و من الناس من يعبد الله علي حرف فان اصابه خير اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علي وجهه خسر الدنيا و الآخره
و از ميان مردم کسانی هستند که خدا را با ترديد می پرستند. اگه خيري بهشون برسه، امن و آرامش پيدا ميکنن و اگه بلايي سرشون بياد تا امتحان شن، رو گردون ميشن. خودشون تو دنيا و آخرت ضرر ميکنن (حج/11)
أَمَّن یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَیَکْشِفُ السُّوءَ وَیَجْعَلُکُمْ خُلَفَاء الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِیلًا مَّا تَذَکَّرُونَ
یا ان کس که دعای درمانده ای را که او را بخواند اجابت میکند و دفع بلا میکند و شما را در زمین جانشین پیشینیان می سازد
ایا با الله معبودی هست؟
چه اندک پند می پذیرید
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَ عِبادُ الرَّحْمنِ الَّذِینَ یَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً
و بندگان خداى رحمان كسانىاند كه روى زمین بىتكبّر راه مىروند، و هر گاه جاهلان آنان را طرف خطاب قرار دهند (و سخنان نابخردانه گویند) با ملایمت(و سلامت نفس) پاسخ دهند.
(فرقان63)
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
وَالَّذِينَ عَمِلُواْ السَّيِّئَاتِ ثُمَّ تَابُواْ مِن بَعْدِهَا وَآمَنُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ.
و كسانى كه مرتكب گناهان شدند آنگاه توبه كردند و ايمان آوردند قطعا پروردگار تو پس از آن آمرزنده مهربان خواهد بود.
الأعراف . آیه 153
وَلِلّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِلَیْهِ یُرْجَعُ الأَمْرُ کُلُّهُ فَاعْبُدْهُ وَتَوَکَّلْ عَلَیْهِ وَمَا رَبُّکَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
و اگاهی از غیب و اسرار نهان اسمان ها و زمین تنها از ان خداست
و همه کارها به سوی او بازمیگردد
پس او را پرستش کن و بر او توکل نما
و پروردگارت هرگز از کارهایی که میکنید غافل نیست
" اَمَّن یُّجیبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ وَ یَکشِفُ السُّوءَ وَ یَجعَلُکُم خُلَفاءَ الاَرضِ ءَاِلهٌ مَّعَ اللهِ قَلیلاً مَا تَذَکَّرُونَ "
« نمل . آیه 62»
آیا آن کیست که دعای مضطر را اجابت می کند و گفتاری را بر طرف می سازد و شما مسلمانان را جانشینان زمین قرار می دهد . آیا با وجود خدای یکتا ، معبودی هست ؟! چه کم است اندرز گیری شما .
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آَمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ
قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا
يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ)
خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته انجام دادهاند وعده مىدهد
كه قطعاً آنان را حكمران روى زمين خواهد كرد ،
همان گونه كه به پيشينيان آنها خلافت روى زمين را بخشيد و دين و آيينى را كه براى آنان پسنديده ، پابرجا و ريشه دار خواهد ساخت
و ترسشان را به امنيّت و آرامش
مبدّل مىكند
؛ آن چنان كه تنها مرا مىپرستند و چيزى را شريك من نخواهند ساخت .
و كسانى كه پس از آن كافر شوند ، آنها فاسقانند
(النور:55)
قرآن خواندن
نگاه به قرآن ثواب دارد[1] شنيدنش اجر الهي دارد[2] تأمل و تفكر كردنش جزائي در دنيا و آخرت دارد[3] خواندنش علاوه بر اين كه نور چشم را زياد ميكند[4] قدرت حافظه را نيز ميافزايد و فراموشي را از بين ميبرد.[5]
خانهاي كه در آن قرآن خوانده شود نوراني ميگردد.[6]
آري قرآن نور است[7] و علم هم نور است[8] و وقتي كه دل منور به نور قرآن شد زمينهساز ورود علم نيز ميگردد، كه اگر خداي متعال براي كسي (در قلبش) نوري نرساند هيچ توانائي نوردهي را نخواهد داشت.[9]
اگرچه برخي از روايات فقط خواندن قرآن را زمينهساز نيكوسپاري دانستهاند امّا برخي از روايات آيات و سوره خاصي را يادآور شدهاند كه موجب تقويت حافظه ميگردد.
براي حافظه اگر كسي آيةالكرسي[10] را با گلاب و زعفران بنويسد و بعد آن را بليسد براي نيكسپاري بسيار مفيد است (البته هنگام خوردن بايد با وضو باشد).
اگر آيات 284 تا آخر سوره بقره را در ظرفي با زعفران بنوشد براي زودسپاري مفيد است.[11]
اگر سوره حمد و آيةالكرسي و سوره قدر و يس و واقعه و حشر و تبارك و توحيد و ناس و فلق را با زعفران و آب تميز بنويسد و بخورد براي زودآموزي سودمند است.
شيخ بهائي (ره) فرمود: اگر كسي روي هفت دانه شيريني اين هفت آيه را بنويسد و از روز شنبه هر روز يكي از آنها را بخورد حافظهاش قوي و قدرت زبانش زياد ميشود.[12]
آيات بدين قرار هستند:
1 و 2: فَتَعالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ... وَ قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْماً.[13]
3 و 4 و 5: لا تُحَرِّكْ بِهِ لِسانَكَ إِنَّ عَلَيْنا جَمْعَهُ وَ قُرْآنَهُ فَإِذا قَرَأْناهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ.[14]
6 و 7: سَنُقْرِئُكَ فَلا تَنْسى إِنَّهُ يَعْلَمُ الْجَهْرَ وَ ما يَخْفى.[15]
خواندن سوره واقعه در روز يكبار نيز در افزايش بخشيدن حافظه مؤثر است.
