کانون

امروز روز خوبى نبود،هرچند وقت اينطورى ميشم،انگار از روي دنده چپ پاشدم،
صبح كه پاشدم تا الآن گيج ميزنم،

رفقا مراقب خودتون باشين،

يه چك هرچى مبلغش بيشتر باشه با ارزش تر ميشه، بعضي وقتها ٢ امضاهه ميشه، حالا اگه يه خط كوچيك روش بي افتته ارزشش بيشتر مياد پايين نسبت به چكى كه مبلغش كمتره ولى خط خوردگيش زياده،
پس وقتى تو اين راه استقامت ميكنيم يادمون باشه،اگه تا ديروز فيلم آلوده ميديدم عين خيالمون نبود،الآن باديدن حتي يه عكس نيمچه نصفه آلوده ارزش كارمون بيشتر مياد پايين،

مراقب باشين،اين دندون كه درد ميكنه رو بايد انداخت دور،
الان نكنى تا ابد هست....
پس استارتش يروزى بايد ميخورد،فكرشم نكن كه برگردى...

داداش درييفت ايول..
اين قسمت(مثل قسمت قبلش،كلا)عالي بود..

نقل قول: مراقب باشين،اين دندون كه درد ميكنه رو بايد انداخت دور،
الان نكنى تا ابد هست....
پس استارتش يروزى بايد ميخورد،فكرشم نكن كه برگردى...

تلنگرات عاليه،همين طور اعلام هاي خوبتو + تلنگر ادامه بده..
خيلي دوست دارم همه بهم تلنگر بزنيم..
همون طور كه موقع سختي و شكست و اورژانسي دل همديگرو گرم ميكنيم،بين راه تلنگر هم بد نيست..

آقا من اين سري متوجه شدم يه اشتباه كوچيك كافيه تا يه مدت بهت فشار بياد..

امروز برنامه ريختم واسه ١٢،١٣ ساعت مطالعه،ولي دوباره بهم ريختم و الان دو سه ساعت از برنامه عقب افتادم..
يكم ميريم تو فاز روحيه دهي..
همون دو رقمي رو حفظ كنم عاليه..
هوووه(نفس عميق)..

سلام بر همگان
خدا رو شکر که پاکم اما...

حالم دگرگونه.یجوریم که خودمم نمیدونم چمه؟نه خوب نه بد.تا حالا اینجوری بودین؟که حتی خودتونم ندونین باید چیکار کنین؟
کلی مشغله دارین.کلی درس نخونده ی انبار شده و حس و حالی که بی حوصله و بی منطق شده.
فکر کنم باید برم سراغ خدا.باید یرم باهاش حرف بزنم.چون وقتی دردامو بهش میگم،مشکلامو باهاش در میون میذارم،همه چیز برمیگرده سرجای خودش.تا حالا امتحان کردین؟بهتون توصیه اش میکنم.
وقتی دارین با خدا حرف میزنین در درجه اول فکر کنین دارین با یه دوست قدیمیه از قضا خیلی صمیمیتون دارین حرف میزنین.به جون خودم جواب میده.

8 روز پاک.

تا وقتی خودتان را درون چاه نیاندازید ، کسی شمارا داخل چاه نمی اندازد. پس مواظب چاه ها باشید. 

اگه گفتین این نوشته از کیه؟ 

(1393 آذر 1، 22:21)Memol نوشته است: [ -> ]سلام بر همگان
خدا رو شکر که پاکم اما...

حالم دگرگونه.یجوریم که خودمم نمیدونم چمه؟نه خوب نه بد.تا حالا اینجوری بودین؟که حتی خودتونم ندونین باید چیکار کنین؟
کلی مشغله دارین.کلی درس نخونده ی انبار شده و حس و حالی که بی حوصله و بی منطق شده.
فکر کنم باید برم سراغ خدا.باید یرم باهاش حرف بزنم.چون وقتی دردامو بهش میگم،مشکلامو باهاش در میون میذارم،همه چیز برمیگرده سرجای خودش.تا حالا امتحان کردین؟بهتون توصیه اش میکنم.
وقتی دارین با خدا حرف میزنین در درجه اول فکر کنین دارین با یه دوست قدیمیه از قضا خیلی صمیمیتون دارین حرف میزنین.به جون خودم جواب میده.

