1388 دي 20، 11:04
1388 دي 20، 11:09
(1388 دي 20، 11:04)مجتبی نوشته است: [ -> ]منظور از آرزوهای دراز (طول امل) چیست؟
لینک رو نخوندم زیاد دراز بود شرمنده اما سایتش در حد تیم ملی بود مطالبش !
1388 دي 21، 7:39
چون طولانی بود لینکش رو گذاشتم ، که هر وقت وقت کردین بخونین ..
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
اى بندگان خدا، شما را به ترک دنيايى سفارش مىکنم که شما را رها مىسازد، گرچه شما جدايى از آن را دوست نداريد، دنيايى که بدنهاى شما را کهنه و فرسوده مىکند با اينکه دوست داريد همواره تازه و پاکيزه بمانيد.
شما و دنيا به مسافرانى مانيد که تا گام در آن نهاده، احساس دارند به پايان راه رسيدند، و تا قصد رسيدن به نشانى کردهاند، گويا بدان دست يافتند،
در حالى که تا رسيدن به هدف نهايى هنوز فاصلههاى زيادى است. چگونه مىتواند به مقصد رسد کسى که روز معينى در پيش دارد؟ و از آن تجاوز نخواهد کرد! مرگ به سرعت او را مىراند، و عوامل مختلف او را برخلاف خواسته خود از دنيا جدا مىسازند.
پس در عزت و ناز دنيا بر يکديگر پيشى نگيريد، و فريب زينتها و نعمتها را نخوريد و مغرور نشويد، و از رنج و سختى آن نناليد، و ناشکيبا نباشيد، زيرا عزت و افتخارات دنيا پايان مىپذيرد، و زينت و نعمتهايش نابود مىگردد، و رنج و سختى آن تمام مىشود، و هر مدتى و مهلتى در آن به پايان مىرسد، و هر موجود زندهاى به سوى مرگ مىرود آيا نشانههايى از زندگى گذشتگان که برجا مانده شما را از دنياپرستى باز نمىدارد؟ اگر خردمنديد!!
آيا در زندگانى پدران شما آگاهى و عبرتآموزى نيست؟ مگر نمىبينيد که گذشتگان شما باز نمىگردند؟ و فرزندان شما باقى نمىمانند؟ مگر مردم دنيا را نمىنگريد که در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند؟ يکى مىميرد و بر او مىگريند، و ديگرى باقيمانده به او تسليت مىگويند، يکى ديگر بر بستر بيمارى افتاده ديگرى به عيادت او مىآيد، و ديگرى در حال جان کندن است،
و دنياطلبى در جستجوى دنياست که مرگ او را درمىيابد، و غفلت زدهاى که مرگ او را فراموش نکرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مىپويند.
به هوش باشيد، مرگ را که نابودکننده لذتها و شکننده شهوتها و قطعکننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر کارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شکر در برابر نعمتها و احسان بىشمار الهى، از خدا يارى خواهيد.
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
اى بندگان خدا، شما را به ترک دنيايى سفارش مىکنم که شما را رها مىسازد، گرچه شما جدايى از آن را دوست نداريد، دنيايى که بدنهاى شما را کهنه و فرسوده مىکند با اينکه دوست داريد همواره تازه و پاکيزه بمانيد.
شما و دنيا به مسافرانى مانيد که تا گام در آن نهاده، احساس دارند به پايان راه رسيدند، و تا قصد رسيدن به نشانى کردهاند، گويا بدان دست يافتند،
در حالى که تا رسيدن به هدف نهايى هنوز فاصلههاى زيادى است. چگونه مىتواند به مقصد رسد کسى که روز معينى در پيش دارد؟ و از آن تجاوز نخواهد کرد! مرگ به سرعت او را مىراند، و عوامل مختلف او را برخلاف خواسته خود از دنيا جدا مىسازند.
پس در عزت و ناز دنيا بر يکديگر پيشى نگيريد، و فريب زينتها و نعمتها را نخوريد و مغرور نشويد، و از رنج و سختى آن نناليد، و ناشکيبا نباشيد، زيرا عزت و افتخارات دنيا پايان مىپذيرد، و زينت و نعمتهايش نابود مىگردد، و رنج و سختى آن تمام مىشود، و هر مدتى و مهلتى در آن به پايان مىرسد، و هر موجود زندهاى به سوى مرگ مىرود آيا نشانههايى از زندگى گذشتگان که برجا مانده شما را از دنياپرستى باز نمىدارد؟ اگر خردمنديد!!
آيا در زندگانى پدران شما آگاهى و عبرتآموزى نيست؟ مگر نمىبينيد که گذشتگان شما باز نمىگردند؟ و فرزندان شما باقى نمىمانند؟ مگر مردم دنيا را نمىنگريد که در گذشت شب و روز حالات گوناگونى دارند؟ يکى مىميرد و بر او مىگريند، و ديگرى باقيمانده به او تسليت مىگويند، يکى ديگر بر بستر بيمارى افتاده ديگرى به عيادت او مىآيد، و ديگرى در حال جان کندن است،
و دنياطلبى در جستجوى دنياست که مرگ او را درمىيابد، و غفلت زدهاى که مرگ او را فراموش نکرده است، و آيندگان نيز راه گذشتگان را مىپويند.
به هوش باشيد، مرگ را که نابودکننده لذتها و شکننده شهوتها و قطعکننده آرزوهاست، به هنگام تصميم بر کارهاى زشت، به ياد آوريد، و براى انجام واجبات، و شکر در برابر نعمتها و احسان بىشمار الهى، از خدا يارى خواهيد.
1388 دي 22، 12:19
گریز از چنگ مرگ
روايت شده :روزي عزرائيل به مجلس حضرت سليمان(ع) وارد شد،ودر ان مجلس همواره به يکي از اطرافيان حضرت سليمان(ع)نگاه مي کرد پس از مدتي عزرائيل از آن مجلس رفت.
آن شخص به سليمان(ع)گفت:"اين شخص چه کسي بود؟ ".سليمان (ع)فرمود:او عزرائيل بود.او گفت به گونه اي به من مي نگريست که گويا در طلب من بود(تا مرا قبض روح کند)
سليمان گفت:اکنون چه مي خواهي؟
او که وحشتزده و دستپاچه شده بود،به سليمان(ع)عرض کرد:براي خلاصي من از دست عزرائيل،به باد فرمان بده که مرا به هندوستان ببرد.حضرت سليمان به باد فرمان داد او را سريع به نقطه اي از هندوستان برد.در جلسه ي بعد که سليمان با عزرائيل ملاقات کرد،به او فرمود:"چرا به يکي از همنشينان من پياپي نگاه مي کردي؟ "
عزرائيل در جواب گفت: من از طرف خدا مامور بودم در ساعتي نزديک به آن ساعت،جان او را در هندوستان،قبض کنم،او را در اينجا ديدم و تعجب کردم،به هندوستان رفتم و در آنجا او را يافتم و جانش را گرفتم.
