کانون

نسخه‌ی کامل: مسابقات همگانی (سرپرست: لئا)
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
ایول الله امید جان.317......رفیق خودمیKhansariha (18)........همه فکر میکنن سخته.....ولی من میگم نه.......فقط اراده میخواد و همراهی با بچه ها و یه خورده هم کنترل ه اون چشای قشنگت......من خودم اراده کردم........اونم یه ضرب قراره تا ته هش برم..........اونم با توربو شارژ.......گیر پاژم نمیکنم.....تو بخوای میتونم سوار ماشینم بکنمت.....
m71 انشاءلله که حالتون زود زود خوب بشهKhansariha (18)

بله توی یه مستند دسدم که تو یه قسمتش با یک حرفش کل کتاب راز رو زیر سوال برد (بگذریم)

امید جان خیلی خوش اومدی اسمت به آدم امید میده دیگه ببینیم خودت چند مرده حلاجیcheshmak

.....................
یا خالق
(1390 مرداد 31، 12:33)سحرگاه نوشته است: [ -> ]من موجودی هستم که هیچ کدام از شما حتی نمیتونه تصورش را بکنه


همه ی ماها ، حداقل یه روز در زندگیمون از خودمون متنفر بودیم ... و حسرت روزهایی که از دست دادیم رو خوردیم ...

و شرمنده ی حرفها ، کارها و گفته هایی هستیم که نباید می گفتیم یا می کردیم و ...

اما ، تا کی قراره که خودمون رو مجازات کنیم ... تا کی شرمنده باشیم .. شرمنده ی خودمون .

و تا کی می خوایم که با خودمون بد کنیم ...

تا زمانی که خودمون با خودموون مهربونی نکنیم ، کسی بهمون محبت نمی کنه ... به نظرتون نباید به این مجازات خاتمه بدین ...

دوست داشتن خودمون کاره سختیه ... برای اینکه بتونیم دیگران رو دوست داشته باشیم لازمه که اول خودمون رو دوست داشته باشیم و برای خودمون ارزش قائل باشیم .


(1390 مرداد 31، 21:56)سحرگاه نوشته است: [ -> ]من خیلی خیلی خیلی بی ارزش هستم و قط میخوام که زندگی کوتاهی را داشته باشم . چون دیگه طاقت ندارم . البته از خودکشی خیلی میترسم چون میدانم کوله بار گناه ام را چند برابر سنگین میکنه

برای همین منتظر هستم که خود خدا جانم را بگیره و راحتم کنه


ارزش وجودی انسان رو خدا تعیین می کنه ... گاهی لازمه که چشمامون رو ببندیم و بذاریم اونی که دانا و حکیمه ما رو هدایت کنه ... منتظر مرگ نشستن ... یعنی هیچ .. تهی ...و شاید کمتر از تهی ...

ارزشهای زندگی رو ما باید تعیین کنیم ... و ما مسیر رو مشخص کنیم ... چرا باید منتظر حوادث باشیم!!! چرا دنیامون رو خودمون نسازیم !!!! چرا هیجان "تصمیم گرفتن" رو به زندگیمون وارد نکنیم ... چرا !!!!!

(1390 مرداد 31، 22:15)سحرگاه نوشته است: [ -> ]میدونید چرا من نمیتونم خودم را ببخشم ؟؟!؟

چون وقتی که داشتم گناه میکردم .. میگفتم بی خیال خدا ... الان این کار را میکنم اگه خوشم نیامد بعد توبه میکنم .

یعنی من میدانستم دارم چیکار میکنم و اون کارار با آگاهی کامل انجام میدادم و پیش خودم میگفتم که توبه میکنم

الان هر چقدر میگم توبه توبه توبه ........... اصلآ دلم آروم نمیگیره و قلبم خیلی تاریک شده


برای بخشیده شدن تلاش کن ..... و کوتاه نیا !!! اونقدر خدا رو صدا بزن که خسته شه ...و بگه ، این بندم ، به من نیاز داره ...و گرنه این همه اویزوون من نمی شد ...

