جای خودم منتها ۹ سال پیش خودم :(
بعدی:قبلی
اگر میخواستم جای کسی باشم؟
واقعا ب ذهنم نمیرسه...کس خاصی نیست..شاید کسی ک فعال تر بوده و پرجنب و جوش و شلوغ ..
بعدی:ناراحت کننده ترین و غمگین ترین سکانسی ک تو ی فیلمی دیدین؟
سکانس غمگین که تا دلتون بخواد هست میشه یه کتاب نوشت ازش
ولی واسه من هیچی مثل سکانس اعدام جان کافی تو فیلم گرین مایل نبود
شیش بار اون فیلم رو دیدم , هر بار به اونجا میرسم بغض میخواد خفه م کنه
بعدی : قبلی
این سکانسی که گفتی حقیقتا یکی از سکانسهای بغض آور سینماست
سکانس خودکشی با بند ناف(آخرین پلان فیلم) توی فیلم باتر فلای افکت هم خیلی غم انگیزه به نظرم و به سکانس خودکشی گرین مایل اضافش میکنم
بعدی: قبلی
من خیلی فيلم غمگین نمیبینم ولی کشته شدن بن کلونی تو جنگ ستارگان
بعدی:اگه بتونی زندگیتو بزنی عقب یا جلو کدوم رو انتخاب میکنی؟
میزنم جلو . دوست دارم آینده رو ببینم . این که چیا دارم و به کجا رسیدم .
بعدی : کدوم لحظه از زندگیتون خیلی خیلی خسته بودین که با یه حرکت یا یک اتفاق از اوج خستگی به نشاط رسیدین ؟ اون اتفاق شاد چی بود ؟
آخریش اوایل مهر همین سال بود هم اینکه چون امسال سال کنکورم و فشار درسا و استرس و یه سری چیزای دیگه که نگم بهتره چیزی که کمک کرد این بود که یاد گرفتم شکر گزار و متوکل باشم برا اینه که حالم خوبه
بعدی :داغون ترین سوتی که دادین
در تماس تلفنی که با برادرم داشتم یه جمله گفتم که سوتی + 18 وحشتنااااک از توش دراومد
خیلی حالم گرفته شد
تقصیر خانومش بود
هر وقت یادم می افته گر میگیرم
بعدی : قبلی
والا هر چی فکر کردم چیزی به ذهنم نرسید . فقط یچیزی یادم اومد که سوتی نبود ، یعنی اگه ادامه میدادم ، سوتی میشد .
من کلاس دهم بودم ، تازه اومده بودم دبیرستان . رشته ریاضی . به کتاب ها و دروس آشنا نبودم . مدیرمون اومد تو کلاس برنامه هفتگی رو برامون نوشت . کار و فناوری توش نبود . خواستم بپرسم آقا پ کار و فناوری کو . گفتم ولش کن . اگه میگفتم کلاس منفجر میشد . بچه ها ما که از ترک دیوار خندشون میگرفت ، منتظر چنین لحظاتی هستن . (حتی لحظات و سوتی های کوچیک مثل این)
بعدی : الان دوست دارین پیش چه کسی باشین ؟
نقل قول: بعدی:اگه بتونی زندگیتو بزنی عقب یا جلو کدوم رو انتخاب میکنی؟
می زنم عقب
با وجود اینکه آدمی نیستم که تو گذشته زندگی کنم ولی وقتی این سوال رو خوندم انتخاب اول این بود که بزنم عقب
آدم وقتی سنش کم کم میره بالا دیگه عجله ای برای جلو رفتن نداره
نقل قول: کدوم لحظه از زندگیتون خیلی خیلی خسته بودین که با یه حرکت یا یک اتفاق از اوج خستگی به نشاط رسیدین ؟ اون اتفاق شاد چی بود ؟
موقع هایی که یه اشتباهی انجام دادم که نمی تونم به راحتی خودمو ببخشم و خیلی عصبی و بهم ریخته شدم
سوره ی یاسین گوش دادم تا حد زیادی آرامش بهم برگشته
نقل قول: داغون ترین سوتی که دادین
داغون ترین که قابل ذکر نیست
ولی همون زمین خوردنی که جریانش رو تو تاپیک سوتی ها نوشتم
نقل قول: الان دوست دارین پیش چه کسی باشین ؟
حس می کنم حوصله ی کسی رو ندارم
شاید از عوارض زیادی تنها بودن امروزه
ولی خواهرم بیاد خونمون خوبه
بعدی: قبلی ها
نقل قول: بعدی:اگه بتونی زندگیتو بزنی عقب یا جلو کدوم رو انتخاب میکنی؟
می زنم جلو.
