کانون

نسخه‌ی کامل: اعلام وضعیت روزانه
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
فرزاد 727 / 16 آبان / 7 روز خوب + 1 روز پاک
بنام خدا،
امروز روز هشتاد و پنجم ؛
بيرون بودم،صحنه هاى وسوسه كننده تو خيابون مشاهده شد ولى سعى كردم دفعه دوم نگاه نكنم،

بدم مياد به گذشته نگاه ميكنم،
چقدر خوبه كه زندگيم به روال عادى برگشته،باور كن اينم نعمتيه كه آدم احساس كنه همه چيز عاديه،

جديداً چقدر از خوردن لذت ميبرم،منظورم پرخورى نيست،منظورم طعم مختلف خوردنيهاست كه الآن خيلى به چشمم مياد،
چقدر از عطر ميوه ها لذت ميبرم،به به

خيلى حال خوبيه،

اميدوارم همه تجربه كنن تا ببينن يك كلمه از حرفام شعار نيست،
تازه فهميدم زندگى يعنى چى،

مراقب چشماتون باشين تا هميشه دنيا رو زيبا ببينين، 

درپناه حق
منم یه روز
(1393 آبان 23، 23:42)drift نوشته است: [ -> ]
(1393 آبان 23، 21:43)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1393 آبان 21، 22:41)drift نوشته است: [ -> ]سلامروز هشتاد و يكم 

اوضاع خوبه 
حال فكر كردن به گناه ندارم،لعنت بر گذشته كثيف
ولى همين كه الآن خودم حس ميكنم حالم بهتره خب قطعا اين بهتر شدن حالم از جانب خدا بوده،بس خدا در شرايطى كه من خودم از خودم حالم بهم ميخورد هم رهام نكرده،
امشالله هيچوقت هيچكس خدارا گم نكنه،
به اميد فردايي بهتر..

داداش برای ما هم دعا کن ...
سلام عزيز،خوبى داداش،
من پستام طولانىه معمولا بخاطر دل پُرى كه دارم،و بخاطر اينه كه ميخوام تجربه هامو بگم تا دوستاي ديگم هرچه سريعتر ايت عادت و فراموش كنن، پس تا تهش بخون واست نوشتم حال الآن خودمو و انشالله بهتر از اين در روزاي آينده تو و حال سياه گذشتمو..
ماكه گربه سياهه ايم، به دعاى ما بارون نمياد،ولى روى چش مايى،

براى من به مرحله گرفتارى شديد رسيده بود، چون اين گرفتارى طوريه هرچى بيشتر انجام بدى تشنه تر ميشي،سيرى نداره،
چون مدت طولانى اينكارو كردم ديگه بار آخر تمام روزنه ها رو كور كردم،با وبلاگ معجزات علمى قرآن آشنا شدم تو ماه رمضان،چون خودم علاقه به علم دارم معجزات علمي قرآن رو ديدم و ايمان خيلى سفت و محكم شد و به ايمان كامل رسيدم،اين اينان كامل اينقدر قوى بود كه ديگه حتي حاضر نشدم هيچ صحنه اي ببينم،
الآنم كار خاصى نميكنم،فقط اگه صحنه اي تو ايميلم يا هرجا ببينم فقط دستمو ميزارم روش و تموم، تموم ميشه،آب از اب تكون نميخوره،خوب ميدونم اگه اينكارو نكنم ممكنه وسوسه بشم،هرچند ديگه اينكار برام حقير جلوه ميكنه،ديكه در شأن خودم نميبينم اين كار رو بكنم،
دارم ميشم همون آدم قبلى كه نميدونست اينكار يعني چي

اينو دارم ازونجايي ميگم كه چون رفتارم مثل قبل شده، 
قبلاً دوستام مثلاً ميخواستن بهم سر بزنن ديگه ماكزيمم مثلا  ٣-٤ روز بود نكرده بودم، يا بعضي روزا همون روز انجام ميدادم،دوستام يا كسي مميخواست بياد پيشم حوصله نداشتم ميپيچوندم،الآن نه ،همه چي عاديه،كسي زنگ ميزنه بياد،يك چايي ميگذارم، تا بياد بعدخيلي خوب و بي استرس باهم همنشينى ميكنيم،