سر به سجده بزار .. بار ها و بارها ... اونقدر که خدا ، دلش برات بسوزه ...

مطمئنا اون بخشیدتت .. چون تو شرمنده ای ... اما باید خودت هم خودت رو ببخشی .. پس یه یا علی بگو ..

برای خودت تلاش کن ...و برای خودت کم نذار .

------------------
جایی خوندم :
اعتراف به گناه نزد غیر خدا ، از خود گناه بزرگتر است ....
گاهی لازمه که گناهها و بزرگیشون بین خودمون و خدامون بمونه ... چرا که باعث از بین رفتن شخصیت و اعتبارمون میون اطرافیان می شه ...
(1390 شهريور 1، 12:42)m71 نوشته است: [ -> ]دوستان یک مطلبی میخواستم عرض کنم...
من مدت زیادیست که معده درد دارم. صبح امروز هم قرار بود آندوسکپی ازم بگیرن که نشد. نتونستم لوله رو قورت بدم بره پایین. Tears
حالا باید باز هم با مصرف دارو و رعایتهای غذایی منتظر گذر زمان باشم تا ببینیم چی میشه. اونم تا یک ماه دیگه. (تازه حداقلش)
اینجا همه با محبتن و همدیگه رو دوست دارن. ازتون خواهش دارم در هنگام دعا من رو هم یاد کنید. 53

انشاءالله که مشکلی نیست ..
حتما براتون دعا می کنم .. 53
----------------------------------------------
دوستان ..
امشب شب قدره .. آخرین شب از شبهای قدر ...
بیاین برای دیگران دعا کنیم ... بیاین برای خودمون دعا کنیم ...
بیاین ، برای خودمون سنگ تموم بذرایم ... بیاین خودمون رو شرمنده کنیم ....
بیاین امشب به خدا نزدیکتر بشیم .. از همیشه نزدیکتر ...
بیاین ... مهربونی کردن رو از خدا یاد بگیریم ...
امشب شب بخششه ... شب آمرزیده شدن ... پس بیاین برای بخشیده شدن خودمون دعا کنیم ....

امیدوارم که امشب براتون ، شروع یه زندگی جدید باشه . Khansariha (8)

راستتتتتتتتتتی یادم رفت بگم /..... 4fvfcja
همه ی اونایی که تلاش می کنین ...317 پر از امیدین ....41 و پر از انرژی ... Muscular
همه ی اونایی ،صبوری می کنین...Smiley-face-thumb با وسوسه ها می جنگین ....varzesh و پیروزین ....Khansariha (46)
و همه ی اونایی که امیدتون به اونیه که امیدش به شماست .... 53
خدا قوت .317317
من یه مشکل بسیار بزرگ دارم :

من وقتی که با جنس مخالف روبرو میشم و میخوام باهاش حرف بزنم و یا اینکه اصلآ هیچ کاری نکنم هم استرس شدید منو میگیره


به خدا هیچ نیت و غرزی هم ندارم . ولی نمیدانم چرا اینطور میشه

اگه در جمع تمام پسرانه باشم اصلآ هیچ مشکلی ندارم و خیلی عادی هستم ولی متاسفانه این مشکل منو خیلی اذیت میکنه

جالب اینجاست که یه خواهر دارم 2 سال از من کوچیکتر است و با دخترای فامیل هیچ مشکلی ندارم

به نظر شما چیکار کنم تا این استرس از بین بره؟
سحرگاه جان 303
باید یکمی اجتماعی تر بشینKhansariha (18)

با مرور زمان این مشکلتونو هم میتونین حل کنین اگر خدا بخواهد317

برای اینکه استرس نگیردتون سعی کنین به چشمهای خانومها هنگام صحبت کردن نگاه نکنین

این میتونه موثر باشه53

.....................
یا من له المستند
نقل قول: من یه مشکل بسیار بزرگ دارم :

من وقتی که با جنس مخالف روبرو میشم و میخوام باهاش حرف بزنم و یا اینکه اصلآ هیچ کاری نکنم هم استرس شدید منو میگیره


