1391 بهمن 29، 13:14
1391 بهمن 29، 23:54
سلام خدا
دلم گرفته از بس به بنده هات گفتم و درکم نکردن خستم
دیگه دلی برام نمونده
واقعا مرد شدم دیگه
دردایی رو کشیدم که خودت میدونی چقد سنگین بود
اگه فقط راه داره زودتر این زندگیمو تموم کن فدات شم
واقعا حاظرم برم جهنم تا این دنیارو تحمل کنم
اگه میشه تمومش کن عمرمو
من راضیم دیگه دارم فقط به خودم ضرر میزنم تا زودتر بیام پیشت
واقعا زمینتو گند گرفته خدا....
دلم گرفته از بس به بنده هات گفتم و درکم نکردن خستم
دیگه دلی برام نمونده
واقعا مرد شدم دیگه
دردایی رو کشیدم که خودت میدونی چقد سنگین بود
اگه فقط راه داره زودتر این زندگیمو تموم کن فدات شم
واقعا حاظرم برم جهنم تا این دنیارو تحمل کنم
اگه میشه تمومش کن عمرمو
من راضیم دیگه دارم فقط به خودم ضرر میزنم تا زودتر بیام پیشت
واقعا زمینتو گند گرفته خدا....
1391 اسفند 3، 1:21
خدایا شکرت
1391 اسفند 3، 13:25
سلام
خوبي خدا جونم ؟ .. فكر كنم بدترين سواله ممكنو ازت پرسديم چطوري ممكنه با كاراي ما , حالت خوب باشه ؟
البته هستن كسايي كه حالتو خوب ميكنن ..
كاش منم جزو اون دسته از اداما بودم .. و اين كه كاش فقط به كلمه كاش ختم نميشد ..
من فكر ميكنم :
هر چقدر خدارو بيشتر صدا بزنيد .. اون بيشتر سكوت ميكنه !
دوست داره بندش صداش كنه .. وقتي يك مدت صداش كني .. به صدات عادت ميكنه .. و بعد يك مدت از شندين صدات لذت ميبره .. وجوابتو نميده .. چون ميدونه بعد از اين كه جوابتو بده .. ديگه صداش نميكني ..
درسته خدا جونم ؟
اما اگه من قول بدم كه بعد از اين كه جوابمو دادي بازم صدات كنم , جوابمو ميدي ؟
خيلي دوست دارم
قده تمام مهرونيايه خودت
[/b]
1391 اسفند 4، 2:04
خداجون خیلی شرمندم ....
نمیدونم چی بگم؟
خداجون بخدا توبه کرده بودم ولی .....
اگه یه فرصت دیگه بهم بدی قول میدم رو حرفم وایمیسم
میدونم دفه پیشم قول دادم ولی این دفه راستی راستی رو حرفم وایمیسم
بهم فرصت میدی ؟؟؟؟؟؟؟
نمیدونم چی بگم؟
خداجون بخدا توبه کرده بودم ولی .....
اگه یه فرصت دیگه بهم بدی قول میدم رو حرفم وایمیسم
میدونم دفه پیشم قول دادم ولی این دفه راستی راستی رو حرفم وایمیسم
بهم فرصت میدی ؟؟؟؟؟؟؟
1391 اسفند 9، 18:30
شال سفيد را كه دورم ميپيچم،حالم عجيب ميشود
وقتي چادر ياسي را سرم ميكنم،تنفس تقريباً مشكل ميشود
نماز دارد قضا ميشود
ايستاده ام جلوي اينه و يك دايره ي كوچك از خودم را،پيچيده در ياسي و سفيد نگاه ميكنم.
جوري كه عادت ندارد
جوري كه عادت ندارم
جوري كه تو خواسته اي
راستي قبله ي اتاقم كدام طرفي بود؟
اين وري.. يك كمي كج.
