امروز چهارتا کار مهم دارم ک سومیش همین بحثه،اجازه بدین تا شب مینویسم .
اومدم ب لئا خانم اعتراض کنم
لئا چرا نیومدی مسابقه گروهی؟؟؟دفعه ی بعد نیای ماهم ب نشانه ی اعتراض ب زپر میبریمت مسابقه
لئا این حالت ها من و متعجب میکنه ، چطوری میشه آخه
چقدر فعالیت داری؟همینطوری شرطی اینطوری شد؟ب نظرم ی نشانه ای چیزی بزار جلوت و بگیره .یعنی ی چیزی ک همش تو ذهنت یا جلو چشمت باشه ک یادت بمونه وقتی مثلا میخواد چنین حالت هایی شروع شه چشمت بهش بیوفته و ب خودت بیای .
نظرت چیه؟
(1399 مهر 1، 13:13)یاقوت نوشته است: [ -> ]امروز چهارتا کار مهم دارم ک سومیش همین بحثه،اجازه بدین تا شب مینویسم .
اومدم ب لئا خانم اعتراض کنم
لئا چرا نیومدی مسابقه گروهی؟؟؟دفعه ی بعد نیای ماهم ب نشانه ی اعتراض ب زپر میبریمت مسابقه
لئا این حالت ها من و متعجب میکنه ، چطوری میشه آخه چقدر فعالیت داری؟همینطوری شرطی اینطوری شد؟ب نظرم ی نشانه ای چیزی بزار جلوت و بگیره .یعنی ی چیزی ک همش تو ذهنت یا جلو چشمت باشه ک یادت بمونه وقتی مثلا میخواد چنین حالت هایی شروع شه چشمت بهش بیوفته و ب خودت بیای .
نظرت چیه؟
شب همه جا تاریکه چی بذارم جلو چشم؟؟
اولش از اون موقع که 5 - 6 ماه پاک بودم شروع شد
واقعا خودمم سردر نمیارم
فک کن ساعت 11 از بی خوابی داشتم بیهوش میشدم خوابیدم بعد انگار وسط خوابم اینطوری بشم هوشیار نیستم اولش بعد از چند دقیقه به خودم میگم چکار دارم می کنم؟؟
خدایا این دیگه از کجا پیدا شد
واقعا خودمم نمیفهمم
(1399 مهر 1، 12:23)لئا نوشته است: [ -> ] (1399 مهر 1، 2:30)rezvaneh نوشته است: [ -> ]لئا جان چطوره ؟ روبراهی ؟
سلام
راستش نه
دو شبه بازم سیستمم قاطی کرده
امشب نیاز پشتش نبود فقط به خودم اومدم دیدم دارم دست ورزی می کنم
نمیدونم چرا
نمیدونم چه کنم
سلام عزیزم
وقتی به خودت میای میتونی جلوشو بگیری ؟
یه پیشنهاد دارم لئا جان
لطفا مدتی تنها نخواب . اگه خواهری داری برو پیشش
یا برو توی پذیرایی بخواب ..جایی که در معرض دید باشی و در نداشته باشه و امنیت گناه رو نداشته باشی... چون هر لحظه ممکنه یکی بیدار بشه بره آب بخوره و شما رو ببینه
یا تو اتاقی که هستی حتما حتما در رو باز بذار و به هیچ وجه نبند . اگه کامل باز باشه بهتره
و یه پیشنهاد مکمل که بیا برای چند شب دقیقا قبل از خوابیدن با هندزفری صوت سوره قران یا مداحی و نوحه گوش کن ..یعنی تو لحظات پایانی بیداریت به این صوت ها گوش کن
ان شاءالله که مفید باشه
و عزیزجان من اگه نمیپرسیدم هیچی نمیخواستی بگی ؟
شاید با همدیگه به نتیجه ای برسیم
(1399 مهر 1، 22:18)یاقوت نوشته است: [ -> ]نقل قول: دوم اینکه برای این هفته که بحث هفتگی نداشتیم
من برای هفته ی دیگه یه پیشنهاد دارم
با توجه به اینکه نصف سال 99 گذشته... بیاین 6 ماه اولمون رو بررسی کنیم، چه اهدافی داشتیم برای امسال، چقدرش محقق شده، برای 6 ماه دوم اهدافمون رو مشخص کنیم، کلا یه برنامه ریزی 6 ماهه انجام بدیم برای خودمون...
نظرتون چیه؟؟؟
بحث قبلی و هیچ کس هیچی نگفت منم فکر کردم دوست ندارین زیاد پست بزارم بیخیال شدم
در مورد این بحث منکه کلا مغزم ترکیده ریخته زمین دارم جمعش میکنم: ) ب اهدافی ک تعیین کردم ب بزرگترینش نرسیدم بقیه شم تا اینجا ب دلیل اتفاقاتی ک افتاده باز محقق نشده.
در مورد 6 ماه آینده خب اهدافی ک دارم اول باید زندگیم ب سکون برسه و این جو حاکم تموم بشه تصمیم دارم مجدد برا کنکور بخونم.
