کانون

نیم ماههههههههههه که پاکم

---

(1391 خرداد 19، 11:17)Homa_a نوشته است: [ -> ]سلام

من روزا رو نمی شمرم! آخه دیگه قرار نیست شکستی داشته باشم ولی فک کنم 8 روزی شده ...

نشمردی بهتره

سلام.....من روز دوم پاکیمه...
.
.
.
.
ولی...



هست امیدم که علارغم عدو روز جزا
فیض عفوش ننهد بار گنه بر دوشم

من هم یه
23 روزی
میشه که دور مانده ام ...

خوبه، خدا رو شکر.

راستی منم یه شکلک ساده دست و پا کردم واسه خودم!

چطوره!؟

سلاااااااااام
روز 8 داره میگذره
اما خدا بخواااد این بااار دیگه بااااید رکورد بزنم
یکم حالم با همیشه فرق داره

13 روززززززززززززززززززززز

خداروشکر

42روزم تموم شد

منم نزدیک 1 ماه ک پاکم اما 1 روزه ک تو این مجموعه عضوم و فکر کنم تازه 1 سالمه

---

(1391 خرداد 19، 20:56)dokhtare tanha نوشته است: [ -> ]منم نزدیک 1 ماه ک پاکم اما 1 روزه ک تو این مجموعه عضوم و فکر کنم تازه 1 روزمه

نه.......باورم نمیشه...........اصلاًنمیتونم باورکنم.......
من امروز هم نتونستم جلوی خودم روبگیرم.....




البته راستش تقصیرخودم نبود........بزارید داستانش روبراتون تعریف کنم:طبق معمول درحین درس خوندن شهوتی شدم....سریع رفتم پیش خونواده خوشبختانه تلویزیون نمیدیدن برای همین بدون سر وصداسریع رفتم تو هال تادرس بخونم......یه دفعه دیدم5دقیقه بعدرفتن بیرون ومن تو خونه تنها شدم.....نمیتونستم برم باشون چون درس داشتم.......خیلی اعصابم ریخت به هم یه دفعه این فکراومدبه ذهنم که خدا اصلاًمنو دوست نداره و نمیخواد من ترک کنم ومیخوادمن تواین لجن بدبختی بمونم......چون خودم جایی اومدم که تنهانباشم واین کارونکنم اما دوباره بی اراده تنهاشدم......حالم گرفت وهمونجا..... اما ای کاش این کارونمیکردم چون با انجام این کار حالم خیلی بیشتر وبدترگرفت......حالم ازخودم به هم خورد......دوست داشتم بمیرم.......رفتم چاقویی از آشپزخانه برداشتم تا خودکشی کنم وخودم رو از این زندگی نکبت خلاص کنم.......اما دیدم جربزه شوندارم ونشستم زارزاربه حال خودم گریه کردم.....بعد دیدم جمعه س ومنم کثیفم رفتم حموم.....اونجا دوباره تحریک شدم باخودم گفتم ما که آب ازسرمون گذشت چه یه وجب چه100وجب میخواستم این کارو دوباره انجام بدم که دست نگه داشتم وبه خودم گفتم:
بی شرف احمق به خاطر این دردعینکی شدیتاکی میخوای بزنی؟؟؟؟؟؟آشغال ازسگ بی ارزش تر عوضی(معذرت میخوام ولی حقمه)میخوای انقدر بزنی تاکوربشی؟؟؟؟؟ندیدی چی برسرخودت آوردی؟؟؟؟؟؟همه ی کلاس بهت فهمیدن حتی چندتا ازفامیلاهم فهمیدن چراچشمات ضعیف شده نمیخوای دست برداری؟؟؟؟؟؟؟منم درحالی که به شدت تحریک شده بودم با تلاش معجزه آسایی ازانجام این کار خود داری کردم ورفتم زیر دوش آب سردغسل کردم(به خاطرکثافت کاری قبل ازحموم)وبا خودم وخدای خودم عهدبستم که دیگه هیچوقت این کارونکنم......الانم مصمم........بدبخت سابق دیگه بدبخت نیست الان شده یه جنگجو که مصممه دیگه شکست نخوره وبه دماغ سوخته ی شیطون بخنده دیگه هرگز نمیشکنم.....هرگز.....خداروشکرکه کانون روپیداکردم تا ازاین بلانجات پیداکنم.....خدارو واقعاًشکر.......دیگه روزای سیاه تا19خرداد1391ازبین رفت......تولد دوباره ی من ازفردا20خرداد1391(روز اول پاکیم)شروع میشه.

آقای جنگجو عزیز خواهشا اینجا رو برید بخونید....

من پاکم....14 روز.....14 گل

سلام به همگی
جنگجوی عزیز من مطمئنم این سری دیگه میتونی.
فقط کافیه خودتو باور داشته باشی.برای ترکت برنامه داشته باش.عوامل شکستتو روکاغذ بنویس.هرروز مرورشون کن وتمام تلاشتو انجام بده تاازشون دوری کنی.
به امید خدا اینسری دیگه حتما موفق میشی.


خوب........
همگی برین ته صف چون رامین اومد.
خیلی خوشحال وسرحالم چون امروز 43روز پاکیمه
ولی ازطرفی هم خیلی ناراحنم چون شکلکام کار نمیکه که بتونم عکس گل بزارم.
بی زحمت خودتون این پایین عکس 43تا گل سرخ وخوشگل فرض کنید
اصلا ای کاش یه جوون مرد پیدا میشد رواین پست ما یه نقل قول میزدو پایین پستمون 4___5تا گل و بوته میکاشت.

(1391 خرداد 20، 8:56)رامین. نوشته است: [ -> ]سلام به همگی
جنگجوی عزیز من مطمئنم این سری دیگه میتونی.
فقط کافیه خودتو باور داشته باشی.برای ترکت برنامه داشته باش.عوامل شکستتو روکاغذ بنویس.هرروز مرورشون کن وتمام تلاشتو انجام بده تاازشون دوری کنی.
به امید خدا اینسری دیگه حتما موفق میشی.


خوب........
همگی برین ته صف چون رامین اومد.
خیلی خوشحال وسرحالم چون امروز 43روز پاکیمه
ولی ازطرفی هم خیلی ناراحنم چون شکلکام کار نمیکه که بتونم عکس گل بزارم.
بی زحمت خودتون این پایین عکس 43تا گل سرخ وخوشگل فرض کنید
اصلا ای کاش یه جوون مرد پیدا میشد رواین پست ما یه نقل قول میزدو پایین پستمون 4___5تا گل و بوته میکاشت.

یه روز
شکر