اشاره هایی که کرده بودم رو گفتم لینک بدم به این جا بهتر باشه :
در باره ی سنت های الهی
این ها نظریه هایی هست که توی کلاس پژوهشی تفسیر که میریم استادمون مطرح میکنه ، خود استادمون هم میگه ممکنه در حد نظریه باشه و خیلیاش رو اکثر علما از نظر لغوی و ادبی و معجم قبول دارن و توی خیلیهاش هم اختلاف دارن یا رد میکنن
چون این جا سایت ترک خود..ارض هست ، من هم به دلایلی نمیتونم اسم استادمون رو بیارم ...
قط چندتاشون رو مثال میزنم ، در باره رابطه خدا و انسان
"مثلن سنت هایی که از کلمه " یشاء" میشه فهمید
مثلن قرآن میگه " ا
لله یهدی من یشاء و یضل من یشاء"
خدا هرکه را بخواهد هدایت میکند و هرکه را بخواهد گمراه میکند
اینجا ممکنه بپرسیم ، پس ما اینجا چیکاره ایم؟ یعنی چه خدا هرکه را بخواهد گمراه میکند ؟
ولی کلمه یشاء در باره مشیت الهی حرف میزنه ، به این معنی که ، طبق سنت "یشاء" خدا شرایط و امکانات رو هم برای هدایت و هم برای گمراهی فراهم میکنه ، و ما هم با اختیارمون یا هدایت یا گمراهی رو انتخاب میکنیم ، در واقع این "یشاء" هم به الله بر میگرده و هم به "من " (به معنای هرکه ، یعنی انسان )
چون خدا انسان رو دوست داشت که آزاد بیافرینه
و لازمه آزادیش هم انتخاب و اختیار بود ، و لازمه انتخاب کردن هم ، داشتن عواقب برای هر انتخابی هست ، و وجود داشتن شرایطی که اون عواقب براش تولید بشه
همینطور مثلن درباره ی رزق سنت یشاء حاکمه ،
الله یبسط الرزق من یشاء و یقدر
یعنی طبق سنت یشاء خدا شرایط کسب و تنگی رزق رو فراهم اورده و اشخاص میتونن در هر دو جهتش حرکت کنن ! یعنی هم میتونن برن سمت کسب رزق زیاد یا این که برن سمت روزی کم ، با انتخاب و تلاشی که خودشون میکنن
...................................................................................................
در عین حال سنت "اراده " الهی جور دیگه ایه ،
توی سنت "اراده" انسان چه بخواد و چه نخواد ، این قانون در موردش هست
مثلن :
یرید الله عن یخفف لکم و خلق النسان ضعیفا
خدا برای شما اراده ی تخفیف کرده است و انسان را ضعیف آفرید
یرید الله بکم الیسر و لا
یرید الله بکم العسر
خدا برای شما اراده ی آسانی و راحتی کرده است و اراده ی سختی نکرده است
یعنی طبق سنت "اراده " الهی ، اگه کسی بخواد بخودش سخت بگیره و بیشتر از تحملش به خودش بار کنه ، به جایی نمیرسه ، (هر کسی باشه با دین یا بی دین )چه بخود و چه نخواد ، اذیت میشه ، چون خلاف قانون مندی اراده خدا عمل کرده
اما اگه کسی مثلن خودش طبق سنت "یشاء " سمت گمراهی رفت ، ممکنه این رو احساس نکنه ،
ولی مثلن در مورد بعضی چیز ها مثل "توبه " اول سنت "یشاء" اومده و بعد سنت " اراده " ،
و یتوب الله علی من
یشاء
و الله
یرید ان یتونب علیکم
یعنی طبق سنت یشاء شرایط برای این که انسان توبه کنه وجود داره و انسان خودش توبه میکنه ولی از یه مرحله ای (خیلی ) بالاتر ، توبه میره توی فاز اراده الهی ، و وقتی وارد فاز اراده الهی شد توبه امکان نداره برای اون شخص بشکنه .و طرف برای همیشه سمت خدا بازگشته
(یا مثلن در مورد رزق ، هم آیه از سنت یشاء داریم و هم از سنت اراده مثل توبه )
یا این آیه زیبا :
انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یهرکم تطهیرا
خدا ارده کرده است که الودگی را از اهل بیت دور کند و انها را پاک کند ( این در مورد مومن وقتی وارد فاز اراده الهی شد هم اتفاق میفته )
.........................................................................
یا مثلن قرآن مرگ رو طبق سنت "اذن الهی " میدونه :
و ما کان لنفسی ان تموت الا
باذن الله
و هیچ نفسی نمیرد جزء باذن خدا
اذن رو مثلن به یه مهمونی تشبیه میکنن که هم طبق سنت "یشاء" همه ی امکانات و شرایط برقراره و هم طبق سنت "اراده الهی " مهمون ها دارن میان ، و این جا صاحب خانه میگه بفرمایید !
یعنی در مورد این سنت
حضور خدا با تجلی خاصی همراهه
یا مصیبت رو :
ما اصاب من مصیبة الا
باذن الله
هیچ مصیبتی اصابت نمیکند مگر به اذن خدا
یعنی بنای خدا حفظ ما ، و نرسیدن مصیبت به ماست ، ، جزء مواقعی که به اذن خدا باشه ، و توی اون مواقع حضور خدا خاص تر و بهتر تجلی پیدا میکنه
یا قیامت :
اذ
تاذن ربک لیبعثن علیهم الی
یوم القیامة
(قیامت با سنت اذن خدا انجام میشه) برای همین میشه فهمید قیامت بهترین و اوج تجلی خداست ، که از عظمت حضور جمال و جلال خدا اونجا همه زبون ها بند میاد و خیلی ها از اوج زیبایی و عظمت این صحنه به خودشون میلرزن و چنان خشیتی پیدا میکنن که قلبشون مثل کوه میخواد از هم متلاشی بشه ،
یوم یات لاتکلم نفس الا
باذن الله
روزی که کسی نمیتواند تکلم کند جزء به اذن خدا
بعضی ها اینوقت به کسایی تشبیه میشن که حالتی دارن)از لحاظ ارتباطی و نزدیکی ) که "با حرف زدن با خدا همراه با اذن او " تمثیلش میکنن .
پیامبر میگه ، وقتی بهار را دیدید قیامت را یاد کنید ، میشه این طوری فهمید که قیامت خیلی زیباست ،
.......................................................................................................
نظر من اینه که راه پیدا کردن جواب این سوالها شناخت بهتر این قواینین و سنت های الهی هست .
من هم تا حدی که یه اطلاع جزیی داشتم اشاره کردم ...
این ها رو خیلی خلاصه و گذری وسریع گفتم شاید بخش کوچکی از اون آیات باشه
ما اول مثلن در باره کلمه یشاء و معنیش بحث میکنیم و سعی میکنیم اون قانون مندی رو هر جایی از قرآن که کلمه یشاء اومده رو کشف کنیم و تعداد آیات خیلی زیاد بود من اون جالب هاش رو انتخاب کردم
و در باره سنت " امر"
قران میگه :
و لللّه ترجع الامور (و بازگشت همه ی امور به سمت خداست )
در واقع این سوالها رو میشه ، غیر از اون سنت هایی که گفتم ، توی سیستم
سنت امر بهتر فهمید .
مثلن سوره ی عنکبوت از اولش تا چندین آیه بعدش در باره این سیستم امر و هدف خدا از این که چرا این طوری شده ، قرآن عالی توضیح داده ( و این که چرا ما به خاک اومدیم و چرا پخش شدیم و بعدش جمع شدیم ):
بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه بگم از اول آیه میگه روم پیروز شد بعد در باره جنگ های بعدی روم و ایران پیش گویی میکنه بعدش میگه :
و للّله الامر من قبل و من بعد
امر مال خداست چه از قبل این ها و چه از بعد اینها (آیه 4)
یعنی چه شکست بخورین و چه پیروزی داشته باشیم
و هر اتفاق و حادثه و بلایی و نوسانی اتفاق بیفته امر مال خداست
بعدش میگه : یومئذ یفرح المومنون (آیه 4)
یعنی کسی که اون
امر رو دریافت کرده(مومنون ) ، جدای از این فراز و نشیب ها و شکست و پیروزی ها همیشه در حال فرح و نشاط روحی هست و با امو.اج و نوسان ها بالا و پایین نمیره
وبعد در مورد کسایی که فقط ظاهر این فراز و نشیب رو در نظر گرفتن میگه :
و یعلمون الظاهر الدنیا و هم بالاخرة هم الغافلون
یعنی فقط ظاهر حیات دنیا رو میبینند و باآخرت که جزء امر پنهان ما سمت اونه غافلند (آیه 7 )
بعد راهکارش رو میگه ، راهی که مارو به امر برسونه ، تا بتونیم مثل مومنان اون رو دریافت کنیم و دچار نوسان نشیم و نشاط همیشگی و فرح دار بشیم :
(آیه 8 )
اولم یتفکروا فی انفسهم ما خلق الل السموات و الارض الا بالحق و اجل مسمی و ..
آیا اندیشه و تفکر نمیکنند که .. (که همه آسمان و زمین رو جزء به حق و به وقت و حد معین نیافریده است )
بعد نحوه تفکر رو توضیح و یاد میده :
اولم یسیرو فی الارض
فینظرو کیف عاقبت الذین من قبلهم
آیا در زمین گردش نمیکنید تا ببینید
عاقبت انهایی که قبل از شما بودند چه بود
بعدش توی 5 تا آیه هم میگه ، و من آیته و از نشانه هایش ...
و من آیته ...
و من آیته..
و اولیش: و من آیته ان خلقکم من تراب ثم اذا انتم بشر تنتشرون
و از نشانه هایش ( که ما را به سمت تفکر هدایت میکند ، و تفکر هم گفتیم ما رو به دریافت "امر" هدایت میکنه ) این است که شما را از خاک آفرید و هنگامی که بشر شدید شما را در زمین منتشر کرد
و من آیته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیها و جعل بینکم مودة و الرحمة ان فی ذالک لقوم یتفکرون
یعنی از نشانه هایش اینکه برای ما از خودمون زوجی قرار داد که بآرامش و مودت برسیم و این نشانه ای است برای تفکر
توی
همه این ها خدا میاد توی یکی یکی از هدفش از این خلقت ها ش میگه ، میگه من نشانه هایی قرار دادم که اگه به اون نشانه ها رسیدین میتونین امر من رو دریافت کنین
مثلن در باره ازدواج این نشانه رو برای این میگه اوردم
که تفکر کنین
یعنی اگه کسی توی ازدواج و مسایلش به تفکر رسید ،
امر درون ازدواج رو دریافت کرده
و من آیته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنو الیها و جعل بینکم مودة و الرحمة ان فی ذالک لقوم یتفکرون
(آیه 20 )
تو آیه بعد میگه برای این آسمان و زمین و اختلاف رو بوجود اوردم و آفریدم که نشانه ای باشد برای اهل علم (یعنی کسب علم ) (آیه 21 )
ایه بعد نشانه ای بیان میکنه (یعنی خدا آفریده تا ..) برای اهل سمع (تا با اون ها د ل هامون رو اهل شنیدن بکنیم و کور و بسته نشیم ) (آیه 22 )
و مثلن آیه بعد نشانه ای میشه برای اهل عقل و خرد ، و این نشانه ها رو میگه اوردم و آفریدم برای این که خرد ورزی و تعقل کنیم (آیه 23 )
................................................................................
توی سنت امر ، امر الهی توی عالم امر صورت میگیره ، خصوصیت عالم امر اینه که ورای "عالم خلق" هست
در واقع جای قانون گذاری عالم امر هست و توی عالم امر میشه به قانون ها و سنن الهی و بعضی از چرا ها جواب گرفت و توی عالم خلق قانون ها اجرا میشن
و قرآن میگه حتی کسایی رو قرار دادم که شما رو سمت اون امر هدایت کنن (ائمه)
و جعلنا ائمة یهدونا بامرنا
خصوصیت سنت امر اینه که یک شبه شاید صورت بگیره یا مثلن نازل بشه ولی اثر و تجلی همیشگی و فوق العاده زیاد همراه با حضور خدا به شکل عجیبی هست ،
برای حضور خدا معمولن هرجا امر هست ، کلمه "الله " هم باش همراهه
الی الله امر
و للّله الامر
الی الله تسیر الامور
و برای مثلن سریع تر نازل شدنش و فوق العاده بسط و گسترده شدنش این دلیل که قرآن میگه : خود قرآن هم امر هست :
فیها یفرق
کل
امر الحکیم
(اشاره به قرآن )
مثلن قرآن یکشبه نازل شد ، و بعد توی 23 سال بیان شد ، و تا بینهایت تجلیش بیشتر و بیشتر میشه
کل هستی هم همینطوره ، و هر چیزی که امر خدا باشه
ثم جعلناک علی شریعة من الامر فاتبها
مثلن میگه شریعت از امر خداست برای کسایی که تبعیت کنن
یعنی شریعت از امر خداست و ما با تبعیت از شریعت میتونیم از عالم خلق ، به عالم امر بریم ، عالم امر عالم بالایی که مثال زدم و گفتم مومنین توی این عالم دچار آرامش همیشگی و فرح (نشاط ) روحی خاصی میشن و به جایی میرسند که شکست ها و پیروزه ها و ابتلائات روشون اثری نمیذاره ، و یک جای بالاتر سمت خداجویی و خداشناسیشون هست .
پس شریعت میشه کلید طلایی و این جا میفهمیم رعایت احکام چقدر مهمه
و درمودر تبعیت هم این که تبعیت یعنی پیروی کردن با محبت و عشق ، و با اطاعت فرق داره
مثلن از این ایه میفهمیم که اجرای احکام و شریعت باید منجر به محبت بشه و گرنه در جهت
امر خدا پیش نرفتیم .
و خیلی از آیات دیگه فقط در مورد این سنت امر ...
...................................................................................................................................
ا
ین ها که گفتم از نظریه هاییه در مورد این مبحث که بعضی هاش رو همه قبول دارن و خیلی هم اختلاف نظر توش هست ...
چون برای خودم فضای فکری متفاوت و تازه ای رو باز کرد دوست داشتم حتما هر طوری شده مطرحش کنم
هر چند احساس کردم به بحث هم خیلی ربط داره