کانون

نسخه‌ی کامل: یاد مرگ
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
(1389 دي 9، 17:28)bi setare نوشته است: [ -> ]اين جا چه خبره؟
اين اسما؟4242

عزیزم این تاپیک رو با دقت بخون، جوابت رو می گیری
http://www.ktark.com/thread-496-post-685...l#pid68589

سلام
مجتبی جان عالیه41 منم هستمcheshmak
میشه اسم منم اضافه کنی؟
یه سوال :
اسم این آقایی که سخنرانی میکنه چیه؟ کجاست؟Khansariha (56)
4fvfcja

استاد علوم قرآنی و عرفان اسلامی دانشگاه اصفهان ، ولی اسمش رو خواسین توی پیام خصوصی میگم .
4fvfcja4fvfcja

دوستان خوش قولمون تا همین امروز وقت دارن ؟ میخوام ببینم چند نفر گوش کردن و نکته اش را این جا پست میکنن

وگرنه دلسرد میشم دیگه نمی ذارم ، طرحم کنسل میکنم ، یه هفته ام که وقت داده بودم 4fvfcja

.
تولد 40 شما هم از این هفته یی که میاد اسمتون رو نوشتم توی طرح

1.مجتبی
2.پرشان
3.........
4. سها
5.ترک
6_تولد 40

تازه به کسی که نکات جالبتری اشاره کنه جایزه هم میدیم 4fvfcja
4fvfcja4fvfcja

یه چیز دیگه اگه دیدم پایه هستین ،

کلاس عشق

و کلاس آمادگی برای ازدواج هم (از همین استاد ) میذارم ،

هر مطلبی توی تاپیک مربوطش

.

.فقط پایه باشین

.
سلام
آقا مجتبی من هنوز فرصت نکردم کامل گوش بدم!
چشم در اولین فرصت که کامل گوش دادم میام و نکته هایی که ازش گرفتم رو میگم ...
ولی تا الانش بگم که واقعا عالی بود ... دستت درد نکنه بابت این طرحت ... 41
سلام
من ميخواستم 5 تا بنويسم ها..نشد..نكات مهمش رو بلد كرد..
______
*ديدگاه ها و معرفتها بايد نمود داشته باشن و تجلي كنن.

*اندازه مرگ ثابت هست اندازه ماست كه متغييره و باعث تغير شكل ميشه.

*خواب نمونه مرگ هست و تبديل عمل صالح به ايمان در خواب اتفاق مي افته.و شارژ ماست چون رفتن پيش خداست.

*بعد از مرگ همش زيبايي و لطف هست و اگر نديديم ايراد از گيرنده اي هست كه تو دنيا آسيب ديده..يا به عبارتي جنيني هست كه تو دوراني كه بايد رشد ميكرده درست پرورش داده نشده و ناقص به دنيا مياد.
اگر رشد صحيح باشه و استعداد ها شكوفا شده باشه طيبين هستيم و اگر نه از ظالمين! و عذاب از همين نقص هست.

*منتظران تولد : ملائك، اوليا، و در حد اعلا خدا.

*لحظات شبيه به هم : تولد در دنيا، مرگ ما در دنيا(تولد آخرت) ، حشر.

*نسبت مردم با مرگ:
غافلين: كسايي كه كلا بدشون مياد از حتي فكر بهش.
كساني كه ميترسن: اين ترس يا از جهل هست(درمانش با معرفت هست) يا عدم آگاهي( خوبه و انگيزه مثبت ايجاد ميكنه).
مشتاقين به مرگ: مخصوص اوليا خداست.

*نشانه الحاق به ولي خدا تمني مرگ است.

*معرفت(فكر كردن) و ذكر(ياد كردن) باعث ايجاد شوق ميشه.كه باهم ديگه نسبت رشد ميگيرن.

*مطلوب براي حالت در لحظه مرگ از نظر قرآن "مسلم" بودن هست.
معاني مسلم: طغيان نكرده باشيم..سالم باشيم.. تسليم اراده خدا باشيم.
و براي رسيدن به اين حالت شرط به جا آوردن حق تقواي خداست.

*تقوا: جانبداري هميشگي از خدا و همراهي هميشگي با خدا.

*در آيه 100 سوره نساء.. مهاجرت از بيت معناي باطنيش خارج شدن از نفس خويش و بديهاست.

*مثل آخرت به دنيا مانند مثل رحم به دنياست
-بزرگي آخرت
-شكل گيري در دنيا براي ورود به آخرت..زشت و زيبا به خود فرد بستگي دارد.
_رحم شكل گيري بعد مادي رو همراه داره (فناپذير)
_دنيا شكل گيري بعد معنوي رو همراه داره(جاودان..خيلي مهم هست چگونگي تولد)

براي اين شكل گيري بايد با بهره گرفتن از تمام خوبي ها، تمام سعي و جهد رو به كار ببريم.
و در اين راه همراهي با ولي خدا نقش تعيين كننده دارد.
ولي خدا نقش رشد دهنده و كامل كننده بعد معنوي را دارد.