روايت شده :روزي عزرائيل به مجلس حضرت سليمان(ع) وارد شد،ودر ان مجلس همواره به يکي از اطرافيان حضرت سليمان(ع)نگاه مي کرد پس از مدتي عزرائيل از آن مجلس رفت.
آن شخص به سليمان(ع)گفت:"اين شخص چه کسي بود؟ ".سليمان (ع)فرمود:او عزرائيل بود.او گفت به گونه اي به من مي نگريست که گويا در طلب من بود(تا مرا قبض روح کند)
سليمان گفت:اکنون چه مي خواهي؟
او که وحشتزده و دستپاچه شده بود،به سليمان(ع)عرض کرد:براي خلاصي من از دست عزرائيل،به باد فرمان بده که مرا به هندوستان ببرد.حضرت سليمان به باد فرمان داد او را سريع به نقطه اي از هندوستان برد.در جلسه ي بعد که سليمان با عزرائيل ملاقات کرد،به او فرمود:"چرا به يکي از همنشينان من پياپي نگاه مي کردي؟ "
عزرائيل در جواب گفت: من از طرف خدا مامور بودم در ساعتي نزديک به آن ساعت،جان او را در هندوستان،قبض کنم،او را در اينجا ديدم و تعجب کردم،به هندوستان رفتم و در آنجا او را يافتم و جانش را گرفتم.
1388 دي 24، 7:00
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
روش برخورد با دنيا
در زاد و توشه آن جز تقوا خبرى نيست، کسى که به قدر کفايت از آن بردارد در آرامش به سر مىبرد، و آن کس که در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم کرده، و به زودى از دست مىرود،
بسا افرادى که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانى که به خاک و خونش کشيد، چه انسانهاى باعظمتى را که خوار و کوچک ساخت، و بسا فخرفروشانى را که به خاک ذلت افکند .
حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوشيده است، زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيمارى است، حکومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شکست خورده متاع آن نکبتآلود و پناهآورنده آن غارت زده خواهد بود.
وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره
تا آن زمان که پرونده اين جهان بسته شود، و خواست الهى فرا رسد، و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد، و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد، و زمين را به شدت بلرزاند، و تکان سخت دهد، که کوهها از جا کندهشده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يکديگر کوبيده و متلاشىشده و با خاک يکسان گردد.
سپس هر کس را که در زمين به خاک سپردهشده، درآورد، و پس از فرسودگى تازهشان گرداند، و پس از پراکنده شدن، همه را گردآورد، سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد، به گروهى نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد،
اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانهاى که مسکنگزيدگان آن هرگز کوچ نکنند و حالات زندگى آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند، و بيماريها در آنها نفوذ نخواهد کرد، خطراتى دامنگيرشان نمىشود، و سفرى در پيش ندارند تا از منزلى به منزل ديگر کوچ کنند.
و اما گنهکاران را در بدترين منزلگاه درآورد، و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانکه سرهايشان به پاها نزديک گردد، جامههاى آتشين بر بدنشان پوشاند، و در عذابى که حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روى آنها بسته، و صداى شعلهها هراسانگيز است قرار دهد. جايگاهى که هرگز از آن خارج نگردند، و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند، و زنجيرهاى آن گسسته نمىشود، مدتى براى عذاب آن تعييننشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدى تا فرا رسد.
روش برخورد با دنيا حرام
اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر کاه خشکيده، و تفالههاى قيچىشده دامداران، بىارزشتر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نکوهششده را رها کنيد، زيرا مشتاقان شيفتهتر از شما را رها کرد.
که درور خدا بر او باد فرمودند :
روش برخورد با دنيا
در زاد و توشه آن جز تقوا خبرى نيست، کسى که به قدر کفايت از آن بردارد در آرامش به سر مىبرد، و آن کس که در پى به دست آوردن متاع بيشترى از دنيا باشد وسائل نابودى خود را فراهم کرده، و به زودى از دست مىرود،
بسا افرادى که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانى که به خاک و خونش کشيد، چه انسانهاى باعظمتى را که خوار و کوچک ساخت، و بسا فخرفروشانى را که به خاک ذلت افکند .
حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانى آن تيره و تار، گواراى آن شور، و شيرينى آن تلخ، غذاى آن زهر، و اسباب و وسائل آن پوشيده است، زنده آن در معرض مردن، و تندرست آن گرفتار بيمارى است، حکومت آن بر باد رفته، و عزيزان آن شکست خورده متاع آن نکبتآلود و پناهآورنده آن غارت زده خواهد بود.
وصف رستاخيز و زنده شدن دوباره
تا آن زمان که پرونده اين جهان بسته شود، و خواست الهى فرا رسد، و آخر آفريدگان به آغاز آن بپيوندد، و فرمان خدا در آفرينش دوباره دررسد. آنگاه آسمان را به حرکت آورد و از هم بشکافد، و زمين را به شدت بلرزاند، و تکان سخت دهد، که کوهها از جا کندهشده و در برابر هيبت و جلال پروردگارى بر يکديگر کوبيده و متلاشىشده و با خاک يکسان گردد.
سپس هر کس را که در زمين به خاک سپردهشده، درآورد، و پس از فرسودگى تازهشان گرداند، و پس از پراکنده شدن، همه را گردآورد، سپس براى حسابرسى و روشن شدن اعمال از هم جدا سازد، آنها را به دو دسته تقسيم فرمايد، به گروهى نعمتها دهد و از گروه ديگر انتقام گيرد،
اما فرمانبرداران را در جوار رحمت خود جاى دهد و در بهشت جاويدان قرار دهد، خانهاى که مسکنگزيدگان آن هرگز کوچ نکنند و حالات زندگى آنان تغيير نپذيرد، در آنجا دچار ترس و وحشت نشوند، و بيماريها در آنها نفوذ نخواهد کرد، خطراتى دامنگيرشان نمىشود، و سفرى در پيش ندارند تا از منزلى به منزل ديگر کوچ کنند.
و اما گنهکاران را در بدترين منزلگاه درآورد، و دست و پاى آنها را با غل و زنجير به گردنشان درآويزد، چنانکه سرهايشان به پاها نزديک گردد، جامههاى آتشين بر بدنشان پوشاند، و در عذابى که حرارت آتش آن بسيار شديد و بر روى آنها بسته، و صداى شعلهها هراسانگيز است قرار دهد. جايگاهى که هرگز از آن خارج نگردند، و براى اسيران آن غرامتى نپذيرند، و زنجيرهاى آن گسسته نمىشود، مدتى براى عذاب آن تعييننشده تا پايان پذيرد و نه سرآمدى تا فرا رسد.
