کانون

نسخه‌ی کامل: عکس های گرفته شده توسط اعضای کانون
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
آبی ها . . . 


این عکس کادوی کوچکی بود برای تولد خانم شقایق 

53   53   53

[تصویر:  blues.jpg]
سلام
بارون که میباره کل شهر غرق شادی میشه همه چی باصفا و زنده و پر از زندگی 
بعد مدتها چشم انتظاری بالاخره بارون بارید
قدمش مبارک 
سلاااااااااام حضرت باران


[تصویر:  photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8_%DB%B0%DB...%DB%B9.jpg]

[تصویر:  photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8_%DB%B0%DB...%DB%B9.jpg]


[تصویر:  photo_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8_%DB%B0%DB...%DB%B7.jpg]
[تصویر:  pzn8_۲۰۱۸۰۳۲۰_۱۸۱۱۲۴.jpg]

[تصویر:  q1az_۲۰۱۸۰۳۲۰_۱۸۰۸۴۱.jpg][تصویر:  a32s_۲۰۱۸۰۳۲۰_۱۷۰۶۴۴.jpg]
[تصویر:  20180503_132743.jpg]
خزانه برنج همساده 4chsmu1
سلاااام. 49-2
یه تیکه از بهشت(: 
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
[تصویر:  v9x5_img_20171130_182601.jpg]
[تصویر:  IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B6...%DB%B9.jpg]
سلام.گلستان شهدای اصفهان...یه تیکه از بهشت 49-2
گلستان شهدای اصفهان...یه تیکه از بهشت
[تصویر:  IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B6...%DB%B0.jpg]
گلستان شهدای اصفهان  49-2
[تصویر:  IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B6...%DB%B5.jpg]
وبازهم...گلستان شهدای اصفهان 4chsmu1 49-2

[تصویر:  IMG_%DB%B2%DB%B0%DB%B1%DB%B8%DB%B0%DB%B6...%DB%B4.jpg]التماس دعا... 49-2

یاعلی Confetti
منتظر عکس های دوستان هستیم4chsmu1 پل معلق مشگین شهر1

[تصویر:  IMG_6397.JPG]
[تصویر:  IMG_6391.JPG]
[تصویر:  vvw8_img_20180813_211401_460.jpg]
...close focus


[تصویر:  3t29_20180813_224646.jpg]
[تصویر:  WP_20170311_18_18_55_Rich.jpg]

#old_pic
#تیکد_بای_می  4chsmu1
[تصویر:  IMG_0014.JPG]
#تیکد_بای_می_توو Gigglesmile
دزفول؛ شهر آجرها

هر جای دزفول که نگاه بندازی، بناهای آجری رو هم می بینی.
کوچه و خیابون. مغازه. مدرسه. مسجد.

[تصویر:  1.jpg]


بازارهای قدیمی:

[تصویر:  2.jpg]

حتا حرم سبز قبا:

[تصویر:  3.jpg]

حرم محمد بن موسی کاظم (برادر تنی امام رضا (ع)) که به خاطر جامه همیشه سبز رنگ شون به سبزقبا مشهور بودن.

[تصویر:  4.jpg]


تو هر خیابون که نگاه کنی، پره از مسجد و حسینیه و پایگاه و جامعه القرآن و ...
به شدت دین دار.
در حدی که سالن مطالعه رو هم حیف شون اومده بود با امورات دینی پیوند ندن و به همین خاطر، با سالن قرائت قرآن پیوند خورده بود:

[تصویر:  5.jpg]

رودخانه دز:

[تصویر:  6.jpg]

و ارده فروشی های پر کار دزفول:

[تصویر:  7.jpg]

مردم شهر علاقه ی وافری به خوردن ارده دارن.
صبح و ظهر و شب ارده می خورن.
صبح ها با نون. ظهرها با پلو. شب ها با خرما.