*انواع مرگ: اختياري- قيامت(حشر)- طبيعي(مرگ جسم)- حقيقي( عبور، انقطاع)
و مهم موت حقيقي هست كه:
-عده اي اصلا درك نميكنند
-عده اي در دنيا درك ميكنند( مطلوب و خاصه اوليا)
-عده اي همزمان با مرگ طبيعي درك ميكنند (اكثريت متوسطين)
-عده اي با فاصله (برزخ،كه ممكن است كوته يا بلند باشد)از موت طبيعي درك ميكنند

*ظاهر مرگ به باطنش چندان مربوط نيست.كه ظاهر اصلا به معناي سختي يا آساني نيست چرا كه بعد معنوي تعيين كننده است.
بعضي چيزها انسانها رو سنگين ميكنه و گاهي به خاطر محبت، خدا اين سنگيني ها رو تو دنيا ميگيره و ميبره.
شيعيان حقيقي حتما نجات پيدا ميكنند.. در مسير، به واسطه مصيبت ها ..غصه ها.. مرگ سخت..برزخ و در نهايت شفاعت پاك ميشوند.

*مرگ آگاهي و مرگ ترسي نبايد باعث حالات منفي رواني بشه.هرچي اين آگاهي حقيقي تر بشه نشاط بيشتر ميشه.
اگر درست زندگي كرده باشيم و رزقهاي كافي رو دريافت كرده باشيم غمي نخواهد داشت.

*نسبت رجوع الي الله در مرگ:
موت تبديل صفت مرگ آميزي به صفت بقا و مانايي خداست.
مرگ باعث حضور در پيشگاه خدا ميشود.

مهم عبور از مرگ است.

کو پیک صبح تا گله‌های شب فراق
با آن خجسته طالع فرخنده پی کنم

این جان عاریت که به حافظ سپرد دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم

انشاالله..

وآقا مجتبي يك دنيا ممنون بابت اين اشتراك ..
ياعلي.
شرمنده
ما كه نفهميديم...53258zu2qvp1d9v42
317317 اییول


4141 خیلی عالی بود سها جان ، کارت 20 بود !!

البته راضی به این همه زحمت نبودیم ، 5 خط نکته اش هم کافی بود ، ولی واقعا یه خلاصه خیلی خوب و جامع از مطلب بود .

Khansariha (48) خیلی تشکر میشه ! برنده فعلن سهاست ، یه جایزه هم براش در نظر میگیریم ، برای ا ون هفته هم ، جلسه بدی همین موضوع در مورد که "برزخ " هست رو آپ میکنم، دوستانیم که تا حالا نتونستن ، این قسمت قبلی با قسمت جدید که در مورد برزخ هست ، هر کودوم رو خواستن نکته هاش رو استخراج کنن و بنویسن یا هر دوتاش .
317
4fvfcja

هفته ی دوم طرح :

موضوع ، معاد و رجوع به خدا در قرآن

برزخ _عالم خیال

گوش کنین جالبه ، من خودم قبلن گوش نداده بودم ، خیلی جالب و مفید بود ،

1.مجتبی
2.پرشان
3.........
4. سها
5.ترک
6_تولد 40

منتظر نکات بچه هایی که ثبت نام کردن هم هستیم .

تا پایان هفته وقت دارین .
.
عالم بعد از مرگ یا باطن برای ما درک شدنی نیست ، و وصف ان سخت است ، برای همین قرآن مثل میزند ، میگود : مثال بهشت این است که ... ، چگونه بهشت رو وصف کند ،" مثل" الجنة الذی ....
........................
معنا از سنخ این عالم نیست ، پس برای تمثیل به صورت نمادین بیان میشود ، و همین جاست که برای فهمیدن این نماد ممکن است کج فهمی ایجاد شود .
................
برای کسی که جنین است چگونه این دنیا را وصف کنیم ، همینطور چگونه اخرت را برای کسی که در این دنیاست وصف کنیم . کسی که میخواهد از عالم معنا و برزخ درکی پیدا کند راه کار آن درک نماد ها و مثل های قرآن است .
.........
عالمی بالاتر از عالم ماده هست که عالم روح نام دارد و حاکم بر این عالم عالم عقل است . که همان عالم آخرت است . ، بین این دو عالم فاصله ای وجود دارد که به ان عالم خیال می گوییم .

در ان جا نه از جنس روحیم نه از جسم ماده بلکه از جسم مثال هستیم .

خیال یک عالمی است که وجود دارد ، عالمی واسطه بین عالم حس و عالم عقل ، که قرآن اسم آن را فواد می نامید ، میگوید من سمع و بصر و فواد دادم ، جایی است که داده ها برای تعقل پردازش می شود و اسم این می شود برزخ .

