1395 ارديبهشت 26، 22:13
1395 ارديبهشت 29، 1:10
قندیل های زیبا استان گیلان /1391
عمر مثل دانه ى برف است در مشت بشر
مى دهد از دست آن را چشم تا وا مى كند
مى دهد از دست آن را چشم تا وا مى كند
1395 ارديبهشت 30، 17:20
1395 خرداد 7، 0:03
یادش بخیر قبل عید رفته بودیم راهیان نور
این عکس هم صبح زود لب کارون گرفتیم
یادش بخیر
این عکس هم صبح زود لب کارون گرفتیم
یادش بخیر
1395 خرداد 7، 0:14
این عکس برای اروند رود هست
یادمان شهدای غواص
همین جای که من عکس انداختم شهدا را پیدا کرده بودند .
یادمان شهدای غواص
همین جای که من عکس انداختم شهدا را پیدا کرده بودند .
1395 خرداد 24، 10:28
گویی ورق های دفتری فراموش شده بر آب ...
ماهی های حلوا که به سطح آب آمده بودند و آن طور عجیب شنا می کردند.
ماهی های حلوا که به سطح آب آمده بودند و آن طور عجیب شنا می کردند.
آلودگی های نفتی.
و ماهی ها شنا کنان دور شدند،
و شرم بود که ماند ...
خلیج فارس، بهار 13951395 خرداد 28، 12:27
1395 خرداد 28، 12:28
1395 تير 1، 4:26
(1395 تير 1، 2:19)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]چند روزی این فکر که واقعا و مطمئنا یه روزی می میرم حالم رو خراب می کرد.
چند تا خطبه نهج البلاغه خوندم حالم خوب شد.
سلام
این کوچولوی قرمز الان سومین ماهه که مهمون خونه ماست
سه ماه از عمر این ماهی قرمز گذشت ...
عموما هر چی ماهی قرمز میگرفتم نهایت تا آخر تعطیلات عید زنده میموند
هیچ وقت یاد ندارم ماهی قرمزمون بعد از سیزده بدر هنوز زنده مونده باشه
ولی این کوچولوی قرمز موند و یه درس خیلی خیلی بزرگ بهم داد
گفتم ماهی قرمز شب عیدمون هیچوقت بیشتر از یکی دو هفته زنده نمیموند
امروز بهار تموم شد ولی این ماهی هنوز زنده س
این هم برای خودم خیلی عجیبه که این ماهی چطور مونده و هم برای اطرافیان
چند روز پیش یکی از آشناها که مهمونمون بود ، موقع خداحافظی چشمش به این ماهی قرمز افتاد که گذاشته بودیم رو اوپن آشپرخونه ، با تعجب خیلی خاصی پرسید این ماهی عیده ؟
گفتم آره
گفت چجوری تا الان زنده مونده؟
دقیقا با غرور خاصی این جواب رو دادم : من اگه بخوام زنده نگهش دارم زنده نگه میدارم ...
حس میکردم بخاطر مراقبتی که ازش داشتم واقعا من زنده نگهش داشتم
خداحافظی کرد و رفت ...
شاید هنوز ده دقیقه نگذشته بود چشمم افتاد به تنگ دیدم ماهی قرمز تو آب نیست !!!
چشام گرد شده بود از تعجب
خیلی دقت خودم رو بیشتر کردم ولی واقعا تو تنگ نبود !!!
اطراف رو نگاه کردم هیچ اثری ازش نبود
یه لحظه روی فرش چشمم به یه سیاهی افتاد
اومدم جلو دیدم از تو تنگ پریده بیرون و پهن شده رو فرش !
بیچاره ماهی سیاهه سیاه شده بود و بدون هیچ تحرکی مونده بود رو فرش
از اینکه دیدم ماهی مرده خیلی غصم شد
همین ده دقیقه پیش بود داشتم میگفتم من اگه بخوام میتونم زنده نگهش دارم ...
شاید یک دقیقه ای همونجور نشسته بودم و داشتم به حرفم فکر میکردم
واقعا من این ماهی رو زنده نگه داشته بودم ؟
یعنی خدا میخواست با این کار جواب حرفم رو بده ؟
از گفته خودم خیلی پشیمون شدم ولی دیگه گذشته بود ... یه سینی چای دم دستم بود گفتم ماهی رو بندازنم تو سینی و بندازمش دور
وقتی ماهی رو انداختم تو سینی یه لحظه دیدم رو سینی یه تکون کوچیک خورد و دم خودش رو چند بار بالا پایین کرد
سریع انداختمش تو تنگ
بی تحرک مونده بود و هر از چند گاهی اروم دهنش رو یبار باز و بسته میکرد ولی امیدی به زنده موندنش نبود
بعد چند ساعت اومدم دیدم خیلی خوب شنا میکنه ، دور میزنه و دهنش رو باز و بسته میکنه و هنوز زنده س
الان یه هفته ای از اون اتفاق میگذره و این ماهی قرمز هنوز مهمون خونه ی ماست ...
خدا با این اتفاق ساده بهم گفت آخه تو کی هستی که بخوایی یه ماهی قرمز رو زنده نگه داری یا بکشی
اصلا تا وقتی خدا هست ، بنده ی خدا کیه که بخواد جون یه ماهی قرمز به دستای اون باشه
خدا تو کمتر از دو دقیقه کل حیات هستی رو بهم نشون داد ...
واقعا مرگ و حیات رو به عینه لمس کردم ، خدا اگه بخواد میتونه زنده ای رو مرده و مرده ای رو زنده کنه
فهمیدم همه چیز به دست خداست ، ریز و درشت کوچیک و بزرگ به اراده خدا زنده ن و از خدا روزی میخورن
ما شاید وسیله باشیم ولی سرنوشت اونی میشه که خدا میخواد ، ما هیچ دخالتی تو تقدیری که خدا برای هر موجودی در نظر گرفته نداریم ... حتی به اندازه ی زنده نگه داشتن یا کشتن یه ماهی قرمز .
1395 تير 19، 19:59
1395 مرداد 15، 16:37
1395 دي 5، 10:37
باغ گیاه شناسی-اتوبان کرج
1395 دي 5، 10:44
قلعه رودخان-گیلان
1395 اسفند 4، 18:22
سلام
#برف(همون ورف خودمون) #جمعه #رشت...جای همگی خالی ....بعضی جاهابیشتر از یک مترم داشتیم هنوزم کامل آب نشدن
#برف(همون ورف خودمون) #جمعه #رشت...جای همگی خالی ....بعضی جاهابیشتر از یک مترم داشتیم هنوزم کامل آب نشدن
1395 اسفند 18، 0:12
اگر كه بيهوده زيباست شب