تا حدی که وقتی ارده تازه میاد، صف های دراز و طویلی برای خرید ارده شکل می گیره.
ارده سازی های کاردرست، شلوغ تر.
ما که رسیدیم، 30 نفر جلومون بودن.

داشتم فکر می کردم اینجا ملت برای دلار صف می بندن؛ اون جا ملت برای ارده.
چقدر دغدغه ها متفاوته. 
یکی فکر می کنه دلاره که زندگیش رو می تونه نگه داره و برای خرید دلار تلاش می کنه؛ یکی فکر می کنه ارده حیات زندگیش رو تامین می کنه و وقتش رو برای سهم خواهی بیشتری از ارده صرف می کنه.
وقتی افکار و دغدغه ها متفاوت باشه، رفتارها هم متفاوت میشه.

پرسشی که مدام این چند روز در ذهنم نقش می بست، اگر اون ها «زندگی» می کنن؛ پس ما چه می کنیم؟  53258zu2qvp1d9v
(1397 مرداد 25، 15:39)هادی نوشته است: [ -> ][تصویر:  vvw8_img_20180813_211401_460.jpg]




نور سنجی فوق العاده
(1397 آذر 10، 22:42)آرمین نوشته است: [ -> ]
دزفول؛ شهر آجرها

هر جای دزفول که نگاه بندازی، بناهای آجری رو هم می بینی.
کوچه و خیابون. مغازه. مدرسه. مسجد.

[تصویر:  1.jpg]


بازارهای قدیمی:

[تصویر:  2.jpg]

حتا حرم سبز قبا:

[تصویر:  3.jpg]

حرم محمد بن موسی کاظم (برادر تنی امام رضا (ع)) که به خاطر جامه همیشه سبز رنگ شون به سبزقبا مشهور بودن.

[تصویر:  4.jpg]


تو هر خیابون که نگاه کنی، پره از مسجد و حسینیه و پایگاه و جامعه القرآن و ...
به شدت دین دار.
در حدی که سالن مطالعه رو هم حیف شون اومده بود با امورات دینی پیوند ندن و به همین خاطر، با سالن قرائت قرآن پیوند خورده بود:

[تصویر:  5.jpg]

رودخانه دز:

[تصویر:  6.jpg]

و ارده فروشی های پر کار دزفول:

[تصویر:  7.jpg]

مردم شهر علاقه ی وافری به خوردن ارده دارن.
صبح و ظهر و شب ارده می خورن.
صبح ها با نون. ظهرها با پلو. شب ها با خرما.

تا حدی که وقتی ارده تازه میاد، صف های دراز و طویلی برای خرید ارده شکل می گیره.
ارده سازی های کاردرست، شلوغ تر.
ما که رسیدیم، 30 نفر جلومون بودن.

داشتم فکر می کردم اینجا ملت برای دلار صف می بندن؛ اون جا ملت برای ارده.
چقدر دغدغه ها متفاوته. 
یکی فکر می کنه دلاره که زندگیش رو می تونه نگه داره و برای خرید دلار تلاش می کنه؛ یکی فکر می کنه ارده حیات زندگیش رو تامین می کنه و وقتش رو برای سهم خواهی بیشتری از ارده صرف می کنه.
وقتی افکار و دغدغه ها متفاوت باشه، رفتارها هم متفاوت میشه.

پرسشی که مدام این چند روز در ذهنم نقش می بست، اگر اون ها «زندگی» می کنن؛ پس ما چه می کنیم؟  53258zu2qvp1d9v



ارمین عزیز  اگه به کادر بندی حساسیت بیشتری به خرج بدی عکس ها خیلی  بهتر میشه و اینکه تو چند تا از عکس ها هم یکم فولویی داشتیم لرزش دست خفیف داری موقع شاتر زدن
بابی و برکِ 
[تصویر:  20190629_134543.jpg]
[تصویر:  20190629_205116.jpg][تصویر:  20190629_205342.jpg]
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36