وای دارم بال در میارم..
مرسی خدا ی مهربون و ماه و دوست داشتی خود خودم
ای وای یادم رفت..
سلام
بازم میگم..1000 بار دیگم میگم..دوست دارم با تمام وجودم
بچه ها بخندین که خدا عاشق خندیدن شماست
ای خداوند!
به علمای ما مسوولیت
و به عوام ما علم و به دینداران ما دین
و به مومنان ما روشنایی و به روشنفکران ما ایمان
و به متعصبین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب
و به زنان ما شعور و به مردان ما شرف
و به پیران ما آگاهی و به جوانان ما اصالت
و به اساتید ما عقیده و به دانشجویان ما نیز عقیده
و به خفتگان ما بیداری و به بیداران ما اراده
و به نشستگان ما قیام و به خاموشان ما فریاد
و به نویسندگان ما تعهد و به هنرمندان ما درد و به شاعران ما شعور
و به محققان ما هدف و به مبلغان ما حقیقت
و به حسودان ما شفا و به خودبینان ما انصاف
و به فحاشان ما ادب
و به فرقههای ما وحدت
و به مردم ما خود آگاهی
و به همه ملت ما همت تصمیم و استعداد فداکاری و شایستگی نجات و عزت ببخشا
دکتــــر علی شریعتی
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
خدایا
التماس به خدا شجاعت است
اگر براورده شود حاجت است
اگر براورده نشود حکمت است
التماس به خلق شرمندگی است
اگر براورده شود منت است
اگر براورده نشود ذلت است
(1388 خرداد 1، 0:04)رز زرد نوشته است: [ -> ]بارالها!
در پیشگاه تو ایستادهام،
و دستهایم را به سوى تو بلند كردهام،
آگاهم كه در بندگىات كوتاهى نموده و در فرمانبرىات سستى كردهام،
اگر راه حیا را مىپیمودم از خواستن و دعا كردن مىترسیدم ...
ولى … پروردگارم!
آن گاه كه شنیدم گناهكاران را به درگاهت فرا مىخوانى،
و آنان را به بخشش نیكو و ثواب وعده مىدهى،
براى پیروى ندایت آمدم،
و به مهربانىهاى مهربانترین مهربانان پناه آوردم.
و به وسیله پیامبرت كه او را بر اهل طاعتت برترى داده، و اجابت و شفاعت را به او بخشیدى،
و به وسیله برترین زن،
و به فرزندانش، كه پیشوایان و جانشینان اویند،
و به تمامى فرشتگانى كه به وسیله اینان به تو روى مىكنند، و در شفاعت نزد تو، آنان را كه خاصان درگاه تواند، وسیله قرار مىدهند، به تو روى مىآورم.
پس بر ایشان درود فرست،
و مرا از دلهره ملاقاتت در امان دار،
و مرا از خاصّان و دوستانت قرار ده،
پیشاپیش، خواسته و سخنم را آنچه سبب ملاقات و دیدن تو مىشود قرار دادم
اگر با این همه، خواستهام را رد كنى، امیدهایم به تو به یأس مبدّل مىگردد،
همچون مالكى كه از بنده خود گناهانى دیده و او را از درگاهش رانده،
و آقایى كه از بندهاش عیوبى دیده و از جوابش سر باز مىزند .
واى بر من اگر رحمت گستردهات مرا فرانگیرد،
اگر مرا از درگاهت برانى، پس به درگاه چه كسى روى كنم؟
اما... اگر براى دعایم درهاى قبول را گشوده، و مرا از رساندن به آرزوهایم شادمان گردانى، چونان مالكى هستى كه لطف و بخششى را آغاز كرده، و دوست دارد آن را به انجام رساند، و مولایى را مانى كه لغزش بندهاش را نادیده انگاشته و به او رحم كرده است.