روش برخورد با دنيا حرام
اى مردم بايد دنياى حرام در چشمانتان از پر کاه خشکيده، و تفالههاى قيچىشده دامداران، بىارزشتر باشد، از پيشينيان خود پند گيريد، پيش از آنکه آيندگان از شما پند گيرند، اين دنياى فاسد نکوهششده را رها کنيد، زيرا مشتاقان شيفتهتر از شما را رها کرد.
1388 دي 24، 17:11
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
سفارش به پرهيزگارى و ياد مرگ
پس به تقوا و ترس از خدا، روى آوريد، که رشته آن استوار، و دستگيره آن محکم، قله بلند آن پناهگاهى مطمئن مىباشد، قبل از فرا رسيدن مرگ، خود را براى پيشآمدهاى آن آماده سازيد، پيش از آنکه مرگ شما را دريابد آنچه لازمه ملاقات است فراهم آوريد، زيرا مرگ پايان زندگى است و هدف نهايى قيامت است، مرگ براى خردمندان پند و اندرز، و براى جاهلان وسيله عبرتآموزى است. پيش از فرا رسيدن مرگ، از تنگى قبرها، و شدت غم و اندوه، و ترس از قيامت، و درهم ريختن استخوانها، و کر شدن گوشها، و تاريکى لحد، و وحشت از آينده، و غم و اندوه فراوان در تنگناى گور، و پوشانده شدن آن با سنگ و خاک، چه مىدانيد؟
پس اى بندگان! خدا را! خدا را! پروا کنيد، که دنيا با قانونمندى خاصى مىگذرد، شما با قيامت به رشتهاى اتصال داريد، گويا نشانههاى قيامت، آشکار مىشود، و شما را در راه خود متوقف نموده، با زلزلههايش سررسيده است، سنگينى بار آن را بر دوش شما نهاده، و رشته پيوند مردم با دنيا را قطع کرده، همه را از آغوش گرم دنيا خارج ساخته است. گويى دنيا يک روز بود و گذشت، يا ماهى بود و سپرى شد، تازههاى دنيا کهنهشده، و فربههايش لاغر گرديدند، در جايگاهى تنگ، در ميان مشکلاتى بزرگ، و آتشى پرشراره که صداى زبانههايش وحشتزا، شعلههايش بلند، غرشش پرهيجان، پرنور و گدازنده، خاموشى شعلههايش غيرممکن، شعلههايش در فوران. تهديدهايش هراسانگيز، ژرفايش ناپيدا، پيرامونش تاريک و سياه، ديگهايش در جوشش، و اوضاعش سخت وحشتناک است
1388 دي 25، 9:52
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
اى بندگان خدا! بدانيد، شما و آنان که در اين دنيا زندگى مىکنيد، بر همان راهى مىرويد که گذشتگان پيمودند، آنان زندگيشان از شما درازتر، خانههايشان آبادتر، و آثارشان از شما بيشتر بود،
که ناگهان صدايشان خاموش، و بادهايشان ساکت، و اجسادشان پوسيده، و سرزمينشان خالى، و آثارشان ناپديد شد.
قصرهاى بلند و محکم، و بساط عيش و بالشهاى نرم را به سنگها و آجرها، و قبرهاى به هم چسبيده تبديل کردند، گورهايى که بناى آن بر خرابى، و با خاک ساختهشده است، گورها به هم نزديک اما ساکنان آنها از هم دور و غريبند در وادى وحشتناک به ظاهر آرام اما گرفتار قرار دارند،
نه در جايى که وطن گرفتند انس مىگيرند، و نه با همسايگان ارتباطى دارند، در صورتيکه با يکديگر نزديک، و در کنار هم جاى دارند. چگونه يکديگر را ديدار کنند در حالى که فرسودگى آنها را درهم کوبيده، و سنگ و خاک آنان را در کام خود فرو برده است.
شما هم راهى را خواهيد رفت که آنان رفتهاند، و در گرو خانههايى قرار خواهيد گرفت که آنها قرار دارند، و گورها شما را به امانت خواهند پذيرفت، پس چگونه خواهيد بود که عمر شما بسر آيد؟ و مردگان از قبرها برخيزند؟ (در آن هنگام که هر کس به اعمال از پيش فرستاده آزمايش مىشود، و به سوى خدا که مولا و سرپرست آنهاست باز مىگردد، و هر دروغى را که مىبافتند براى آنان سودى نخواهد داشت.)
سفارش به نيکوکارى
بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت در دوران زندگى دنيا، دنيا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهاى پيشين را در قرون سپرىشده مغرور ساخت، آنان که دنيا را دوشيدند، به غفلتزدگى در دنيا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازههاى آن را فرسوده ساختند،
سرانجام خانههايشان گورستان، و سرمايههايشان ارث اين و آن گرديد، آن را که نزديکشان رود نمىشناسند، و به گريهکنندگان خود توجهى ندارند، و نه دعوتى را پاسخ مىگويند.
مردم! از دنياى حرام بپرهيزيد، که حيلهگر و فريبنده و نيرنگباز است، بخشندهاى بازپس گيرنده، و پوشندهاى برهنهکننده است، آسايش دنيا بىدوام، و سختىهايش بىپايان، و بلاهايش دائمى است.
که درور خدا بر او باد فرمودند :
اى بندگان خدا! بدانيد، شما و آنان که در اين دنيا زندگى مىکنيد، بر همان راهى مىرويد که گذشتگان پيمودند، آنان زندگيشان از شما درازتر، خانههايشان آبادتر، و آثارشان از شما بيشتر بود،
که ناگهان صدايشان خاموش، و بادهايشان ساکت، و اجسادشان پوسيده، و سرزمينشان خالى، و آثارشان ناپديد شد.
قصرهاى بلند و محکم، و بساط عيش و بالشهاى نرم را به سنگها و آجرها، و قبرهاى به هم چسبيده تبديل کردند، گورهايى که بناى آن بر خرابى، و با خاک ساختهشده است، گورها به هم نزديک اما ساکنان آنها از هم دور و غريبند در وادى وحشتناک به ظاهر آرام اما گرفتار قرار دارند،
نه در جايى که وطن گرفتند انس مىگيرند، و نه با همسايگان ارتباطى دارند، در صورتيکه با يکديگر نزديک، و در کنار هم جاى دارند. چگونه يکديگر را ديدار کنند در حالى که فرسودگى آنها را درهم کوبيده، و سنگ و خاک آنان را در کام خود فرو برده است.