مهتابي رو به رويم را خاموش ميكنم
مي ايستم پشت مهر
استرس دارم
كتاب هايم را از جلويمان هل ميدهم زير تخت
باز مي ايستم پشت مهر
اذان و اقامه نميخوانم
وقتي گفته اي اگر بخوانم فرشته هايت صف ميكشند، حتماً ميكشند
من حوصله ي فرشته هايت را ندارم
دستم را بالا ميبرم
حواسم هست كه ان جوري كه دوستم كفت اشتباه است نشود
اذان قضا شدن نمازم را ميگويند
بلند ميشوم
نميدانم ركعت چندم است
فكر ميكنم
چند كلمه ي محو از تشهد يادم مي ايد
ولي همين الان نخواندمش
پس ركعت چهارميم
انقدر زود؟
سلام خداي گرامي
سلام
سلام
سلام همان كسي كه جوابش را نميدهي و اين بار ملائكه هم نميگويند در را باز كن كه بكويي يا ملائكتي قد استحييت من عبدي و ليس له غيري فقد غفرت له.
سلام
سلام
مثل همان سلامي كه وقتي براي اولين بار وارد خانه ي جديدتان ميشويد ميگوييد. وقتي هنوز فرش ندارد. مبل ندارد. هيچ صدايي توش نمي ايد..
سلام كسي ساعت ها گوشش را محكم فشار داده تا صداي انفجار را نشنود و حالا كه انگار خبري نيست ارام دستش را برميدارد و لبخند ميزند. با اينكه ميداند همه مُرده اند
همه مُرده ام
سلام خداي گرامي
سلام
الله اكبر،راست
الله اكبر،چپ
الله اكبر،راست
چادرم را برميدارم
شال سفيدم را، انگار كه تا الان مشغول خفه كردنم بوده است از گلويم باز ميكنم.
باز هم به خاطر نمي اورم.
تو را گم كرده ام و مثل كساني كه اسمشان را فراموش كرده اند، گيجم.
وقتي چادر ياسي را سرم ميكنم،تنفس تقريباً مشكل ميشود
نماز دارد قضا ميشود
ايستاده ام جلوي اينه و يك دايره ي كوچك از خودم را،پيچيده در ياسي و سفيد نگاه ميكنم.
جوري كه عادت ندارد
جوري كه عادت ندارم
جوري كه تو خواسته اي
راستي قبله ي اتاقم كدام طرفي بود؟
اين وري.. يك كمي كج.
مهتابي رو به رويم را خاموش ميكنم
مي ايستم پشت مهر
استرس دارم
كتاب هايم را از جلويمان هل ميدهم زير تخت
باز مي ايستم پشت مهر
اذان و اقامه نميخوانم
وقتي گفته اي اگر بخوانم فرشته هايت صف ميكشند، حتماً ميكشند
من حوصله ي فرشته هايت را ندارم
دستم را بالا ميبرم
حواسم هست كه ان جوري كه دوستم كفت اشتباه است نشود
اذان قضا شدن نمازم را ميگويند
بلند ميشوم
نميدانم ركعت چندم است
فكر ميكنم
چند كلمه ي محو از تشهد يادم مي ايد
ولي همين الان نخواندمش
پس ركعت چهارميم
انقدر زود؟
سلام خداي گرامي
سلام
سلام
سلام همان كسي كه جوابش را نميدهي و اين بار ملائكه هم نميگويند در را باز كن كه بكويي يا ملائكتي قد استحييت من عبدي و ليس له غيري فقد غفرت له.
سلام
سلام
مثل همان سلامي كه وقتي براي اولين بار وارد خانه ي جديدتان ميشويد ميگوييد. وقتي هنوز فرش ندارد. مبل ندارد. هيچ صدايي توش نمي ايد..
سلام كسي ساعت ها گوشش را محكم فشار داده تا صداي انفجار را نشنود و حالا كه انگار خبري نيست ارام دستش را برميدارد و لبخند ميزند. با اينكه ميداند همه مُرده اند
همه مُرده ام
سلام خداي گرامي
سلام
الله اكبر،راست
الله اكبر،چپ
الله اكبر،راست
چادرم را برميدارم
شال سفيدم را، انگار كه تا الان مشغول خفه كردنم بوده است از گلويم باز ميكنم.
باز هم به خاطر نمي اورم.
تو را گم كرده ام و مثل كساني كه اسمشان را فراموش كرده اند، گيجم.
