کانون

نسخه‌ی کامل: مذهبی از همه نوع
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
حجت الاسلام فرحزاد درباره اخلاص حقیق سخن می گویند:

اگر خود را نشکنی، تو را خواهند شکست!






اگر انسان به خدا بگوید که من می خواهم تو را بپرستم نه خودم را ، اهل بهشت می شود. انسان باید در مقابل حق خودش را بشکند. روایت داریم: کسی که با اخلاص لااله الا الله بگوید به بهشت می رود. اخلاص این است که ما را از گناه نگه دارد .


روایت داریم که اگر به کسی احترامی می گذارید که از آن احترام ناراحت می شود باید آنرا ترک کنید! خودشکنی محور اساسی است.

مرحوم مجلسی در بحار نقل کرده است که پیامبر معاذ را به یمن فرستاد تا مردم را مسلمان کند . پیامبر به او می فرمودند که سخت نگیر و آسان بگیرید ، بشارت بده و کسی را ناامید نکن.

پیامبر به معاذ فرمود: کسانی که در یمن هستند اهل کتاب هستند و آنها از شما سوال می کنند که راه کلید بهشت چیست ،به آنها بگو که کلید در بهشت کلمه "لااله الاالله" است. اگر کسی این کلمه را با اخلاص بگوید اهل بهشت خواهد بود. این کلمه همه حجاب ها را می شکافد.

اگر انسان به خدا بگوید که من می خواهم تو را بپرستم نه خودم را ، اهل بهشت می شود. انسان باید در مقابل حق خودش را بشکند.
روایت داریم: کسی که با اخلاص لااله الا الله بگوید به بهشت می رود. اخلاص این است که ما را از گناه نگه دارد.

اگر ما فرمان خدا را عمل بکنیم باید راضی باشیم .در خطبه قاسعه ،حضرت امیر می فرماید :من جزو گروهی هستم که روحشان دربهشت است ولی بدنشان در دنیا مشغول کار است.
ما در طول زمان ها قهرمان و پهلوان های زیادی داشته ایم ولی عده ی کمی از آنها یادشان ماندگار شده است .یکی از پهلوانان پوریای ولی است.

پوریای ولی کشتی گیر قوی بوده است و تنها حریف او کشتی گیر شاه بود. قرار شد که این دو با هم کشتی بگیرند. شب قبل از کشتی ، پوریا پیرزنی را می بیند که به درگاه خدا ناله می کند و به مردم می گوید که من حاجت مهمی دارم ،پسر من پهلوان شاه است و قرار است که با فرد قوی کشتی بگیرد، اگر پسر من در این بازی ببازد حقوق ما قطع می شود، دعا کنید که پسر من برنده بشود. پوریای ولی بخاطر خدا خودش را به زمین زد یعنی از آبروی خودش گذشت. وقتی پهلوان شاه، او را بلند کرد، پرده ها کنار رفت و پوریا عالم بالا را دید .او اهل لا اله الا الله و ولی خدا شد و نامش ماندگار شد.
بالاترین مردم کسی است که خودش را بشکند.اگر انسان خودش را نشکند او را خواهند شکست!

منبع: سمت خدا
aghigh.ir
توصيه‌هايي كه امام رضا عليه اسلام به سيدالكريم فرمود به شيعيانشان برساند

روزی حضرت امام رضا علیه السّلام رو به حضرت عبدالعظیم علیه السّلام فرمود وچند توصیۀ راهگشای اخلاقی به او آموخت تا به شیعیان و یاران ابلاغ کند . متن فرمایش چنین بود : ای عبدالعظیم ، سلام مرا به دوستان برسان و به آنها بگو:

* شیطان را به دلهای خویش راه ندهند.

* درگفتار خویش، راستگو باشند و امانت را ادا کنند.

* از جدال و نزاع بیهوده ای که سودی برایشان ندارد دوری کنند و خاموشی را پیشه خود سازند.

* به همدیگر روی آورند و به دیداروملاقات هم بروند « فان ذلک قربه الیَّ» زیرا اینکار موجب نزدیکی به من است.

* آنان خود را به دشمنی و بدگویی با یکدیگر مشغول نسازند، زیرا با خود عهد کرده ام که اگر کسی چنین کاری انجام دهد و دوستی از دوستانم را ناراحت کند یا به خشم آورد، خداوند را بخوانم تا او را دردنیا با شدیدترین عذابها مجازات کند و درآن سرا نیز از زیانکاران خواهد بود.

* به ایشان بگو: همانا پروردگار نیکوکارانشان را آمرزیده و ازخطای گنهکارانشان درگذشته است، مگرکسانی که به خدا شرک ورزیده یا دوستی از دوستانم را آزرده، یا کینه آنها را با دل بگیرد. بدرستی که خداوند او را نخواهد بخشید تا آنکه از کردار ناشایست خویش دست بکشد، هر گاه از این اعمال نادرست دوری گزیند، آمرزش خدا را شامل خود گردانیده است وگرنه، روح ایمان از قلبش بیرون رفته و ازولایت ماخارج گشته است و بهره ای از ولایت ما نخواهد برد «و اعوذبک من ذلک»

http://www.nooreaseman.com/forum402/thread45032.html
مردی به امام جواد علیه السلام گفت مرا سفارش کن .


امام علیه السلام فرمود : می پذیری ؟


عرض کرد : بله



فرمود : بر صبر تکیه کن ، فقر را در آغوش گیر ، از شهوت دوری کن و مخالف هوای نفس عمل کن . بدان که همیشه در محضر خدایی؛ پس دقت کن گونه ای.