سلام
اره منم دقیقا همینطور شدم
واقعا همینطوره .... منم دیشب اینجوری بودم دلم گرفته بود .. حرف زدم حالم خیلی عوض شد

سلام

واقعا امروز به امداد های غیبی ایمان آوردم

موقع خواب عصر یکم شیطونه اومده بود سراغم

اما نمیدونم چی شد که یهو خوابم برد

داداشم از خواب پروندم وقتی پاشدم تعجب کردم چقد زود خوابم برده

اعصابم خورد شده بود که دوباره بیدار شدم چون  باز اومده بود سراغم

که دوباره همونطوری خوابم برد و هیچی نفهمیدم

خدایا شکرت
پاکی امروز و هر روزمو مدیون تو ام

تو برنامه ریزی نوشتم امروز در مجموع 10 ساعت خوابیدم و به ضررم تموم شد
اما الان فکر میکنم میبینم زیاد هم به ضررم نبود

خدایا ممنوووووووونم

عرفان2/ ۱۴ آبان /۱۸ روزخوب

امروز روز خوبى بود واسم،
اتفاق قشنگي افتاد ، 
وقتى ديدم امروز منو با كي آشنا كردى،به قدرتت بيشتر ايمان آوردم،وقتى من دارم تو ذهنم يك هدفى رو يكساله جلوم گذاشتم و دنبالش ميرم،به اميد اينكه شايد و شايد محقق بشه، و به احدى دربارش يك كلمه خرف نزدم، اونوقت من رو با كسي آشنا ميكنى كه اون هم هدفى مشابه من داره چقدر تونسته اين هدف رو به عمل نزديك كنه،خدايا داري بهم ميگى كه اگر منم تلاش كنم اينطورى موفق ميكني،
خدايا من كه خيلى زور زده باشم،نيم قدم هم به سمتت برنداشتم،چطور اينجورى دارى راه و چاه رو بهم نشون ميدى،
خدا اگه منو تو دنيا كباب ميكردى من لال ميشدم ميگفتم حقمه،
حالا كه اينقدر بهم لطف دارى،بهم توان بده گذشتمو جبران كنم،و بقيع زندگيمو سربلند باشم و به هدفى كه دارم برسم و فقط تويي كه ميتونى اين بنده حقيرتو با يه اشاره كمك كنى،پس كمكم كن

جالبه..
من پست هاي ديشب رو نخوندم،يعني زودتر رفتم كه بخوابم..
ديدم داره فشار مياد اومدم كانون
با حال تضرع با خودم ميگفتم نميخوام بشكنم..
بعد با خدا صحبت كردم..گفتم اين دل رو آروم كنه..
انگار بهم الهام شد..الا بذكر الله تطمئن القلوب..
با ذكر خوابيدم..
:x ..عالي بوود

امروز هم همچنان فشار هست..

يادم باشه كه..من نميخوام بشكنم:13:

9 روز پاک 
دوستان طاقت بیارین. من اینا رو تو اورژانس نوشتم. اما احوال دوستان این جا هم مثل اونجاست.

نقل قول: دوستان تجربه ی من اینه که هر وقتی به حالت شما رسیدم. چند روز بعدش شکستم. 
فکر می کنم الان شما شرایطی رو دارین که در مرز هستین و حالا امداد رسیده. ولی هنوز شما در مرز هستید. 
پس هوشیار باشید. مواظب باشید و دقت کنید. دعاتون رو افزایش بدید. نماز بخونید روزه بگیرید. واستعینوا بالصبر و والصلاه

سلام. 
گوگوری/10آبان/۲۳ روز پاک

البته تقریبا نصف روزهای بالا رو شب و روز تنها بودم تو خونه. خدایا به من و مابقی دوستان کمک کن تا هر چه زودتر از شر این مشکل رها شیم. 

امیدم به توست ای خدا

عرفان2/ ۱۴ آبان ۱۹ روز خوب

میهریبان باری / 23 آبان 93 / 10 روز خوب

10 روز گذشت.

الان خیلی خوبم. هوای پاییزی رو دوست دارم. این برگا که تو هوا چرخ می زنن خیلی قشنگ می شن. خدایا شکرت به خاطر این همه زیبایی

عرفان2/ ۱۴ آبان /۲۰ روز خوب