این کتاب هنر شناخت مردم خیلی جالبه.
بهترین کتابیه که در شرح تست MBTI دیدم...
محشره.
و می خوام یک نکته ازش به کاربرد، اینجا بگم؛
حتما برای شما هم پیش اومده که میگن فلان کتاب عالیه می گیرید می خونید، ولی هرچی جلوتر میرید با خودتون میگید فلانی چی دیده تو این که میگه عالیه؟
مثال هایی از کتاب هایی که زیاد درباره شون شنیدم (که بعضیا گفتن عالیه بعضیا گفتن افتضاحه) ولی خودم نخوندم:
جزء از کل
قهوه سرد آقای نویسنده که شادی گفت
این که از چه کتابایی خودمون بیاد خیلی خیلی به روحیاتمون بستگی داره.
از بین چهار حرف مولفه شخصیت هر نفر، به اعتقاد من N یا S بودن خیلی اثرگذاره. در واقع همون اثری رو میذاره که مرموزه و نمی فهمی چرا یکی از این کتاب خوشش میاد...
(چون درون گرایی و برونگرایی و برنامه ریز بودن یا بداهه پرداز بودن که تاثیر چندانی در موضوع و محتوای مورد علاقه ندارن، میمونه F و T که احساسی و متفکر بودنه که تشخبصش چندان سخت نیست)
مثلاً
من از رمان های که زیاد روی توصیف کار کنه و داستان کند پیش بره خوشم نمیاد.
حتی یبار برای اینکه به اصلش برسم از وسط رمان شروع کردم!
دلیلش میتونه این باشه که تیپ N یا شهودی ها، برعکس تیپ Sیا حسی ها، عمدتا از جزییات خوششون نمیاد و تصویر کلی و عمومی رو ترجیح میدن.
باز مثلاً شهودی ها به غرق ایده ها شدن و آینده سیر کردن و به نحوی تخیل و خروج از زمان حال علاقه مندن اما حسی ها برعکس. حوصله شون سر میره... حسی ها از توجه به زمان حال لذت می برن و به جزییات توجه دارن.
حالا این فقط تفاوت بین یک مولفه ست،
دیگه اینو در نظر بگیرید که احساسی یا متفکر بودن اضافه بشه باز ماجرا به دسته های خردتر و متنوع تری تقسیم میشه.
پس به این نتیجه می رسیم که نسبت به توصیه های کتابی واقع بین باشیم و خیلی خوش بین نباشیم.
این کتابی که دارم می خونم دونه دونه میاد این نکات و تفاوت ها رو میگه و برام خیلی جالبه، تازه دارم متوجه میشم چرا مامانم وقتی عصبانی میشه بهم میگه بی توجه هستی
چرا اینطور لباس می پوشم،
چرا از این شاخه به اون شاخه می پرم؟
چرا داداشم همش بهم میگه «خلاصه بگو»؟
و یکعالمه ورای جالب که منو میخوای این کتاب قوی و ترجمه عالی کرده.
اینم جلدشه:
البته من پارسال چاپ ۱۹ شو خریدم.