تحف العقول

وبلاگ جملات زیبا
وقتی راه همیشه از کربلا می گذرد
احزاب23

در میان مؤمنان مردانی هستند که بر سر عهدی که با خدا بسته‌اند ایستاده‌اند، بعضی از آن‌ها به عهدشان (به تمام وکمال) وفا کردند و بعضی هایشان هم در انتظارند، و هیچ تغییر و تبدیلی در عهد و پیمانشان ندادند.
اصلاً تقصیر خودمان است که حرف های خدا را جدی نمی‌گیریم. هر بار که می‌خوانیم، آخرش می‌گوییم راست گفته خدا:صدق‌الله، اما باور نکرده‌ایم که راست گفته انگار، وعده‌هایش را، وعیدهایش را...با ما چه باید بکند؟
این وسط اما هستند کسانی که وعده‌های خدا را باور می‌کنند؛ آن‌جا که گفته بود: اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بانّ لهم الجنّه؛ که گفته بود جان‌ها و مال‌هایتان را می‌خرم در عوض بهشت. هستند کسانی که پای معامله‌ها‌یشان با خدا می‌مانند، همه‌جوره، می‌دانند این یکی تنها معامله‌ای‌ست که آخرش خسران نیست، ضرر نیست، سود است؛ سود خالص؛ بانّ ‌لهم الجنّه. باور کردند و راز رسیدن‌شان همین باور کردن بود. بعد هم که معامله داشت به آخر می‌رسید، آرام پایین قراردادشان نوشتند: خدایا مرا پاکیزه بپذیر!
این وسط هستند کسانی که می‌مانند پای معاهده‌هایشان؛ صدقوا ما عاهدوا الله. چه آن‌هایی که تمام و کمال عهدشان را وفا کردند؛ قضی نحبه و جان‌شان را فروختند به بهشت؛ فلا تبیعوها الّا بها. و چه آن‌هایی که منتظرند نوبت معامله‌شان برسد و منهم من ینتظر. اصلاً هم دو دلی و تردید به خودشان راه نمی‌دهند: وما بدّلوا تبدیلا. گفتم که هستند کسانی که باور می‌کنند و راز رسیدن‌شان همین باور کردن است!
تکلیف ما را این آیه معلوم کرده رفیق؛ اگر شهید نشده‌ایم باید در انتظار شهادت باشیم! شوخی هم نداریم! وگرنه در زمره صدقوا ما عاهدوالله راهمان نمی‌دهند! وگرنه به صداقت ایمانمان شک می‌کنند، تو که فکر نمی‌کنی این آیه را جبرییل توی بحبوحه جنگ احزاب برای رسول خاتم هدیه آورد و همه ماجرا به احزاب و احد و خیبر ختم می‌شد؟ شنیده‌ای هر کدام از اصحاب کربلایی سیدالشّهداء که برای وداع خدمت مولایشان می‌آمدند، آقایمان سلامشان را جواب می‌دادند و همین آیه را می‌خواندند؟ شنیده‌ای بالای سر مسلم بن عوسجه همین آیه را تلاوت کردند؟ شنیده‌ای خبر شهادت عبدالله یقطر را که شنیدند همین آیه بر لبانشان جاری شد؟...می‌دانی! داشتم فکر می‌کردم بی‌راه نبود که امام می‌گفتند؛ تکلیف ما را سیّدالشّهداء معلوم کرده است!
آن‌ها که آرام و مطمئن پای قراردادهایشان نوشتند: خدایا مرا پاکیزه بپذیر، صدقوا ما عاهدوالله. معامله را بردند رفیق! عند ربّهم یرزقون شدند. می‌مانَد من ینتظر که من و شماییم. می‌ماند جوانه این آرزو که باید هر روز آب بخورد و تر و تازه بماند و زردی و غبار افکار عجیب و غریب قرن بیست و یکم رویش ننشیند. می‌مانَد این مبارزه که هنوز خاتمه نیافته است. می‌مانیم ما که حالا لقب افسران جوان‌مان هم داده‌اند. با ما چه باید بکنند، به ما چه باید بگویند که باور کنیم جنگ هنوز تمام نشده است؟ می‌مانَد بصیرت افسری که هم دشمنش را خوب شناخته و هم فرمانده‌اش را، هم جبهه‌اش را و هم سلاحش را،...می‌مانَد چشم‌هایی که هنوز هم وقتی حرفی از جهاد و جبهه و شهادت به میان می‌آید باید برق بزند، مثل همین چهره‌هایی که این روزها چپ و راست از تلویزیون پخش می‌کنند، خوب به خاطر بسپارشان، خدا خیلی به من و تو لطف کرده که مجسمه‌های منهم من قضی نحبه را با این فاصله کم نشانمان داده...می‌مانیم من و تو و این راه که همیشه از کربلا می‌گذرد؛ چه جنگ باشد و چه نباشد!
از مردان صادق خدا بعضی‌هایشان شهید شدند و بعضی‌ها در آرزوی شهادت‌اند،‌ و تو ای جوانمرد! بگو که از کدامین قبیله‌ای؟...
بسم‌الله الرّحمن الرّحیم
من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدواالله فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدّلوا تبدیلاً.
پ.ن
انّ اصحاب الحسین بکربلا کانوا کل من اراد الخروج و دع الحسین (ع) و قال: السلام علیک یا رسول اللَّه! فیجیبه: و علیک السلام و نحن خلفک، و یقرأ: فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.
و المستشهدین بین یدیه؛ پیچک آرزو بود دیگر، قرار بود آبش بدهم؛ روزی یک بار...والمستشهدین بین یدیه...آرزو هم که بر جوانان عیب نیست، هست؟

وبلاگ برای خاطر آیه ها
چرا بعضی اوقات دچار اشتباه و گناه می‏شوم؟

عالمان اخلاق می‏گویند: منشأ و انگیزه درونی گناهان، سه نیروی نفس می‏باشد:

1. شهوت، 2.غضب و 3.وهم.

نیروی شهوت، انسان را به افراط در لذت خواهی نفسانی می‏کشاند و سرانجامش، غرق شدن در فحشا و زشتی‏هاست.

نیروی غضب، انسان را به ظلم، طغیان، آزار رسانی و تجاوز، وادار می‏کند.

نیروی وهم، روح برتری طلبی، انحصارجویی، تکبر و خودخواهی را در انسان زنده می‏کند و او را به گناهان بزرگی وارد می‏کند.

به این مثال توجه کنید: آب، در عین حال که مایه حیات تمامی جانداران می‏باشد، اگر مهار نشود، به صورت سیلابی جریان می‏یابد و باعث نابودی حیات بشر می‏شود. بنابراین، این پدیده حیات‏بخش نیز نیاز به سد سازی و مهار دارد و در صورتی برای بشر مفید خواهد بود که به هنگام نیاز، در کانال کنترل شده خاصی قرار گیرد و از دریچه مخصوصی، به مقدار نیاز، جریان یابد و در غیر این صورت، طغیان می‏کند و به باغ‏ها، کشتزارها و خانه‏ها سرازیر شده، همه را ویران خواهد ساخت.