قبلا از بيرون اگر ميومدم، از هواي سرد بيرون ميومدم خونه ي گرم اصلا همين خودش وسووسم ميكرد بشينم پاي اينترنت و گند بزنم به اون شب و بعدش با پيشمونى و اعصاب خوردي برم توبه كنم و بخوابم و صبح ووقتى بيدار شدم آرزو كنم كاش نبودم كاش منه لعنتي نبودم، الان چي ؟ از بيرونه سرد ميام خونه، يك چايي جاي شما خالي ميخورم، ميشينم پاي درس و به خدا و نعمتاش فكر ميكنم،به اينده زيبا فكر ميكنم و به آينده اي كه همسرى دارم و با هم در راه رسيدن به خدا همسفريم، ضمن لذت از زندگى خودمو براي اون دنيا هم آماده ميكنم،

قبل زز خوردن هر خوردنى خصوصا اگر ميوه باشه ، اول بو ميكنم و ميگم خدايا چه قدرتى دارى ، چقدر خوشبو آفريدى و بعد با خوردنش كيف ميكنم و خدا و شكر ميكنم،

اون شخص لعنتى الآن داره از زندكى اينطىر لذت ميبره،اينطور آرمان هام عوض شده،
حالا اگر من همون راه قبليو كه بزرگترين تفريحم اين بود يه سايت آشغال  جديد پيدا كنم، همون راه قبلي رو ميرفتم بنظرت چي بدست مياوردم؟؟؟؟

وقتشه الآن خودتو عوض كنى كمى سختى بكشى بعدش بجاي استرس ، آرامشو تو وجودت پيدا كنى.
خیلی ممنون


آقا شما خیلی مراقب خودت باش. این احساس خوب رو خدا به کم کسی می ده. ببین چقدر شما رو دوست داره.
studsmatta

منم دو روز

حالم فعلا خوبه افکار بد دایم به ذهنم میاند اما سعی می کنم بهشون فکر نکنم. ایندفعه تا تهش می خوام برم. خدایا توکل بر تو.
سلام دوستان عرفان2/ ۱۴آبان  ۱۲ روزخوب
(1393 آبان 25، 23:18)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1393 آبان 23، 23:42)drift نوشته است: [ -> ]
(1393 آبان 23، 21:43)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]
(1393 آبان 21، 22:41)drift نوشته است: [ -> ]سلامروز هشتاد و يكم 

اوضاع خوبه 
حال فكر كردن به گناه ندارم،لعنت بر گذشته كثيف
ولى همين كه الآن خودم حس ميكنم حالم بهتره خب قطعا اين بهتر شدن حالم از جانب خدا بوده،بس خدا در شرايطى كه من خودم از خودم حالم بهم ميخورد هم رهام نكرده،
امشالله هيچوقت هيچكس خدارا گم نكنه،
به اميد فردايي بهتر..

داداش برای ما هم دعا کن ...
سلام عزيز،خوبى داداش،
من پستام طولانىه معمولا بخاطر دل پُرى كه دارم،و بخاطر اينه كه ميخوام تجربه هامو بگم تا دوستاي ديگم هرچه سريعتر ايت عادت و فراموش كنن، پس تا تهش بخون واست نوشتم حال الآن خودمو و انشالله بهتر از اين در روزاي آينده تو و حال سياه گذشتمو..
ماكه گربه سياهه ايم، به دعاى ما بارون نمياد،ولى روى چش مايى،

براى من به مرحله گرفتارى شديد رسيده بود، چون اين گرفتارى طوريه هرچى بيشتر انجام بدى تشنه تر ميشي،سيرى نداره،
چون مدت طولانى اينكارو كردم ديگه بار آخر تمام روزنه ها رو كور كردم،با وبلاگ معجزات علمى قرآن آشنا شدم تو ماه رمضان،چون خودم علاقه به علم دارم معجزات علمي قرآن رو ديدم و ايمان خيلى سفت و محكم شد و به ايمان كامل رسيدم،اين اينان كامل اينقدر قوى بود كه ديگه حتي حاضر نشدم هيچ صحنه اي ببينم،
الآنم كار خاصى نميكنم،فقط اگه صحنه اي تو ايميلم يا هرجا ببينم فقط دستمو ميزارم روش و تموم، تموم ميشه،آب از اب تكون نميخوره،خوب ميدونم اگه اينكارو نكنم ممكنه وسوسه بشم،هرچند ديگه اينكار برام حقير جلوه ميكنه،ديكه در شأن خودم نميبينم اين كار رو بكنم،
دارم ميشم همون آدم قبلى كه نميدونست اينكار يعني چي