کلی نوشتم دیگه.هنوز چیزی معلوم نیست.باید اول دانشگاه و جور کنم ،بعدش ب زندگیم نظم بدم.بعدش ی جایی پیدا کنم.کم کم بقیه رو راضی کنم. ی تصمیم بزرگی هم هست ک باید بگیرم.
در کل زندگی من ترکیده .نمیدونم کجاش و بگیرم و شروع کنم.دارم ب بطالت میگذرونم.
خیلی عصبیم ب خاطر این موضوع.
بقیه هم درک نمیکنن هرکی از راه میرسه ی چیزی میگه و بدون درک حرف میزنه بدتر میشم.ب این خاطر 24 ساعته تنها هستم و از دیدن آدم ها دوری میکنم.
حتی خانواددم جمعش 1ساعت نمیبینم.همش یا کتاب میخونم یا تو کانون و اینستا یا هم با دوستام بحث میکنم ک چیکار کنیم.
سلام یاقوت گلم
این حرفا چیه ؟؟ ما خیلیم دوست داریم شما پست بذاری
. روزی صد تا پست هم بذاری با جون و دل میخونم
ان شاءالله به همه اهدافت میرسی
غصه حرف مردم رو هم نخور . فقط میخوان یه چیزی گفته باشن . و اکثرا واقعا منظوری ندارن
و در نهایت اینده شماست و خودت باید تصمیم بگیری و مطمئنا بهترین تصمیم رو میگیری
اگه اهدافتو روی کاغذ بنویسی و جلوی هر کدوم هم راه حل هایی که بنظرت میاد رو بنویسی شاید بهتر بتونی روشون تمرکز کنی
(1399 مهر 1، 22:18)یاقوت نوشته است: [ -> ]نقل قول: دوم اینکه برای این هفته که بحث هفتگی نداشتیم
من برای هفته ی دیگه یه پیشنهاد دارم
با توجه به اینکه نصف سال 99 گذشته... بیاین 6 ماه اولمون رو بررسی کنیم، چه اهدافی داشتیم برای امسال، چقدرش محقق شده، برای 6 ماه دوم اهدافمون رو مشخص کنیم، کلا یه برنامه ریزی 6 ماهه انجام بدیم برای خودمون...
نظرتون چیه؟؟؟
بحث قبلی و هیچ کس هیچی نگفت منم فکر کردم دوست ندارین زیاد پست بزارم بیخیال شدم
در مورد این بحث منکه کلا مغزم ترکیده ریخته زمین دارم جمعش میکنم: ) ب اهدافی ک تعیین کردم ب بزرگترینش نرسیدم بقیه شم تا اینجا ب دلیل اتفاقاتی ک افتاده باز محقق نشده.
در مورد 6 ماه آینده خب اهدافی ک دارم اول باید زندگیم ب سکون برسه و این جو حاکم تموم بشه تصمیم دارم مجدد برا کنکور بخونم.
کلی نوشتم دیگه.هنوز چیزی معلوم نیست.باید اول دانشگاه و جور کنم ،بعدش ب زندگیم نظم بدم.بعدش ی جایی پیدا کنم.کم کم بقیه رو راضی کنم. ی تصمیم بزرگی هم هست ک باید بگیرم.
در کل زندگی من ترکیده .نمیدونم کجاش و بگیرم و شروع کنم.دارم ب بطالت میگذرونم.
خیلی عصبیم ب خاطر این موضوع.
بقیه هم درک نمیکنن هرکی از راه میرسه ی چیزی میگه و بدون درک حرف میزنه بدتر میشم.ب این خاطر 24 ساعته تنها هستم و از دیدن آدم ها دوری میکنم.
حتی خانواددم جمعش 1ساعت نمیبینم.همش یا کتاب میخونم یا تو کانون و اینستا یا هم با دوستام بحث میکنم ک چیکار کنیم.
ـــــــــــــــ
نقل قول: شب همه جا تاریکه چی بذارم جلو چشم؟؟
اولش از اون موقع که 5 - 6 ماه پاک بودم شروع شد
واقعا خودمم سردر نمیارم
فک کن ساعت 11 از بی خوابی داشتم بیهوش میشدم خوابیدم بعد انگار وسط خوابم اینطوری بشم هوشیار نیستم اولش بعد از چند دقیقه به خودم میگم چکار دارم می کنم؟؟
خدایا این دیگه از کجا پیدا شد
واقعا خودمم نمیفهمم
ساعت مشخصی داره؟اگر ساعت مشخصی داره این حالت تایم گوشی و تنظیم کن زنگ بزنه .خودمم موندم
تقریبا 3 ساعت بعد از خوابیدنم
هر روز نیست که گوشی تنظیم کنم
آخه میدونی بیشتر از چی تعجب می کنم؟
من خوابم خیلی سنگینه فک کنم گوشی تنظیم می کردم اصلا متوجه نمیشدم کی خاموشش کردم یا به مامانم می گفتم منو واسه نماز صبح بیدار کنه صبح دعواش می کردم که چرا بیدار نکردی بیچاره می گفت خیلی صدات کردم منم اصلا نمیشنیدم
الان واقعا موندم چطوریه که من ساعت 2 بیدار میشم
ولی بی انصافیه
فک کن دیگه رمان نمیخونم، خیالپردازی نمی کنم ، عکس ناجور نمیبینم ، هیچ مطلبی که مربوط باشه نمی خونم حتی جوک
که فاصله بگیرم که ترک کنم
بعد شب ....