در مورد انسان نیز نیروی غضب، برای دفاع و شهوت، برای بقای نسل، لازم است؛ ولی اگر این دو غریزه بر اثر افسار گسیختگی طغیان کنند، موجب بروز جنایات ویران‏گر و انحرافات جنسی و بی‏عفتی خواهند شد.

در نتیجه اگر بخواهیم جامعه را از لوث گناه پاک سازیم و یا وجود خویش را از آلودگی گناه حفظ کنیم، راهی جز کنترل و تعدیل غرایز و تمایلات نفسانی نداریم.

حل مشکل
1. گناه‏شناسی؛ شناخت گناهان و تفکر در آثار دنیوی و اخروی آنها، گام نخستین شناسایی تصویر زشت گناهان و زمینه‏ساز تنفر از گناهان است.

2. گناه‏زدایی؛ مبارزه اساسی با گناه، از طریق مبارزه با زمینه‏های گناه و تقویت زمینه‏های اصلاح، امکان‏پذیر است و در این‏باره، راهی جز تقویت اراده وجود ندارد.

اینک با طرح سؤال‏های کوتاه و پاسخ آنها، به گشودن راه کمک می‏کنیم.

1. چرا باید خودمان را بشناسیم؟ چون اگر استعداد بی‏نهایت و ارزش‏های وجودی خود را نشناسیم، هرگز حرکتی نخواهیم کرد. تمام حرکت تکاملی انسان، به نوع و عمق شناخت وی نسبت به ارزش‏های وجودی وی وابسته است.

2. چرا باید هستی را شناسایی کنیم؟ چون انسان خلاصه هستی است و با هماهنگی و همراه شدن با هستی و قرب به خدای هستی و رنگ خدایی گرفتن، به کمال می‏رسد. اگر انسان هستی را نشناسد نمی‏داند چه باید کند و به عبارت دیگر، انسان، قانون کمال را از هستی فرا می‏گیرد.

3. نقش دین در زندگی انسان چیست؟ آدمی با زبان هستی آشنا نیست و نیاز به مترجم دارد. دین، ترجمان هستی است و به نحو بسیار ظریفی انسان را به رنگ هستی درمی‏آورد. تمام دین، در جهت به خدا رسیدن و قرب الهی برنامه‏ریزی شده است.

4. دانستن سرنوشت انسان در حیات اخروی و معاد، چه کمکی به انسان می‏کند؟ معاد و قیامت، فردای زندگی انسان است؛ فردایی که باید آن را بسازد و تا ابدیت در آن بماند. انسان باید بداند که عازم کدام وادی و مسافر کدام اقلیم وجود است؛ باید بداند که برای فردای خود، چه توشه‏ای فراهم کند و چه مقدار به کار و کوشش بپردازد؛ ببیند با چه کسی می‏خواهد همراه و همنشین شود تا در قیامت، با مشکل روبه‏رو نگردد.

یکی از مهم‏ترین مراحل خودسازی، رفع زمینه‏های گرایش به گناه است.

نقش ذکر و یاد خدا
ذکر خدا، آثار مثبت فراوانی دارد. ذکر، از آن جهت که با ذاکر اتحاد وجودی می‏یابد و باعث حضور خداوند در دل و جان مؤمن است، موجب می‏شود که ذاکر، خود را در محضر خدا حاضر ببیند و از کمال قرب او بهره مند شود و در نتیجه، بر محور حیا، از بسیاری از افکار پلید، اخلاق زشت و اعمال نکوهیده، پرهیز کند.


دستور العمل‏های ترک گناه
1. ترک زمینه گناه
کنترل چشم؛ امام صادق علیه‏السلام فرمود: «نظر دوختن، تیری مسموم از تیرهای ابلیس است و چه بسا نگاهی که حسرت درازمدتی را (در دل) به ارث بگذارد»1 بنابراین، انسان باید تا حد امکان، از حضور در مجالس مختلط یا برخورد با نامحرم پرهیز کند.

کنترل گوش؛ باید از شنیدنی‏هایی که ممکن است به حرام منجر شوند و زمینه‏ساز حرام هستند، پرهیز شود؛ مانند موسیقی حرام، صدای شهوت انگیز نامحرم و... .

ترک هم نشینی با دوستان ناباب؛ دوستانی که باعث می‏شوند انسان گناه را مزمزه کند، در واقع دشمن هستند و باید از آنها پرهیز کرد.

از امام سجاد علیه‏السلام، از همراهی و سخن گفتن و رفیق بودن با پنج کس نهی فرموده که عبارتند از: دروغگو، گناهکار، بخیل، احمق و کسی که قطع رحم کرده است».2

2. ترک فکر گناه
ترک زمینه گناه، سهم بسزایی در ترک فکر گناه دارد. سعی کنید که فکر گناه را به یاد خدا تبدیل کنید.

3. اشتغال به برنامه شبانه روزی
حتماً باید شبانه‏روز خود را با برنامه‏ریزی صحیح و متناسب وضع روحی و جسمی خود پر کنید و هیچ ساعت بی‏کاری نداشته باشید تا نفس شما مشغول شود. در اوقات بیکاری وسوسه‏های نفس و شیطان به سراغ انسان می‏آید و او را به فکر گناه و سپس به خود گناه می‏کشاند. امیرالموءمنین علی علیه‏السلام فرمود: «به راستی و حقیقت، این نفس (انسانی)، پیوسته و مرتب به بدی امر می‏کند؛ در نتیجه، هر کس آن را به خود واگذارد (و به کاری نگمارد)، نفس او را به سمت گناهان می‏کشاند».3

4. روزه گرفتن
روزه گرفتن، قوای حیوانی و شهوانی انسان را تضعیف می‏کند. اگر قوای شهوانی ضعیف شود، فکر گناه هم کم رنگ شود. امام جعفر صادق علیه‏السلام فرمود: «هرگاه شکم پر شود، طغیان می‏کند».4 مفهوم حدیث، این است که اگر شکم پر نشود، طغیان نمی‏کند و بهترین نوع گرسنگی، همان روزه گرفتن است.