1391 اسفند 10، 1:36
اینکه دلم گرفته و نمی تونم دل بکنم
دلیل دلتنگی من، تنها فقط خود منم
تموم حرفامو باید فقط واسه تو بزنم
درگیر این دنیا شدم دنیای من محدود شد
وقتی فراموش کردمت، دار و ندارم دود شد
دوری من از تو فقط عذاب بی اندازه داشت
بی خبر از اینکه نگاهت منو تنها نمیذاشت
هر لحظه که فکر می کنم اینهمه از تو دور شدم
دوباره گریه ام می گیره، دلم میگیره از خودم
همهمه ی این روزگار منو به تنهایی سپرد
فکر زمین و آدماش، از دل من یاد تو برد
دوستت دارم دوست داشتنم مهمتر از جونه برام
این بدترین گناهه که از تو بجز تو رو بخوام
سخاوت دستای تو دنیامو میسازه هنوز
با این همه گناه من آغوش تو بازه هنوز
دلیل دلتنگی من، تنها فقط خود منم
تموم حرفامو باید فقط واسه تو بزنم
درگیر این دنیا شدم دنیای من محدود شد
وقتی فراموش کردمت، دار و ندارم دود شد
دوری من از تو فقط عذاب بی اندازه داشت
بی خبر از اینکه نگاهت منو تنها نمیذاشت
هر لحظه که فکر می کنم اینهمه از تو دور شدم
دوباره گریه ام می گیره، دلم میگیره از خودم
همهمه ی این روزگار منو به تنهایی سپرد
فکر زمین و آدماش، از دل من یاد تو برد
دوستت دارم دوست داشتنم مهمتر از جونه برام
این بدترین گناهه که از تو بجز تو رو بخوام
سخاوت دستای تو دنیامو میسازه هنوز
با این همه گناه من آغوش تو بازه هنوز
1391 اسفند 10، 13:24
سلام خداجونم
من اگه تو رو نداشتم چکار می کردم
بین این بنده هات که بعضیاشون آزارم میدن درک نمی کنند
شایدم درک می کنند و اینقد مغرورن که ...
خدایا دلم گرفته
کاش کسی پیشم نبود و یه دل سیر گریه می کردم
ممنون ازت که هستی که امید دارم حرفامو می شنوی
ممنون که تنهام نمیذاری ممنونم
من اگه تو رو نداشتم چکار می کردم
بین این بنده هات که بعضیاشون آزارم میدن درک نمی کنند
شایدم درک می کنند و اینقد مغرورن که ...
خدایا دلم گرفته
کاش کسی پیشم نبود و یه دل سیر گریه می کردم
ممنون ازت که هستی که امید دارم حرفامو می شنوی
ممنون که تنهام نمیذاری ممنونم
1391 اسفند 14، 22:49
سلام
خيلي دلم از خودم گرفته ..
از كارام ..
يك كاري كن خداجونم , نميدونم هنوزم اميدي به بخشيدنم هست يا نه ..
خيلي دلم از خودم گرفته ..
از كارام ..
يك كاري كن خداجونم , نميدونم هنوزم اميدي به بخشيدنم هست يا نه ..
1391 اسفند 14، 23:49
میدونم اونقد بزرگ هستی که، همه ما رو که به این بلای خانمان سوز گرفتار شدیم ببخشی
مرسی که هستی خدا
مرسی که هستی خدا
1391 اسفند 18، 11:09
خدایا مرا ببخش
به خاطر همه درهایی که زدم
ولی هیچکدام خانه تو نبود
به خاطر همه درهایی که زدم
ولی هیچکدام خانه تو نبود
1391 اسفند 18، 12:12
سلام و عرض ادب به همه دوستای خوبم
ابن دعاها مربوط به مسابقه دعاهای کودکان ایرانی هست
نشون میده چقدر ساده میشه با خدا درد و دل کرد . چقدر معصومانه ، دعایی به دور از مصلحت اندیشی ، دعایی نه به خاطر معامله با خدا
حتما بخونید
چند تاش خیلی جالبه
ابن دعاها مربوط به مسابقه دعاهای کودکان ایرانی هست
نشون میده چقدر ساده میشه با خدا درد و دل کرد . چقدر معصومانه ، دعایی به دور از مصلحت اندیشی ، دعایی نه به خاطر معامله با خدا
حتما بخونید
چند تاش خیلی جالبه
خدايا شکر ما ديگر فقير نيستيم !