چون اگه بزنم عقب بعد از چند سال تازه می رسم به همین جایی که هستم.
نقل قول: کدوم لحظه از زندگیتون خیلی خیلی خسته بودین که با یه حرکت یا یک اتفاق از اوج خستگی به نشاط رسیدین ؟ اون اتفاق شاد چی بود ؟
معمولا بعد از یک روز سخت وقتی می رسم به خونه، تنهایی و آرامشش خیلی بهم حس خوبی می ده.
یه بار که وسط خیابون لاستیک ماشین ترکید و ماجراهای بعدش، بعد از تموم شدن ماجراها، شبش که رسیدم خونه، روی تشک دراز کشیدم، آرامشی که اون لحظه داشتم قابل وصف نیست.
نقل قول: داغون ترین سوتی که دادین
یه بار رفتم کلاس دیدم کل مطالبی که آماده کرده ام رو بچه ها از قبل بلدن
هیچی دیگه مجبور شدم فی البداهه درس بدم.
نقل قول: الان دوست دارین پیش چه کسی باشین ؟
الان پیش خانواده ام هستم، همین رو دوست دارم
بعدی : قبلی ها!
نقل قول: نوشته است:بعدی:اگه بتونی زندگیتو بزنی عقب یا جلو کدوم رو انتخاب میکنی؟
عقب...
با توجه به اینکه بتونم راه دیگه ای انتخاب کنم
الکی به باد رفت ۶ سال زندگیم کاملا الکی حتما زندگیم نکردم خیلی حتی های دیگه
نقل قول: نوشته است:کدوم لحظه از زندگیتون خیلی خیلی خسته بودین که با یه حرکت یا یک اتفاق از اوج خستگی به نشاط رسیدین ؟ اون اتفاق شاد چی بود ؟
منتظر ی تماس ک از خونه بزنم بیرون ازین الکی وقت کشی و افتادن تو خونه
نقل قول: نوشته است:داغون ترین سوتی که دادین
یکی سر کلاس زیست یهو جو گرفت بلند گفتم yes معلم گرخید یهو :/
سر کلاس شیمی بغل دستیم باهام حرف زد معلم گفت ساکت بعد دوباره بغل دستیم با جلویی حرف زد معلم بمن گفت بیا بیرون هیچی بحث کردیم یهو دوباره فاز گرفتم اومدم خیلی شیک عینکو در بیارم بندازم رو میز کلاسو ترک کنم که دسته عینک ب دماغم گیر کرد
چند ماه سوژه بودم هنوزم یادشون میارن میخندن
نقل قول: نوشته است:الان دوست دارین پیش چه کسی باشین ؟
مادرم
بعدی : قبلی ها!
الآن پیش همه اونایی که دوست دارم هستم. شکر خدا
بعدی:علم بهتر است یا ثروت؟
بنظر من هر دو به مقدار کافی در زندگی لازمه .
اما اگه قرار باشه یکی رو انتخاب کنم ، ثروت .
بعدی : اگه بگن یه هفته هر کاری که بخوای میتونی انجام بدی ، بعدش باید بمیری ، قبول میکردی ؟ چرا ؟ چیکارا میکردی ؟ (دقت کنین هر کاری ، حتی شرورانه ترین کار ها )
اگه قرار به انتخاب باشه نه قبول نمیکنم ولی اگه اجباری باشه حرفایی که تو دلم مونده رو به آدما میگم که چه قدر بعضیا رو دوست دارم و چه قدر از بعضی ها متنفرم
حتما عراق عربستان و مشهد میرم یه کار هیجان انگیز (مثل تعقیب و گریز جنایی ) حتما تو برنامم هست
راستی یادم رفت همه کتابامو آتیش میزنم
بعدی:قبلی +تاثیر گذار ترین جمله/فرد تو زندگی شما