خداوندااا
نماز که می خوانم
فرشته های بالای سرم عزامی گیرند که چه کنند؟
ایاک نعبد را جزء عباداتم بنویسند
یا جزء دروغ هایم...
خدایا!
دلم می خواهد شبیه بی کس ترین آدمهای روی زمین باشم
شبیه آدمهایی که جز تو یاوری ندارند
از عظمت مهربانیت در حیرتم
چگونه به من محبت میکنی
در حالی که در سرزمین وجودم فصل سرد شیطانی حاکم است
خدایا!
سجده میکنم در برابرت که اینقدر در برابر من و گناهان من صبوری
کمکم کن تا این مهربانی هایت را درک کنم...
آغوشت را به من می دهی؟
برای گفتن چیزی ندارم
اما برای شنیدن حرفای تو بسیار ...
میشود من بغض کنم ؟
تو بگویی مگر خدایت نباشد تو این گونه بغض کنی؟!!
میشود بگویم خدایا ...؟
تو بگویی : جان دل ....
خدایا
جانم بگیر صحبت جانانه ام ببخش یارا
که از جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست
گر آمدم به کوی تو چندان غریب نیست
چون من در آن دیار هزاران غریب هست
عاشق که شد که یار به حالش نظر نکرد
ای خواجه درد نیست وگرنه طبیب هست
ﺍﻟﻬﯽ !
ﮔﺮ ﺯﺍﺭﻡ، ﺩَﺭ ﺗﻮ ﺯﺍﺭﯾﺪَﻥ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ،
ﻭَﺭ ﻧﺎﺯﻡ،ﺑﻪ ﺗﻮ ﻧﺎﺯﯾﺪَﻥ ﺧﻮﺵ ﺍﺳﺖ .
ﺍﻟﻬﯽ! ﺷﺎﺩ ﺑﺪﺍﻧﻢ، ﮐﻪ ﺑﺮ ﺩﺭﮔﺎﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺯﺍﺭﻡ،
ﺑﺮ ﺍﻣﯿﺪ ﺍﻧﮏ ﺭﻭﺯﯼ ﺩﺭ ﻣﯿﺪﺍﻥ ﻓﻀﻞ، ﺑﻪ ﺗﻮ
ﻧﺎﺯﻡ. ﺗﻮ ! ﻣﻦ ﺭﺍ ﭘﺬﯾﺮﯼ ﻭ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺗﻮ ﭘﺮﺩﺍﺯﻡ .
ﯾﮏ ﻧﻈﺮ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻧﮕﺮﯼ، ﻭ ﺩﻭ ﮔﯿﺘﯽ ﺑﻪ ﺁﺏ
ﺍﻧﺪﺍﺯﻡ
خدایا گفتی " و سخرنا لکم ما فی السماوات و الارض . . . "
آسمانها و زمین را نمی خواهم . . .
تنها نگاهت مرا بس است . . .
مگر نگفتی "ادعونی استجب لکم "
تو را می خوانم . . .
نگاهم کن . . .
خالق من " بهشتی " دارد
نزدیک
زیبا
و بزرگ
و "دوزخی" دارد
به گمانم کوچک و بعید . . .
و در پی دلیلیست که ببخشد ما را
گاهی به بهانه یک دعا در حق دیگری
الهی ای بهترینم!
تو بهتر ز من آگاهی به خسرانم.....!
به ندانم کاری ها و گناهم......!
اما من که جز توام کسی نیست !
جز به سوی تو راهم نیست !
جز به تو پناهم نیست!
قـــــلب من خـــــانـــه ی خــــداست
ممکن است گاهی گریه کنم ولی هیچگاه در تنهایی گریه نمیکنم
خــــداوند اینجــــاست اشکهای مرا پاک می کند...چـــون...
قـــــــــلب من خــــــانــــه ی خـــداست
ممکن است گاهی بیفتم و بلغزم اما هرگز در سقوط تنها نمی مانم
خـــــداونــــد هست و مرا بلند می کند...چــون...
قـــــــــلب من خــــــانه ی خـــــــداست
شاید گــــاهی رنج بکشم اما هرگز در این رنج کشیدن تنها نمی مانم
پــــــروردگار مرا از رنجها رهـــــا می کند...چـــون...
قـــــــلب من خانــــه ی خـــــداست
خـــــوشحـــالم،برای اینکه میدانم هرگــــز تنها نیستم
خــــــداوند همــــــواره با مــــــــــــــن است...
چـــــــــــــون...قـــــلب من خانـــــه ی خـــــــداست
"المومن کالجبل" یعنی مومن همچون کوه است،محکم است و جز به خواست الهی تغییری نمی پذیرد نه این که همچون سنگریزه ای یا تلی از شن با هر حادثه ای این سو و آن سو رود!
مومن در حوادث همچون کوه است نه حادثه ای او را غمگین می کند نه اتفاقی او را شاد چرا که به چشمه ی لایزال اتصال دارد و می داند خللی به این چشمه وارد نیست...
خدا
پلک را داد
برای بستن چشم
در گناه و ما
خرجش کردیم
برای چشمک زدن
بر گناه...
بزرگترين آزمون ايمان
زماني است كه
آنچه را كه ميخواهيد ، بدست نمي آوريد
با اين حال ، با تمام وجود مي گوئيد
خدايا شكرت
خدایا دلم به سان قبله نماست
وقتی عقربه اش به سمت "تو" می ایستد...
آرام می شود...
آري ... مي توانم در انعكاس صداي خنده ها و حتي گريه هاي كودكانه به تمامي معنا حضورت را لمس كنم ...!
مهربانِ من ، عاشقانه مي پرستمت و تمام وجب به وجب اين خاك سجاده ي من است از براي عبادت تو ...
هر كجا كه هستم و در هر حالي مرا تنها مگذار ...
ﺧﺪﺍﯾﺎ
ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻟﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺳﭙﺎﺭﻡ
ﺩﻟﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﭽﻮﻥ ﯾﮏ ﺩﻓﺘﺮ
ﭘﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﻏﻢ . ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ . ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺁﺭﺯﻭ ...
ﺧﺪﺍﯼ ﻣﻦ !
ﺑﺎ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﺖ
ﭘﺎﮎ ﮐﻦ ﮔﻨﺎﻫﺎﻧﻢ ﺭﺍ
ﺧﻂ ﺑﺰﻥ ﻏﻢ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻦ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﻭ ﺩﻟﯽ ﺭﺳﻢ ﮐﻦ
ﺩﺭ ﺩﻓﺘﺮ ﺩﻟﻢ ﺑﻪ ﺑﺰﺭﮔﯽ ﺩﺭﯾﺎ !!