یک اشتراکی با عالم اجنه و شیطان داریم مربوط به همین عالم خیال است که وسوسه از این عالم ناشی می شود .
.................
سیر ما سیر وجودی است نه این که پاشیم بریم به صورت مکانی سمت خدا !
...........

ما آماده نیستیم که ناگهانی از عالم حس به عالم عقل شویم ، یا این که اگر بمیریم اماده ایم مستقیما عالم عقل را درک کنیم ؟ یا مثل بچه ای هستیم که بعد از به دنیا آمدن و کودک شدن ، یک دوره رشدی قبل از بالغ شدن داریم .

.........

آیا روح مستقیم میتواند بیاید در عالم جسم و با آن رابطه بر قرار کند؟ عالم جسم که کدر و سیاه و فشرده است میتواند با عالم روح که لطیف و مجرد و باز است مستقیم رابطه برقرار کند ؟
.............
جعل لکم سمع و البصر و الفئدة ،

در عالم خیال داده های شنیدن و دیدن پردازش میشود ، برای همین برای سلامتی داشتن عالم خیالمان ، بسیار مهم است که ما می شنویم و چه می بینیم .

و علت مهم بودن شنیدنی ها و دیدنی ها ، این است که اینها مثال ما را شکل میدهد و ما کم کم شبیه چیز هایی میشنویم که میبینیم و میشنویم.

و این ها پردازش میشوند و در عمل و گفتار ما ظاهر می شوند ، اگر زشتی وارد کنیم زشتی هم خارج میکنیم ، و چون پردازش میکنیم ، این پردازش در گیری بیشتری پیدا میکنیم ، و مشکلات بیشتری برای خیال و عقل عملیمان تولید میکردیم ، کاش همان که وارد میشد ، عمان طور هم خارج میشد ،

مدیریت خیال در رشد معنوی انسان بسیار مشکل است ، کسی میتواند مدیریت خیال کند که مدیریت ذهن و مدیریت سمع و بصر و مدیریت زبان ، اعمال نیات و گفتار و .. داشته باشد .
(نکته های من از این قسمت قبل ؛ ... ادامه دارد..)
سلام
53258zu2qvp1d9v
بازم ممنونم آقا مجتبي بابت اين اشتراك..
_______________

*چون از عالم معنا مفهومي در عالم ماده نازل ميشود گريزي بجز تشبيه نيست.چون معنا از سنخ عالم ماده نيست سخت بيان ميشود.
به همين جهت در قرآن براي صحبت از عالم معنا از تشبيه و استعاره و تمثيل و رمز ..استفاده شده است.

*عالم جسم ، حاكم: حس= ماده و *عالم روح ، حاكم :عقل= معنا
حد فاصل اين دو عالم: مثال، حاكم: ( نه جسم و نه روح) خيال= برزخ

*روح براي ارتباط با جسم داراي قوه ادراكي واسط و حائلي به نام روان است. كه همان خيال است و در قرآن به عنوان فواد تعبير شده. و جايگاهش صدر است.
وسوسه ها در صدر اتفاق مي افتد.
_جسم: مشترك با حيوان
_صدر:مشترك با جن
_روح:مشترك با ملائك
_قلب:خاصه انسان

1-قوه خيال بايد به صورت صحيح پرورش و رشد پيدا كند..حدود سنين 10 تا 20 .

2-عالم خيال پردازشگر بسيار قوي هست. و ورودي هاي خود را از چشم و گوش ميگيرد(عمدتا)
به همين جهت اين ورودي ها بايد كنترل و مراقبت شوند چون تاثير خود را در شكل مثالي(تجسمي از ماست كه در عالم برزخ با آن به حيات معنوي ادامه ميدهيم.) ميگذارند.
بدي ها و خوبي ها وارد عالم خيال شده، پردازش ميشوند و آماده خروج براي تثبيت(شرط تثبيت بروز است).

3-ورودي هاي عالم خيال ميتوانند:
_نفسي و شيطاني( كه منتهي به وسوسه ميشود..)
_ملكوتي والهي (كه خيال هاي نوراني را همراه خواهد داشت.)
باشند.

*عالم خيال ، عالم ظن و گمان است. ظن: انگاره هاي ما نسبت به چيزها. انگاره: تصوري كه از يك چيز ميسازيم( ذهني يا عالم خيال).
ما بيشتر از اينكه از خود يه چيز لذت ببريم (يا غذاب بكشيم) از انگاره هاي آن لذت ميبريم (يا عذاب ميكشيم).داستان مار و زنبو...!

*راه بنده خدا كردن خيال و رمز عبور از عالم برزخ به نقل از پيامبر: گمانهاي خود را نسبت به خدا خوب كنيد.

