خدا نکشتتون چطور این همه کار می کنین!
من دیروز رفتم سر کار بعدشم مرخصی گرفتم رفتم یه کاری انجام دادم وقتی رسیدم خونه از زمانی که هر روز می رسیدم زودتر بود
بعدش هم یه مقدار خوابیدم بعد رفتم با دوستام بیرون یه جا نشستیم
وقتی برگشتم خونه سریع رفتم اون ور خیابون فروشگاه یه غذای دم دستی با خواهرم شام درست کردیم
بعدش من از ساعت 9 مست و مدهوش افتاده بودم یه گوشه خوابِ خوابِ خواب
خوابیدم تا صبح!
شما ها چطوری این همه فعالیت می کنین؟
پ.ن
یه موقعی در اعلام وضعیت روزانه می گفتن روز پاک ! چار تا آیکون شور و شعف هم می ذاشتن
الان دیگه هیچی!
اراده جان چرا خرابی داداشم؟؟؟؟
خانم می توانم، شما خودتون این همه کار کردین توی یه روز .... ما شاء الله به شما...
خوابیدن هم خودش خیلی خوب و مفیده
مثلا من امروز تا ساعت ۱۲ ظهر خواب بودم
بعدش پاشدم و رفتم به کارهام رسیدم
شبی هم استراحت کردم.
با رفقا صحبت کردیم، خندوانه دیدم و باز هم یوتویوب چرخیدم.... این آخریه خوب نیست.... باید با یه چی دیگه عوضش کنم.
ایده ای دارید دوستان؟
قرآن هم کار کردم.
خدا رو شکر
یک روز پاک دیگه هم
عالی گذشت ...
امروز هم یک روز عالی دیگه رو پشت سر گذاشتم
بیدار شدم، رفتم سراغ کارهام
شب هم بازی و ورزش
الان هم خسته ام و می خوام بعد از کمی قرآن کار کردن و دوش گرفتن، بخوابم
شاید هم دو رکعت نماز هم بخونم قبلش. خدایا خودت بهم انرژی بدی
سلام
خانم می توانم شما هم می تونید به سبک قدیم اعلام وضعیت کنید.
مثل من بگید یه روز پاک فوق العاده دیگه سپری شد.
پ.ن:
ضمنا من هم مثل شما نمی دونم این عاشق چطور این قدر فعالیت می کنه.
فکر کنم تغذیه اش فرق داره.
چی می زنی داداش؟
سلام
تصمیم دارم دوباره شروع کنم
صدبار دیگه هم به این مرحله برسم بازم شروع میکنم
امروز مادربزرگم رو دیدار کردم
یه کم کار کردم
الان هم دارم برنامه ریزی انجام میدم و اهدافمو مرور میکنم
پ ن : عاشق جون ممنونم بابت توجهت در پست های بالا
پ ن : آرمین
من هنوز پاسخ خودم رو نگرفتم!
شماها چطوری این همه کار می کنین؟
آقا آرمین جا خالی ندین با شمام هستم
امروز از نزدیکای ظهر حسابی کار کردم تا عصر بعدش دیگه کلا شارژم تموم شد!
از اون موقع تا حالا شاید 5 خط نوشته باشم! اما قبل از اون بدک نبودم!
حالا ام نمی دونم الکی بیدار بمونم یا بخوابم 4 صبح پا شم؟! قرار بود تا الان تموم شده باشه
از اون لحاظم آیکنای خاصی برای استفاده ندارم!
آیکن شاد که اصلا
شاید فردا بریم برف بازی
تفریح بسیار خوبیه ولی من تا حالا نرفتم برف بازی! حتی تویوب سواری
سلام
می توانم خانم من هم هیچ موقع با برف بازی ارتباط برقرار نکردم.
شاید به این دلیل که آدم سرمایی هستم.
اعلام وضعیت روزانه من:
یک روز فوق العاده دیگه با پاکی سپری شد.