در این حالت نمىدانم كدام نعمتت را شكر گزارم؟
آیا آن هنگام كه به فضل و بخششت از من خشنود شده، و گذشتههایم را بر من مىبخشایى؟
یا آن گاه كه با آغاز كردن كرم و احسان بر عفو و بخششت مىافزایى؟
خیلی مخلصیم عالی بود انشاالله جوابتو از خدا بگیری
نامه ای به خدا
از بنده رو سیاه
به ارحم الراحمین
خدایا من امروز شاکیم
خودت می دونی چرا
می ترسم دهنمو باز کنم حرفی بزنم که کفر باشه!
من آدم خوبی بودم چشمم دنبال ناموس مردم نبود هیچ گناه سنگینی مرتکب نشده بودم به این گناه هم مثل خیلی دیگه از بچه های اینجا به طور اتفاقی آلوده شدم حتی نمیدونستم اسم این کار چیه!
از وقتی فهمیدم چه اتفاقی برام افتاده سعی دارم ترک کنم! آخدا شما خودت این غریزه رو گذاشتی تو وجود ما , حالا شیطون اومده دست گذاشته روش! تو رو به بزرگی خودت قسم راه کنترلشم به ما بده! به خودت قسم دیگه خسته شدم از بس یه روز طرف تو ام یه روز تو صف شیطان! خودتم میدونی همیشه دلم با توئه , اون وقتایی هم که از صف شما جدا میشم خودتم می دونی دست خودم نیست , البته دست خودم هستا اما شیطون باعث میشه اصلا حواسم نباشه دارم چیکار می کنم!می خوام ترک کنم اما افتادم تو یه سر بالایی که هر دفعه 2 متر میرم بالا 2 متر و نیم سر می خورم پایین. مگه شما نگفتی اگه دعا کنیم وقتی به صلاحمون باشه اجابت میکنی خوب ما هم داریم از صبح تا شب دعا می کنیم که از این گناه خلاص شیم پس چرا جواب نمی دی ! البته خودمم می دونم اینقدر این سینه رو گند و کثافت گرفته که نمی ذاره صدامون از سینه بیرون بیاد تازه اگه بیاد و جوری بیاد که تو طالب شنیدنش باشی ما گوش درست و حسابی هم برامون نمونده که جوابمونو بشنویم! می ترسم روز مرگم برسه اما هنوز هم تو صف شیطان باشم! به بزرگی خودت قسمت میدم زودتر کمکمون کنی از این باتلاقی که توش گیر کردیم و هر چی دست و پا میزنیم بیشتر فرو میریم , بیایم بیرون! به خدا اگه این گناه و نداشته باشیم ما هم میتونیم بنده های خوبی برات باشیم! می دونم می خوای جواب بدی اگه اراده کنیم می تونیم پس لااقل کمک کن اراده مون رو قوی کنیم!
با سلام
سبِّح اسمَ ربک الاعلی
به تو: خدای خوبم که هستی ام را از تو وام دارم
از من: که هستی را زیسته و نزیسته به تو مدیونم...
به تویی جاوید.... از منی میرا...
به تو که دلبرانه در چندمین سالگرد ورودم به این دیار سلامت دادی ام... از منی که عاشقانه روزوشب تو را سلام میدهم.....
بگذار خدای خوبم........ بگذار به بهانه این سالگرد.. در نیمه شب باران خورده و مرطوب.. با هستی سرشار از هوایی مشتاق و خیس از غربت.. قربت را با هم بگوییم........
اسان کردی برایم ايمان اوردن به باور زاده شدن دوباره و جوانه زدن را..... در بین بارانهای پاییزی که هرکدام با بادهای کوبنده شان قصد شکستن تمام زاد و برگم را داشتند....
گرچه سنگین بود باور کردن نگاههای ناباوری که به رويش از بین پیله ای خشک و قالبی مومن نبودند!
و چون زاده شدم...... دستهای تو.. هدیه از معدن عشق به امانت گرفت و راهی بلوغ و وسعت يافتنم کرد.
مسافر سرزمینت شدم. گرچه مقصود را نمی دانستم اما پیله را شکافتم. بالها را به هوای تو باز کردم تا ازاد از هر دلبستگی به سویت اوج بگیرم...