شما هم راهى را خواهيد رفت که آنان رفتهاند، و در گرو خانههايى قرار خواهيد گرفت که آنها قرار دارند، و گورها شما را به امانت خواهند پذيرفت، پس چگونه خواهيد بود که عمر شما بسر آيد؟ و مردگان از قبرها برخيزند؟ (در آن هنگام که هر کس به اعمال از پيش فرستاده آزمايش مىشود، و به سوى خدا که مولا و سرپرست آنهاست باز مىگردد، و هر دروغى را که مىبافتند براى آنان سودى نخواهد داشت.)
سفارش به نيکوکارى
بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگى و آماده شدن، و جمع آورى زاد و توشه آخرت در دوران زندگى دنيا، دنيا شما را مغرور نسازد، چنانکه گذشتگان شما، و امتهاى پيشين را در قرون سپرىشده مغرور ساخت، آنان که دنيا را دوشيدند، به غفلتزدگى در دنيا گرفتار آمدند، فرصتها را از دست دادند، و تازههاى آن را فرسوده ساختند،
سرانجام خانههايشان گورستان، و سرمايههايشان ارث اين و آن گرديد، آن را که نزديکشان رود نمىشناسند، و به گريهکنندگان خود توجهى ندارند، و نه دعوتى را پاسخ مىگويند.
مردم! از دنياى حرام بپرهيزيد، که حيلهگر و فريبنده و نيرنگباز است، بخشندهاى بازپس گيرنده، و پوشندهاى برهنهکننده است، آسايش دنيا بىدوام، و سختىهايش بىپايان، و بلاهايش دائمى است.
1388 دي 25، 15:19
چهار عامل ما را جهنمي کرد
در قيامت بارها ميان اهل بهشت و دوزخ گفت و گو رخ مي دهد ، که قران ترسيمي از آن گفت و گوها را بيان فرموده است: يکي از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده اين است که : اهل بهشت از مجرمان مي پرسند: چه عاملي شما را به دوزخ روانه کرد؟
آنها مي گويند: چهار عامل:
1- پاي بند به نماز نبوديم.
2- به گرسنگان اعتنا نمي کرديم.
3- ما در جامعه فاسد هضم شديم.
4- قيامت را هم نمي پذيرفتيم.
..........................................
عالم برزخ در چند قدمي ما
بعضي مي پندارند روز قيامت خيلي دور است ، زيرا مثلا حضرات آدم (ع)نوح،ابراهيم،موسي(ع)و...قوم خود را از حساب و کتاب قيامت مي ترساندند،ولي از آن عصر تا کنون هزارها سال گذشته ولي هنوز قيامت بر پا نشده و شايد ميليون ها سال ديگر نيز قيامت بر پا نگردد،بنا بر اين آيا اکنون براي پاداش صدها هزار سال بعد عمل نيک انجام دهيم؟و يا اکنون خود را براي مجازات هزاران يا ميليون ها سال بعد آماده سازيم؟
براي کساني که اينگونه افکار سوال انگيز دارند پاسخهاي گوناگون و متعدد وجود دارد يکي از آن پاسخ ها اين است که فرضا فرا رسيدن قيامت هزاران سال بعد رخ خواهد داد ولي عالم برزخ (که همان عالم قبر است)که در مقايسه با قيامت قيامت صغري مي باشد در چند قدمي ما است و گاهي بين ما و آن تنها يک دقيقه فاصله است،مانند کسي که جوان نيرومند و سالم و شوخ و شنگي است و در اتومبيل نشسته ناگهان تصادف دلخراشي روي مي دهد و او همتندم از عالم دنيا به عالم برزخ وارد مي گردد و يا مجاهدي راستين در صحنه جنگ با دشمن آنچنان به عالم برزخ نزديک شده که فاصله او با عالم برزخ گاهي کمتر از چند ثانيه است.
بنا براين همه ما بايد توجه داشته باشيم که شايد روز را به شب نرسانده و يا شب را به صبح نرسانده از اين عالم به عالم برزخ کوچ کنيم و در آن عام بلافاصله نخستين دادگاه ما توسط دو فرشته"نکير و منکر"شروع مي شود و به دنبال آن پاداش و کيفر برزخي تحقق مي يابد.که امام سجاد فرمود:
"همانا قبر باغي از باغ هاي بهشت،يا گودالي از گودال هاي دوزخ است"
و پيامبر فرمود :"هر کس بميرد قيامت او بر پا شده است"
نتيـــــــجه اينکــــــــــه:::قبل از دادگاه عظيم قيامت دادگاه ديگري در چند قدمي ما قرار دارد که گاهي از آن به قيامت صغري ياد مي شود که دادگاه بسيار سخت و زودرسي است براي مجرمان و دادگاه بسيار شيرين و زود رسي است براي مومنان راستين،آنانکه درست مي انديشند و اسير هوس هاي مادي دنيا نيستند،خود را براي اين سفر نزديک آماده مي نمايند،ولي آنانکه غافل و مغرورند بدانند که عذاب سخت عالم برزخ در انتظار آنهاست.
.:::............:::.
پایان
در قيامت بارها ميان اهل بهشت و دوزخ گفت و گو رخ مي دهد ، که قران ترسيمي از آن گفت و گوها را بيان فرموده است: يکي از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده اين است که : اهل بهشت از مجرمان مي پرسند: چه عاملي شما را به دوزخ روانه کرد؟
آنها مي گويند: چهار عامل:
1- پاي بند به نماز نبوديم.
2- به گرسنگان اعتنا نمي کرديم.
3- ما در جامعه فاسد هضم شديم.
4- قيامت را هم نمي پذيرفتيم.
..........................................
عالم برزخ در چند قدمي ما
بعضي مي پندارند روز قيامت خيلي دور است ، زيرا مثلا حضرات آدم (ع)نوح،ابراهيم،موسي(ع)و...قوم خود را از حساب و کتاب قيامت مي ترساندند،ولي از آن عصر تا کنون هزارها سال گذشته ولي هنوز قيامت بر پا نشده و شايد ميليون ها سال ديگر نيز قيامت بر پا نگردد،بنا بر اين آيا اکنون براي پاداش صدها هزار سال بعد عمل نيک انجام دهيم؟و يا اکنون خود را براي مجازات هزاران يا ميليون ها سال بعد آماده سازيم؟
براي کساني که اينگونه افکار سوال انگيز دارند پاسخهاي گوناگون و متعدد وجود دارد يکي از آن پاسخ ها اين است که فرضا فرا رسيدن قيامت هزاران سال بعد رخ خواهد داد ولي عالم برزخ (که همان عالم قبر است)که در مقايسه با قيامت قيامت صغري مي باشد در چند قدمي ما است و گاهي بين ما و آن تنها يک دقيقه فاصله است،مانند کسي که جوان نيرومند و سالم و شوخ و شنگي است و در اتومبيل نشسته ناگهان تصادف دلخراشي روي مي دهد و او همتندم از عالم دنيا به عالم برزخ وارد مي گردد و يا مجاهدي راستين در صحنه جنگ با دشمن آنچنان به عالم برزخ نزديک شده که فاصله او با عالم برزخ گاهي کمتر از چند ثانيه است.