*كنترل خيال يعني حسن ظن.
تمرينش در دوستيهاست ..هر چه از ديگران ميبينيم به بهترين شكل حمل كنيم.
عالم ماده فاني و عالم برزخ ماناتر است..اگر خيال خوب داشته باشيم تاثيرش همراه ما خواهد بود و خيال بد هم !
تبديل بدي ها به خوبي ها با حسن ظن به تبعيت از خدا !
تمرين حسن ظن به خدا ، حسن ظن به خلق خدا است.

4-خيال مرتبه اي از وجود است.مهم است چگونگي ساخت آن. و مطلوب، عبور از اين مرحله است.
كساني كه در اين عالم بمانند دچار آفت ميشوند.
درگيري بيش از حد باعث عدم كنترل و نفوذ وسوسه ميشود و حتي منجر به بيماري .

*هم بايد بهره خوب برد هم اينكه زياد توقف نكردو بايد مديريت كرد اين مرحله را.و كساني موفق هستن كه مديريت ذهن و رفتار و گفتار را بلد باشند.

*در عالم خيال سرعت باعث سلامت است.
براي رهايي از توهم و خيال وسرعت بخشيدن به عبور موفق از عالم خيال:
توسل به امام حسين(عليه السلاام) و تمسك به اسماء سميع و عليم .

*ماندگاري در عالم خيال منجر به توقف در همين مرحله و توقف رشد ميشود.
جهنم فقط در عالم خيال است.كساني كه در جهنم ماندگار ميشوند در حقيقت در عالم خيال خود ماندگار و جاودان شده اند..هيچ حد بالاتري براي جهنم متصور نيست. عالم روح همه، بهشت است.

*نقل از پيامبر(صل الله عليه و آله): اكثرُ اهل الجنة البُله... به رشد عقلي نرسيدند..
اين دسته از افراد در بهشت عالم خيال ميمانند يعني حداكثر رشدشان اين است كه عالم خيال را خوب طي كردند.. و در عالم مثال و بهشت خيال جاودان ميشوند.

*توصيفاتي هم كه از بهشت در قرآن آمده بيشتر به بهشت عالم خيال بر ميگردد. چون براي كسايي گفته ميشود كه رتبه پاييني دارند.

قبر: مرحله و فاصله بين مرگ و برزخ
جسم گرفته شده ولي هنوز عالم خيال بر مديريت ادامه مسير مسلط نشده.
آيات:
21 عبس => قبر آغاز دوره جديدي از زندگي.. اصلا مهم نيست جسم كجاست. قبر از لحظه اي ست كه موت دريافت ميشود..
7 حج => قبر كشور حكومت صدر است.. تا وقتي در قبر هستيم با خيال و فواد و صدر سرو كار داريم. با بعثت قبر تمام ميشود و قيامت اتفاق مي افتد..
4 انفطار => در قبر هنوز آثار كرده ها رو ميبينيم .. تمثيل كرده ها رو ميبينيم.. خود اعمال هنوز نمايان نميشوند چون علم كامل نيست.
9 عاديات => حاصل عالم برزخ سرمايه اي ست براي ادامه مسير حيات معنوي.. چنانچه حاصل زندگي دنيا سرمايه زندگي آخرت بود.
تمام خيالهاي خوب و خيالهاي بد حاصل صدر ما هستند.

«القبرُ امّا روضةُ من ریاض الجنّة او حفرة من حُفَر النار»«قبر (برزخ) باغی از باغ‌های بهشت یا گودالی از گودال‌های آتش است» كه كاملا بستگي دارد به ما و چگونگي ساخت و عبور از عالم خيال ..

36 انعام => رجعت به سمت خدا بعد از برزخ و مبعوث شدن است.
برزخ مرحله ايست براي رجعت به خدا.

*زمان برزخ براي افراد متفاوت است. منتها با قواعد ويژه زمانبندي.

*حقيقت عالم برزخ حقيقت عبور از عالم خيال است و به ميزان سرعت در عالم خيال و نوع و سطح و نمره ي اين عبور عالم نوراني تري داريم.

*به هيچ وجه منوط به روند طبيعي مرگ نيست چون عالم معناست و اين عالم درونيست نه بيروني. ممكن است در دنياي جسم طي بكند اين عالم را.

*يكي از راههاي كه كمك ميكند به عبور از عالم خيال ذكر است.
ذكر همنشيني با خداست.
آغاز ذكر از عالم خيال است.
يكي از عالي ترين مرتبه هاي ذكر دعاست.


ارْحَمْ فِی ذَلِکَ الْبَیْتِ الْجَدِیدِ غُرْبَتِی حَتَّى لا أَسْتَأْنِسَ بِغَیْرِکَ (ابوحمزه)
...آمين...