تذکر این نکته بسیار ضروری است که روزه نباید برای بدن ضرری داشته باشد وگرنه شرعاً حرام است. و نیز نباید مزاحم انجام کارهای روزمرّه باشد. در هر صورت، اگر برای روزه گرفتن ممکن نیست، ساعات پرداختن به ورزش باید افزایش یابد.

5. ورزش
هر روز ورزش لازم است؛ البته آن ورزش‏هایی که برای بدن ضرری ندارد؛ مثل نرم دویدن و نرم طناب زدن و انجام حرکت‏های کششی.

چند توصیه
1. هیچ گناهی را کوچک نشمارید.

2. در ابتدای روز، با خدای متعال شرط کنید که گناه نکنید و در طول روز، مراقب اعمال و رفتار خود باشید و در پایان روز، از خویش حساب بکشید. اگر از عملکرد خویش راضی بودید، خدای را شکر گویید و در صورتی که راضی نبودید، بر خویش سخت بگیرید.

3. بدانید که همواره در محضر خدای بزرگ هستید و او بر وجود شما اشراف دارد و از ظاهر و باطن شما آگاه است.

4. از خداوند با دعا و نیایش استعانت و استمداد بجویید؛ زیرا که خود فرمود: «اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، هیچ کدام به فضیلت و تزکیه روی نمی‏آوردید».5

5. اعمال و عادات نیکو را جایگزین رفتار ناپسند نمایید؛ مانند شرکت دائمی در نماز جماعت، نماز شب و دعا.

قرآن کریم می‏فرماید: «خوبی‏ها، سرانجام میدان را بر بدی‏ها تنگ خواهد کرد و آنها را از بین خواهد برد».6

همچنین مطالعه پیرامون زندگی پارسایان و زاهدان و مطالعه کتاب‏های اخلاقی را فراموش نکنید.

در این زمینه به کتاب‏های زیر مراجعه کنید:

1. گناه‏شناسی، محسن قرائتی.

2. گناهان کبیره، شهید دستغیب.

3. قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور)، شهید دستغیب.


پی‏نوشت:
1. شیخ عباس قمی، سفینة‏البحار.

2. همان.

3. علی سعادت پرور، سرالاسراء، ج 1، ص 544.

4. فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ج 5، ص 150.

5. نور(24)، آیه 21.

6. هود(11)، آیه 114

منبع: سایت نور آسمان
«سهیل اسعد» مبلغ مشهور آرژانتینی که تاکنون بیش از 20 مرکز اسلامی را در کشورهای حوزه آمریکای لاتین تأسیس کرده است، جزئیات شیعه‌شدن 60 سرخپوست در «پرو» را تشریح می کند .
بر روی لینک زیر کلیک کنید :


چگونگی شیعه شدن 60 سرخپوست در آمریکای لاتین + فیلم
آن پنج نفر

آل عمران61

بالای تپه ایستاده بود، آن چه از دور می دید باور نمی کرد. یک پسربچّه توی آغوش محمّد بود و یک پسربچّه دیگر، دستش در دستِ محمّد، کنارش، بانویی که سر تا پایش را با حجاب پوشانده بود و آن طرف تر، مرد جوانی راست قامت...همین؟ همه ابناء و نساء و انفس شان همین پنج نفر است؟
دوباره نگاهشان کرد، این بار ولی دهانش از ترس خشک شد، رفت بالای بلندی، رو کرد به جماعت نجرانیان و گفت: آن پنج نفری که من می بینم اگر دست به دعا و نفرین بردارند، نسلی از ما روی زمین باقی نمی ماند. بروید پیش از آن که دست های کوچک آن دو پسربچّه به دعا بلند شود، پیش از آن که آن بانو روی زمین بنشیند و نگاهش را به آسمان بدوزد، پیش از آن که آن مردِ جوان سرش را بالا بگیرد، پیش از آن که محمّد عمامه اش را بردارد، بروید و بگویید اسقفِ نجران گفته ما تسلیمیم!
بسم الله الرحمن الرحیم
فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ


پرده ی اول:هجرت
نسا100


(1) هر سال آخر ذی حجه که می رسد پشت سرت راه می افتم و تا خودِ عاشورا می دوم. اما هیچ وقت به گرد قدم های کاروانت هم نمی رسم و دوباره سالِ بعد... با من چه باید بکنی که هر سال دستم خالی تر است و پایِ رفتنم ناتوان تر. خار و خاشاک های گناه و غفلت، پایم را به زمین بسته اند، آن قدر که شوق رفتن، شوقِ شدن، در من خشکیده است. پیله های من آن قدر ضخیم شده اند که خاطره پرواز را از یادم برده اند. هجرت تا دیار تو دیگر مرا نمی انگیزاند، وقتی به دیار خودم، به اقلیم عاداتِ سخیف خودم، به مرداب روزمرگی هایم، خو گرفته ام. با این همه- تو می دانی- محرم که می آید، صدای زنگ شترهای کاروانت که در گوشم می زند، کسی انگار در من فریاد می زند، کسی در من می آشوبد، کسی مرا به هجرت می خوانَد، بردارید این خار و خاشاک ها را، شما را به خدا بیایید و من را برهانید از این پیله ها، نشانیِ دیارتان را به من هم بدهید آقا...
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و من یخرج من بیته مهاجراً الی الله و رسوله ثمّ یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله...
(2) همین منزل های آخر به تو پیوست، زهیر را می گویم؛ زهیر بن قین؛ همین روزهای آخر بهشتی اش کردی. نمی دانم چه داشت که حالا روزهای بهشتی اش را کنار تو می گذراند، فقط می دانم بانویی داشت که همیشه حسرت و تحسین مرا برانگیخته، به گمانم زهیر باید بهشتی شدنش را مدیون و مرهون همین بانو باشد.
به دنبالش که فرستاده بودی و خواسته بودی ببینی اش، دل دل کرده بود...بانو اما بر او نهیب زده بود که: پسرِ دخترِ رسول خدا تو را خوانده و تو تردید می کنی؟ از جا بلند شده بود و وقتی برگشته بود، بانو دید که تارهای وجود همسرش از شوق می لرزند: آقا گفتند سرت در راه ما بریده خواهد شد! ...آه ... با قلب زهیر چه کرده بودید؟
سلام بر تو بانوی زهیر!
سلام من، از ایران- جهارده قرن بعد از آن روز تو - به ایمان و معرفت و شهامتی زنانه که هر سال، محرم، می ستایمش.
دعاکن مرا بانوی زهیر! دعا کن من هم کربلایی شوم آن گونه که تو؛ نسخه قرن بیست و یکمی از یک زنِ عاشورایی.
بانوی تازه مسلمان شده آلمانی:

زیباترین لحظه زندگی‌ام با چادر نماز رقم خورد

خبرگزاری فارس: بانوی تازه مسلمان شده آلمانی گفت: زیباترین لحظه زندگی‌ام این است که چادر نماز بر سر می‌گذارم و در مقابل درگاه خداوند دست نیاز دراز می‌کنم.