به خدا هیچ نیت و غرزی هم ندارم . ولی نمیدانم چرا اینطور میشه

اگه در جمع تمام پسرانه باشم اصلآ هیچ مشکلی ندارم و خیلی عادی هستم ولی متاسفانه این مشکل منو خیلی اذیت میکنه

جالب اینجاست که یه خواهر دارم 2 سال از من کوچیکتر است و با دخترای فامیل هیچ مشکلی ندارم

به نظر شما چیکار کنم تا این استرس از بین بره؟
اتفاقا من هم این حالت رو دارم ، البته دارم روش کار می کنم
به خاطر اینه که حس می کنیم که طرف داره در مورد رفتار و طرز صحبت ما قضاوت می کنه و خیلی به تصور طرف مقابل اهمیت میدیم
این باعث میشه رفتارمون غیر عادی بشه، مثل کسایی که جلوی دوربین وایسادن cheshmak
سحرگاه جان ، الآن شما چندین سال فرصت داری تا خودت رو کامل تر کنی. پس حداکثر استفاده رو ازش ببر 53258zu2qvp1d9v
راستش منم یکم جلوی خانوم ها اینجوری هستم


جلوشون استرس میگیرم

ولی وقتی که سرمو پایین میندازم و صحبت میکنم بهتر میشه استرسم

امیدوارم 3 تایی یه فکری براش پیدا کنیمKhansariha (18)

....................
یا آخر
این نشانه خوبیه سحرگاه جان این نشان از حیا و شرمه ولی خب یکم شدیده که میشه با تمرین درستش کرد Khansariha (18)
ای کاش خانوما بیان بگن که : آیا وقتی که پسر یا مردی که داره باهاشون حرف میزنه اگه سرش را بندازه پایین و اصلآ نگاهش - آن موقه از این رفتار بدشان میاد یا نه ؟

آخه اگه من دختر باشم . از این رفتار خیلی بدم میاد

یا مثلآ با بعض از دخترا حرف میزنم : یه طوری چادر را دور خودش میپیچه و از من دور میشه و سرش را میندازه پایین . که من فکر میکنم یه قاتل روانی هستم و الانه که برای طرف در برم1744337bve7cd1t81
خانم های کانون دست به کار بشین سحرگاه منتظر پاسخ شماست
سحرگاه عزيز به نظر من اين بستگي به كسي داره كه باهاش حرف ميزني
من خيليا رو ديدم كه اينطورين
من اينو گذاشتم به حساب نجابتشون
اما...
همون لحظه يكي ميگه چقد خجالتي
اما من به شخصه اينو بي احترامي نميدونم
من 2 سال كارشناسي ام كه تموم شد باورتون نميشه اما وقتي آقايون كلاسمون حتي اونايي رو كه باهاشون بيشتر در ارتباطم ميبينم نميتونم تو چشماشون مستقيم نگاه كنم!!!
به نظر من اين بي احترامي نيست
اما دوست عزيز
ما بايد تكنيك هاي اجتماعي شدنو ياد بگيريم
بلاخره بايد تو اين جامعه با مرد و زن در ارتباط باشيم
مستقيم تو چشماشون نگاه نكن هر از چند گاهي يه نگاهي كه طرف فك نكنه اصلن بهش توجهي نميكني!!!
اميدوارم تونسته باشم كمكي بكنم
هرچند كه من كوچيكمو بلد نيستم قشنگ حرف بزنم17
مسافرجون خیلی هم خوب گفتی...Khansariha (18)

نظر من:
نه منم ناراحت نمیشم ..