بنا براين همه ما بايد توجه داشته باشيم که شايد روز را به شب نرسانده و يا شب را به صبح نرسانده از اين عالم به عالم برزخ کوچ کنيم و در آن عام بلافاصله نخستين دادگاه ما توسط دو فرشته"نکير و منکر"شروع مي شود و به دنبال آن پاداش و کيفر برزخي تحقق مي يابد.که امام سجاد فرمود:
"همانا قبر باغي از باغ هاي بهشت،يا گودالي از گودال هاي دوزخ است"
و پيامبر فرمود :"هر کس بميرد قيامت او بر پا شده است"
نتيـــــــجه اينکــــــــــه:::قبل از دادگاه عظيم قيامت دادگاه ديگري در چند قدمي ما قرار دارد که گاهي از آن به قيامت صغري ياد مي شود که دادگاه بسيار سخت و زودرسي است براي مجرمان و دادگاه بسيار شيرين و زود رسي است براي مومنان راستين،آنانکه درست مي انديشند و اسير هوس هاي مادي دنيا نيستند،خود را براي اين سفر نزديک آماده مي نمايند،ولي آنانکه غافل و مغرورند بدانند که عذاب سخت عالم برزخ در انتظار آنهاست.
.:::............:::.
پایان
1388 دي 27، 11:22
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
پندهاى ارزشمند
هر کس از شما در روزگارانى که مهلت دارد به اعمال نيکو بپردازد پيش از آنکه مرگ فرا رسد، و در ايام فراغت پاک باشد، پيش از آنکه گرفتار شود، و در ايام رهايى نيکوکار باشد، پيش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى که مىرود آماده باشد، و در اين دنيا که محل کوچ کردن است براى منزلگاه ابدى، توشهاى بردارد.
پس اى مردم! خدا را! خدا را! پروا کنيد، براى حفظ قرآن، که از شما خواسته، و حقوقى که نزد شما سپرده است، پس همانا خداى سبحان! شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وانگذاشت، و در گمراهى و کورى رها نساخته است، کردارتان را بيان فرمود، و از اعمال شما باخبر است و سرآمد زندگى شما را مشخص کرد و (کتابى بر شما نازل کرد که روشنگر همه چيز است) پيامبرش را مدتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اکمال رساند، و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقق بخشد. و با زبان پيامبرش، کارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ کرد، و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجت را تمام کرد. پيش از کيفر، شما را تهديد نمود، از عذابهاى سختى که در پيشروى داريد شما را ترساند، پس بازمانده ايام خويش را دريابيد، و صبر و بردبارى در برابر نارواييها پيشه کنيد،
چرا که عمر باقيمانده، برابر روزهاى زيادى که به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار کم است.
به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، که شما را به ستمگرى مىکشاند، و با نفس سازشکارى و سستى روا مداريد که ناگهان در درون گناه سقوط مىکنيد.
که درور خدا بر او باد فرمودند :
پندهاى ارزشمند
هر کس از شما در روزگارانى که مهلت دارد به اعمال نيکو بپردازد پيش از آنکه مرگ فرا رسد، و در ايام فراغت پاک باشد، پيش از آنکه گرفتار شود، و در ايام رهايى نيکوکار باشد، پيش از آنکه مرگ گلوگاه او را بفشارد، پس براى خود و جايى که مىرود آماده باشد، و در اين دنيا که محل کوچ کردن است براى منزلگاه ابدى، توشهاى بردارد.
پس اى مردم! خدا را! خدا را! پروا کنيد، براى حفظ قرآن، که از شما خواسته، و حقوقى که نزد شما سپرده است، پس همانا خداى سبحان! شما را بيهوده نيافريد، و به حال خود وانگذاشت، و در گمراهى و کورى رها نساخته است، کردارتان را بيان فرمود، و از اعمال شما باخبر است و سرآمد زندگى شما را مشخص کرد و (کتابى بر شما نازل کرد که روشنگر همه چيز است) پيامبرش را مدتى در ميان شما قرار داد تا براى او و شما، دين را به اکمال رساند، و آنچه در قرآن نازل شد و مايه رضاى الهى است تحقق بخشد. و با زبان پيامبرش، کارهاى خوشايند و ناخوشايند، بايدها و نبايدها را ابلاغ کرد، و اوامر و نواهى را آموزش داد، و راه عذر را بر شما بست و حجت را تمام کرد. پيش از کيفر، شما را تهديد نمود، از عذابهاى سختى که در پيشروى داريد شما را ترساند، پس بازمانده ايام خويش را دريابيد، و صبر و بردبارى در برابر نارواييها پيشه کنيد،
چرا که عمر باقيمانده، برابر روزهاى زيادى که به غفلت گذرانديد و روى گردان از پندها بوديد، بسيار کم است.
به خود بيش از اندازه آزادى ندهيد، که شما را به ستمگرى مىکشاند، و با نفس سازشکارى و سستى روا مداريد که ناگهان در درون گناه سقوط مىکنيد.
1388 دي 28، 6:57
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
ضرورت پندپذيرى
اى بندگان خدا! از عبرتهاى سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده، بپرهيزيد، و از يادآوريها و اندرزها سود ببريد، آن چنان که گويا چنگال مرگ در پيکر شما فرورفته، و رشته آرزوها و دلبستگيها قطع گرديده و سختيهاى مرگ و آغاز حرکت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است. آن روز که (همراه هر کسى گواه و سوق دهندهاى است) سوقدهنده که تا صحنه رستاخيز او را مىکشاند، و شاهدى که بر اعمال او گواهى مىدهد.
بندگان خدا، خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد، و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد،
بدانيد همانا آن کس که خود را يارى نکند و پنددهنده و هشداردهنده خويش نباشد، ديگرى هشداردهنده و پنددهنده او نخواهد بود.
خدا شما را بيامرزد، اعمال نيکو بر اساس نشانههاى روشن انجام دهيد، زيرا که راه، روشن است، و شما را به خانه امن و امان دعوت مىکند، هماکنون در دنيايى زندگى مىکنيد که مىتوانيد رضايت خدا را به دست آوريد، با مهلت و آسايش خاطرى که داريد، اکنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حرکت است، بدنها سالم و زبانها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيکو را مىپذيرند.