به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، مریم فاضلی «ورونیکا» در همایش یاوران نماز و بررسی نقش نماز در پیشگیری از وقوع جرم در دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت با بیان اینکه دین اسلام و شیعی تمام خلأهای نهاد آدمی را پر می‌کند اظهار کرد: در گذشته خلأهایی در وجودم مرا ناآرام کرده بود که این بی‌قراری حتی با جابه‌جایی و تغییر مکان زندگی‌ام برطرف نمی‌شد.

وی پذیرش دین اسلام را نیازمند آمادگی و حضور قلبی دانست و اذعان کرد: هنگام ازدواج با مردی مسلمان ابتدا به صورت شناسنامه‌ای مسلمان شدم اما با گذشت زمان به شناخت و معنویت عمیقی رسیدم که در هیچ جای دیگر تجربه نکرده بودم.

این بانوی تازه مسلمان شده آلمانی، اقامه نماز، گرفتن روزه و رعایت حجاب و آشنایی با سنت رسول اکرم (ص) و امام زمان (عج) را از جمله شیرینی‌های دین مبین اسلام خواند و گفت: زیباترین لحظه زندگی‌ام این است که چادر نماز برسر می‌گذارم و در مقابل درگاه خداوند دست نیاز دراز می‌کنم.

وی خاطرنشان کرد: در دین گذشته‌ام آموخته بودم که باید تنها به خودم تکیه کنم و این امر موجب شده بود که سنگینی خود را روی پاهایم حس کنم و به زمین چسبیده شوم اما با اسلام آوردن و گفتن شهادتین روح من الهی شد و پرواز کرد.

فاضلی شنیدن صدای صوت قرآن و اذان را از دیگر زیبایی‌های اسلام برشمرد و خاطرنشان کرد: زمانی که برای نخستین بار از آلمان به همراه همسر و فرزندانم به ایران آمدم در فرودگاه صدای اذان شنیدم که بسیار برایم جالب بود.

وی تصریح کرد: زمانی که در کلام از معرفت صحبت می‌کنیم و عمق آن را در اسلام می‌یابیم مانند فراگیری علم دنیایی از دانش فرا روی ما قرار می‌گیرد که البته معرفت چیزی فراتر از هر مبحث دیگری است.

این بانوی تازه مسلمان شده آلمانی، اضافه کرد: در غرب برخی مردم به حال مسلمانان به ویژه زنانشان غصه می‌خورند و فکر می‌کنند که حجاب محدودیت است در حالی که من آرامش درونی را با حجاب به دست آوردم و غرب درک درستی از وضعیت مسلمانان ندارد.
منبع : خبرگذاری فارس
سلام

حضرت عیسی (ع) به حواریون فرمود : برادرم موسی میگفت :‌ زنا نکنید ولی من به شما میگویم : حتی فکر زنا نکنید ؛ زیرا فکر گناه مثل این است که در اتاقی آتش روشن کنند که اگر خانه را هم به آتش نکشد، دیوارها را سیاه میکند .

فکر گناه هم اگر به گناه مُنجر نشود ، باعث کدورت و تاریکی قلب انسان میگردد و قلب غبارآلود مثل آینه ی زنگار گرفته است که دیگر خدا را نشان نمیدهد .
منبع : وبلاگ بهشت را ...
سلام

اعمال قبل از خواب حضرت زهرا(سلام الله علیها)
بسیاری از ما خواب راحت و آرامی نداریم و این مسئله می‌تواند دلایل جسمی و روحی متفاوتی داشته باشد اما در اکثر موارد ریشه نا آرامی در خواب عوامل روحی است که خوابیدن این نعمت بزرگ را به کام ما تلخ می‌کند دین بی نظیر ما برای این هم راهی اندیشیده است و با دستورالعمل‌هایی ساده و کم هزینه و بدون عوارض دنیایی از آرامش را به ما ارزانی می‌دارد .


[تصویر:  41942312541719143971842913611917372137180.gif]
چگونه خواب سالم‌تری داشته باشیم
قبل از خواب چه اعمالی انجام دهیم که آرامش کامل داشته باشم؟

اعمال مستحب فراوان است، شما هر ذکر و دعایی را که قبل از خواب انجام دهید نافع است چرا که تنها نام خداست که آرام‌بخش دل‌هاست اگر می‌توانید شب‌ها قبل از خواب، دو رکعت نماز و سوره «ملک» را بخوانید و «زیارت عاشورا» را زمزمه کنید در کسب آرامش مؤثر خواهد بود.

در هر حال شما هر کار مستحبی را قبل از خواب انجام دهید در کسب آرامش مؤثر خواهد بود. از صلوات غافل نباشید که حلّال مشکلات است؛ «دعای فرج» را زمزمه کنید و در نهایت در رختخواب کارهای روزتان را مرور نمایید. هرکدام اشتباه بوده سعی کنید جبران کنید و به فکر آن باشید که دیگر تکرار نشود و یا اگر قابل اصلاح است اصلاح کنید.

خود را به ایزد منان سپرده و گونه خود را بر زمین بگذارید و بگوید «الهی لا تکلنی الی نفسی طرفة عین ابدا» ؛ خداوندا مرا لحظه ای(چشم بر هم زدنی) به خودم وامگذار.