ببخشين طولاني شد..42 ميخواستم تيكه كنم ها نتونستم...
موفق باشين و شاد..
ياعلي.
من متأسفانه تا الان فقط قسمت اولش رو گوش کردم
یه نوع سخنرانی متفاوت بود ، من تا حالا این نوع طرز فکر به جهان دیگه رو نشنیده بودم واقعا برام جالب بود ، خیلی مثبت و قشنگ به مرگ نگاه می کرد در حالی که تو خیلی از سخنرانی ها و مقالات مرگ خیلی وحشت آور ترسیم شده ، چهره عزراییل ، حالاتت پس از مرگ ، استقبالی که ازت اون دنیا میشه همه و همه عالی بودن امیدوارم که همگی واقعی باشه فقط تنها چیزی که من رو ترسوند همون عبور از این دنیا به دنیای دیگه بود که میگفت دردآوره
چندتا نکته ای رو که یادم مونده بود رو اینجا نوشتم ایشالا قسمت بعدی رو هم به زودی گوش می کنم مجتبی جان ادامه بده خیلی خیلی قشنگ و مفیده فقط کمی صبور باش و بدقولی مارو بپذیر شرمنده
شبها در حین خواب اعمالی نیکی که در طی روز انجام میدیم تبدیل به ایمان میشه
رسلی که جان انسان ها رو میگیرن خیلی خاصن چون جان برای خدا خیلی عزیزه
حتی بدکاران هم حاضر به بازگشت به این دنیا نیستند
خداوند چیزی جز رحمت ندارد مشکل از گیرندگی ماست برای همینه که بعضیا دعا و اینارو میخونن حالشون بد میشه
بعضی ها مرگ سختی دارن البته با همین مرگ ، خیلی از گناهانشون پاک میشه
برزخ مکانی واسه جبرانه اما به شکلی دیگه ، کسی که خیلی از وظایفش رو انجام نداده ، خیلی تو برزخ برای انجام تکالیفش معطل میشه و بالطبع مدت بسیار زیادی طول می کشه که بره به بهشت

یا علی 53
41Khansariha (48) خیلی عالیه بچه ها امید وارم کردین ،

انتظار من هم اینه که یافته های خودتون رو بنویسین ، هر چقدر هم مختصر باشه

، سها جان فعالیتت خوبه ولی انتظار من این نیست که مثل کتاب دینی ها یا کتاب معارف بنویسی ، اینها هم خوبه ، خوب تر اینه که روون تر و دریافت های خود ما باشه ، اگه هم طولانی شد میتونی توی چند تا پست بحث رو ادامه بدی ...

من هم ادامه خلاصه ام رو الان میذارم ! Khansariha (48) خیلی ممنون از استقبالتون !


در عالم خیال داده های شنیدن و دیدن پردازش میشود ، برای همین برای سلامتی داشتن عالم خیالمان ، بسیار مهم است که ما می شنویم و چه می بینیم .

و علت مهم بودن شنیدنی ها و دیدنی ها ، این است که اینها مثال ما را شکل میدهد و ما کم کم شبیه چیز هایی میشنویم که میبینیم و میشنویم.

و این ها پردازش میشوند و در عمل و گفتار ما ظاهر می شوند ، اگر زشتی وارد کنیم زشتی هم خارج میکنیم ، و چون پردازش میکنیم ، این پردازش در گیری بیشتری پیدا میکنیم ، و مشکلات بیشتری برای خیال و عقل عملیمان تولید میکردیم ، کاش همان که وارد میشد ، عمان طور هم خارج میشد ،

مدیریت خیال در رشد معنوی انسان بسیار مشکل است ، کسی میتواند مدیریت خیال کند که مدیریت ذهن و مدیریت سمع و بصر و مدیریت زبان ، اعمال نیات و گفتار و .. داشته باشد .



مثلن عصبانیت ما مال غلیان خیال است مثل حیوانی که ناگهان از قفس فرار کند و همه را بدرد ، کم کم کنترل از دست می رود ...

چه می شود ، حس گناه ، کینه غیبت و ... مهم است که کنترلش کنیم ؟ چون اگر کنترل نکنیم و ساطع شود دوباره به عالم خیال بر می گردد و دوباره انسان را تحریک میکند ولی اگر بشود آن را کنترل کرد ، مثل حیوانی که پس از یک مدتی تقلا به در و دیوار قفس می زند سر انجام خسته شده و کنترل کاملش دستمان می آید .

همین طور خوبی های درونیمان باید بروز داده شود تا قوی تر شود و بهتر در عالم خیال رفت و آمد شود و پردازش شود ، و این خوبی ها و نیت های خوب اگر به مرحله ی بروز نرسند ، آن ها هم در عالم خیال و مثال ضعیف می شوند . که این با ریا و تظاهر فرق دارد ، اعتقاداتی که ما داریم باید بروز داده شوند و شناخت های مفیدمان وارد عرصه ی عمل شوند تا قوی شوند ، همین طور که باید جلوی امیال بدی و نیت های زشت را بگیریم که به عرصه ی ظهور نرسند و بمیرند .

