راستی دوستان
یه سوال
دیگه قرار نیست بحث گروهی داشته باشیم ؟
(1399 مهر 22، 1:20)rezvaneh نوشته است: [ -> ]راستی دوستان
یه سوال
دیگه قرار نیست بحث گروهی داشته باشیم ؟
سلام
نمیدونم، راستش من تایم مشخصی نمیتونم بیام و در مورد موضوعش هم سری قبل پیشنهاد کردم گفتگو زیاد نشد در موردش.
من دیگه نمیدونم چه موضوعی پیشنهاد بدم
هر جور خودتون صلاح میدونید. منم قبول میکنم
مهرخدا، 18خرداد 99، 66 روز
منم آدم کم حرفی نیستم
ولی تو کانون اصلا حرف زدنم نمیاد
دوست دارم بقیه بنویسن من بخونم
(1399 مهر 22، 13:36)لئا نوشته است: [ -> ]منم آدم کم حرفی نیستم
ولی تو کانون اصلا حرف زدنم نمیاد
دوست دارم بقیه بنویسن من بخونم
طفلکی ماها که دوست داریم حرفهاتو بخونیم ولی ازمون دریغ میکنی
بابت صندلی داغ ممنونم عالی گفتی خوشم اومد. یاقوت اخرش منو میکشه
من معمولا کم حرف ام
البته تو کانون فکر نکنم کم حرف باشم
ولی چندروزه دستهام درد میکنه حوصله ام نمیکشه تایپ کنم بقیه پستهامم از پست های بالاتر کپی میکنم
(1399 مهر 22، 13:29)مهرخدا نوشته است: [ -> ] (1399 مهر 22، 1:20)rezvaneh نوشته است: [ -> ]راستی دوستان
یه سوال
دیگه قرار نیست بحث گروهی داشته باشیم ؟
سلام
نمیدونم، راستش من تایم مشخصی نمیتونم بیام و در مورد موضوعش هم سری قبل پیشنهاد کردم گفتگو زیاد نشد در موردش.
من دیگه نمیدونم چه موضوعی پیشنهاد بدم
هر جور خودتون صلاح میدونید. منم قبول میکنم
مهرخدا، 18خرداد 99، 66 روز
(1399 مهر 22، 13:36)لئا نوشته است: [ -> ]منم آدم کم حرفی نیستم
ولی تو کانون اصلا حرف زدنم نمیاد
دوست دارم بقیه بنویسن من بخونم
(1399 مهر 22، 13:56)زینبی نوشته است: [ -> ]من معمولا کم حرف ام
البته تو کانون فکر نکنم کم حرف باشم
ولی چندروزه دستهام درد میکنه حوصله ام نمیکشه تایپ کنم بقیه پستهامم از پست های بالاتر کپی میکنم
سلام
عجججججب
کی میخواست دوره های فشرده چگونه یک حامی خشن باشیمو برام بخره ؟ زودتر اقدام کنه
لئا جان وا چه اشکال داره حرفی بزنی. چرا پشیمونی دوستم
من مواظب خودم هستم ولی اتی منو اذیت میکنه منکه مظلومم
رضوانه من الان درگیر جنگهای داخلی در صندلی داغم از طرفی کویین بهم میخواست گرون بفروشه خودت برو بخر بهت تخفیف بده
(1399 مهر 22، 17:01)مهرخدا نوشته است: [ -> ]لئا جان وا چه اشکال داره حرفی بزنی. چرا پشیمونی دوستم
من مواظب خودم هستم ولی اتی منو اذیت میکنه منکه مظلومم
رضوانه من الان درگیر جنگهای داخلی در صندلی داغم از طرفی کویین بهم میخواست گرون بفروشه خودت برو بخر بهت تخفیف بده
نمیدونم شاید یک علتش اعتماد به نفس پایین باشه.
امروز نه کتاب خوندم
نه ورزش کردم
نه قرآن
نه کمک به مادر
در کل احساس خوبی به خودم و اطرافیانم ندادم
احساس اضافی بودن می کنم.
