کانون

نسخه‌ی کامل: مناجات ♡
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خدایا خیلی وقت ها پیش یادته که بلند گاiی صدات می کردم می گفتم : خدایا ما که به راه راست منحرف نشدیم راه راست رو به سمت ما منحرف کن !
یادت هست ؟
دیروز یه دوست قدیمی یه دفعه یادم آورد
چه دعای قشنگی می کردم ها ؟!
خدایا
تو بهترینی
و من بنده ای هستم که یک ذره از خوبی تو رو درک نکردم
در بین این همه ناپاکی پیدام کردی ...
کار توست
لطفت رو از من دریغ نکن
همه چیزم رو به اراده ی تو می سپارم !
لطفا ازم نا امید نشوKhansariha (8)
خدایا
همیشه یک فکر مرا دیوانه می کرد
و آن هم فکر بزرگی تو
همیشه در این فکرم که تو چقدر بزرگی
من به این نتیجه رسیدم که تو بزرگتر از بزرگی هستی که
من برای تو در ذهنم دارم
به نام خدا

درد من ، دوای من ، طبیب من
خدای من

بردر خانه تو هدیه ناقابل من
ذکر من ؛ ناله من ، دعای من
خدای من

این تو و کرامت و بزرگی و عنایتت
این من و جرم و من و خطای من
خدای من

یا عبادی الذین اسرفوا کلام تو
ربنا اغفر لنا ندای من
خدای من


جز تو کس ندارد ای باخبر از راز همه
خبر از گریه بی صدای من
خدای من


به علی (ع) قسم مرا به صاحب الزمان (عج) ببخش
که بود امام و مقتدای من
خدای من

جگرم خون شده بر غریبیه حسین (ع) تو
خانه دل شده کربلای من
خدای من
منبع : askdin.com

[تصویر:  186297_781.jpg]


گفتم: خدایا از همه دلگیرم... گفت: حتی از من

گفتم: خدایا. دلم را ربوده اند... گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا. چه قدر دوری؟... گفت: تو یا من؟

گفتم: خدایا. تنها ترینم... گفت: پس من؟

گفتم: خدایا.کمک خواستم... گفت: از غیر من؟

گفتم: خدایا دوستت دارم... گفت: پیش از من؟

گفتم: خدایا. این قدر نگو من... گفت: من تو ام... تو من...


خدایا
برای من عیب باشد که بزرگی تو را در
آسمانها بگردم
خدایا
برای من عیب هست که بزرگی تورا در
زمان ها بگردم
خدایا من بزرگی تو را در هر دم و باز دم
که تمام جانم را سرشار می کند
می بینم
خدا سلام
خدا خیلی چاکرتم
خدا خیلی مخلصتم
خدا سلام
خدا خاک زیر پاتم
خدا عاشق درگاهتم
خدا سلام
خدا قربون چشاتم
خدا مست نگاتم
خدا سلام
خدا قربون کرمت
خدا ناز نفست
خدا اگه اشتباه گفتم
بزار ما بیسواد ها هم درد دلی با تو بکنیم
خدا خداحافظ
سلام

خدا جون شکرت

که امروزم جلومو گرفتی

با فرستادن وسایل و کمک های مختلف درست همون موقع که ناامید شده بودم53

قربون مهربونیت برم حسابی منو خجالت دادیKhansariha (8)


بهم درک اینو بده که شکرت کنم


..........
یا علی
خدایا
این چیه که مدتهاست تو قلبم داره سنگینی میکنه
داره خفه ام میکنه
خدایا
چرا تمومی نداره
دوست دارم داد بزنم
فریاد بزنم
ولی قدرتش رو ندارم
اشکام هم انگار خشکیده
میخوام یک گوشه بشینم و کز کنم
چه کار کنم؟؟
نمی خوامش
دوستش ندارم این حسم رو
شادی رو ازم میگیره
دچار تردیدم کرده
خسته ام کرده
خدایا
چرا جوابم رو نمی دی
میدونم دوستم داری
ولی باهام حرف بزن
قرآنت رو باز کن با نامت
دنبال جواب میگشتم
دنبال یک نشونه
ولی هیچی ندیدم و نیافتم
نمی دونم شاید بوده و من قدرت درکش رو نداشتم
خدایا
کمکم کن
کمکم کن
خودت می دونی جز تو کسی رو ندارم
لذت نزدیکی و ایمان به خودت را بهم بچشون
کمکم کن اونطوری که دوست داری باشم
خدایا آرامش یاد خودت رو ازم دریغ نکن
دوستت دارم
خداییییاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا شکرت

عاشقتم

ببخش منو به خاطر کم کاری هام

ببخش که هنوز بنده حداقلی هم برات نیستم

خدایا شکرت
نمی دانم چه می خواهم خدایا
به دنبال چه می گردم شب و روز
چه می جوید نگاه خسته ی من
چرا افسرده این قلب پر سوز
ز جمع آشنایان می گریزم