که درور خدا بر او باد فرمودند :
ضرورت پندپذيرى
اى بندگان خدا! از عبرتهاى سودمند پند پذيريد، و از آيات روشنگر عبرت آموزيد. و از آنچه با بيان رسا شما را ترسانده، بپرهيزيد، و از يادآوريها و اندرزها سود ببريد، آن چنان که گويا چنگال مرگ در پيکر شما فرورفته، و رشته آرزوها و دلبستگيها قطع گرديده و سختيهاى مرگ و آغاز حرکت به سوى قيامت به شما هجوم آورده است. آن روز که (همراه هر کسى گواه و سوق دهندهاى است) سوقدهنده که تا صحنه رستاخيز او را مىکشاند، و شاهدى که بر اعمال او گواهى مىدهد.
بندگان خدا، خود را بسنجيد قبل از آنکه مورد سنجش قرار گيريد، پيش از آنکه حسابتان را برسند حساب خود را برسيد، و پيش از آنکه راه گلو گرفته شود نفس راحت بکشيد، و پيش از آنکه با زور شما را به اطاعت وادارند، فرمانبردار باشيد،
بدانيد همانا آن کس که خود را يارى نکند و پنددهنده و هشداردهنده خويش نباشد، ديگرى هشداردهنده و پنددهنده او نخواهد بود.
خدا شما را بيامرزد، اعمال نيکو بر اساس نشانههاى روشن انجام دهيد، زيرا که راه، روشن است، و شما را به خانه امن و امان دعوت مىکند، هماکنون در دنيايى زندگى مىکنيد که مىتوانيد رضايت خدا را به دست آوريد، با مهلت و آسايش خاطرى که داريد، اکنون نامه عمل سرگشاده، و قلم فرشتگان نويسنده در حرکت است، بدنها سالم و زبانها گوياست، توبه مورد قبول و اعمال نيکو را مىپذيرند.
1388 بهمن 1، 21:45
ياد مرگ
از رسول اكرم سوال نمودند كداميك از مؤمنين با كياست تر و با فراست ترند؟ حضرت فرمودند : آن كسي كه بيشتر ياد مرگ كند و خود را براي آن بهتر مستعد و آماده سازد.
از نعمت هاي بزرگ الهي كه خداوند منان آن را به انسان ارزاني داشته ، به ياد مرگ بودن و تفكر درباره آن است كه موجب بيداري دل و نزديك شدن به حضرت حق جل جلاله مي گردد ، تفكر انسان را از غفلت ها وبي توجهي ها باز مي دارد .
خداوند متعال انسان را خلق كرد و از روح خويش در او دميد و بار سنگين خليفته اللهي را بر دوشش نهاد ، يعني قوه تفكر و تعقل بر او عنايت فرمود و از ميان موجودات و مخلوقات او را برگزيد ، كه اين انتخاب ، جايگاه رفيع و بلند انسان را پيش انسان را پيش خالق سبحان آشكار مي سازد .
خداوند در قرآن كريم به خلقت انسان اشاره ميكند و بار سنگيني كه بر دوش وي نهاده متذكر مي شود ، سپس بازگشت انسان به سوي خداي تبارك و تعالي را ياد آوري نموده و مي فرمايد و اليه ترجعون .
پس بهتر است هرگز از ياد مرگ غافل نشويم .
اقسام مرگ نسبت به ياد مرگ :
1) غوطه وران در لذت :
كساني كه در لذت غوطه ور شده ، در خدمت شهوات خويش قرار دارند و چنين كساني اگر اتفاقا به ياد مرگ افتند بر دنياي خويش تاسف خورده مرگ را مي كنند و از آن مي گريزند . ولي غافلند كه خداي تعالي مي فرمايد :
هر كجا باشيد مرگ شما را فرا مي گيرد اگر چه در كاخ هاي بسيار محكم .
2) توابين
توبه كنندگاني كه بسيار از مرگ ياد مي كنند تا خوف و وحشت در قلوبشان بر انگيخته شود وبه توبه كامل نائل آيند ، و چه بسا از مرگ ناخشنودند زيرا هراس آن دارند كه قبل از توبه كامل و تهيه توشه آنان را در يابد ... اينان به كسي مي مانند كه در ديداردوست تاخير مي كند زيرا درصدد تحصيل آمادگي بيشتري است كه درس را چنان برقرار كند كه او را خوش آيد . چنين شخصي از ديدار دوست ناخرسند نيست و علامتش اين است كه هميشه براي مرگ آماده اند .
3) عارفان :
عارفاني كه فراوان از مرگ ياد ميكنند ، كه مرگ موعد ديدار دوست است . و دوست وعده ديدار دوست را فراموش نمي كند ، اينان حيات را جز براي توشه برداشتن از اعمال نيك و اصلاح اخلاق نمي خواهند .
4) واگذاركنندگان :
واگذاركنندگان كه بالاترين درجه را حائز مي باشند – آنان كساني هستند كه امر خويش را به خدا واگذار كرده اند و براي خود هيچ انتخاب نمي كنند ، نه مرگ و نه زندگي و محبوب ترين چيز نزد ايشان آن است كه مولايشان برگزينند.
1388 بهمن 3، 22:36
دستاوردهای یاد مرگ
امام صادق (علیهالسلام) ضمن روایتی، دستاوردهای یاد مرگ را بیان میفرماید که:
یاد مرگ، شهوات نفس را بمیراند و ریشههاى غفلت را بخشكاند و باور قلب را به وعدههاى خداوند قوى و طبع انسان را لطیف كند و نشانههاى هوى و هوس را مىشكند و آتش حرص و طمع را خاموش كند و دنیا را (نزد بنده) حقیر نماید.
و این است معناى فرمایش رسول خدا(صلی الله علیه و آله) كه فرمود: ساعتى تفكر، از عبادت یك سال بهتر است .
چرا كه یاد مرگ، طنابهاى خمیه(زندگى) دنیا را باز مىكند و آن را به آخرت پیوند دهد و هر كس با چنین توصیفى به یاد مرگ باشد، به نزول رحمت شك نكند و كسى كه از مرگ و بیچارگى و ناتوانى خود در برابر آن و اقامت طولانىاش در قبر و سرگردانىاش در قیامت عبرت نگیرد خیرى در او نیست .
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: بسیار به یاد "هادم اللّذّات" (در هم كوبنده خوشىها) باشید.
گفتند: آن چیست اى رسول خدا ؟
فرمود: مرگ است.
هیچ بندهاى مرگ را به صورت حقیقی، در راحتى و آسایش یاد نكند، مگر آن كه دنیا بر او تنگ شود و در شدت و سختى به یاد نیاورد، مگر آن كه دنیا بر او فراخ و راحت شود(طعم خوشىهاى دنیوى و دل تنگىها و ناكامىها را از یاد مىبرد).