گاهی زود دیر میشه
فرصت ها را دریابیم
(1399 مهر 22، 17:01)مهرخدا نوشته است: [ -> ]رضوانه من الان درگیر جنگهای داخلی در صندلی داغم از طرفی کویین بهم میخواست گرون بفروشه خودت برو بخر بهت تخفیف بده
اون پیام یه نکته اخلاقی داشتا
دلت میخواد اون روی منو ببینی ؟
و ببینین ؟
اوکی . خواهید دید
(1399 مهر 23، 0:13)لئا نوشته است: [ -> ] (1399 مهر 22، 17:01)مهرخدا نوشته است: [ -> ]لئا جان وا چه اشکال داره حرفی بزنی. چرا پشیمونی دوستم
من مواظب خودم هستم ولی اتی منو اذیت میکنه منکه مظلومم
رضوانه من الان درگیر جنگهای داخلی در صندلی داغم از طرفی کویین بهم میخواست گرون بفروشه خودت برو بخر بهت تخفیف بده
نمیدونم شاید یک علتش اعتماد به نفس پایین باشه.
امروز نه کتاب خوندم
نه ورزش کردم
نه قرآن
نه کمک به مادر
در کل احساس خوبی به خودم و اطرافیانم ندادم
احساس اضافی بودن می کنم.
گاهی زود دیر میشه
فرصت ها را دریابیم
بعضی وقتا اینطوری میشه
منم با اینکه با زینبی قرار ورزش گذاشتیم اونقدر وضعیتم بد بود که نتونستم . زینبی ببخشید
اما چرا احساس اضافی بودن داری ؟
این احساس اشتباهه عزیز
باید خودتو دوست داشته باشی
چطوری خودتو دوست داشته باشی ؟
میشه با یاداوری نعمت هات : سلامتی . خانواده . داشتن سقف بالای سر . بودن تو مسیر پاکی . و ....
با یاداوری توانایی هات : میتونی قران بخونی . میتونی ورزش بکنی . میتونی به مادر محترمت کمک کنی . میتونی کتاب بخونی و ...
با یاداوری چالش هایی که تا حالا از پسشون بر اومدی
با یاداوری اینکه
تو ارزشمندی . اینو باید باورش کنی
تو از پس خیلی کارها برمیای
از پس خیلی کارها تا حالا براومدی
خیلی توانایی ها داری
خیلی کارها میتونی انجام بدی
و....
تو ادم ارزشمندی هستی لئا جان . اینو باید باور داشته باشی . با تمام وجود
تو در تمام دنیا یکی هستی . کپی نیستی . تو خودتی . با توانایی ها و استعدادهای عالی که داری
(1399 مهر 23، 1:50)rezvaneh نوشته است: [ -> ]بعضی وقتا اینطوری میشه
منم با اینکه با زینبی قرار ورزش گذاشتیم اونقدر وضعیتم بد بود که نتونستم . زینبی ببخشید
اما چرا احساس اضافی بودن داری ؟
این احساس اشتباهه عزیز
باید خودتو دوست داشته باشی
چطوری خودتو دوست داشته باشی ؟
میشه با یاداوری نعمت هات : سلامتی . خانواده . داشتن سقف بالای سر . بودن تو مسیر پاکی . و ....
با یاداوری توانایی هات : میتونی قران بخونی . میتونی ورزش بکنی . میتونی به مادر محترمت کمک کنی . میتونی کتاب بخونی و ...
با یاداوری چالش هایی که تا حالا از پسشون بر اومدی
با یاداوری اینکه تو ارزشمندی . اینو باید باورش کنی
تو از پس خیلی کارها برمیای
از پس خیلی کارها تا حالا براومدی
خیلی توانایی ها داری
خیلی کارها میتونی انجام بدی
و....
تو ادم ارزشمندی هستی لئا جان . اینو باید باور داشته باشی . با تمام وجود
تو در تمام دنیا یکی هستی . کپی نیستی . تو خودتی . با توانایی ها و استعدادهای عالی که داری
دارم سعی می کنم خوب بشم
ولی احساس اضافی بودن رو بابام بهم میده
و تقریبا هر روز اینو بهم میگه
راستش اینقدر خسته ام از این وضعیت که ممکنه برای ازدواج انتخاب اشتباه داشته باشم
بیخیال
ممنون که حواستون هست
راستی امروز دختر خوبی بودم
کتاب خوندم
قرآن خوندم
زبان هم خوندم
و زیاد از گوشی استفاده نکردم
سلام دوستان
چطورین ؟
لئا جان آفرین که سعیتو میکنی
مهم اینه که تو خودت میدونی که ارزشمندی
منم
قرآن خوندم
زبان خوندم
کتاب خوندم
ورزش کردم . زینبی فقط بخاطر تو
. بخاطر قرارمون . اونم کی ؟ ساعت ده شب
خداروشکر
مهرخدا، هفته اول، سبز
مهرخدا، 18خرداد 99، 69 روز