با تو هستم...
بی تو نیستم؛
با تو من ستاره دارم...
بی تو من هیچی ندارم؛
تو واسم یه سر پناهی...
بی تو من بی آشیونم؛
با تو شب صفایی داره...
بی تو روز رنگی نداره؛
بی تو من کسی ندارم......
* خدایا*
4fvfcja

الهم عجل لولیک الفرج 53


خدایا کاش نور رو بم میدادی می کشیدم به همه وجودم ،


بعد پرش میکردم ، بعدش همه شهرم ، کشورم و دنیا رو پر میکردم ، پر از نور

از همه زیبایی های کنار سواحل ارامت یا از همه زیبایی های ماهی های زرد رنگ خوشکل و اعجاب انگیز کف اقیانوس های بی کرانت

یا جونور های هزار رنگ ، پرنده های خوش رنگ شده هی همه جنگل ها و بهشت های دنیا

تا تموم آسمون ها ،

بعدش همه کهکشان ها ،

بعدش همه را یکی میکردم

مثل یک توپ توی دست خودم جمع میکردم

و باش مینوشتم :

الهم عجل لولیک الفرج 53


و خودم هم میرفتم جزو نقطه این جمله میشدم

الهم عجل لولیک الفرج 53

.
خدایا دستم را بگیر ...

مثل کودکی که تازه راه افتاده است ...

بی یاری دست هایت زمین خواهم خورد ...!
53
4fvfcja4fvfcja

خدا یا من کیم ؟ ؟

من که هیچی نیستم نه !!

حالا هر چقدر هم خوب و گل و تمیز و مرتب باشم ، هر کاری بکنم ، کجاش میتونم جواب عدالت تو رو بدم ؟

چقدر میتونم عدل رو پیاده کنم ، انقدر همه چیز رو سر جاش گذاشتی که فکر میکنم درستکاری من عین خرابکاری میشه !!!

فکر من کجا تدبیر تو کجا ، جلوی تو عین ظلم و خرابکاریم !!

تازه دوقلم هم که کار خوب کنم بیام و به اون امید داشته باشم !!! چه احمقی بزرگی میشه !!

درسته بعضی وقت ها همچین حسی پیدا میکنم ، به خاطر اون من رو ببخش که اینم از نادونیمه یا بی فکریم یا فراموشیم ،

از اصل همه صلح عالم هم که توی پرونده اعمالم داشته باشم اصلاح من کجا و اصلاح تو کجا

به جاش احسان و خوبی های تو از بس زیاده فکر بش آدم رو میکشه ، احسانت شهیدم میکنه بش که فکر میکنم کم میارم ، اخه چطور بخوام شکر گذار باشم ،

فکر کنم باید برای حق بندگیت یه خدا میشدم !!

پس بی خیال وقتی زیادش پیش تو هیچه کمش چی میشه !!!

پس من هیچی ندارم ، هیچیم نمیشم ، نمی تونم هم بشم ، خدایا من نه کسی بودم ، نه کسی میشم ، نه کسی میخوام بشم ...

ولش کن پس خدا ، اصلا همه من رو خودت کن

من که آخرم و کاملم هم هم شایسته نیست یه نمازش در قبال شکر تو ،

ولی ناقص ترین نماز من شایسته است که تو قبولش کنی ، چون انقدر بزرگی و کریم که این شایستگی رو داری ، شایستگی قبولش بخاطر رحمت و عشق و شایستگی بی پایان توست ، نه من بنده ای که بت امید داره بت حسن داره همون طور که توی خیالش برات گمان خوب میزنه رفتار میکنی

خدایا پس به عدلت من رو نگیر

به فضل و توجه و عشقت با من رفتار کن

از حالا یا از قبل تا اخرش بت میگم، خدایا من هیچی نیستم ، بخدا کسی هم نمی خوام بشم ،

خدایا دست من خالیه ، همیشه از خودم هیچی دارم ، چطور به خودم امید داشته باشم !

خدا یا من نمی توانم !!

خدایا من خودم رو باور ندارم

خدایا من خودم رو قبول ندارم !!

ولی خدا یا من تو رو باور دارم !!

اصلا خودم رو به تو دیدیم

خدا یا من خودم رو به تو باور دارم

من خودم رو به تو قبول دارم

من دستم به تو پره ! دلم به تو گرمه ، امیدم به تو پر امید و روشنه ، از خودم به تو امید وارم !!!


خدا یا من نمی تونم ترک کنم !!

به خدا قسم اگه ترکم ندی من میشکنم

و بازم میشکنم

و ترک نمی تونم بکنم

اصلا اگه ندیدم ترکم میدی خودم میرم میشکنم

خدایا من رو به خودم ترک نده

اگه به منه که میرم میشکنم !

این از من!

مگه این که به تو ترک کنم با تو و این که تو ترکم بدی

خدا یا مگه من چیم و مگه من کیم !!

ولی حتما به تو میتونم ترک کنم ،، فقط به تو !