هر گاه سه مرتبه قل هو الله احد بخوانی مثل آن است که ختم قرآن کردی و هر گاه صلوات بفرستی بر من وبر پیامبران قبل از من،در روز قیامت ما شفیعان تو خواهیم بود ،و هر گاه برای مؤمنین استغفار کنی همه آنان از تو خشنود می‌شوند ،و هر گاه بگویی «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر »،مثل آن است که حج و عمره انجام دادی
دعا هنگام خواب 1- گفتن سه بار تسبیحات اربعه .
2- سه بار خواندن سوره توحید.
3- چهارده بار صلوات به نیابت 14معصوم .
4- طلب مغفرت برای تمام مؤمنان و مردگان .
5- گفتن تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) .
6- خواندن آیت الکرسی،فلق،ناس و کافرون .

7- خواندن این دعا که به منزله‌ی هزار نماز است: [b]یَفْعَلُ اللهُ ما یشاءُبِقُدْرَتِهِ وَ یَحْکُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ[/b]

ذکر هنگام خواب از قول امام صادق علیه‌السلام
[b]امام صادق (علیه السلام) فرمودند: کسی که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزی که از مادر متولد شده است ، از گناهان بیرون می‌آید: «الحمد لله الذی علا فقهر، و الحمد لله الذی بطن فخبر، [/b]

[تصویر:  2216915996854730526419715049143124102165.gif]

اعمال قبل از خواب حضرت زهرا(سلام الله علیها)


شبی حضرت زهرا (سلام الله علیها)رختخواب خود را پهن کرده بود و می‌خواست بخوابد که حضرت رسول (صلی الله علیه و آ له) بر وی وارد شد ،و فرمود :ای فاطمه ، نخواب مگر اینکه چهار عمل بجا آوری :اول آنکه قرآن را ختم کنی، دوم اینکه پیامبران را شفیعان خود گردانی ، سوم اینکه مؤمنین را از خود خوشنود کنی ، چهارم اینکه حج و عمره بجا آوری.

حضرت این را فرمود و مشغول نماز شد. حضرت زهرا (سلام الله علیها) صبر کرد تا نماز خود را تمام کرد .سپس فرمودند :یا رسول الله به چهار چیز امر فرمودی که من در این وقت ،قدرت ندارم آن‌ها را انجام دهم.


حضرت تبسم کرد و فرمود :هر گاه سه مرتبه قل هو الله احد بخوانی مثل آن است که ختم قرآن کردی و هر گاه صلوات بفرستی بر من وبر پیامبران قبل از من،در روز قیامت ما شفیعان تو خواهیم بود ،و هر گاه برای مؤمنین استغفار کنی همه آنان از تو خشنود می‌شوند ،و هر گاه بگویی «سبحان الله و الحمدالله و لا اله الا الله و الله اکبر »،مثل آن است که حج و عمره انجام دادی ."بهجة/ ج1/ص 304 "


اعمال مستحبی دیگر قبل از خواب 1) سوره تکاثر

از مولایمان امام صادق (علیه‌السلام) روایت است که فرموده‌اند : هرکس در هنگام خواب سوره" الهاکم التکاثر" را بخواند از فتنه و عذاب قبر ایمن می‌گردد.

هر کس 3 مرتبه بگوید " اعوذبالله من الشیطان الرجیم " و 3 آیه آخر سوره حشر از " لو انزلنا" بخواند 70 هزار ملک برتی او دعا می‌کنند تا روز شود و اگر مرد شهید محسوب می‌شود


2) سوره ملک
کسی که این سوره را قبل از خواب بخواند پیوسته در امان خدا می‌باشد تا صبح شود و در امان خدا می‌باشد در روز قیامت تا داخل بهشت شود (ثواب ان را به رفتگان خود هدیه دهید ). هر کس سوره "سجده"(الم تنزیل) و " ملک" را بخواند برای او از اجر مثل شب قدر می‌باشد.
3) سوره واقعه

روایت است هر کس این سوره را قبل از خواب بخواند خداوند را ملاقات نماید در حالی که صورتش مانند ماه شب 14 است (همچنین این سوره برای ثروت نیز است)
4) سوره الرحمن

کسی که سوره |"الرحمن" را بخواند و هر مرتبه که به (( فبای الاء ربکما تکذبون)) می‌رسد بگوید :((لا به شی من الایک رب اکذب)) پس اگر در شبش مرد شهید از دنیا رفته.
5) سوره محمد

ابداً دچار شکی در دین نمی‌شود فقیر نمی‌شود و هنگامی که مرد خداوند 1000 ملک را در قبر او موکل می‌فرماید تا نماز گذارند و ثواب نمازشان برای او باشد.
6) سوره یس

خداوند 1000 ملک را موکل می‌کند تا او را از شر شیطان حفظ کند و اگر در ان روز از دنیا برود داخل بهشت شود و هنگام غسل او 30 هزار ملک برت او طلب مغفرت نمایند و او را به سوی قبرش تشییع کنند . قبرش را تا جایی که چشم دید دارد برای او فراخ کنند و از عذاب قبر ایمن گرداند و پیوسته نوری از قبر او به طرف اسمان ساطع شود تا آنکه خدا او را از قبرش خارج کند و هیچ کسی اندازه او به خدا نزدیک نمی‌شود مگر ملایک مقرب و پیامبران . خدا می‌فرماید ای بنده من شفاعت کن قبول شفاعت می‌نمایم ........

7)هر کس 3 مرتبه بگوید " اعوذبالله من الشیطان الرجیم " و 3 آیه آخر سوره حشر از " لو انزلنا" بخواند 70 هزار ملک برتی او دعا می‌کنند تا روز شود و اگر مرد شهید محسوب می‌شود.