اگر من پر از هیجان های شهوت امیز شوم ، ولی عفت بورزم و بروز ندهم ، این قابل میدیریت و کنترل می شود و به مرحله ای میرسیم که از این شهوت و هیجان گناه می گذریم ، ولی اگر ان را بروز دهیم و به گناه تبدیل کنیم ، دیگر ان وقت این رفتار در عالم خیال و مثال ما درگیری و پردازش بیشتری میکند و باعث میشود که کار توبه برایمان سخت شود . .

بر عکس هم اگر پر از مهر و سرورو ایمان و عشق باشیم و بروز ندهیم این بسیار در خطر از بین رفتن است . باید برای تثبیت بروز دهیم ، باید در زندگی نشون دهیم که مومنیم و ایمان داریم ، یه جایی باید نشون بدیم که عوض حسادت خدا رو انتخاب کردیم و لطف الهی را نصیب او گکردیم ، یه جایی نشان دهیم که کینه نشون دادم و شهوت ورزید ولی بروز ندادم ،

بعضی میان مشاوره ای ازدواج ، و تضخیص بدیهم که دوستانشان چجورند ،طرف می گوید که تا به حال دوست نداشته ام ، این نشان میدهد که طرف در بروز دادن خوبی ها و دوستی ها و محبت هایش مشکل دارد و این نکته ی منفی بسیار بدی است ، کسی که نتواند محبت را بروز دهد چطور می خواهد با همسرش زندگی عاشقانه ای داشته باشد .

در فواد اگر چیز بدی وارد شود ، اگر بروز ندهد ، خوب است ، اما اگر بیاید می درد و قفس را می شکند
بر عکس هم خوبی ها را از دست می دهیم چون بروز نمی هیم ، مگر میشود عطر بزنیم و بویش نیاید .

محال است که کسی اهل معرفت باشد ، و هیچ بروزی در زندگی اش پیدا نباشد ، او در واقع اهل معرفت نیست (بر عکسش هم که از جنس ریا است که خیلی بد است )
مگه میشود کسی پر از خدا و معنویت و قران و شعور باشد ، کسی خدا ومعنویت وشعور را در او ندبیند .!

مگر میشود کسی با قران زندگی کند ودر اخلاقش بروز پیدا نکند ؟ مگر این که فقط از ذهن بگذراند...!
سلام
46
چشم.. اما سختمه اون مدلي.. دريافت ميشه همه حرفا و خب ميخوام ظلم نشه كه عينه خود حرف رو مينويسم..42
در مورد كوتاه نوشتم .. حق با شماست .. حتما رعايت ميكنم..53258zu2qvp1d9v

موفق باشين و شاد..
در پناه خدا..
ياعلي.
4 دسته ورودی عالم خیال داریم :
ورودی های نفسانی ، ورودی های شیطانی !
ورودی های روحانی و الهی .

ورودری های نفسانی و شیطانی کم کم خیال ما پر از وسوسه های از این دست می شود . و آرام آرام شکل مثالی ما ، بر این اسا شکل میگیرد ، و ما در عالم برزخ که بعد از مرگ است با همین شکل مثالی سرو کار خواهیم داشت !

اگر دریافت ها ملکوتی باشد ، تخیلاتمان نورانی میشود .
پیامبر : سجدت لک فوادی و سوادی (سواد :خیال ) در ذکر سجده نمیه شعبان گفته اند خیال و فواد من برای تو سجده کرده است ، یعنی عالم خیالم بنده ی تو است .

با چی میشود خیالمان را بنده ی خدا کنیم ؟ و با خیال و فوادمان مثل پیامبر برایش سجده کنیم ؟
دقیقا عالم خیال عالم ظن و گمان است . (ظن به معنی انگاره ی ما در مورد معنی چیز ها )

انگاره : تصوری که در مورد چیز ها داریم .

در وقت خوردن بیش از این که ما از طعم ان لذت ببریم ، انگاره ی ماست که باعث لذت میشود ، مثالش وقتی است که غذا ی خوشمزه میخوریم ولی اعصابمان بسیار خورد است !

پیامبر : گمان های خود را نسبت به خدا خوب کنید ! انگاره های خودتان رانسبت به خدا خوب کنید .

خیلی عجیب است که خدا انقدر به ما خوبی و خیر دارد ، کمترین اعتماد را داریم ، و هر وقت که ما با بی اعتمادی ، دست و پا می زنیم همه چیز را خراب میکنیم .
قرآن : مگر کسی میتواند به خدا گمان منفی کند .
.......................................................................................
چقدر ما تا به حال با گمان بد زیسته ایم ؟:

چقدر ها با خیال خوب ارام گرفته ایم ؟

وقتی ما میگوییم نگاهت و گوشت و نفست و زبان را کنترل کنیم... ، حسن ظن کنترل عالم خیال است .