به شهادت قلبی که در هرلحظه هزاران بار تپید.. به شهادت هزاران حرف گفته و ناگفته... اینجا قلب بهشت است....... هر اینه که محبت تو در وجودم شعله می کشد..........
---------------------------------------------------------------------------
* درخت
اتش که میگيرد
صدا نمیزند
نمیدود
فرياد نمیکشد
گر میگيرد و زبانه می کشد........
همين ...
فالمقسمات امرا.......
يا حق !
*
از خدا خواستم عادت بد مرا از من بگيرد .
فرمود : گرفتن عادت ها کار من نيست تو خود بايد آنها را از خود دور کنی
ازخدا خواستم به من صبرعنايت کند .
فرمود : صبر زاييده دردورنج است صبربخشيده نمی شود ،آموخته می شود
از خدا خواستم به من خوشبختی عطا کند .
فرمود : من به تو برکت می دهم ،خوشبختی برعهده خودت است
ازخدا خواستم درد و رنج را از من دور کن .
فرمود : درد ورنج ، تو را به من نزديک تر می کند
از خدا خواستم روح مرا شکوفا کند .
فرمود : تو خود بايداز درونت شکوفا شوی من تنها می توانم شاخ و برگ هایت را هرس کنم تا پر بارتر شوی
از خدا خواستم تمامی چیزهايی را که سبب می شوند ،از زندگی لذت ببرم ،به من بدهد .
فرمود : من به تو زندگی مي دهم تا بتوانی از همه چيز لذت ببری
از خدا خواستم کمکم کند ،همه را دوست بدارم ،به همان اندازه که ديگران مرادوست دارند .
فرمودند : بالاخره آنچه را که بايد ،از من خواستی ، برای دنيا شايد تنها يک شخصی باشی ، اما برای من ِ شايد يک دنيا باشی!
خدا جونم خیلی دوست دارم!
خیلی!
تاالان که تونستم!
کمکم کن بیشتر از اینم بتونم
با سلام
فکر می کنی راحت بود برایم؟
چشم بستن و امدن و امدن و تا اینجا رسیدن؟!
نه.. نه...
ادم تکهتکههای دلش را بین شکاف روزها جا میگذارد
و هیچ چیز این زندگی انقدرها ساده نیست که خیال میکردم...
اما من باز هم میآیم و سلام میکنم
مثل اینکه هیچ اتفاقی نیفتاده
مثل اینکه اصلا دیروز دلم نشکسته..
اصلا شاید به خاطر همینکه دیروز دلم شکست باز هم امروز آمدم...
دیشب که میخواستم بخوابم با خودم گفتم فردا روز دیگریست اما قانون این طبیعت که به گذشت یک شب و روز تمام نمیشود!
با خودم عهد کردم که یک چند روزی نیایم ... سلامهایم را توی دلم نگه دارم...
گفتم میروم یک چند روزی صبر پیدا میکنم
یا ز یادت میروم یا..
اما تو که بهتر میدانی که من در ترک پیمانه دلی پیمانشکن دارم..
پس باز هم سلام
سلام رفیق
سلام عزیز
سلام خوبم..
ای دوست قبولم كن و جانم بستان
مستم كن و از هر دو جهانم بستان
با هرچه دلم قرار گيرد بی تو
آتش به من اندر زن و آنم بستان..
يا حق !
سلام
بچه ها ، ميخوام يه چيزی بگم ...
ميخوام بگم كه من هيچم ، هيچِ هيچِ هيچ ...
به قول زليخا ( رحمت خدا بر او ) : روزي من بودم ، اكنون همه تويی ...
يا سَيدي و مَولاي ، يا اِلهي و رَبي ، يا اَلله ... اَغِثني يا غياثَ المُستَغيثين ...
يا حق !