البته بستگی به طرز برخورد طرف هم داره
همونطور که مسافر کوچولو گفت می تونی هراز چند گاهی نگاه به صورتش بکنی
تا بی ادبی محسوب نشه ....ولی جای نگرانی نداره چون در برخوردها اینچنینی اگر واقعا قصد شما خیر باشه که هست
شخص مقابل کاملا متوجه میشه که عملکرد شما از نجابت هست و از روی غروز یا بی اعتنایی و... نیست cheshmak


---------------------
اونی که آقا سحرگاه گفتن که بهشون برخورده ...
حتما رفتار دختره خیلی تابلو بوده و زیاده روی کرده شایدم مغرور بودهSmiley-face-cool-2
(1390 شهريور 2، 14:06)سحرگاه نوشته است: [ -> ]یا مثلآ با بعض از دخترا حرف میزنم : یه طوری چادر را دور خودش میپیچه و از من دور میشه و سرش را میندازه پایین .
ممکن است مشکل از زبان بدن شما باشه. مثلا رعایت نکردن دایره آسایش طرف مقابل.

در کتابی از برایان تریسی خوندم برای گفتگوهای اجتماعی ، تجاری ، کاری... فاصله شما از طرف مقابل باید 2 تا 6 قدم باشد. اگر نزدیک تر بروید ممکنه طرف مقابل احساس ناامنی بکنه.
تا جایی که یادمه... از 6 تا 10 قدم محدوده ایمن شما در مقابل افراد غریبه است. ورود ایشان به این فضا به شما هشدار خواهد داد.
فاصله کمتر از 2 قدم هم فقط مختص نزدیک ترین افراد به شماست. مثل اعضای خانواده.
(من خودم این رو تجربه کرده ام. یکی دختران فامیل این نکته رو رعایت نمیکنه و وقتی میخواد حرف بزنه خیلی میاد جلو - در حد یک قدم - و تو چشای آدم زل میزنه. اصلا احساس خوبی به آدم نمیده.)
ضمنا من خیلی با نگاه نکردن موافق نیستم. البته فکر میکنم اگر نشانه حیا باشه بد نیست.
من میخواستم پیام خصوصی به alireza و soheil بدم اما این پیغام خطار رو بهم نشون داد:
We are sorry but we require 10 posts to send a PM.
wacko2Tears
این راه جواب نمیده!! - در راستای تبادل تجریبات cheshmak
یکی از راه هایی که من واسه ترک طی کردم درمان داروویی بود. یه بار از طریق روانپزشک و یکبار هم از طریق اورولوژیست. که هردوی اینها بر پایه درمان دارویی کار میکنن. اما همونطور که حدس میزنید هیچکدووم جواب نداد... چرا؟ چون خودارضایی کاملا ریشه روانی داره!
بنابراین به تجربه خدمت دوستای گلم پیشنهاد میدم دنبال دوا دارو یا معجزه پزشکی نباشید ، مطمئن باشید کارهایی مثل همین حضورمون توی کانون در کنار هم خیلی تاثیر گذارتره.Smiley-face-thumb
امید جان ، باهات موافقم
نقل قول: ممکن است مشکل از زبان بدن شما باشه. مثلا رعایت نکردن دایره آسایش طرف مقابل.

در کتابی از برایان تریسی خوندم برای گفتگوهای اجتماعی ، تجاری ، کاری... فاصله شما از طرف مقابل باید 2 تا 6 قدم باشد. اگر نزدیک تر بروید ممکنه طرف مقابل احساس ناامنی بکنه.
تا جایی که یادمه... از 6 تا 10 قدم محدوده ایمن شما در مقابل افراد غریبه است. ورود ایشان به این فضا به شما هشدار خواهد داد.
فاصله کمتر از 2 قدم هم فقط مختص نزدیک ترین افراد به شماست. مثل اعضای خانواده.
(من خودم این رو تجربه کرده ام. یکی دختران فامیل این نکته رو رعایت نمیکنه و وقتی میخواد حرف بزنه خیلی میاد جلو - در حد یک قدم - و تو چشای آدم زل میزنه. اصلا احساس خوبی به آدم نمیده.)
ممنون ، نکته خیلی خوبی بود
البته به نظرم منظور قدم معمولیه
در مورد حرف زدن با همجنس هم این موضوع وجود داره.

به نظرم اگه رابطه بر اساس احترام باشه، خود به خود رفتارمون طوری میشه که باوقار به نظر میاد و به فرد مقابل بر نمی خوره.