(1397 دي 28، 23:35)می توانم نوشته است: [ -> ]من هنوز پاسخ خودم رو نگرفتم!
شماها چطوری این همه کار می کنین؟
آقا آرمین جا خالی ندین با شمام هستم
من آدم نرمالی نیستم.
بیش از حد و به شکل افراط گونه کار می کنم.
و به همین خاطر چیزی که می نویسم رو به عنوان نظر یه آدم غیرنرمال پر از کمبود و عقده بخونید و نه به عنوان یه راهبرد خردمندانه.
من فکر می کنم هر کدوم از ما به دنیا اومدیم تا در جای خودمون ثمره بدیم.
برای این ثمره دادن باید تلاش کرد. زحمت کشید. کار کرد.
من فکر می کنم آدم یک بعدی به هیچ دردی نمی خوره.
برای تک تک ابعاد زندگی باید تلاش کرد و زحمت کشید.
من فکر می کنم اینکه ما کارهایی رو انجام بدیم، به میزان علاقه ما بستگی داشته باشه.
منی که هم قرآن رو دوست دارم و هم مطالعه و هم کانون و هم ورزش و هم صوت آموزشی و هم کلاس های جورواجور و هم نمازهای قضا عجیب نیست که برای تک تک شون وقت بذارم و از انجام شون خوشحال باشم یا حتا به خودم افتخار کنم.
با همه این ها،
اما یادمون باشه.
فقط کار کردن نیست که مهمه.
خیلی ها هم زیاد کار می کنن اما فقط داغونن و خسته ان و قابل ترحم و نه هیچ چیز دیگه.
خدا به همه ما رحم کنه.
آرمین اشتباه نکن.
داستان اون شهری شده که اهالی شهر همه خودشون رو می خاریدن.
بعدش که آدم سالمی اومد توی شهرشون، همه مسخره اش می کردن که چرا این خودش رو نمی خارونه.
شما دور و بر خودتون رو نگاه نکنید.
من خودم رو اصلا قبول ندارم از لحاظ میزان کار و سبک زندگی
به خاطر همین از جای دیگه مثال می زنم.
شما فکر می کنید شرکت گوگل همین طوری الکی جلو می ره؟ هر روز یه اتفاق جدید توش می افته؟؟؟
یا شرکت سامسونگ که هر چند ماه یک بار یک گوشی جدید تولید می کنه الکیه؟
پیشرفتی که سامسونگ توی این چند سال توی صنعت گوشی داشته همین طوری به دست اومده؟
تمام این موفقیت ها تلاش شبانه روزی یک سری آدم مثل من و شما بوده.
که شاید از لحاظ استعداد و توانایی و حتی سواد از من و شما هم کمتر باشن. پس علت چیه؟؟؟؟
داخلی مثال می زنم.
توی مسئله ی موشکی (بحثم اصلا سیاسی نیست) من خودم از نزدیک با بعضی از این افرادش دیدار داشته ام.
پیشرفتی که ما داشتیم، عرق جبین و کد یمین بعضی از جوونای خودمون بوده، تلاش شبانه روزی واقعا شبانه روزی. شاید بعضی وقت ها چندین روز پشت سر هم کار کردن و نخوابیدن ....
پس علت چیه که من جوون این جوری داره عمرم هرز می ره، اون ها اون جوری می تونن کار و تلاش کنن؟؟؟؟
چند تا علت داره ....
یک محیط :
دو انگیزه :
سه استراحت :
چهار ذهن آزاد :
این سر فصل ها به ذهنم رسید، که ان شاء الله اگر عمری بود در موردش صحبت می کنم، توی پستای بعدی.
شما هم اگر چیزی به نظرتون می رسه اضافه کنید.
به خداوند خدا این بحث ها زندگی سازه، جامعه سازه. جدی بگیرینش
سلام
امروز یه روز فوق العاده دیگه با پاکی سپری شد.
خدا رو شکر.
عاشق ما منتظر صحبت هات با جان و دل می مونیم.
