برای خودم که همون که پوریا گفت
کار داشته باشم و درآمد کافی هم داشته باشم و بتونم به راحتی و بدون کمک دیگری یا حتی همسرم زندگی رو بچرخونم....
برای طرف هم
اولا ترجیح می دم از یه خونواده هم سطح خودمون باشه
بعد هم ترجیح می دم خونه دار باشه یا ترجیحا یه کاری داشته باشه که دست خودش باشه و هر وقت دوست داشت بتونه از کارش بزنه.......
و.........
شرط تو برای ازدواج چیه!؟
صادق باشه
سوال:داشته هات رو نام ببر؟
هر چیزی میتونه باشه، مادی و معنوی.
چه سوالی بهم افتاد !!
خب داشته هامو نمی تونم همشو بگم جا نمیشه !!!
نفر بعدی سوال قبلیو جواب بده
به نظرم همه ماها داشته هامون اون قدر زیاده که نمیشه شمردش...
خبببب
من چی بپرسم؟
برنامه ریزی کردی برای خودت؟
چقدر توی عمل بهش موفقی؟
بله برنامه ریزی کردم
50 درصد بهش عمل میکنم
سوال:
برادر زن راننده، دایی زن احمد است. راننده چه نسبتی با زن احمد دارد؟
سوال نفر بعد:
آیا جواب پوریا درسته؟
میگما این سوالو خب توی سرگرمی مطرح می کردین
ها؟
دیگه پوریا جوابو گفت
چیشو ببریم اونجا
ته دیگشو
سوال نفر بعد:
دوست داری سر سنگ قبرت چی بنویسن؟
اولا که خدا نکنه من بمیرم
هنوز کلی آرزو دارم
دوما
اگه قبر اینترنتیم باشه(یعنی توی کانون مثلا !!!) میگفتم
نصیحتی بشنو و بهانه مگیر : کانونی ها برنامه روزانه هه بعدی و جامعی بریزید و به آن عمل کنید !!!!!!
اگه قبر واقعیم باشه ...
نمی دونم...
یه چیزی که اگه کسی خوند یه چیزی عایدش بشه ازش وگرنه مهم نیست که چی روش نوشته بشه...شاید این بد نباشه :
کسی که از مرگ غافل نشد پیروز شد
یه همچین چیزی
یعنی مدام به یاد مرگ باشین و اینا
خب من سوال بعدی رو می پرسم
تا حالا توی زندگیت معجزه رخ داده؟
چه معجزه ای؟
سلام
خب منم بتعریفم
12 سالم بود. تو خونه مادر بزرگم تو حیاط بودم داشتم یه کپسول اجاق گاز رو قل میدادم تا آشپزخونه . گفتم یه لگد محکم بهش بزنم تا بیشتر بره . چشمتون روز بد نبینه . بدنه کپسول به لبه یه مزاییک گیر کرد و راهش کج شد و از ارتفاع 1.5 متری خورد زمین . تو اون لحظه فقط چشمامو بستم و گفتم کل محله رفت رو هوا
!
بعد از شنیدن صدای زمین خوردن کپسول ( عین این کارتونها
) آروم چشمامو باز کردم که ببینم هنوز تو این دنیا نفس می کشم یا تو اون دنیا نفس می کشم !
خوشبختانه بخیر گذشت
همون سوال