ديشب دکتر دهکده مي گفت :
«چشم هاي پدرم پر از آب مرواريد است»
ديشب دکتر دهکده مي گفت :
«چشم هاي پدرم پر از آب مرواريد است»
آرزو دارم سر آمپولها نرم باشد! (تاده نظربیگیان / ۵ ساله)
خدای مهربانم! من در سال جدید از شما میخواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)
ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا میکنم. از تو میخواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاهها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را میخواهم میگوید بازار آرایشگاه خوب نیست! (فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)
خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! (سوسن خاطری / 9 ساله)
خدایا! یک جوری کن یک روز پدرم من را به مسجد ببرد. (کیانمهر رهگوی / 7 ساله)
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! (الناز جهانگیری / 10 ساله)
آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدیهایی را که من جمع میکنم از من میگیرند و به بچه آنهایی میدهند که به من عیدی میدهند! (سحر آذریان / ۹ ساله)
بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا! از تو میخواهم که برادرم به سربازی برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراری است. مادرم هی غصه میخورد و میگوید کی کارت پایان خدمت میگیری؟ (حسن ترک / 8 ساله)
ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! (شاهین روحی / 11 ساله)
خدایا! کاری کن وقتی آدمها میخوان دروغ بگن یادشون بره! (پویا گلپر / 10 ساله)
خدا جون! تو که اینقدر بزرگ هستی چطوری میای خونه ما؟ دعا میکنم در سال جدید به این سؤالم جواب بدی! (پیمان زارعی / 10 ساله)
خدایا! یک برادر تپل به من بده!! (زهره صبورنژاد / 7 ساله)
ای خدا! کاری کن که دزدان کور شوند ممنونم! (صادق بیگ زاده / 11 ساله)
خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو میخواهم که به پدر و مادر همه بچههای تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانهیمان مانند بچههای سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم. (مهسا فرجی / 11 ساله)
دلم میخواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژلهای بزنم! (روشنک روزبهانی / 8 ساله)
خدایا! شفای مریضها را بده هم چنین شفای من را نیز بده تا مثل همه بازی کنم و هیچکس نگران من نباشد و برای قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و شفای همه ما را بدهد. الهی آمین. (مهدی اصلانی / 11 ساله)
خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم! (مینا امیری / 8 ساله)
خدایا! تمام بچههای کلاسمان زن داداش دارند از تو میخواهم مرا زن دادش دار کنی! (زهرا فراهانی / 11 ساله)
ای خدای مهربان! من سالهاست آرزو دارم که پدرم یک توپ برایم بخرد اما پدرم بدلیل مشکلات نتوانسته بخرد. مطمئن هستم من امسال به آرزوی خودم میرسم. خدایا دعای مرا قبول کن. (رضا رضائی طومار آغاج / 13 ساله)
ای خدای مهربان! من رستم دستان را خیلی دوست دارم از تو خواهش میکنم کاری کنی که شبی او را در خواب ببینم! (شایان نوری / 9 ساله)
ای خدایی که خانممون گفته از بابا و مامان هم مهربونتری! کاش دوباره آقای احمدینژاد (!) به شهر ما میاومد و دستور میداد کوچه ما را آسفالت کنند تا مامانم مجبور نباشه هر روز کفشامو توی کوچه با آفتابه بشوره تا گلشون پاک بشه! (محدثه واحدیان / 7 ساله)
کاشکی من یه مغازه توپ فروشی داشتم تا دیگه مجبور نمیشدم به جای توپهایی که همسایهمون پاره میکرد، توپ نو بخرم! (زهرا ایمانی / 12 ساله)
خدایا ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلممان هم مرا بوس کند!! (امیرحسام سلیمی / 6 ساله)
خدیا! دعا میکنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر رفتگران خسته نشوند! (فاطمه یارمحمدی / 11 ساله)
ای خدا! من بعضی وقتها یادم میرود به یاد تو باشم ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود! (شقایق شوقی / 9 ساله)
خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونهها را میزدیم و فرار میکردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون من امسال دیگه این کار رو نمیکنم! (دلنیا عبدیپور / 10 ساله)
آرزو دارم بجای این که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم میفهمیدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و این قدر ایراد نمیگرفتند! (هدیه مصدری / 12 ساله)
خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) میخوان دعا میکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! (باران خوارزمیان / 4 ساله)
خدایا! برام یک عروسک بده. خدایا! برای داداشم یک ماشین پلیس بده! (مریم علیزاده / 6 ساله)
خدایا! میخورم بزرگ نمیشم! کمکم کن تا خیلی خیلی بزرگ شوم! (محمد حسین اوستادی / 7 ساله)
خدایا! من دعا میکنم که گاو باشم (!) و شیر بدهم تا از شیر، کره، پنیر و ماست برای خوراک مردم بسازم! (سالار یوسفی / 11 ساله)
من دعا میکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قیامت به بهشت بروند. (المیرا بدلی / 11 ساله)
خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمیخواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا میکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم! (نیشتمان وازه / 10 ساله)
اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول میزنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفری / 11 ساله)
خدای مهربان! من یک جفت کفش میخواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق کند مرسی خدایا! (رویا میرزاده / 7 ساله)
خدایا! من یک دوستی دارم که پدرش کار نمیکند فقط میخوابد و همین طور تریاکی است! خدایا کمک کن که از این کار بدش دست بردارد. خدایا ظهور آقا امام زمان را زود عنایت فرما. (لیلا احسانی فر / 11 ساله)
"هزاران نفر برای باریدن باران دعا میکنند غافل از آنکه خداوند با کودکی است که چکمههایش سوراخ است."
خدای مهربانم! من در سال جدید از شما میخواهم اگر در شهر ما سیل آمد فوراً من را به ماهی تبدیل کنی! (نسیم حبیبی / ۷ ساله)
ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا میکنم. از تو میخواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاهها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را میخواهم میگوید بازار آرایشگاه خوب نیست! (فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)
خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی! (سوسن خاطری / 9 ساله)
خدایا! یک جوری کن یک روز پدرم من را به مسجد ببرد. (کیانمهر رهگوی / 7 ساله)
خدای عزیزم! در سال جدید کمک کن تا مادربزرگم دوباره دندان دربیاورد آخر او دندان مصنوعی دارد! (الناز جهانگیری / 10 ساله)
آرزوی من این است که ای کاش مامان و بابام عیدی من را از من نگیرند. آنها هر سال عیدیهایی را که من جمع میکنم از من میگیرند و به بچه آنهایی میدهند که به من عیدی میدهند! (سحر آذریان / ۹ ساله)
بسم الله الرحمن الرحیم. خدایا! از تو میخواهم که برادرم به سربازی برود و آن را تمام کند. آخه او سرباز فراری است. مادرم هی غصه میخورد و میگوید کی کارت پایان خدمت میگیری؟ (حسن ترک / 8 ساله)
ای خدا! کاش همه مادرها مثل قدیم خودشان نان بپزند من مجبور نباشم در صف نان بایستم! (شاهین روحی / 11 ساله)
خدایا! کاری کن وقتی آدمها میخوان دروغ بگن یادشون بره! (پویا گلپر / 10 ساله)
خدا جون! تو که اینقدر بزرگ هستی چطوری میای خونه ما؟ دعا میکنم در سال جدید به این سؤالم جواب بدی! (پیمان زارعی / 10 ساله)
خدایا! یک برادر تپل به من بده!! (زهره صبورنژاد / 7 ساله)
ای خدا! کاری کن که دزدان کور شوند ممنونم! (صادق بیگ زاده / 11 ساله)
