دیشب یه تیکه از یه فیلم تو تلویزیون دیدم. نشون داد یه آقایی بیکار شد. یکی براش پارتی پیدا کرد رفت سرکار.
یک کم دلم شکست. گفتم کاش منم پارتی داشتم
بعدم گفتم من خودم خدا دارم. پارتی میخوام چه کنم
خدایا گمونم دو سه روز پیش بود زدم به سیم آخر. خیلی تحت فشار بودم. با شما لج کردم. در به در دنبال یه خوشی بودم. کنترل نگاه و ذهن را جدی نگرفتم. خط قرمز ها را رد کردم.
وسوسه شدم ولی کاری نکردم. خوابیدم تو خواب چیزایی دیدم که بد بود. سخت گذشت. فکر کردم باید صفر کنم. انقدر خوابش واقعی بود. نمیفهمیدم خواب بود یا واقعیت. خیلی فکر کردم. هر چی فکر کردم دیدم علامتی از واقعی بودن نداره. من واقعا خواب بودم.
بسی ناراحتم از خودم.
کاش این کار را نمیکردم.
علتش تفریح نداشتن و ناامیدی از قدرت خدا و مغرور شدن بود
ولی یه علت دیگه هم داشت خدا
اینو بعد از اتفاق فهمیدم . بعد این اتفاق قبل اینکه بخوام بفهمم اصلا چی شد. خواب بودم یا بیدار قبل همه اینا ناراحت شدم اشک تو چشمام جمع شد که خاک بر سرت باید دوباره بری کانون بزنی صفر.
چی شد؟
صفر زدن تو کانون انقدر مهم شد؟
یعنی صفر شدن جلوی کانونی ها مهم تر شد از ناراحتی خدا
اینو بعد همه اتفاق ها و مرور رفتارم فهمیدم
و حالا شرمندم
قرار ما این نبود. تشویق دیگران مهم نبود. قرار بود فقط خودت مهم باشی خدا.
من پاکی را برای جلب توجه دیگران نمیخوام.
یه روزی تو کانون بهم گفتن تو هر وقت بهت کم توجه میشه میشکنی. خیلی ناراحت شدم سر این جمله. ولی شاید راست میگفتن. ببین هنوزم ته ته ته ته دلم این حس هست. به جای اینکه ناراحت بشم الان خدا بعد این همه توجه بهم ناراحت شده و از خدا خجالت بکشم. از این ناراحت شدم که باید بیام کانون صفر کنم. جلو آدم هایی که منو حتی تا حالا ندیدن. ولی خدا از وقتی به وجود اومدم باهام بوده و داره میبینه
خداروشکر میکنم که هر چی بود خواب بود. من چک کردم قبل خواب کاری نکردم بعد خوابم کاری نکردم .فقط وقتی بیدار شدم یه سری صحنه تیکه تیکه را یادم میومد که شبیه خواب بود. ولی خیلی واقعی بود.
حالا هم صفر نمیکنم .ولی باید دوباره کنترل نگاه و ذهن را شروع کنم. خدایا. من خودم خدا دارم❤️
نیاد روزی که ازم ناامید بشی تاج سر. من به نگاهت به توجهت نیاز دارم. من با نگاه خودت عشق میکنم. بی خیال بقیه. اصلا خدا میشه بیشتر نگاهم کنی
میرم دوباره از نو هدف مینویسم حس پاکی مینویسم بازم دختر خوب میشم. مسابقه کنترل نگاه و ذهن شرکت میکنم. فقط نگاهم کن خدا . منو یادت نره خدا
دوست دارم مهربون