شُربـــــ مدام ما
هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق *** ثبت است بر جریده عالم دوام ما
"حافظ"
1391 دي 15، 20:40
اینم بره دوران آماتوریم
خدایا از خلقت آمریکا و ژاپن ممنونم ازت
1391 دي 24، 19:18
ای آقای پیر مرد رو چند وقت پیش دیدم دوباره...بعد از 4 سال!!!
خیلی پیر شده بود...خیلی زیــــــــــــــــــاد...و همچنان کبریت می فروخت.....
اون موقع که من میخواستم ازش عکس بگیرم رفت تو ژست!!!یعنی که عینکش فیلم بود!!ولی همون چند وقت پیش که دیدمش دیگه واقعا نابینا شده بود...آخی.....
خیلی پیر شده بود...خیلی زیــــــــــــــــــاد...و همچنان کبریت می فروخت.....
اون موقع که من میخواستم ازش عکس بگیرم رفت تو ژست!!!یعنی که عینکش فیلم بود!!ولی همون چند وقت پیش که دیدمش دیگه واقعا نابینا شده بود...آخی.....
1391 دي 24، 21:37
این عکسه برای انتقال ضریح جدید امام حسین از ایران به عراق بود
مردم اومدن استقبال اما به سبک جنوبی ها
اینم از گرم کردن وسایل استقبال با سوزوندن برگ خرما
و این هم خود ضریح
مردم اومدن استقبال اما به سبک جنوبی ها
اینم از گرم کردن وسایل استقبال با سوزوندن برگ خرما
و این هم خود ضریح
1391 دي 27، 2:23
سلام بازم من با عکسای بی مزم اومدم این دفه دیگه گل کاشتم رفتم در طبیعت و جانوران نترسین ها!
http://s2.picofile.com/file/7621933759/jp.jpg
چیه خ. چرا اینطور نگا میکنین خو اینم عکسه دیگه
http://s2.picofile.com/file/7621933759/jp.jpg
چیه خ. چرا اینطور نگا میکنین خو اینم عکسه دیگه
1391 دي 27، 15:27
1391 دي 27، 19:27
سلام
عکاسه خوبی میشممیدونم میدونم زیاد تحسین نکنید ترو خدا!خجالت میکشم خو!
http://s2.picofile.com/file/7622684515/P011212_1320.jpg
عکاسه خوبی میشممیدونم میدونم زیاد تحسین نکنید ترو خدا!خجالت میکشم خو!
http://s2.picofile.com/file/7622684515/P011212_1320.jpg
1391 دي 29، 20:45
سادهــــــــ ...
بالاخره، این هفته ای، جمعه عصر تعطیل کردند.
با دوستم رفتیم تپه های اطراف کمی قدم بزنیم.
یه پرتقال، یه نارنگی، مقداری تخمه آفتابگردون، یه بطری آب، چند عدد سیب زمینی،
همه ی چیزهایی که با خودمون داشتیم، اینا بودند.
تپه ها کمی سبز بودند، دشت های پای کوه خیلی بیشتر.
هوا هم ابری و خنک.
قدم که می زدیم، چوب خشک هم جمع می کردیم. بالای یه تپه ایستادیم.
آتشی درست کردیم، سیب زمینی ها رو هم انداختیم توش ...
اینم نتیجه کار: سیب زمینی ذغالی ... خوب بود، با نمک خوردیم ش
برگشتنی، همین طور که پایین می اومدیم،
یه خط لوله نفت خام هم نزدیکی هامون رد می شد، اونم داشت می رفت پایین به سمت یه واحد بهره برداری نفت.
دیدید بالای چیزای گرم، از دور که نگاه می کنی یه جوری هست، مبهم، مثل سراب اینا ...
خلاصه بالای لوله نفت خام هم همین جور به نظر می اومد از دور.
رفتیم نزدیکش، یه گرمای مطبوع داشت، شاید 40 درجه.
گوشم رو گذاشتم روی خط لوله، صدای جریان نفت می اومد ...
نفت خام ی که از اعماق سه، چهار هزار متری زمین سفرش رو شروع کرده بود،
سوی کجا راهی بود، نمیدونم !؟
شاید به سوی سفره های ما ...
اینم تفریح ساده ی عصر جمعه ی ما
بالاخره، این هفته ای، جمعه عصر تعطیل کردند.
با دوستم رفتیم تپه های اطراف کمی قدم بزنیم.
یه پرتقال، یه نارنگی، مقداری تخمه آفتابگردون، یه بطری آب، چند عدد سیب زمینی،
همه ی چیزهایی که با خودمون داشتیم، اینا بودند.
تپه ها کمی سبز بودند، دشت های پای کوه خیلی بیشتر.
هوا هم ابری و خنک.
قدم که می زدیم، چوب خشک هم جمع می کردیم. بالای یه تپه ایستادیم.
آتشی درست کردیم، سیب زمینی ها رو هم انداختیم توش ...
اینم نتیجه کار: سیب زمینی ذغالی ... خوب بود، با نمک خوردیم ش
برگشتنی، همین طور که پایین می اومدیم،
یه خط لوله نفت خام هم نزدیکی هامون رد می شد، اونم داشت می رفت پایین به سمت یه واحد بهره برداری نفت.
دیدید بالای چیزای گرم، از دور که نگاه می کنی یه جوری هست، مبهم، مثل سراب اینا ...
خلاصه بالای لوله نفت خام هم همین جور به نظر می اومد از دور.
رفتیم نزدیکش، یه گرمای مطبوع داشت، شاید 40 درجه.
گوشم رو گذاشتم روی خط لوله، صدای جریان نفت می اومد ...
نفت خام ی که از اعماق سه، چهار هزار متری زمین سفرش رو شروع کرده بود،
سوی کجا راهی بود، نمیدونم !؟
شاید به سوی سفره های ما ...
اینم تفریح ساده ی عصر جمعه ی ما
1391 بهمن 15، 21:46
غروبــــــــــ ِ جزیره
.
.
تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد *** دگران روند و آیند و تو هم چنان که هستی
"سعدی"
.
"سعدی"
.
1391 بهمن 20، 10:15
دربی امسال!!
10 دقیقه 10 نفره
تماشاگر با فرهنگ ایرانی از واژه های رکیک استفاده نمی کند!!
دقیقا همین طوره:21:
10 دقیقه 10 نفره
تماشاگر با فرهنگ ایرانی از واژه های رکیک استفاده نمی کند!!
دقیقا همین طوره:21: