کانون

(1392 دي 18، 22:43)امیرحسین نوشته است: [ -> ]سلام!
قشنگ میشه شکست های وسط رو تشخیص داد...


صــــــــــبـــــح    *****
ظهـر و عــصـر    *****
مغرب و عشا    *****

(1392 دي 18، 20:01)رامین. نوشته است: [ -> ]

سلاااااااااااااام

احسان خب نامردیه اینجا دیرتر اذان میگن

اصلا یه قانون جدید باید به پست اول اضافه کنن :

از این به بعد هر کی خواست بیاد اعلام وضعیت باید زمان اعلام وضعیتش بعد از اذان مغرب و عشای شهر رامین اینا باشه 

(1392 دي 19، 10:43)امیرحسین نوشته است: [ -> ]سلام دلیلش بیشتر غسله
یعنی یه جورایی وقتی شکستی رخ میده، چندتا پس شکست هم پیش میاد...
فکر نکنم اگر نمازامو خوب داشته باشم زیاد سمت خ. ا. برم

ظهر  و عصر===>

مغرب  و عشا==>

(1388 ارديبهشت 28، 23:28)iran_zamin نوشته است: [ -> ]

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی بود یکی نبود؛
یه بار لیلی با مجنون قرار گذاشت نزدیکای سحر، بیان همدیگرو ببینن....
یه وقتی قرار گذاشتن که هیچ کس مزاحمشون نشه
مجنون اومد سرقرار و منتظر لیلی شد...
یه مدت صبر کرد...
لیلی نیومد
دوسم داره ...دوسم نداره.....
مجنون خیلی خوابش می یومد
اما نمی خواست بخوابه
اما بلاخره خواب کار خودشو کرد...
لیلی اومد و دید مجنون خواب 70 پادشاه که هیچی، خواب 700 تا پادشاه رو داره می بینه!
لیلی خیلی ناراحت شد
یه چند تا گردو از تو جیبش درآورد و گذاشت تو جیب مجنون و رفت...
فردا صبح مجنون بیدار شد و دید اثری از لیلی نیست، فقط چندتا گردو تو جیبشه
فهمید که کار لیلی بوده
اما منظورشو نفهمید...
شدیدا فکرشو مشغول کرده بود و ناراحت بود...
تا اینکه یه بزرگی ازش پرسید چی شده؟
چرا اینقد گرفته ای مجنون خان؟
مجنون سفره دلشو باز کرد...
گفت می دونی منظورش چی بوده؟
-نه!
منظورش این بوده که: تو اگه عاشق بودی، هیچ وقت خوابت نمی برد، تو عاشق نیستی! برو همون گردو بازیتو بکن!

حالا خدا یه قراری با ما گذاشته، گفته: هر روز صبح بیا یه بوس بده به من...
اگه من نرم سرم قرار، باید برم گردو بازی بکنم

اما تو این تاپیک چی کار قراره بکنیم؛
تمام قوانین اینجا تو همین، یه شعر حافظ خلاصه می شه؛
ز بخت خفته ملولم، بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح، یک دعا بکند
...............................................................................................................

 
   
 
 سلام!
 
   این دفعه می خوایم در مورد یه قرار با هم صحبت کنیم.
   خوب که تو زندگیمون رو بگردیم و نگاه کنیم می بینیم هر روز سر یه ساعت مشخصی با یه شخصیت مهمی، که خیلی مهمه قرار داریم.
  کسی که به من و تو عزت داده.
   کسی که به من و تو سلامتی داده.
   کسی که به من و تو شعور داده.
   کسی که به من و تو خیلی چیزا داده.
 
   هر کدوم ما وقتی که با یه شخص مهمی قرار ملاقات داریم، از دو ساعت  قبلش    حاضر می شیم، خودمون رو مرتب می کنیم، تمرین می کنیم که چی می خوایم    بگیم، و  حتی نیم ساعت زود تر از وقت قرار هم در محل تعیین شده حاضر می شیم    تا راس  ساعت مقرر خدمت برسیم.ما هر وقت هر کی محبتی در حقمون بکنه تا   عمر  داریم  یادمون می مونه و از هر فرصتی استفاده می کنیم تا جبران کنیم.
  حالا یکی که تو زندگی این همه به ما محبت کرده دور از انصافه که جواب محبتش رو ندیم.
   اون توی یک شبانه روز که ۲۴ ساعته فقط و فقط به ۱۷ دقیقه راضیه.
  یک ساعت عاشقی مشخص کرده که تو اون ساعت منتظر من و توست.
   اره اون خدای من و توست، خدای مهربونی ها...
   شماها که سر وقت به قرار عاشقانتون می رسید، خوش بحالتون. خیلی قدر بدونید.

   در مورد نماز و قرار عاشقی می گفتم:
   اره! هر جا میریم از قبل قرار حاضریم.
   از یه ساعت قبل هم راه میفتیم که حداقل سر وقت به قرار برسیم.
   اما به نماز که می رسه…
   می زاریم الله اکبر اذان رو که گفتن تازه آستین بالا می زنیم بریم وضو بگیریم.
   در صورت اینکه من فکر می کنم انصاف این باشه الله اکبر اذان رو که گفتن ما هم الله اکبر نماز رو بگیم.
   سر ساعت مقرر سر قرار حاضر بشیم.
   دیر نکنیم.
   در خونه ی خدای مهربونی ها رو سر وقت بزنیم.
   امام صادق علیه السلام در واپسین لحظات عمر خود از اطرافیان می خواهند تا همه اقوام و خویشان را دعوت کنند.
   بعد از اینکه همه خویشان جمع شدند امام صادق علیه السلام می فرمایند:
  شفاعت ما به کسی که نماز را سبک بشمارد نمی رسد.
   می دونید سبک شمردن نماز چطوریه؟
   با هر لباسی نماز خوندن.
   با عجله نماز خوندن
   دیر نماز خوندن.
   غلط نماز خوندن
   در مکان آلوده نماز خوندن.
   …
   ما  برای یه بشر مثل خودمون چقدر احترام قائلیم. اگه خونمون بیاد بهترین ظروفمون رو بیرون میاریم. برای مهمونمون اتاق پذیرایی جدا داریم …
   اگر سراغش بریم بهترین لباس رو می پوشیم. بهترین عطر و ادکلن رو می زنیم و خلاصه بهترین ها رو جمع می کنیم.
   اما برای افراد عادی هیچ وقت این کارا رو نمی کنیم.
   برای نماز هم این کارا رو نمی کنیم.
خیلی خدای خوبی داریم.
   اگه یه دوستمون یه بار خلف وعده کنه…
   چقدر از دستش ناراحت میشیم و به دل می گیریم.
   اما…
   اما خدا مهربونی ها چی می گه:
   صد بار اگر توبه شکستی باز آی...
 
 
 

قراره با شروع ماه مهمانی خدا، به لطف خدای مهربونی ها این تاپیک شروع به فعالیت جدیدش بکنه...
  همه ما میدونیم چقدر نماز به هممون تو ترک کمک کرده.
  پس ساده ازش نگذریم...

اما قوانینش از چه قراره!!!
  دوستای عزیزم با همه ی حرفایی که بالا گفتم خواستم هدف تاپیک رو مشخص کنم
  من دوست داشتم اسم تاپیک قرار عاشقی باشه...
   من و تو با هم قرار میزاریم، قرار میزاریم که تو قرار عاشقیمون با خدا    از  امروز تا هر زمان که با هم بودیم و نبودیم، تلاش کنیم قدم به قدم تو    این  قرار آماده و آماده تر بشیم.
  -تو دید سطحیش میخواییم مراقب نمازامون باشیم.
  -بعد برای قرار با خدا حاضر بشیم.(لباسمون، محل نمازمون، پاکیزگیمون و... )
  -کم کم سوقش بدیم به سمت اول وقت حاضر شدن سر قرارمون با خدای مهربونی ها.
  -به هم کمک کنیم تا یاد بگیریم چطوری حضور قلب پیدا کنیم.
  همه ی اینا محقق نمیشه اگ حضور فعالی نداشته باشیم.
  خیلی وقتتونو نمیگیره!
  اگر مرد راهی بسم الله...


نحوه اعلام وضعیت جدید:
 
نام کاربری خودتون
 (توضیح برا اینکه برای قرار عاشقیتون چه کردید)
 و با گذاشتن ستاره، نمازها رو مشخص کنید>>>نماز جماعت: ستاره طلایی- نمازاول وقت: ستاره سبز- نماز غیر اول وقت ستاره آبی- و نماز قضا ستاره قرمز
 
 * در ضمن اعلام وضعیت هفتگی بوده، از شنبه تا جمعه و هفته به هفته به روز میشه.
 * هر روز پست قبلی خودتونو کپی کنید.

(1392 دي 19، 20:56)ستاره سهیل نوشته است: [ -> ] 
احسان : حالا که پارتی بازیه منم پارتی بازی میکنم برا خودم! اصلا قانون رو میذاریم اعلام وضعیت بعد از اذان مغرب به وقت تهران

صبح   ★★★★★★
ظهر   ★★★★★★
مغرب ★★★★★★

ممنون از ستاره سهیل و مسافر کوچولو 

شکر خدا ...