اينو دارم ازونجايي ميگم كه چون رفتارم مثل قبل شده، 
قبلاً دوستام مثلاً ميخواستن بهم سر بزنن ديگه ماكزيمم مثلا  ٣-٤ روز بود نكرده بودم، يا بعضي روزا همون روز انجام ميدادم،دوستام يا كسي مميخواست بياد پيشم حوصله نداشتم ميپيچوندم،الآن نه ،همه چي عاديه،كسي زنگ ميزنه بياد،يك چايي ميگذارم، تا بياد بعدخيلي خوب و بي استرس باهم همنشينى ميكنيم،

قبلا از بيرون اگر ميومدم، از هواي سرد بيرون ميومدم خونه ي گرم اصلا همين خودش وسووسم ميكرد بشينم پاي اينترنت و گند بزنم به اون شب و بعدش با پيشمونى و اعصاب خوردي برم توبه كنم و بخوابم و صبح ووقتى بيدار شدم آرزو كنم كاش نبودم كاش منه لعنتي نبودم، الان چي ؟ از بيرونه سرد ميام خونه، يك چايي جاي شما خالي ميخورم، ميشينم پاي درس و به خدا و نعمتاش فكر ميكنم،به اينده زيبا فكر ميكنم و به آينده اي كه همسرى دارم و با هم در راه رسيدن به خدا همسفريم، ضمن لذت از زندگى خودمو براي اون دنيا هم آماده ميكنم،

قبل زز خوردن هر خوردنى خصوصا اگر ميوه باشه ، اول بو ميكنم و ميگم خدايا چه قدرتى دارى ، چقدر خوشبو آفريدى و بعد با خوردنش كيف ميكنم و خدا و شكر ميكنم،

اون شخص لعنتى الآن داره از زندكى اينطىر لذت ميبره،اينطور آرمان هام عوض شده،
حالا اگر من همون راه قبليو كه بزرگترين تفريحم اين بود يه سايت آشغال  جديد پيدا كنم، همون راه قبلي رو ميرفتم بنظرت چي بدست مياوردم؟؟؟؟

وقتشه الآن خودتو عوض كنى كمى سختى بكشى بعدش بجاي استرس ، آرامشو تو وجودت پيدا كنى.
خیلی ممنون


آقا شما خیلی مراقب خودت باش. این احساس خوب رو خدا به کم کسی می ده. ببین چقدر شما رو دوست داره.
studsmatta

منم دو روز

حالم فعلا خوبه افکار بد دایم به ذهنم میاند اما سعی می کنم بهشون فکر نکنم. ایندفعه تا تهش می خوام برم. خدایا توکل بر تو.
ممنون،اين نظر لطف شماست،

خيلى حواسمو جمع كردم،قبلاً چنين تجربه اي داشتم منتها فقط و فقط اين كارو نكردم كه نكرده باشم، خبرى از باور قوى به خدا نبوده، و با كله خوردم زمين،اينبار نميگذارم اين اتفاق بيوفته و محكم ادامه ميدم،

شما ادامه بدع،مهم اينه كه در شرايط وسوسه مقاومت كنى و اون با ارزشه و بعد شيرينيشو حس ميكنى.
3 روز 317
عرفان2/ ۱۴ آبان /۱۳ روز خوب
خدا رو شکر 6 روزه که پاکم. balloons
سه روز

1

fiesta
يه روز..
نه بابا يه روز پاكي كه نه..4
يه روز تا ركورد..varzesh
فردا از ركورد ٣٠روز(يا ٢٩روز) خودم رد ميشم..
عجب هيجاني..fiesta

عجب ماه محرمي..53

هذا من فضل ربي..53258zu2qvp1d9v53
روز ها در گذرند ...

4 روز

امید فردا تو میتونی clapping
اعلام وضعیت روزانه :
عرفان2 /۱۴ آبان / ۱۴ روز خوب
شد 18 روز. خدایا کمکم کن تا ترکش کنم.
5 روز 53

وسوسه همیشه هست. مهم اینه که ما چطور با اون برخورد کنیم.