8) با وضو بخواب و 4 بار آیه الکرسی را بخوان.
فرآوری : زهرا اجلال
بخش اخلاق و عرفان اسلامی سایت تبیان
با تشکر از سها خانوم
سلام


چند روز پیش ی سخن رانی گوش دادم که میگفت انا انزلناه فی لیله القدر منظورش همون حضرت فاطمه (س) هست


رفتم ی سرچ کوچولو کردم دیدم درسته


در سوره اسرا آیه 60 اشاره کرده به خوابی که به حضرت پیامبر (ص) نمایان شد در عالم رویا



وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلاَّ فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي القُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلاَّ طُغْيَانًا كَبِيرًا ﴿۶۰﴾


و [ياد كن] هنگامى را كه به تو گفتيم به راستى پروردگارت بر مردم احاطه دارد و آن رؤيايى را كه به تو نماياندیم و [نيز] آن درخت لعنت‏شده در قرآن را جز براى آزمايش مردم قرار نداديم و ما آنان را بيم مى‏دهيم ولى جز بر طغيان بيشتر آنها نمى‏افزاید (۶۰)


نقل قول: پیغمبر شب در عالم رؤیا دیدند که بر منبر پیغمبر، بنی امیه به شکل بوزینه، میمون، بالا می روند و پائین می آیند ، تمام این منبر پیغمبر را بوزینه ها گرفته اند و بالا می روند و پایین می آیند و مردم را به قهقرا سوق می دهند یعنی از اسلام بر می گردانند به قهقرا و همان آداب جاهلیت، پیغمبر از خواب بیدار شدند و خیلی متأثر شدند، خواب، خواب تأثر آمیزی بود، لازال کئیبا حزینا همینطور پیغمبر به حال غصه و حزن بودند تا جبرائیل نازل شد " السلام علیک یا رسول الله مالی اراک کئیبا حزینا"، چرا اینطور شدی؟

پیغمبر فرمودند: ای برادر من- جبرائیل- من همچنین خوابی دیشب دیدم، بر روی این منبر بوزینگان می روند بالا و می آیند پایین و همه پله های منبر را گرفته اند و مردم را به قهقرا و به جاهلیت بر می گردانند، جبرائیل گفت: من خبری ندارم، می روم خبر می آورم، صعود کرد به مقام عزّ قدس ربوبی و برگشت این آیه را آورد: (أَ فَرَءَیْتَ إِن مَّتَّعْنَاهُمْ سِنِینَ *ثُمَّ جَاءَهُم مَّا کاَنُواْ یُوعَدُونَ * مَا أَغْنىَ‏ عَنهُْم مَّا کاَنُواْ یُمَتَّعُون‏): ای پیغمبر اگر ما این ها را سالیان درازی متمتّع کنیم از همین لذات و شهوات فانیه دنیا و بعد به آنها برسد گزند و نتیجه اعمال زشت آنها، این تمتّع و شهواتی که در دنیا به عنوان لذت بردند برای آنها چه فایده ای دارد، ( اِنَّا أَنزَلْنَاهُ فىِ لَیْلَۀِ الْقَدْرِ*وَ مَا أَدْرَئکَ مَا لَیْلَۀُ الْقَدْرِ*لَیْلَۀُ الْقَدْرِ خَیرٌْ مِّنْ أَلْفِ شهَْرٍ) ما به عوض آن بر تو لیلۀ القدر را قرار دادیم، که لیلۀ القدر از هزار ماه بهتر است.

مدت حکومت بنی امیه 84 سال بوده است و 84 سال یک مقدرای کمتر می شود از هزار ماه، درست مدت حکومت بنی امیه هزار ماه است و لیلۀ القدر خیر من الف شهر، ما یک شب می دهیم به امت تو، که در این یک شب تمتعات، لذات، بهره هایی که مردم از هزار ماه بر می دارند بیشتر است، آن تمتعات مادی است و در این یک شب بیش از هزار ماه تمتعات روحانی و معنوی بر می دارند و این «لیلۀ القدر» مال امت تو است، مال هیچ یک از امم سابقین نبوده، یک شب است ولی عجب شبی است، شبی است که تمام درهای بهشت را باز کردند، درهای جهنم را بسته اند.


و


نقل قول: فى تفسیر «انا انزلناه فى لیله القدر» عن الصادق علیه السلام: اللیله، فاطمه و القدر، الله. فمن عرف فاطمه حق معرفتها فقد ادراک لیله القدر و انما سمیت فاطمه لان الخلق فطموا عن معرفتها. بحارالانوار: ج ۴۳، ص ۶۵. ]؛ «لیله»، فاطمه است و «قدر»، الله؛ از این روى هر آن که به شناخت حقیقى فاطمه، توفیق یابد، بى گمان شب قدر را درک کرده است.
• امام صادق آن قرآن ناطق بفرموده است و بشنو اى دل آگاه! چو عرفانش بحق کردید حاصل به ادراک شب قدرید نایل.
• یکى تفسیر همچون صبح صادق که لیله، فاطمه است و قدر، الله به ادراک شب قدرید نایل. به ادراک شب قدرید نایل.
[ آیه الله حسن زاده ى آملى، انسان کامل: ص ۲۱۴. ]
یا فاطمه!
تو حقیقت لیله القدرى؛ همان شبى که فیها یفرق کل أمر حکیم؛
پس تو میزان جداسازى حق از باطلى.
یا زهرا!
تو تفسیر لیله القدرى؛ همان شبى که ظرف نزول حقیقت قرآن گشته است.
پس تو حقیقت قرآنى و ظرف نزول یازده کلام الله ناطق.
تو آیینه دار تام اسما و صفات پروردگارى.
یا راضیه!
تو باطن لیله القدرى؛ همان شبى که مبارکه [ حم الکتب المبین انا انزلنا فى لیله مبرکه. دخان (۴۴): ۱ ]
است و همان شبى که حاجات بندگان در آن برآورده مى شود و دعاى ایشان در آن به اجابت مى رسد. هنگامه ى ریزش فیوضات، خیرات و برکات بى نهایت الهى.
پس تو سرچشمه ى بى کرانه ى برکت و خیر کثیرى.
تو تجلى تمام رحمت ربى.
تو وجیهه ى عنداللهى که عرض نیاز حاجتمندان با وساطت تو به درجه ى اجابت مى رسد:
• مشکاه نور الله و الزجاجه لیله قدر لیله ابنه من صلت به الملائکه.
• کعبه الامال لاهل الحاجه ابنه من صلت به الملائکه. ابنه من صلت به الملائکه.
[ آیینه ى ایزدنما: ص ۵۲، به نقل از «الجنه العاصمه». ]
یا طاهره!
متحیرم که چه خوانمت؟
تو مظهر واجب الوجودى.
تو معنى جان ممکناتى.
تو جام جهان نماى ذاتى.
تو مظهر جمله ى صفاتى.
تو مجهوله القدرى؛ همان گونه که مجفیه القبرى.
تنها خدا مى داند که در آفرینشت چه کرده است؛ تنها خدا.
نقل قول: بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّآ أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
همانا ما به تو خير كثير عطا كرديم.
پس براى پروردگارت نماز بگزار و (شتر) قربانى كن.
همانا دشمن تو بى‏نسل و دم بريده است