مرگ، نخستین منزل از منازل آخرت و آخرین منزل از منازل دنیاست .
پس، خوشا به حال آن كسى كه به هنگام سكونت در نخستین منزل آخرت، وى را گرامى دارند، و خوشا به حال آن كسى كه در آخرین منزل دنیا به نیكى (و از سوى مؤمنان) مشایعت شود.
مرگ، نزدیكترین چیز به انسان است، ولى انسان آن را دورترین مىپندارد. پس چه قدر آدمى بر نفس خویش جرى شده، در حالى كه ضعیف و ناتوان است .
مرگ، وسیله نجات مخلصان و هلاكت مجرمان است، و از این رو است كه بعضى به دیدارش مشتاقند و گروهى آن را خوش ندارند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: آن كسى كه لقاى خداوند را دوست بدارد، خداى متعال نیز دیدار او را دوست دارد و آن كس كه دیدار او را ناخوش بدارد، خداوند نیز دیدارش را ناخوش دارد.
1388 بهمن 4، 11:16
حضرت علی (ع) :
که درور خدا بر او باد فرمودند :
شما را از دنياپرستى مىترسانم، زيرا منزلگاهى براى کوچ کردن، نه منزلى براى هميشه ماندن است، دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايى مىفريبد، خانهاى که نزد خداوند بىمقدار است زيرا که حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شيرينى آن با تلخيها درآميخته است، خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نکرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود خير دنيا اندک و شر آن آماده و فراهم آمدهاش پراکنده، و ملک آن غارتشده، و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است، چه ارزشى دارد خانهاى که پايههاى آن در حال فرو ريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان مىپذيرد؟ و چه لذتى دارد زندگانى که چونان مدت سفر به آخر مىرسد؟
روش برخورد با دنيا
مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواستههاى خود بدانيد، و در پرداختن حقوقالهى از او يارى طلبيد، و پيش از آنکه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد، همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مىگريد، و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است، و اگر چه براى نعمتهاى فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند اما با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند.
که درور خدا بر او باد فرمودند :
شما را از دنياپرستى مىترسانم، زيرا منزلگاهى براى کوچ کردن، نه منزلى براى هميشه ماندن است، دنيا خود را با غرور زينت داده و با زينت و زيبايى مىفريبد، خانهاى که نزد خداوند بىمقدار است زيرا که حلال آن با حرام، و خوبى آن با بدى، و زندگى در آن با مرگ، و شيرينى آن با تلخيها درآميخته است، خداوند آن را براى دوستانش انتخاب نکرد. و در بخشيدن آن به دشمنانش دريغ نفرمود خير دنيا اندک و شر آن آماده و فراهم آمدهاش پراکنده، و ملک آن غارتشده، و آبادانى آن رو به ويرانى نهاده است، چه ارزشى دارد خانهاى که پايههاى آن در حال فرو ريختن و عمر آن چون زاد و توشه پايان مىپذيرد؟ و چه لذتى دارد زندگانى که چونان مدت سفر به آخر مىرسد؟
روش برخورد با دنيا
مردم! آنچه را خدا واجب کرده جزو خواستههاى خود بدانيد، و در پرداختن حقوقالهى از او يارى طلبيد، و پيش از آنکه مرگ شما را بخواند گوش به دعوت او دهيد، همانا زاهدان اگر چه خندان باشند، قلبشان مىگريد، و اگر چه شادمان باشند اندوه آنان شديد است، و اگر چه براى نعمتهاى فراوان مورد غبطه ديگران قرار گيرند اما با نفس خود در دشمنى بسيارى قرار دارند.
1388 بهمن 4، 12:26
آثار یاد مرگ
هرچند که یاد کردن از مرگ و مفارقت دنیا عموما چندان خوشایند ما نیست اما زمانی که به آثار تربیتی یاد مرگ - که در احادیث نبوی و ائمه طاهرین (ع) – نگاه می کنیم یاد مرگ را نه تنها نا خوشایند نمی یابیم بلکه گذشته از آثار تربیتی فراوانی که بر آن مترتب است ، آن را دوای بسیاری از دردها خواهیم یافت که تنها یاد مرگ تسلی آنها خواهد بود . برخی از آثار تربیتی یاد مرگ عبارتند از :
یاد مرگ در گشایش و سختی ، موجبات تعادل روحی و اخلاقی انسان را فراهم می کند ؛ همانگونه که انسان متمول و مرفه با یاد مرگ بر دارای خود نخواهد بالید و مغرور نخواهد شد ، انسانی که در سختی زندگی می کند نیز با یاد مرگ ، فانی بودن و زودگذر بودن زندگی را به خاطر می آورد و تحمل سختیها و مصائب بر او آسان خواهد شد .
امام علی (ع) می فرمایند : مرگ و خروج از قبر و ایستادن در برابر خدای تعالی را زیاد یاد کنید ، بدرستیکه این کار مصیبت ها را بر شما آسان می نماید .1
و نیز آن حضرت (ع) می فرمایند ( کسی که زیاد به یاد مرگ باشد ، از دنیا به اندکش راضی می شود . )2
امام صادق (ع) نیز درباره آثار یاد مرگ می فرمایند :( یاد مرگ شهوت ها را در نفس از بین می برد و ریشه غفلت را یکسره بر می کند و دل او را با وعده های الهی محکم می کند و روحیه انسان را از قساوت ، می کند و دل انسان را با وعده های الهی محکم می کند و نشانه های هوا و هوس را در هم می شکند . )3
پیامبر اکرم (ص) نیز در باره آثار تربیتی یاد مرگ فرموده اند :
( مرگ را بسیار یاد کنید ، زیرا مرگ گناهان را پاک می کند و میل و رغبت به دنیا را می کاهد . ) 4
یاد مرگ آرزوها را کوتاه می کند و موجبات شتاب و اشتیاق در حسنات و کارهای خیر را فراهم می آورد ، همچنان که عمل بر خلاف اینها ، یعنی آرزو های طولانی و... باعث غفلت انسان از مرگ است .
1 – میزان الحکمة ، محمدی ری شهری ، ج 4 ، حدیث شماره 3728
2 – همان ، ش 19163
3 – همان ، ش 19148
4 – همان ، ش 19153
هرچند که یاد کردن از مرگ و مفارقت دنیا عموما چندان خوشایند ما نیست اما زمانی که به آثار تربیتی یاد مرگ - که در احادیث نبوی و ائمه طاهرین (ع) – نگاه می کنیم یاد مرگ را نه تنها نا خوشایند نمی یابیم بلکه گذشته از آثار تربیتی فراوانی که بر آن مترتب است ، آن را دوای بسیاری از دردها خواهیم یافت که تنها یاد مرگ تسلی آنها خواهد بود . برخی از آثار تربیتی یاد مرگ عبارتند از :
یاد مرگ در گشایش و سختی ، موجبات تعادل روحی و اخلاقی انسان را فراهم می کند ؛ همانگونه که انسان متمول و مرفه با یاد مرگ بر دارای خود نخواهد بالید و مغرور نخواهد شد ، انسانی که در سختی زندگی می کند نیز با یاد مرگ ، فانی بودن و زودگذر بودن زندگی را به خاطر می آورد و تحمل سختیها و مصائب بر او آسان خواهد شد .
