کانون

زینبی/52 روز
دنیای سوفی

کارما /27 روز دوستی با کتاب /انسان 250 ساله

آتریسا/۵۳روز /چشم هایش

زینبی/53 روز
دنیای سوفی
خیلی نشد..خوابم نمیبره گفتم چندصفحه ای کتاب بخونم  

کارما/28 روز دوستی با کتاب / انسان 250 ساله

کارما /29 روز دوستی با کتاب /انسان 250 ساله

عاقا دقت کردید کتاب هم اعتیاد آوره

(1399 شهريور 11، 1:43)rezvaneh نوشته است: [ -> ]قسمتی از کتاب سیاحت غرب
"هادی گفت : من توشه سفر تو را کم می بینم.باید چند جمعه اینجا معطل باشی بلکه از دارالغرور (یعنی دنیا) چیزی برایت از دوستان برسد..
چنانچه در بین هفته خبری نرسید ، در شب جمعه برو به نزد اهل بیت خود . شاید به طلب رحمت و مغفرت یادی از تو بنمایند.
هادی رفت  و من به انتظار نشستم...تا شب جمعه رسید
به منزل رفتم و به کردار و گفتارهای زن و اولاد و خویشان و اشنایان که جمع شده بودند و به قول خودشان برای من خیرات می کردند و
 آش و پلو ساخته و روضه خوانی داشتند و فاتحه می خواندند ، نظر داشتم.
دیدم کارهایشان مفید به حال من نیست چون روح اعمال و مقصد اصلی شان آبرومندی خودشان است و از این جهت یک فقیر گرسنه را 
به طعام خود دعوت نکرده بودند .
مدعوین هم قصدشان فقط خوردن غذا و دیگر کارهای شخصی بود نه استرحامی برای من و نه گریه ای برای حسین بن علی علیه السلام
و اگر نقصی در خدمات انها پیدا میشد ..." 

این قسمت ادامه دارد.... 

سلام به کتابخون های کانون


رضوانه /602 روز دوستی با کتاب 

ادامه این قسمت :
"و اگر نقصی در خدمات انها پیدا میشد ، بد می گفتند به مرده و زنده .
 و اگر اهل خانه و خویشان هم گریه ای داشتند و اندوهگین بودند فقط برای خودشان بود که چرا بی پرستار مانده اند
چنان به شخصیات دنیایی خود غرق اند که نه یادی ازمن و نه یادی از مردن و اخرت خود می کنند..
من با حالت ناامیدی و سرشکستگی به قبرستان و منزل خود مراجعت نمودم..
از سوراخ قبر داخل شدم . دیدم هادی امده است و یک قاب پر از سیب در وسط حجره گذاشته شده است. پرسیدم : این از کجاست ؟
هادی گفت از رعایای بیرون کسی از اینجا عبورا می گذشت
امد به روی قبر و فاتحه خواند
این خاصیت نقدی اوست..خدا رحمت کند او را که به موقع اورد"

کارما /30 روز دوستی با کتاب /انسان 250 ساله رو تموم کردم 
سیاحت غرب فیلم هم داره من بچگی دیدم تا دو هفته کابوس میدیدم

زینبی/54 روز

دنیای سوفی  طلسم شده تموم نمیشه

کارما/خاطرات سفیر /32 روز خوب

نمیدونم از این کتاب چی بگم به تمام معنا عالی هرچی که از یه کتاب میخواستم توی این کتاب بود و چه قدر کیف کردم با خوندنش چه قدر نویسندش روان مینویسه و خودمونی انگار منم توی لحظه لحظه خاطراتش بودم باهاشون قهقه میزدم آخرای کتاب منم میخواستم با نویسنده گریه کنم خیلی عالی بود فردا معرفیش رو میزارم حتما بخونیدش این کتاب نزدیکای ظهر به دستم رسید عصر تموم شد 
هرچی بگم کم گفتم در موردش

آتریسا /۵۴روز /چشم هایش

ســـــلام
عطر رهایی   146 روز دوستی با کتاب  

کتاب: روانشناسی عزت نفس

سلام به کتابخون های کانون


رضوانه /606 روز دوستی با کتاب 

(1399 شهريور 19، 19:08)karma نوشته است: [ -> ]سیاحت غرب فیلم هم داره من بچگی دیدم تا دو هفته کابوس میدیدم

نمیدونستم فیلم هم داره 
کتاب ترسناکیه اما ترسش سازنده است 
البته از موضوعات ترسناکش نمی نویسم


خاطرات سفیر هم واقعا کتاب خیلی خوبیه . منم پیشنهاد می کنم همه بخونن

(1399 شهريور 21، 9:08)زینبی نوشته است: [ -> ]زینبی/54 روز

دنیای سوفی  طلسم شده تموم نمیشه

دنیای سوفی خیلی معروفه ولی نخوندم . رمانه ؟ راجع به چیه ؟

کارما/شفای زندگی /34 روز دوستی با کتاب

فیلم سیاحت غرب قدیمیه و خیلی حرفه ای نیست البته اگه بگم اصلا حرفه ای نیست هم بی راه نگفتم ولی خب تاثیر گذاره اگه وقت خالی داشتید ببینیدش بعضی جاهاش مخصوصا وقتی دارن طرف رو خاک میکنن خیلی خوبه 
درمورد دنیای سوفی تو لیست کتاب هاییه که میخوام بخونم در موردش سرچ کرده بودم گفته بودن آشنایی با یه سری نکات فلسفه و آشنایی جزئی با مبانی فلسفه در قالب یک رمان خواندنی و روان 
به نظرم جالب اومد