نازنین
مست عطر نفسهایت
چه زیباست کنار تو بودن
چه دلنشین است با تو نشستن و با تو برخاستن و با تو گفتن و با تو رفتن
سرم در آغوش تو
دلم سرشار از عشق تو
زبانم لبریز از کلام عاشقانه ات
چشم و گوشم که نگو
دل و جانم که نپرس ..............
تو پروردگار عالمینی و اینهمه نازنین و مهربانی؟
تو خدایی و اینهمه دلنشینی؟
می پرستمت
عاشقانه تر از همه عاشقها می پرستمت
آنقدر که لبت به لبخند باز شود
آنقدر که جز تو کاری برایم نماند
دل عاشق به این زندگی و آمد و شدها بند نمی شود
زندگی با تو را عشق است .............
با سلام
حسين (ع) مرهم دل تنگت ...
يا حق !
با سلام
اين مناجات يه خورده شايد زياد باشه ، ولي خيلي قشنگه ...
الهی! چه سنگین و خونین دلم؛ که شکر تو نتوانم گفت. الهی! چه رنگین و غمگین گشتهام که دُرّ نعتِ تو، نتوانم سُفت. الهی! آن نالههای خالصانهام کجا ست؟ من از نالههایام، دور افتادهام. الهی! آن نیازهای خاشعانه کو؟ من از نمازهای روزانهام، مهجور افتادهام؛ . الهی! عشقام بخش! من عاشقی میخواهم. الهی! مهرم بخش! من مهربانی میخواهم؛ . الهی! مشکلام در کار است و سختیهایام بیشمار؛ جز تو که را دارم که به درگاهاش نیاز آرَم؟ . الهی! دردم بسیار است و دلام بیقرار؛ جز درگاهِ تو کجا دارم که به حضرتاش نماز بگذارم؟ . الهی! دل را سوختم؛ سوختم؛ سوختم؛ این شراره که در جانم فتاده را، آرام کن!؛ . الهی! لب را دوختم؛ دوختم؛ دوختم؛ این نعره را که در سینهام نهاده، آزاد کن!؛ . الهی! من آن خلوص قدیم میخواهم! یار رب! خالصم کن!؛ . الهی! من از این سیاهی که گرفتارم؛ خستهام؛ یا رب! خلاصم کن!؛ . الهی! به نامات سوگند که دوستات دارم؛ باورم باش!؛ . الهی! به حقات قسم که باورت دارم؛ یاورم باش!؛ . الهی! زبانام برای تو؛ زبان به جز تو هیچام نیست. ذکر تو میگویام؛ . الهی! جانام فدای تو؛ جان به جز تو پوچام نیست. شکر تو میگویام؛ . الهی! من از دستمایهی دنیا؛ هیچ ندارم. دارایام کن که تو دارای تباهانی؛ . الهی! من در پست و بالا؛ از تهی سرشارم. راهام بنمای! که تو رهنمای گمراهانی؛ . الهی! سیاهام. سیاهام. سیاه. آبرویام از تو میخواهم؛ . خدایا! گناهام. گناهام. گناه. مغفرت از تو میجویام؛ . الهی! من راهِ توبه و بازگشت، نمیدانم. تو به من بازگو که چه چاره کنم؟ . الهی! من در تیرهگی و زبونی، گرفتارم. تو مرا نشان ده که چه استخاره کنم؟ . الهی! ترسیدم که اگر سوی تو آیام، از دنیا بمانم؛ دنیایام هم رفت؛ . الهی! هراسیدم که اگر با تو بمانم، دیگران را برانم؛ عقبایام هم رفت؛ . الهی! نادمام. جز این ندامتنامه چه بگویام؟ خدایا ببخشام؛ . الهی! پشیمانام. جز این شرمنامه چه بسرایام؟ خدایا بیامرزم؛ . الهی! خیرم تویی و صلاحام تویی. تو دستم بگیر و راهام بنمای!؛ . الهی! راهام تویی و فلاحام تویی. تو در این برهوت، آبام بنمای!