نقل قول:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ



إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾
ما [قرآن را] در شب قدر نازل كرديم (۱)

وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾

و از شب قدر چه آگاهت كرد (۲)

لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾
شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (۳)

تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾
در آن [شب] فرشتگان با روح به فرمان پروردگارشان براى هر كارى [كه مقرر شده است] فرود آيند (۴)



سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾
[آن شب] تا دم صبح صلح و سلام است (۵)
ای پیامبر ما به تو فاطمه را دادیم
تو چه درک میکنی؟(اینجا طرف حساب صحبتش با ماها باید باشه)
فاطمه از هزارماه ( مدت زمان حکومن بنی امیه ) یا (از هزار مومن) برتر است او خیر کثیر است
روایت هست که حضرت جبرئیل به حضرت فاطمه (س) نازل میشدن
سلام خدا بر او با تا روز مطلع الفجر( ظهور امام زمان)
ما به تو خیر کثیر را اعطا کردیم

نقل قول: حم والکتاب المبین انا انزلناه فی لیله مبارکه اناکنا منذرین، فیها یفرق کل امر حکیم" (دخان۱۱-۴) چیست، امام فرمود: اما "حم" محمد صلی الله علیه و آله است و اما "کتاب مبین" امیرالمومنین علی است و اما "الیله" فاطمه علیهماالسلام است. (آداب الصلوه،۳۲۹-۳۳۰)
سلام دوباره[تصویر:  5.gif]

بااین مبنا را میتوان نزول جبرئیل در محضر حضرت فاطمه (س) را درک کرد.

امام خمینی ضمن آنکه خود را عاجز از توصیف معنوی حضرت فاطمه (ع) میداند، میگوید:

"فقط اکتفا میکنم به یک روایت که در کافی شریفه است و با سند معتبر نقل شده است

و آن روایت این است که حضرت صادق (ع) میفرماید:

فاطمه (س) بعد از پدرش ۷۵ روز زنده بودند در این دنیا، و حزن و شدت بر ایشان غلبه داشت و جبرئیل امین میآمد خدمت ایشان و به ایشان تعزیت عرض میکرد و مسائلی از آینده نقل میکرد.

ظاهر روایت این است که در این ۷۵ روز مراد ده ای بوده است، یعنی رفت و آمد جبرئیل زیاد بوده است و گمان ندارم که غیر از طبقه اول از انبیای عظام درباره کسی این طور وارد شده باشد که در ظرف ۷۵ روز جبرئیل این رفت و آمد را داشته است و مسائلی را در آتیه ای که واقع میشده است، مسائل را ذکر کرده است و آنچه که به ذریه او میرسیده است در آتیه، ذکر کرده است و حضرت امیر هم آنها را نوشته است، کاتب وحی بوده است، حضرت امیر، همانطوری که کاتب وحی رسول خدا بوده است، کاتب وحی حضرت صدیقه در این ۷۵ روز بوده است.

مسأله آمدن جبرئیل برای کسی یک مسئله ساده نیست.

خیال نشود که جبرئیل برای همه کسی می آید و امکان دارد بیاید، این یک تناسب لازم است بین روح آن کسی که جبرئیل میخواهد بیاید و مقام جبرئیل که روح اعظم است، چه ما قائل شویم به اینکه قضیه تنزیل، تنزل جبرئیل، بواسطه روح اعظم خود این ولی است یا پیغمبر است.

او تنزیل میدهد او را وارد میکند تا مرتبه پایین یا بگوییم که خیر، حق تعالی او را مأمور میکند که برو و این مسائل را بگو... حتما درباره ائمه هم من ندیدهام که وارد شده باشد این طور که جبرئیل بر آنها نازل شده باشد، فقط این است که برای حضرت زهرا (س) است که آنکه من دیدهام که جبرئیل به طور مکرر در این ۷۵ روز وارد میشده است.

در هر صورت من این قرائت و فضیلت را از همه فضایلی که برای حضرت زهرا (س) ذکر کردهاند، با اینکه آنها هم فضایل بزرگی است _ این فضیلت را من بالاتر از همه میدانم که برای غیر انبیا (علیهم السلام) آن هم نه همه انبیا، برای طبقه بالای انبیا (علیهمالسلام) و بعضی از اولیایی که در رتبه آنها هست، برای کس دیگر حاصل نشده، این از مختصات حضرت صدیقه (س) است. (صحیفه نور/ ۲۰ص۴-)



داستان واقعی وآموزنده
شب هنگام ، میر محمد باقر طلبه جوان ، در اتاق خود مشغول مطالعه بود ، که به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت خود به طلبه بیچاره اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید دختر پرسید : شام چه داری ؟؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و جلوی دختر گذاشت تا تناول کند و سپس دختر که شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان حرمسرا از کاخ خارج شده بود
در گوشه ای از اتاق خوابید صبح که دختر از خواب بیدار شد و از اتاق خارج شد ، ماموران شاه ، شاهزاده خانم را دستگیر و همراه طلبه جوان نزد شاه بردند شاه از شنیدن ماجرا عصبانی شد و از طلبه جوان پرسید چرا دیشب به ما اطلاع ندادی؟ میر محمد باقر گفت : شاهزاده خانم تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این طلبه جوان خطائی کرده یا نه؟ نتیجه تحقیق به شاه گزارش شد ، که خطائی صورت نگرفته. شاه ، بعد از تحقیق از میر محمد باقر پرسید : چطور توانستی در برابر نفست مقاومت کنی؟ میر محمد باقر ۱۰ انگشت خود را به شاه نشان داد و شاه دید که تمام انگشتان دستش سوخته ، و علت را از طلبه جوان پرسید طلبه جوان گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود. هر بار که نفسم وسوسه می کرد ، یکی از انگشتانم را بر روی شعله شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم ، و بالاخره از سر شب تا صبح ، بدین وسیله با نفسم مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمانم را بسوزاند شاه عباس از تقوا و پرهیزکاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر درآورند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36