خیلی خوشگل بود
از اینجاش خیلی خوشم اومد:
دیدار تو نور چشم من است .
پیوند تو آرزوی من است.
شوقم بسوی توست .
بیتابیم از عشق توست .
سر به هواییم هوای توست .
خواسته ی من رضای توست .
نیاز من دیدار توست .
طلب من کنار توست .
قرب تو نهایت سوال من است.
نجوای تو روح و راحت من است.
در نزد تو دوای درد من است
و درمان سوز من و آرامی آتش من
و برکناری رنج من ،
مجتبی جان حرف نداشت!perfect!(اینو جدیدا یاد گرفتم)
من فقط میگم خدا جونم دستمو بگیر کمکم کن که زندگیم مثل 3 ماه پیش بهم نریزه!بازم موقع امتحان من رسید!کمکم کن رفوزه نشم
(1388 آبان 17، 22:19)R324 نوشته است: [ -> ]خیلی خوشگل بود
از اینجاش خیلی خوشم اومد:
دیدار تو نور چشم من است .
پیوند تو آرزوی من است.
شوقم بسوی توست .
بیتابیم از عشق توست .
سر به هواییم هوای توست .
خواسته ی من رضای توست .
نیاز من دیدار توست .
طلب من کنار توست .
قرب تو نهایت سوال من است.
نجوای تو روح و راحت من است.
در نزد تو دوای درد من است
و درمان سوز من و آرامی آتش من
و برکناری رنج من ،
این تیکه "عین" ترجمه مناجات "مریدین" از امام سجاد ، بری تو مفاتیح هست
اما خیلی جالبتر ترجمه کرده .
من خودم معنیهاش رو میخوندم این ترجمه نزدیک تر بود ،
واقعا زیبا و دلنشین بود
ممنون که فرصت خوندنش رو به من هم دادی
این قسمتش دیوونم کرده
علی میگوید ، آه من قلة الزاد و طول الطریق ،
وای از توشه ی کم و راه دور ،
خدایا !
آه علی را تو می فهمی که سینه ی او را فهمیده ای،
که دشمنانش در آن شناورند
و دشمن از وسعت آن در تنگناست ،
نه من ،
که سینه ی او نه همچون سینه ی من است
که من تحمل خودم هم ندارم ،
..و همین راه دور است که مرا به عجز و عبث کشیده است
بسیار زیبا و تاثیر گذار بود
ممنونم ...
خدايا
عذر ميخواهم از اين که بخود اجازه ميدهم که با تو راز و نياز کنم
عذر ميخواهم که ادعا هاي زياد دارم در مقابل تو اظهار وجود ميکنم
در حالي که خوب ميدانم وجود من ضائيده ي اراده من نيست و بدون خواسته ي تو هيچ و پوچم ,
عجيب آنکه
از خود ميگويم
منم ميزنم
خواهش دارم و آرزو ميکنم
خدايا...
تو مرا عشق کردي که در قلب عشاق بسوزم
تو مرا اشک کردي که در چشم يتيمان بجوشم
تو مرا آه کردي که از سينه ي بيوه زنان و دردمندان به آسمان صعود کنم
تو مرا فرياد کردي که کلمه ي حق را هر چه رسا تر برابره جباران اعلام نمايم
تو تار و پود وجود مرا با غم و درد سرشتي
تو مرا به آتش عشق سوختي
تو مرا در توفان حوادث پرداختي , در کوره ي غم و درد گداختي
تو مرا در درياي مصيبتو بلا غرق کردي
و در کويره فقر و هرمان و تنهائي سوزاندي.
آخدا، دل منو که میشناسی، زیاد میگیره، آخدای مهربون ماه رمضونی های من، ماه شعبون من، چرا قهری با من، آخدا یه چند وقتیه احساس میکنم ولم کردی، استغفرالله، تو که کسی رو ول نمیکنی، من ولت کردم، آخدا کجان اونایی که بوی تو رو میدن، ازشون بوی تو رو بفهمیم، آخدا دلم گرفته، آخه من که از اون قلة من الآخرینات نیستم مهربون، بیا تو پدری کن برای من، پدر رو طوری آفریدی که سیلی میزنه اما بعدش شب نمیتونه بخوابه، آخدا تو ولم نکن ببین کجا دارم میرم، ببین خستم، چشامم باز نمیشه از خستگی، تو یه بیابون سرگردونم، آب هم نیست، من تشنم، از عطش دارم میمیرم...
چشم امیدم به توست
خداوندا تو ماراجاهل خواندی،
از جاهل جز جفا چه آیــد؟
الهی آنچــه من از تو دیدم دوگیتی بیاراید،
عجب اینست که جان من از بیم داد تو دمی نیاساید!
الهی آمدم با دو دست تهی ،
بسوختم بر امید روز بهی ،
چه بُوَد اگر از فضل خود براین خسته دلم مرهم نهی؟
الهی از کجا باز یابم من آنروز که تو مرا بودی و من نبودم،
تا باز بدان روز رسم میان آتش و دودم،
اگر به دو گیتی آن روز یابم پر سودم،
ور بود خود را دریابم به نبود خود خشنودم....
اي خدا مرا اين عزت بس كه بنده ي تو باشم
اين فخرم بش كه پروردگارم تو باشي
تو آنچناني كه من دوست دارم
پس مرا آنسان كه مي خواهي بگردان
خدای من
خدای خوب و مهربان
من و قلب کوچکم دوست داریم
همیشه کنارت باشیم
تو هر شرایطی
خدایا...
ممنون که این همه خوبی
امروز غر ندارم...
.
خدایا ، تو خودت ، خودت رو بیشتر به من بشناسون ،
خدایا ، خودت بیشتر برام جلوه کن ، تا بیشتر حست کنم ، و بیشتر ببینمت و بیشتر بشناسمت ،
خدایا ، تو تموم خواسته های بجا و حق رو دوست داری و اجابت میکنی ، خواسته منم حق بود ، چون تو خیلی شایسته تر از من هستی برای رسیدن به من ، تا این که من به تو برسم
خدایا من رو از "من " گفتن باز دار ، من رو از انانیت و غرور و تکیه به خودم دور کن ،
خدایا که همیشه به تو و فقط به تو تکیه کنم ،
خدایا کاری کن بیشتر باورت کنم ، بیشتر و بیشتر ، بیشتر باورت کنم که همیشه مواظب منی ، بیشتر باورت کنم که نگران و هوای من رو داری ، بیشتر باورت کنم که فقط خود تو برای همه امور و زندگیم کافی هستی ، و بارهام رو به دوش میگری ،
خدایا بیشتر باورت کنم که وقتی بت گفتم من رو از این گناه باز دار یا توفیق توبه و ترک معصیت بده
، وقتی بت گفتم من رو حفظ کن :و به من عصمت بده
، ازت نا امید نشم
، و ازت غافل نشم و رویم رو بیشتر متوجه تو کنم .
خدایا کاری کن وقتی خواسته یی داشتم اون رو اماده ببینم . حتی اگه اجابت نشد ، چه بسا از اون بیشتر برام همون وقت آماده کردی ولی من کورم و نمی بینم .
خدایا وقتی گناهی میکنم چون باور و ایمانم به تو کم بوده ، پس ایمانم رو قوی کن
خدایا نمازم رو کاری کن فقط برای فرار از جهنم نخونم ، حضور قلبم رو در نماز بیشتر کن که نمازی بشه که وقت شروع گناه با من حرف بزنه
و من رو باز داره و من این رو خیلی خوب حس کنم .
.