خدایا! در این لحظه زیبا و عزیز از تو میخواهم که به پدر و مادر همه بچههای تالاسمی پول عطا کنی تا همه ما بتوانیم داروی "اکس جید" را بخیریم و از درد و عذاب سوزن در شبها رها شویم و در خواب شبانهیمان مانند بچههای سالم پروانه بگیریم و از کابوس سوزن رها شویم. (مهسا فرجی / 11 ساله)
دلم میخواهد حتی اگر شوهر کنم خمیر دندان ژلهای بزنم! (روشنک روزبهانی / 8 ساله)
خدایا! شفای مریضها را بده هم چنین شفای من را نیز بده تا مثل همه بازی کنم و هیچکس نگران من نباشد و برای قبول شدن دعا 600 عدد صلوات گفتم ان شاء الله خدا حوصله داشته باشد و شفای همه ما را بدهد. الهی آمین. (مهدی اصلانی / 11 ساله)
خدایا! دست شما درد نکند ما شما را خیلی دوست داریم! (مینا امیری / 8 ساله)
خدایا! تمام بچههای کلاسمان زن داداش دارند از تو میخواهم مرا زن دادش دار کنی! (زهرا فراهانی / 11 ساله)
ای خدای مهربان! من سالهاست آرزو دارم که پدرم یک توپ برایم بخرد اما پدرم بدلیل مشکلات نتوانسته بخرد. مطمئن هستم من امسال به آرزوی خودم میرسم. خدایا دعای مرا قبول کن. (رضا رضائی طومار آغاج / 13 ساله)
ای خدای مهربان! من رستم دستان را خیلی دوست دارم از تو خواهش میکنم کاری کنی که شبی او را در خواب ببینم! (شایان نوری / 9 ساله)
ای خدایی که خانممون گفته از بابا و مامان هم مهربونتری! کاش دوباره آقای احمدینژاد (!) به شهر ما میاومد و دستور میداد کوچه ما را آسفالت کنند تا مامانم مجبور نباشه هر روز کفشامو توی کوچه با آفتابه بشوره تا گلشون پاک بشه! (محدثه واحدیان / 7 ساله)
کاشکی من یه مغازه توپ فروشی داشتم تا دیگه مجبور نمیشدم به جای توپهایی که همسایهمون پاره میکرد، توپ نو بخرم! (زهرا ایمانی / 12 ساله)
خدایا ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلممان هم مرا بوس کند!! (امیرحسام سلیمی / 6 ساله)
خدیا! دعا میکنم که در دنیا یک جاروبرقی بزرگ اختراع شود تا دیگر رفتگران خسته نشوند! (فاطمه یارمحمدی / 11 ساله)
ای خدا! من بعضی وقتها یادم میرود به یاد تو باشم ولی خدایا کاش تو همیشه به یاد من بیوفتی و یادت نرود! (شقایق شوقی / 9 ساله)
خدای عزیزم! سلام. من پارسال با دوستم در خونهها را میزدیم و فرار میکردیم. خدایا منو ببخش و اگه مُردم بخاطر این کار منو به جهنم نبر چون من امسال دیگه این کار رو نمیکنم! (دلنیا عبدیپور / 10 ساله)
آرزو دارم بجای این که من به مدرسه بروم مادر و پدرم به مدرسه بروند. آن وقت آنها هم میفهمیدند که مدرسه رفتن چقدر سخت است و این قدر ایراد نمیگرفتند! (هدیه مصدری / 12 ساله)
خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) میخوان دعا میکنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود! (باران خوارزمیان / 4 ساله)
خدایا! برام یک عروسک بده. خدایا! برای داداشم یک ماشین پلیس بده! (مریم علیزاده / 6 ساله)
خدایا! میخورم بزرگ نمیشم! کمکم کن تا خیلی خیلی بزرگ شوم! (محمد حسین اوستادی / 7 ساله)
خدایا! من دعا میکنم که گاو باشم (!) و شیر بدهم تا از شیر، کره، پنیر و ماست برای خوراک مردم بسازم! (سالار یوسفی / 11 ساله)
من دعا میکنم که خودمان نه، همه مردم جهان در روز قیامت به بهشت بروند. (المیرا بدلی / 11 ساله)
خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمیخواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا میکنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم! (نیشتمان وازه / 10 ساله)
اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول میزنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند! (عاطفه صفری / 11 ساله)
خدای مهربان! من یک جفت کفش میخواهم بنفش باشد و موقع راه رفتن تق تق کند مرسی خدایا! (رویا میرزاده / 7 ساله)
خدایا! من یک دوستی دارم که پدرش کار نمیکند فقط میخوابد و همین طور تریاکی است! خدایا کمک کن که از این کار بدش دست بردارد. خدایا ظهور آقا امام زمان را زود عنایت فرما. (لیلا احسانی فر / 11 ساله)
"هزاران نفر برای باریدن باران دعا میکنند غافل از آنکه خداوند با کودکی است که چکمههایش سوراخ است."