(1397 دي 30، 21:46)آرمین نوشته است: [ -> ]سلام
امروز یه روز فوق العاده دیگه با پاکی سپری شد.
خدا رو شکر.
عاشق ما منتظر صحبت هات با جان و دل می مونیم.
سعی می کنم منتظرتون نذارم اما الان واقعا وقتش نیست.
ان شاءالله سر فرصت
تا اون موقع شما خودت به عنوان تکلیف روی این موضوع غور کن و نتایجش رو برای ما بیان کن
*******
از دیشب تا الان توی راه بودم. سفر سنگینی بود.
تا نزدیک ساعتای هفت شب هم مشغول ریکاوری خودم بودم و خوردم خوابیدم
الان برنامه ها هم رو مشخص کردم تا آخر هفته.
تا آخر هفته یه مقداری کارم سنگین تره ولی بعدش به صورت کاملا کوانتومی کلا کارام تموم می شه
تغییر فاز می دم از حالت آب در حال جوشیدن، به بخار آب آزاد و رها
الان هم بعد از قرآن می خوابم دیگه، چیکار کنم.
راستی بازی رو هم چند دقیقه اش رو نگاه کردم، خیلی خوب بود ایران
سلام
عاشق جان سفر به خیر.
امیدوارم از سفرت حسابی لذت برده باشی و حسابی هم آموخته باشی.
بعدا سر فرصت برامون تعریف کن.
یه روز دیگه با پاکی فوق العاده سپری شد.
کنترل چشم داشتم در حد تیم ملی.
(1397 دي 29، 20:45)عاشق فاطمه زهرا نوشته است: [ -> ]پس علت چیه که من جوون این جوری داره عمرم هرز می ره، اون ها اون جوری می تونن کار و تلاش کنن؟؟؟؟
من اصلا نمی خواستم وارد این بحث تخصصی بشم و دخالت کنم.
اما چون گفتی وارد میشم و دخالت می کنم.
به نظرم یکی از موارد اینه که اون ها آموزش های خوب می بینن.
مدرسه ابتدایی اون ها رو نگاه کن و برای ما رو هم نگاه کن.
کار گروهی که اون ها تو سن 7 سالگی یاد می گیرن و تا پایان سال 200 بار تمرین می کنن؛
آدم 50 ساله ما تو عمرش 20 بار تمرین نکرده و از پسش برنمیاد.
کار و تلاش هم مثل هر چیز دیگه ای آموختنی است.
عاشق دو روز سخت دیگه رو با پاکی پشت سر گذاشت
سخت کاری البته، وگرنه از وسوسه خبری نبود ....
از دیروز صبح تا الان به کوب دارم کار می کنم
یک امتحان سخت رو پشت سر گذاشتم
کلی برگه تصحیح کردم
و کلی کارهای ریز و درشت دیگه
همون طور که گفتم تا آخر هفته کارم سنگینه، البته الان دیگه قله رو رد کردم و وارد سرازیری شدم
خلاصه که این الان منم
امشب برای شام رفتم یه هیئتی، یه بچه ی خیلی نازم اونجا بود و می چرخید برای خودش
چقدر یهو دلم بچه خواست
می دونید، مثل چند سال پیش دیگه شور برای ازدواج ندارم
اما دلم خیلی بچه می خواد
فکر کنم سن ازدواجم گذشته، تا چند سال دیگه سن بچه داریم هم می گذره
سلام
عاشق ای شیر خسته
دیگه وقتش شده برات دست بجنبونم.
سن بچه داری که بگذره، به سن نوه داری میرسی.
آرمین امروز یه روز سخت دیگه و نفس گیر اما با پاکی رو گذروند.
سلام
خدا رو شکر یه روز عالی دیگه با پاکی سپری شد.
هر روز خدا می تونه خوب باشه
اگه ما خوب ازش استفاده کنیم.
سلام
دوباره یه روز عالی دیگه با پاکی سپری شد.
حال آدم چقدر خوب می تونه باشه با پاکی.