عطر خدا ...
خودت رو دوست داشته باش و براي خودت دعا کن!
براي خودت دعا کن که آرام باشي
وقتي طوفان مي آيد، تو همچنان آرام باشي
تا طوفان از آرامش تو آرام بگيرد
براي خودت دعا کن تا صبور باشي؛
آنقدر صبور باشي تا بالاخره ابرهاي سياه آسمون کنار بروند وخورشيددوباره بتابد
براي خودت دعا کن تا خورشيد را بهتر بشناسي
براي خودت دعا کن که سرسفره ي خورشيد بنشيني و چاي آسماني بنوشي
براي خودت دعا کن تا همه ي شب هايت ماه داشته باشد
چون در تاريکي محض راه رفتن خيلي خطرناک است
ماه چراغ کوچکي است که روشن شده تا جلوي پايت را ببيني
براي خودت دعا کن تا هميشه جلوي پايت را ببيني؛
آخه راهي را که بايد بروي خيلي طولاني است
خيلي چاله چوله داره؛
دام هاي زيادي در آن پهن شده و باريکه هاي خطرناکي داره
پر از گردنه هاي حيران و سنگلاخ هاي برف گير است
براي خودت دعا کن تا پاهايت خسته نشوند و بتواني راه بيايي
چون هر جاي راه بايستي مرده اي
و مرگي که شکل نفس نکشيدن به سراغ آدم بيايد، خيلي دردناک است
هيچ وقت خودت را به مردن نزن!
براي خودت دعا کن که زنده بماني
زنده ماندن چند راه حل ساده دارد
براي اينکه زنده بماني،
نبايد بگذاري که هيچ وقت بيشتر از اندازه اي که نياز داري بخوابي
بايد هميشه با خدا در تماس باشي تا به تو بيداري بدهد
بيداري هايي آميخته با روشنايي، صدا، نور، حرکت
تو بايد از خداوند شادماني طلب کني
هميشه سهمت را بخواه
و بيشتر از آنچه که به تو شادماني ارزاني مي شود،
در دنيا شادماني بيافرين تا ديگران هم سهمشان را بگيرند
براي اينکه زنده بماني بايد درست نفس بکشي
و نگذاري هيچ چيزي سينه ات را آلوده کند
براي اينکه زنده بماني بايد حواست به قلبت باشد
هرچند وقت يکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده
و از آنها بخواه قلبت را معاينه کنند
دريچه هايش را، ورودي ها و خروجي هايش را
و ببينند به اندازه ي کافي ذخيره شادماني در قلبت داري يا نه!
اگر ذخيره ي شادماني هايت دارد تمام مي شود،
بايد بروي پشت پنجره و به آسمان نگاه کني
آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند از آنجا رد بشود
آن وقت صدايش کن
به نام صدايش کن
او حتماً برمي گردد و به تو نگاه مي کند و از تو ميپرسد که چه مي خواهي؟!
تو صريح و ساده و رک بگو
هر چيزي که مي خواهي فقط از خدا بخواه
خدا هيچ چيز خوبي را از تو دريغ نمي کند
شادمان باش
او به تو زندگي بخشيده است و کمکت مي کند که زنده بماني
از او کمک بگير
از او بخواه به تو نفس، قدم زدن، کوه، سنگ، دريا، شعر، درخت، تاب، بستني،
سجاده، اشک،حوض، شنا، راه، دست، آلبالو، لبخند، دويدن و عشق... بدهد.
آن وقت قدر همه ي اينها را بدان و آن قدر زندگيت را ادامه بده
که زندگي از اينکه تو زنده هستي به خودش ببالد !