1401 مرداد 11، 14:34
تاحالا آسمون حرم امام رضا (ع) رو این طوری دیده بودین؟
پ.ن :
تا روبروی گنبد تو ایستادم
دارو ندارم را همه نذر تو دادم
با چشم گریان راه افتادم به سویت
یک لحظه دیدم بر درِ باب الجوادم
اذن دخولم اشکهای دیده ام شد
صورت به خاک گرم صحن تو نهادم
احساس کردم بین آغوش تو هستم
مانند طفل گم شده از پا فتادم
دلشوره هایم را خودت آرام کردی
دستان پُر مهر تو تسکین الفؤادم
کُلِّ زیارت نامه ام شد عشق بازی
گفتم : غلامم ، نوکرم ، من خانه زادم
گفتم که یک دنیا برایت حرف دارم
اما ببخش این جمله های بی سوادم
بی قیمتم اما گرفتار تو هستم
با دست خالی بر سر راهت نشستم
پ.ن :
تا روبروی گنبد تو ایستادم
دارو ندارم را همه نذر تو دادم
با چشم گریان راه افتادم به سویت
یک لحظه دیدم بر درِ باب الجوادم
اذن دخولم اشکهای دیده ام شد
صورت به خاک گرم صحن تو نهادم
احساس کردم بین آغوش تو هستم
مانند طفل گم شده از پا فتادم
دلشوره هایم را خودت آرام کردی
دستان پُر مهر تو تسکین الفؤادم
کُلِّ زیارت نامه ام شد عشق بازی
گفتم : غلامم ، نوکرم ، من خانه زادم
گفتم که یک دنیا برایت حرف دارم
اما ببخش این جمله های بی سوادم
بی قیمتم اما گرفتار تو هستم
با دست خالی بر سر راهت نشستم