1391 اسفند 18، 21:21
لطفا كسي نخونه
سلام
خدا جونم خسته شدم
تو اين سن ؟ اين همه گناه ؟
به چه دردي ميخورم من ؟
هدف از افرينش من چي بود ؟
كه بيامو گناه كنم ؟
كه فقط توبه هامو بشكنم ؟
من درست شدني نيستم
من كم اووردم
من ديگه نميخوام براي پاكي تلاش كنم
ديگه نميخوام باشم ..
اخه چقدر ؟
خودت كه ميدوني چمه ..
خودت كه ميدوني چقدر خستم
نميخوام نجات پيدا كنم ..
نميخوام خوب بشم , ميدونم خوب بشو نيستم
فقط زودتر راحتم كن ..
خيلي زود ..
سلام
خدا جونم خسته شدم
تو اين سن ؟ اين همه گناه ؟
به چه دردي ميخورم من ؟
هدف از افرينش من چي بود ؟
كه بيامو گناه كنم ؟
كه فقط توبه هامو بشكنم ؟
من درست شدني نيستم
من كم اووردم
من ديگه نميخوام براي پاكي تلاش كنم
ديگه نميخوام باشم ..
اخه چقدر ؟
خودت كه ميدوني چمه ..
خودت كه ميدوني چقدر خستم
نميخوام نجات پيدا كنم ..
نميخوام خوب بشم , ميدونم خوب بشو نيستم
فقط زودتر راحتم كن ..
خيلي زود ..
1391 اسفند 18، 21:24
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ...
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ
ﺩﻭﺭ ﻳﺎ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ..
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ...
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ... ﭘﻨﺎﻫﻢ ﺩﻩ
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﺤﺒﺖ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ
ﺩﻭﺭ ﻳﺎ ﻧﺰﺩﻳﮏ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ..
ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﻓﺘﻦ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ...
ﻣﻦ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﻧﻴﺰ ﻣﻲ ﺗﺮﺳﻢ ...
ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ... ﭘﻨﺎﻫﻢ ﺩﻩ
1391 اسفند 19، 4:34
سلام مهربونم
وای خدا جونم
نمیدونی که نه میدونی چقد دوست دارم تو رو صدا کنم مهربونممممممممممممممم
خدایا بعضی وقتا از خودم میپرسم چرا این همه اصرار داری که تو رو بفهمیم با تو باشیم و هزار تا سوال دیگه ازت واینکه این چه حسی دارم یعنی همه ما داریم که تو دوستداشتنی هستی حتی اگر تو رو نفهمیم تو رو ته دلمون احساس میکنیم اینکه همیشه یکی هست و پشتمونو خالی نمیکنه
خیلی حس خوبیه چون با تو به بن بست نمیرسه آدم یکی هس که تا ابد با تو خوش به حال ما که تو رو داریم
وای خدا جونم
نمیدونی که نه میدونی چقد دوست دارم تو رو صدا کنم مهربونممممممممممممممم
خدایا بعضی وقتا از خودم میپرسم چرا این همه اصرار داری که تو رو بفهمیم با تو باشیم و هزار تا سوال دیگه ازت واینکه این چه حسی دارم یعنی همه ما داریم که تو دوستداشتنی هستی حتی اگر تو رو نفهمیم تو رو ته دلمون احساس میکنیم اینکه همیشه یکی هست و پشتمونو خالی نمیکنه
خیلی حس خوبیه چون با تو به بن بست نمیرسه آدم یکی هس که تا ابد با تو خوش به حال ما که تو رو داریم
صفحهها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41 42 43 44 45 46 47 48 49 50 51 52 53 54 55 56 57 58 59 60 61 62 63 64 65 66 67 68 69 70 71 72 73 74 75 76 77 78 79 80 81 82 83 84 85 86 87 88 89 90 91 92 93 94 95 96 97 98 99 100 101 102 103 104 105 106 107 108 109 110 111 112 113 114 115 116 117 118 119 120 121 122 123 124 125 126 127 128 129 130 131 132 133 134 135 136 137 138 139 140 141 142 143 144 145 146 147 148 149 150 151 152 153