الله اکبر
نمی خوام
منم شدید خیال پردازم و فیلم و رمانم زیاد دم دستمه ولی وقتی کلا از همه چ دور میشم اینطور نمیشم ولی خیلی زیاد خواب میبینم.من نمخوام برم ولی شدید خواب های جنسی میبینم ب خصوص بعد از ۳۰روز از ترک.
این عالیه ک با خواهرت هستی چون تنها بودی بدتر بود ب نظرم .
دیشب چ شد ک ب خیر گذشت ،اومدی کانون یا چ؟
منم خیلی تعجب میکنم ،ب نظرم از این اپ های هشدار ساعت نصب کن ک باید عکس بگیری تا سکوت کنه یا ی رمزی بدی واز این چیزها تا باعث شه زودتر ب خودت بیای .
انشالله زودتر حل میشه
(1399 مهر 2، 11:37)یاقوت نوشته است: [ -> ]منم شدید خیال پردازم و فیلم و رمانم زیاد دم دستمه ولی وقتی کلا از همه چ دور میشم اینطور نمیشم ولی خیلی زیاد خواب میبینم.من نمخوام برم ولی شدید خواب های جنسی میبینم ب خصوص بعد از ۳۰روز از ترک.
این عالیه ک با خواهرت هستی چون تنها بودی بدتر بود ب نظرم .
دیشب چ شد ک ب خیر گذشت ،اومدی کانون یا چ؟
منم خیلی تعجب میکنم ،ب نظرم از این اپ های هشدار ساعت نصب کن ک باید عکس بگیری تا سکوت کنه یا ی رمزی بدی واز این چیزها تا باعث شه زودتر ب خودت بیای .
انشالله زودتر حل میشه
کار خاصی نکردم دیروز
ورزش بود که تقریبا هر روز هست و قرآن خوندم
سلام
نمیدونم از کی
ولی میدونم پاکم.....
از همون تاریخی که توی این گروه زدم
موضوع بحثمون چیه بچه ها؟؟؟؟
منهرورز ورزش میکنم....
سلام دوستان
خوبین ؟؟
لئا جان
اپلیکشنی که یاقوت گفت باید مفید باشه . نصبش کردی ؟
و شاید بیش از اندازه نگران اینی که شب ها این مشکل پیش بیاد و میره تو ناخوداگاه و پیش میاد
بیا یه کم تلقین مثبت کن
"خداروشکر می کنم که در آرامش میخوابم و ساعت ... بیدار میشم . خدایا ممنونم.خدایا شکرت "
تو جمله ات تماما کلمات مثبت باشه . اینو قبل خواب چند بار تکرار کن . و واقعا از ته دل بگو و اطمینان داشته باش که در آرامش میخوابی
خواهش می کنم از حال خودت اطلاع بده . توکل به خدا ان شاءالله درست میشه
یاقوت عزیز
ممنونم بابت کمک ها و مشارکت ها
. روبراهی ؟
آهو جان
خوشحالم که پاکی . خدا برکت بده به روزهای خوبت
دوست داشتی از حس و حال پاکیت برامون بنویس
و ماشاءالله که ورزش می کنی . آفرییییین
مهرخدای قشنگم
قربون سکوتت برم . خوبی ؟
احسسسسسنت به این اراده . احسسسنت به این پاکی . ماشاءالله قهرمان
سلاااااام
رضوانه بی حالی و بی حوصلگیم رفت اومدم اینجا رو بهم بریزم
مشکلی که نداری؟
همسایه کوچه پشتی داره با تلفن صحبت میکنه پنجره اتاق بازه من همه ی مکالماتش رو دارم میشنوم
یکی پولش رو نداده داره گله میکنه ازش
همیشه با تلفن که صحبت میکنید یا توی خیابون با کسی صحبت میکنید حواستون باشه ممکنه اطلاعاتی بدید بین حرفاتون و به گوش کسی برسه که نباید برسه و خدای نکرده مشکل ساز بشه..اینم از پیام امنیتی امروز
خب بریم اعلام وضعیت:
زینبی/25 شهریور/10 روز خوب وعالی
کتاب میخونم اتریسا رو دعوت کردم به رقابت سالم
رضوانه امروز هم قول میدم که ورزش کنم
دیروز هم 5 دقیقه ورزش کردم زمانش کم بود ولی مهم این بود که اشتباه ماه های قبل رو کنار بزارم وورزش کنم درواقع شروع روزهای ورزشی خوب بود ان شاالله
مهمان برنامه دیروز انارستان هم حرفهای خیلی خوبی درباره ورزش میزد اگر تونستید گوش کنید
سلام
ممنون از دوستان گل که منو تنها نمیذارید
من خوبم
پااااااااکم