از این به بعد میخوام خودم رو به تو باور کنم ، به تو به خودم امید دااشته باشم ، به تو نمازم رو حس کنم قبوله ، به تو بخورم ! به تو سیر بشم ، به تو لباس بپوشم ، و به تو خوبی کنم ،

به تو و برپایه تو ،به حسن ظنم به تو ، به عشقم به تو ، به باورم به تو .

خدایا قشنگ ترین دیدنت رو نصیبم کن اینکه تو رو از اول از درون خودم ببینم ، و از خودم ببینم ، خدا یا دست تو رو توی رفتار م و پاکیم ببینم ،

خودم رو مال تو ببینم ، به کارم از حسن ظنم به تو خوش بین باشم ، به اینده ام از حسن ظنم به تو خوش بین باشم ، پاکیم از این باشه که انگار تو پاکم کردی

انگار توی بهشتم ،

اصلا انگار این طور باشم که انگار ، همه چی سر جاشه ، وانگار من در رضا و باور کامل به تو

و انگار پاک پاک و انگار صاف بقل و کنار تو

شاید انگار نماز بعدی وقت دیدارمه ، شاید انگار لحظه ی بعدی وقت فرج منه

یا شاید انگار به محض این که حقوقم رو به تو و حق الناسم رو ادا کردم یه ثانیه هم مرا به قرب خودت معطل نمیکنی !!

پس زود باشم ! نه انگار خیلی خبر هاست ، و انگار حال من هم خوب میشه و همه چی سر جاش و منم از این که خدام هست بی نهایت در عشق و سرور و اعتماد و آرامش .

.......

خدایا ! توی قیامتم که رفتم از حالا بگم هیچی ندارم ، جز یه مش دعا و امید ، که هیچ وزنی نداره ،

حالا ببینم اینها رو قبول میکنی یا نه

حداقلش این امیدم یادم نمیره ، و اگه رفتم جهم به قول حضرت علی میگم خدامون توی دنیا به من خیلی احسان کرد که بعضی وقت ها از قشتنگیش گریم میگرفت الانه و زوده که بیاد و ما رو نجات بده .....

خدا همین فکر و خوش بینی رو وقت جهنم این دنیا برام ملکه کن ! وقت درگیری ، استرس و غفلت و فراموشی تو ، حداقل انقدر خوشبین و امید وار باشم که توی این لحظات بگم الانه که بیاد ! و الانه که کمکم کنه ! الانه راحتشم و الانه که برم بهشت

کمک کن توی اون لحظات و توی انی انواع اقسام جهنم ها انقدر بزرگم کنی که تازه به جهنمی های اطرافم ، به افکار پلید و به خیال های واهی ، شرایط بد و اتفاقات و بی صبری ها و کم حوصلگی هامم بگم که

یه خدایی من توی وقت های قبلی دیدم که احسانش شهیدم کرده کشته من رو دارم جلوش کم میارم از بس زیاده مطمئنم که الان میاد و از این جهنم نجاتم میده ..

و توی اون لحظات بگم انگار اومد

و برم توی ساحل ارامش و انگار توی بهشت رضای تو !
خداجونم
مهربونم
تنهام
بي پناهم
خسته ام
اما اون ته تهاي دلم
گرمه به بودنت
دل گرميم تويي
بهونه بودن و نفس كشيدنم تويي
عشق تويي
پناهم شو
اميدم باش
تكيه گاهم شو
نزار دور شم
آغوشتو نگير ازم
من به آسمونت دل خوش كردم
به ستاره ها كه شب تاريكمو روشن ميكنن
نزار توي راه تنها بمونم
اون ته تهاي گناه و بي حياييم بهم يادآوري كن
كه اشرف مخلوقاتتم
دوست دارمTears
خيلي...:13:
سلام
خداجونم
بازم منم
همون كه عهد بسته صبح ها به عشق تو پاشه
همون كه عهد بسته بخنده حتي اگه دلش خونه
همون كه دلتنگ تنها فرشته ي مهربون زندگيشه
همون كه قول داد اگه بشكننش هيچ وقت نشكنه
همون كه خواست نشونه كوچيكي از مهربوني تو رو زمين باشه
همون كه از اينده ميترسه خيلي
همون كه تنهاست تو دنيا اما با تو بي نيازه از خلقت
همون كه خداروشكر اگه بزرگ شده هنوز از گريه كردن خجالت نميكشه
همون كه عاشقته اما رسمشو بلد نيست گاهي تقليد عاشقارو ميكنه بهش نخندي!!! ناوارده هست اما دوست داره
همون كه گاهي عهدو پيموناشوفراموش ميكنه
همون كه حداقل به زبون ميگه راضيم به رضات...
من ازت هيچي تو اين دنيا نميخوام
فقط خودتو ميخوام
بهشت پيشكش خوبات
من تورو ميخوام
فقط تورو
حتي اگه ببريم ته جهنم
بازم داد ميزنم
عاشقتــــــــــــــــــــــــــــم...
اينقد خدا خدا خدا ميكنم
اينقده صدات ميكنم
كه فقط نگام كني
تنهام نزارميترسم
پناهم باش
دوست دارم...:13: