کانون

نسخه‌ی کامل: مناجات ♡
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
راضیم به رضای تو

الحمدالله
خدایا به خاطر همه چیزهایی که دارم و ندارم
شکــــــــــــرت


535353
خدایا به اندازه ی تمام ذرات تشکیل دهنده جهان هستی شکرت میکنم بخاطر همه ی چیزهایی که دارم اما خودت میدونی ایندفعه چی میخوام ازت خدایا ازت خواهش میکنم نه نگو میدونم خیلی آرزوی بزرگی هست ولی خدایا تو به هر کاری قادری و توانا خدا جونم من فقط از تو میخوام و دستم رو به طرف تو دراز میکنم پس دستم رو رد نکنKhansariha (8)
53خداجون خیلی خیلی دوست دارم 53
خدایا شکرت53
لا حول و لا قوت الا بالله

شکرت خدا53
خدایا
باز هم همون مشکل همیشگی حالمو گرفت
چرا درستش نمی کنی؟
مشکلمو فقط به خودت گفتم
سلام عزیزترینم
سلام خدای مهربونم
نمیدونم در برابر این همه خوبی چی بگم
من هیچ چیز بدی تو زندگیم نمیبینم
هرچی هست از لطف و مهربونیته خدای من
سپاس سپاس برای لحظه لحظه ای که میتونم زنده باشم و زندگی کنمKhansariha (8)
فقط این بین منو به حالم خودم وانذاری
چون من غیر تو هیچکی رو ندارم...
سپاس سپاس سپاس
الحمدالله
هذا من فضل ربی...53258zu2qvp1d9v
خدایا شکرت به خاطر همه ی چیزیایی که بهم دادی Khansariha (18)303
خدا ازت خیلی ممنونم
به خاطر همه چیزایی که بهم دادیو من ندیدمشون
و با اینکه من ازشون غافل بودم باز تو ازم نگرفتیشون
خدایا بی نهایت شکرت عزیزززززم
خداوندا خداوندا

قرارم باش و یارم باش

جهان تاریکی محض است

می‌ترسم

کنارم باش53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
ای توبه ام شکسته،از تو کجا گریزم؟

ای در دلم نشسته،از تو کجا گریزم؟

ای نور هر دو دیده،بی تو چگونه بینم؟

وی گردنم ببسته،از تو کجا گریزم؟

:11:
خداوند!
گاهی که به فرشتگان نوید آفرینشم را دادی با آن که هنوز هیچ بودم و هیچ و هنوز حتی عدم را ترک نگفته بودم و هنوز گِلی بودم و بی جان و بی روح ............................ هستی ام آغاز شد
و آن گاه آفریدگار! دست توانای تو تکاملم می بخشید، جسم خاکی حتی از سرم زیاد بود که تو منت بر مخلوق بی چاره و بی جان نهادی.
و جان بی جانم را به دمیدن روح و جان الهیت آزین بستی و این شدم،این شدم که اکنون ......
و خداوند! آن دم که در گذر از عدم به جان و درست لب مرز هست. خلایق را فرمان به سجده ام میدادی...
چه غروری از من میگذشت و بر من می تافت ونمی دانم خداوند! اگرزمان سجده همگان بر من غرور و کبرِ ابلیس در پیچش از فرمان تو پیش چشمم نبود و رانده شدنش نهیبم نمی زد و به خویشم نمی آورد چه بر سر آدمیتم می آمد ....
و حالا که از غرور وسرنوشت شیطان درس گرفته ام ;این شده ام.....
و اگر این درس و این تلنگر نبود چه بر سرم می آورد غرور....
و تنها دلگرمیم خداوند!...
...در کوران این غرور روح خداوندی توست که در کنار هزاران صفت نیک در نهادم
نهاده که کلاه خویش قاضی کنم وبدانم که سجده آغاز خلقتم به حرمت توانایی تو بوده و نه وجود ناتوان من ...
كه من هيچم ...هيچ ...
و گاه فراموش مي كنم اين هيچ بودنم را و فراموش مي كنم فقط امانت دار نعمت هايي هستم كه تو از روي لطف بي كرانت بر من بخشيده اي...
و اين احساس مالكيت كاذب...........
مرا ببخش...خداوند...
خدایا....
شکرت
ولی....
بیخیال ; )
[تصویر:  396083_558513520843216_320464649_n.jpg]
53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
واقعـــــــــــــــــا خدا جون
53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v53258zu2qvp1d9v
(1391 دي 29، 20:36) نوشته است: [ -> ]اخرش هم میدونم میریم جهنم..

چه نا امید
یکی به امام صادق گفت من تعجب میکنم کسی بره بهشت امام فرمود من تعجب میکنم با این همه رحمت خدا کسی بره جهنم