صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
ای عاقل اندکی در احوال مردمان تأمل نما که جایگاهشان دوزخ و طعامشان چرک و خون و شرابشان آهن گداخته است. شعلههای آتش آنها را از جا بر کند و پرتگاههای عمیق دوزخ آنها را گرد آورد. تنها آرزویشان هلاکت و نابودی است، ولی از آن اثری نمیبینند، قدمهای آنها به پیشانیشان بسته شده و چهرههایشان از ظلمت معاصی سیاه گشته و از کنارههای دوزخ فریاد بر آورند و از اطراف آتش صیحه زنند که ای مالک آنچه را که از آن بیم داده شدیم بما رسید، ای مالک سنگینی این زنجیرها ما را از پای در آورد، ای مالک پوست بدن ما بریان شد، ای مالک ما را از این آتش خارج ساز که دگر گرد گناه و معصیت نگردیم.
ولی او فریاد بر آورد که هیهات هیهات، فرار و نجاتی برای شما نیست- و خروجی از این جا برای شما نخواهد بود، ساکت شوید و سخن نگوئید که اگر خارج شوید دوباره به انجام آنچه از آن نهی شدهاید باز خواهید گشت، اینجا است که امیدشان قطع میشود، و بر آنچه از کف دادهاند، تأسف میخورند. ولی نه پشیمانی آنها را نجات میدهد و نه ناله و آه آنان را سودی میبخشد، در حالیکه بزنجیر کشیده شدهاند بر رو بآتش افکنده میشوند و آتش از بالا و پائین و راست و چپ آنها را فرا گرفته و غرق در آتش هستند، طعامشان آتش است و شرابشان آتش، لباسشان آتش است و بسترشان آتش، زنجیرهائیکه بدست و پایشان بسته شده آنها را در جایگاه تنگشان فرو برد، و با پتکهای آهنین پیکرشان در هم کوبیده شود، و آتش آنها را چون دیگ جوشان، بجوش آورد، و هر گاه که از میان پردههای آتش فریاد آنها بلند شود جامی از آب جوشان دوزخ بر سر آنها ریزند که آنچه را در اندرون آنها است بگدازد و پوست بدن را بسوزاند، و برای آنها پتکهائی از آتش است که چون بر سر آنها فرود آرند، پیشانی آنها در هم بشکند، از دهان آنها چرک و خون جاری است و از شدت عطش جگرهای آنها قطعه قطعه شود حدقههای چشم بر گونههایشان روان است و گوشتهای صورت در حال فرو ریختن و پیههای بدن در حال آب شدن و پوست بدن در حال برکنده شدن است، پس هر پوستی که بسوزد پوستی غیر از آن بجای آن آید، استخوانهای بدن از گوشت برهنه گردد، و صورتشان سیاه، و چشمها بینائی خود را از دست داده و زبانها را قدرت گویائی نیست، ستون فقرات آنها در هم شکسته و استخوانی سالم برای آنها نمانده است، گوشهای آنها بریده شده و پوست بدن پاره پاره گردد، و دستهایشان بگردن زنجیر شده و پیشانی آنها با قدمهایشان بزنجیر کشیده شده است، بر چهرههایشان بر آتش راه روند، و با حدقۀ چشم بر خارهای آتشین حرکت کنند، مارها و عقربها آنها را از هر سو بگزند، و آنان در حالی هستند که تنها خواستهشان مرگ است، ولی مرگی نمییابند.
و این شمهای است از آنچه از اخبار و احوال آنها در کتاب و سنت آمده است.
سلام
صبـــــــــــــــح :★★★★★★
ظهـــر و عصـر :★★★★★★
مغرب و عشا : ★★★★★★
طاهر / 19 آذر ماه
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
الحمدلله علی کل حال
سلام
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
طاهر / 20 آذر ماه
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
الحمدلله علی کل حال
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
فصل سوم در وضوء و در آن چند باب است
(باب اول) «در بیان بعضی از آداب ظاهری آن، چه واجب و چه مستحب»
از جمله مستحبات وضو مسواک کردن و تیامن (به دست راست شروع کردن) است و این غیر از افعال و مقدماتی است که قبل از شروع به وضو انجامش واجب است، هم چنین میبایست که آب وضو در کمال پاکی و تمیزی باشد و دستها را قبل از اینکه در ظرفی که با آب آن میخواهند وضو بگیرند بزند با آب دیگر از حدث نوم و بول یک مرتبه و از غایط دو مرتبه بشوید، هم چنین مضمضه و استنشاق از مستحبات وضوء است و هر یک از این دو مستحب است که سه مرتبه انجام بگیرد و مضمضه را بر استنشاق مقدم بدارد، و در حال شستن صورت چشمها را باز نگه دارد و دعائی که در این زمینه رسیده قرائت کند و بر هر عضوی که آب میریزد دست بکشد و موی صورت را با سر انگشتان از هم باز کند و مرد ابتدا روی ذراع آب بریزد و زن به پشت ذراع و در هنگام شستشوی اعضاء وضو به ریختن آب بر هر عضو و جاری ساختن آب بر آن عضو وضو را کامل کند و اولی اینست که با ریختن دو مشت آب بر هر عضو وضو را کامل نماید هم چنین مستحب است در تهیۀ مقدمات وضو از دیگری کمک نگیرد و از آب آلوده و آبی که از آفتاب گرم شده و نیم خوردۀ زن حایضی که خیلی مواظب طهارت و نجاست نیست و یهودی و نصرانی و مشرک و ناصبی و ولد الزنا- بنابر قول به طهارتش و الا که اگر نجس بدانیم واجب است- و آبیکه قورباغه و یا مار و عقرب بر آن گذشته و آب اندکی که نجاست بدان رسیده ولی نه بحدیکه از طهارت بیفتد و آب چاهی که میبایست برای پاک شدنش مقدار معینی از آب آن کشیده شود و این عمل انجام نگرفته و آبیکه انسان با آن غسل جنابت نموده بنابر قول بجواز وضوء با آنکه همین هم اقوی است اجتناب کند، و همۀ این امور در صورت اختیار است.
سلام
صبـــــــــــــــح :★★★★★★★
ظهـــر و عصـر :★★★★★★★
مغرب و عشا : ★★★★★★★
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★ دلم خوش بود حداقل نمازای صبحم سرجاشه،خیلی وقت بود نمازام قضا نمیشد
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
سلام
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★
صبـــــــــــــــح:★★★★★★★
ظهـــر و عصـر:★★★★★★★
مغرب و عشا: ★★★★★★★