امام علی (ع) می فرمایند : مرگ و خروج از قبر و ایستادن در برابر خدای تعالی را زیاد یاد کنید ، بدرستیکه این کار مصیبت ها را بر شما آسان می نماید .1
و نیز آن حضرت (ع) می فرمایند ( کسی که زیاد به یاد مرگ باشد ، از دنیا به اندکش راضی می شود . )2
امام صادق (ع) نیز درباره آثار یاد مرگ می فرمایند :( یاد مرگ شهوت ها را در نفس از بین می برد و ریشه غفلت را یکسره بر می کند و دل او را با وعده های الهی محکم می کند و روحیه انسان را از قساوت ، می کند و دل انسان را با وعده های الهی محکم می کند و نشانه های هوا و هوس را در هم می شکند . )3
پیامبر اکرم (ص) نیز در باره آثار تربیتی یاد مرگ فرموده اند :
( مرگ را بسیار یاد کنید ، زیرا مرگ گناهان را پاک می کند و میل و رغبت به دنیا را می کاهد . ) 4
یاد مرگ آرزوها را کوتاه می کند و موجبات شتاب و اشتیاق در حسنات و کارهای خیر را فراهم می آورد ، همچنان که عمل بر خلاف اینها ، یعنی آرزو های طولانی و... باعث غفلت انسان از مرگ است .
1 – میزان الحکمة ، محمدی ری شهری ، ج 4 ، حدیث شماره 3728
2 – همان ، ش 19163
3 – همان ، ش 19148
4 – همان ، ش 19153
1388 بهمن 4، 12:35
وقتی انسان به حال احتضار درآمد و مرگش نزدیک شد، غالباً چشم برزخی او باز میشود و افراد یا مناظری را می بیند و پس از آن هم از دنیا می رود، ولی بعضی از افراد بوده اند که تا این مرحله رفته اند و خداوند دوباره آنها را به دنیا برگردانده است و زنده نگاه داشته است.
یکی از علماء سامراء در حال احتضار
یکی از کسانی که از حال احتضار به دنیا برگشته، یکی از علماء سامراء است که می گوید:
به مرض حصبه مبتلا شدم. مرا برای معالجه به کاظمین بردند و از بغداد، طبیبی برای من آوردند. داروهای او هم اثری نکرد و من لحظات آخر عمر خود را میگذارندم. ناگهان دیدم حضرت عزرائیل با لباسی سفید و بسیار زیبا وارد شد و بعد از او رسول اکرم و امیراالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوة الله علیهم به ترتیب وارد شدند و نشستند.
من با آن انوار پاک مشغول صحبت بودم که دیدم مادرم از پله ها بالا رفت و روی پشت بام رو کرد به گنبد مطهر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و شفای مرا از امام خواست. در این حال دیدم امام هفتم هم به اطاق ما تشریف آورد و شفای مرا از حضرت رسول اکرم تقاضا کرد. رسول خدا هم به عزرائیل فرمود:«حالا برو تا زمان دیگری که خداوند مقرر فرماید!»
همین که مادرم از پله ها پائین آمد، من نشستم و گفتم:«چرا نگذاشتی من بروم؟ میخواستم همراه پیغمبر اکرم بروم. چرا جلوی مرا گرفتی؟!»
.................................................
پذیرایی سلمان از زائرانش
مرحوم حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه میفرمود:
ما یک روز به زیارت قبر حضرت سلمان رفتیم و با جمع دوستان کنار قبر نشستیم که ناگهان حضرت سلمان پدیدار شد و از ما پذیرائی فرمود.
روح او چنان لطیف و صاف و واسع و زلال بود که ما را در عالمی از لطف و محبت و صفا فرو برد که مانند فضای بهشت پرلطف و صفا بود. من که تا آن زمان به زیارت غیر ائمّه اطهار نمی رفتم، شرمنده شدم. از آن پس به زیارت علماء و اولیاء خدا می روم و از آنها نیز کمک میگیرم.
یکی از علماء سامراء در حال احتضار
یکی از کسانی که از حال احتضار به دنیا برگشته، یکی از علماء سامراء است که می گوید:
به مرض حصبه مبتلا شدم. مرا برای معالجه به کاظمین بردند و از بغداد، طبیبی برای من آوردند. داروهای او هم اثری نکرد و من لحظات آخر عمر خود را میگذارندم. ناگهان دیدم حضرت عزرائیل با لباسی سفید و بسیار زیبا وارد شد و بعد از او رسول اکرم و امیراالمؤمنین و فاطمه زهرا و امام حسن مجتبی و امام حسین صلوة الله علیهم به ترتیب وارد شدند و نشستند.
من با آن انوار پاک مشغول صحبت بودم که دیدم مادرم از پله ها بالا رفت و روی پشت بام رو کرد به گنبد مطهر حضرت موسی بن جعفر علیه السلام و شفای مرا از امام خواست. در این حال دیدم امام هفتم هم به اطاق ما تشریف آورد و شفای مرا از حضرت رسول اکرم تقاضا کرد. رسول خدا هم به عزرائیل فرمود:«حالا برو تا زمان دیگری که خداوند مقرر فرماید!»
همین که مادرم از پله ها پائین آمد، من نشستم و گفتم:«چرا نگذاشتی من بروم؟ میخواستم همراه پیغمبر اکرم بروم. چرا جلوی مرا گرفتی؟!»
.................................................
پذیرایی سلمان از زائرانش
مرحوم حاج شیخ محمد جواد انصاری همدانی رضوان الله تعالی علیه میفرمود:
ما یک روز به زیارت قبر حضرت سلمان رفتیم و با جمع دوستان کنار قبر نشستیم که ناگهان حضرت سلمان پدیدار شد و از ما پذیرائی فرمود.
روح او چنان لطیف و صاف و واسع و زلال بود که ما را در عالمی از لطف و محبت و صفا فرو برد که مانند فضای بهشت پرلطف و صفا بود. من که تا آن زمان به زیارت غیر ائمّه اطهار نمی رفتم، شرمنده شدم. از آن پس به زیارت علماء و اولیاء خدا می روم و از آنها نیز کمک میگیرم.