؛ . الهی! نامات را؛ زیباییات را؛ بزرگیات را؛ جبروتات را؛ . ملکوتات را؛ حق ات را؛ حقیقتات را؛ طریقتات را؛ جمالات را؛ کمالات را؛ عشقات را؛ جلال ات را؛ سکرت را؛ شکرت را؛ صلحات را؛ صلاحات را؛ راهات را؛ فلاحات را؛ فتوحات را؛ شکوهات را؛ سلامات را؛ اسلامات را؛ خیرت را؛ اختیارت را؛ از من دریغ مدار!؛ . خدایا! مرا از خویش دور مکن! به خویشام وامگذار! به حال خود رهایام مکن! به ظلمتام گرفتار مدار! خدایا! از تو طلب دارم صلاح کارم را. خدایا از تو میخواهم سلامتام را. خدایا از تو میطلبم نیکوییام را. خدایا از تو استدعا دارم بهروزیام را؛ . الهی! به حال خود رهایام مکن! من مسکینام؛ جدایام؛ . الهی! به حال خود واگذارم مکن! من غمگینام؛ تنهایام؛ . الهی! حضورت را در زندهگیام دریغ مکن! بگذار هر لحظه با تو باشم؛ . الهی! جبروتات را در هستیام پنهان مکن! بگذار هر آن، با تو دلخوش باشم؛ . الهی! بستهگیام را به گشایشات؛ بگشا! ای گرهگشای عقدهها؛ . الهی! خستهگیام را به بخششات؛ بتاران! ای راحتِ خستهها؛ . الهی! بگذار شکرت را بگویام. نامات از من دریغ من مساز! من به و محتاجام؛ . الهی! بگذار حمدت را بسرایام. جلالات را از من مگیر! من به تو نیاز دارم؛ . الهی! من هیچام تو همه، تو شبان و من رمه، من پایین و تو فرا دست، تو برترین و من فرو دست، من هیچ؛ هیچ؛ هیچ؛ همهام کن. من سکوت؛ سکوت؛ سکوت؛ همهمهام کن! من پوچ؛ پوچ؛ پوچ؛ زیبایام کن! من سقوط؛ سقوط؛ سقوط؛ معنایام کن!؛ . خدایا! عنایتام کن. نیازمندم. درمانام کن! دردمندم؛ . الهی! خودم را به تو میسپارم؛ . الهی! دوستات دارم؛ . با پیشکش درودهای ایرانی: آرش خیرآبادی
يا حق !
با سلام
دو قدم مانده تا درک نفسهای دوست
به گمانم وقتش رسیده باشد
کمتر می نویسم این روزها و بیشتر می خوانم
تو را می خوانم با لهجه ای که گمان کنم فقط خودت می دانی
نگاهم کن نازنین
مسافرت که سرشار از عین شین قاف
تازگیها وقت و بی وقت اراده که می کنم باران میبارد
هروقت تنها قدم می زنم و تو را می خوانم
چشمهای آسمان هم خیس می شود
سبحان الله ……………
صدایت که میزنم گلها هم ترانه می خوانند
امروز از لا به لای دفترم صدای پرنده می آمد
دفترم که باز می شود آواز می خواند
انگار صدایش موسیقی متن غزلهایم شده
خودت که بهتر خبر داری از این هایی که شب و روز هرکجا که سفر می کنم دنبالم می آیند
راستش خجالت می کشم اگر مردم ببینند
اما خوبست حضورشان اگر غریبه ها از بودنشان باخبر نشوند
صورتم را خنک می کند نسیم بال زدنشان
هرقدر که این ستاره های کوله ام را به بچه ها می دهم تمام نمی شوند
دیروز چندتایشان را به زائرهای ضامن آهو دادم
قسمتشان بوده حتما …...
اجازه بده فعلا بیشتر ازاین در این دفتر ننویسم
می دانم
یک روز موقع نوشتن برای تو جان میدهم
شهیدم بخوان
همراه و همقدم و همنفس و همبغض با تمام عاشقهای خودت
بی نام و بی نشان
............
يا حق !