اولین گام حسن ظن هم ، نیت و حسن ظن خوب و نگاه مثبت به دوستی ها و روابط دوستی است .
و هرچه میبینیم به بهترین شکل حمل کنیم ...این بهترین راه کنترل عالم خیال است !!!

وقتی میشود خوب فکر کنیم چرا ..خیال بد ؟

هنر خدا این است : یبدل سیات بالحسنات ، پس ما هم همینطور کنیم ، بدی هم که دیدیم حمل بر خوبی کنیم و جوابش را به خوبی بهیم .

فقط حسن ظن به حاکم ظالم جایز نیست .

این خیال های من ، مثل تنیدن ها و بافتنی هایی است که دور خودمان پیچیده ایم و سیاه میبنیم وقتی بازش کنیم آفتاب را میبینیم .
................
خیال یک مرتبه ی وجودی است و بسیار مهم است که من چگونه خیال خودم را مدیریت میکنم .

در گیری بیش از حد عالم خیال باعث میشود کنترل نشود . .
ممکن است در موارد استثنایی این درگیری ناشی از دخالت اجنه باشد ، و بیش از حد در عالم وهم ماندن باعث وسوسه های شیطانی و ورود آنها میشود ، و ممکن است بیشترش آفت های جدی و بیماری های روانی باشد .

خواب خوب ، انرژی مثبت و .. می دهد ولی ما نباید در این خواب ها و .. بیشتر تامل کنیم و انها را جدی کنیم ، بلکه در این مرحله ماندن سقوط است ، بلکه باید عبور کنیم و رشد کنیم و توجهی به این ها نداشته باشیم .


سرعت و عبور در عالم خیال بسیار مهم است ، در عالم خیل سرعت باعث سلامت است ، و اگر کسی سرعتش کم باشد ، آفت میخورد ، و یکی از ائمه است که سرعت خیلی دارند ، آفت های عالم خیال با توسل به امام حسین خیلی خوب عبور داده میشود ، وهم ها و خیال های بد و خواب های بد ، و توسل به امام حسین در این مواقع بسیار کمک میکند ،

و همین طور برای وسوسه های خیالی و شیطانی با نام " سمیع و علیم " که در قرآن است خیلی کار گشاست .

اگر کسی در عالم خیال بماند حداکثر رشدشان عالم خیال است ،
اولین بهشتی که قران وصف میکند بهشت خیال است ، ولی بهشت روح نیست ، و انگاره های مثبتی است که قرآن وصف میکند ، خیلی ها حداکثر رشدش این است که در عالم خیال خوب آمده است ، پس در بهشت خیال جاودانه میشود و در بهشت روح و بهشت قلب راه نمیابد .

حرکت جوهری یعنی جوهره وجود و ذات ما عوض شود ، اگر رشد کند و از عالم خیال هم عبور کند ، خیالش تبدیل به روح میشود ، پس عده ای در بهشت خیال و عده ای دیگر در جهنم خیال خالد میشوند .

انگاره های خوب کا موقع مناجات و کار خوب وو... بهشت خیال است ،
عده ای حداکثر رشدشان خیال است .
پیامبر : اکثر اهل جنة البهل
اکثر اهل جهنم ادم های ابله هند! ، یعنی اهل بهتش هسنتند که از جنس عقل و روح نیست ، بلکه بهشت خیال است .

بالاترین بهشتی که قرآن وصف کرده است ، بهشت قلب است .
...................................

قبر یک مرحله و فاصله ای بین مرگ و برزخ است .

مرگ جسم را از ما گرفته است ، تا وارد عالم خیال شویم ، آن دوره ای که جسم از ما گرفته نشده است و هنوز عالم خیال مدیریت سیر معنوی را بعده نگرفته است قبر است .

قرآن : ما او را از یک نطفه آفریدیم ، و آن را تقدیر و اندازه کردیم ، بعد راه را برای آن خیلی آسان کردیم ....

قرآن میگوید که راه خیلی آسان است . ، حضرت سجاد در ابو حمزه میگوید ، که راه به تو خیلی کوتاه است ...

ثم السبیل یستره ...ثم اماتهو و اقبره
قرآن : او را میمیرانیم و در قبر می گذاریم ،...
این جا خداست که ما را در قبر می گذارد ،


سوال ! انکه جسمی متلاشی در آب دارد و منفجر شده است قبرش کجاست؟
قبر مکنان و زمان ندارد ، بلکه مرحله ای بین مرگ و برزخ است .

قبر کشور حکومت "خیال " است . من تا وقتی که در قبرم با خیال و ... زندگی میکنیم .
بعد که از مرحله ی قبل خارج شدیم ، بعثت پیدا میکنیم و پا میشیم ..
و اذاالقبور بعثرت ، ...
در آن عالم تمثل کرده هایمان را میبینیم ، و خود اعمالمان را ندیده ایم...
افلا یعلم اذا بعثر ما فی القبور و اذا ...
در قبر هم صدور ما یک حاصلی است ، که این حاصل ما فی الصدور سرمایه ای است برای زندگی .
.....................................................................................................................
فشار قبر ، همان خیال های بد و نفسانی است که ما را دچار فشار های روحی و تگنا میکنیم ...
این فشار های روحی و تگناها در مرحله ی بعد از مرگ و قبر بصورت فشار قبر با تمثیلی از آن ها مواجه میشویم .!
..........................................................
برزخ و قبر مساویند ، برزخ فضاست ، و قبر جایگاهی در ان است ! و با قبر در باغ رضوان . گلستان شهدا فرق دارد !
.......................................................
جهنمی ها در قبر میمانند و جهنم در قبر است ، روز بعثت مبعوث میشوند و بعد به جهنم در مرحله ی قبر بر میگردند.
بهشتی ها از قبر در می آید و وارد قبر نمیشوند و بالا میروند .
قبر میتواند بخشی از جهنم باشد و باغی از باغ بهشت باشد .

قرآن بعد از مرحله ی قبر و برزخ میگوید : یومئذ الی یرجعون .
........
ذکر زبانی به این معنا خوب است که روح داتشته باشد .
مفاتیح تراشی و ذکر گفتن بی خودی ، و بدون روح و بدون ذکر استاد ، خوب نیست .
ذکر باعث حسن ظن میشود ، خیلی با خدا حرف بزنیم ، و دعا و حرف بزنیم .... .
...........................
حتی خیال های دنیوی را هم که میبافیم مثبت ببافیم و کیف کنیم!
..................
خیلی ها هستند وقتی میمیرند ، برزخ ندارند و مستقیم از این مرحله عبور میکنند ،
به این علت که رشد خوبی در این دنیا داشته است و واحد عالم خیال را در این دنیا به خوبی پاس کرده و به عالم عقل و یا قلب رسیده است . کسی که زندگیش روحانی و عقلانی شده است .

و کسی که شروع کرده است به سمت عالم عقل برود ، عالم برزخ دارد و لی از ان طی می شود و عبور میکند ، ممکن است کم باشد و یا زیاد طول بکشد ، بسته به رشد زندگی فرد در این دنیا .
ذکر کمک کننده ی عبور خوب از عالم خیال است .
و از بالاترین رتبه های ذکر دعا است .



.
4fvfcja

به نام خدا ، هفته سوم طرح دوستی با قرآن


ایام (مراحل ) و مواقف قیامت (1)

......................
گوش کنین خیلی جالبه ، اون دوست هایی هم که ثبت نام کردن ، مثل "دیگه تمومه "وو امتحاناشونم تموم شده ... پس منتظر نکاتشون هستیم !! cheshmak

اشاره ای به بحث :


در فاصله قیامت کبری و قیامت صغری با مفهومی به نام خلود آشنا می شویم ، خلود مفهوم اولی که به ذهنمان می رسد جاودانگی است که این معنا قتی تفهیم و معنا دار می شود که زمان باشد

آیا زمان می ماند ؟ قرآن گفت : کل من علیه فان

آیا بساط زمان روزی چیده نمی شود ؟

57 نساء : جاودان می مانند :خالدین فیها ابدا

این ابدا یعنی چه ؟ ابدیت بی نهایت زمانی است ؟ آیا این بی نهایت زمانی ادامه دارد ؟

128 انعام : قل النار مسوالکم خالدین فیها الا ما شائ الله
ماشائ الله مشیت است نوعی قانون گذاری یعنی راهی برای خروج از خلود وجود دارد .

107 هود : از بدان صحبت ی کند و در 108 هود از خوبان و هردو را به جاودانگی مربوط میکند :


خالدین فیها مادام از سموات و الارض الا ماشاءربک

این مشیت یک راه در رو و فرار است که اگر کسی این قانون مندی را برسد میتواند از این خلود خارج شود ، این خروج به مراحل بالاتر است و برگشت پذیری و عقبگرد نیست .

مادام السموات و الارض : سوال؟ آیا دامنه ِ آسمان ها و زمین همیشه وجود دارد؟
و السموات مکویات بیمینه : روزی خدا بساط آسمان و زمین را جمع می کند .
تا قیامت هنوز زمان داریم اما زمانی با قانون مندی های خودش
تعریف ابدیت : مادامت السموات و الارض ، وقتی آسمان ها و زمین بر چیده شد ابدیت هم برچیده می شود!
آنروز آسمان ها را جمع یکنم ، مثل پیچیدن یک کاغذ یا مقوا

و ...

..............
بقیه نکات رو هم دوستان کمک کنن 317 یا علی ! تا اون هفته
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35