استمرار بر آيه نور[16]
فوائد آيةالكرسي:
اينجا شايسته است به برخي از فوائد آيةالكرسي كه از لسان ائمه ـ عليهم السلام ـ به ما رسيده است اشارهاي داشته باشيم:
1. در مال و جانش ضرري وارد نميشود.
2. شيطان به او نزديك نميشود.
3. قرآن را فراموش نميكند.
4. مشكلات دنيا و آخرت او برطرف ميگردد.
5. سختيهاي قبر بر او آسان ميشود.
6. براي رسيدن به حوائج گوناگون.
7. موجب تقويت حافظه ميگردد.[17]
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . كافي، ج 2 (عربي)، صفحات 596ـ613.
[2] . كافي، ج 2 (عربي)، صفحات 596ـ613.
[3] . كافي، ج 2 (عربي)، صفحات 596ـ613.
[4] . كافي، ج 2 (عربي)، صفحات 596ـ613.
[5] . يذهبن بالنسيان و يزدن الحفظ (سفينة البحار، ج 2، ص 588).
[6] . ان البيت اذا كان فيه... (عده، ص 269).
[7] . «قَدْ جاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ...»، (سوره مائده، 15).
[8] . العلم نور... (ميزان الحكمه، ج 6، ص 529).
[9] . «وَ مَنْ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ...»، (سوره نور، آيه 40).
[10] . سوره بقره، آيه 255.
[11] . از اول اين آيه: «آمَنَ الرَّسُولُ... عَلَى الْقَوْمِ الْكافِرِينَ»، (284 تا 286).
[12] . علاج النسيان، ص 60.
[13] . آيات 114ـ115، سوره طه.
[14] . آيات 16ـ17ـ18، سوره قيامت.
[15] . آيات 6ـ7 سوره اعلي.
[16] . سوره نور، آيه 35.
[17] . تفسير برهان، ج 3، ص 244ـ247 خلاصه مضامين آنها.
*منبع
کتاب حفظ و تقويت حافظه
سایت جامعه القرآن
رّبّنا إنّنا سمعنا مناديًا ينادى للايمان أن آمنُوا بربّكُم فآمنّا ربّنا فاغفر لنا ذنوبَنا و كفّر عنّا سيّئاتنا و توفّنا مع الأبرار *
پروردگارا! ما صداى منادى تو را شنيديم كه به ايمان دعوت مى كرد كه:
" به پروردگار خود، ايمان بياوريد "
و ما ايمان آورديم پروردگارا گناهان ما را ببخش و بديهاى ما را بپوشان و ما را با نيكان (و در مسير آنها) بميران
آمین یا ربّ العالمین
...........................
* آیه 193 سوره مبارکه آل عمران
وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را بخاطر ستمشان مؤاخذه و عذاب كند، هيچ جنبندهاى را روى آن (زمين) باقى نمىگذارد ولكن (سنت خداوند بر مهلت دادن است و) كيفر آنان را تا زمان معينى به تأخير مىاندازد، پس همينكه اجلشان فرا رسد نمىتوانند نه ساعتى پس و نه ساعتى پيش افكنند.
سنّت خداوند بر مهلت دادن و تأخير كيفر است. «يؤخرهم»
در كار خداوند، اِمهال هست، امّا اهمال نيست. كيفر الهى دير و زود دارد، امّا سوخت و سوز ندارد.
مهلت خداوند، اجل و سرآمدى دارد. «يؤخرهم الى اجل مسمّى»
مهلت خداوند بر اساس لطف او و براى توبه و جبران است، پس به آن مغرور نشويد. «و لو يؤاخذ ... ما ترك عليها من دابة ولكن يؤخرهم...»
رها بودن و آزاد بودنِ ستمگران در اعمالشان، نشانهاى بر حقانيّت آنها نيست. «يؤخرهم»
اجل انسان قابل تغيير نيست. «لا يستأخرون ساعة و لا يستقدمون»
الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ فِرَاشاً وَالسَّمَاء بِنَاء وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقاً لَّكُمْ فَلاَ تَجْعَلُواْ لِلّهِ أَندَاداً وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
22 بقره
آن خداوندی که زمين را چون فراشی بگسترد ، و آسمان را چون بنايی ، بيفراشت ، و از آسمان آبی فرستاد ، و بدان آب برای روزی شما از زمين هر گونه ثمره ای برويانيد ، و خود می دانيد که نبايد برای خدا همتايانی قرار دهيد
این همیشه سوالم بود که منظور خدا از نپرستیدن بت ها فقط همون بت های سنگی کافران بوده ؟
این متن رو تو تفسیر نمونه سوره بقره آیه 22 خوندم:
قرار دادن شريك براى خدا تنها، منحصر به ساختن بتهاى سنگى و چوبى و يا از آن فراتر، انسانى همچون مسيح (عليه السلام ) را يكى از خدايان سه گانه دانستن ، نيست بلكه معنى وسيعى دارد صورتهاى مخفيتر و پنهان تر را نيز شامل مى شود بطور
كلى هر چه را در رديف خدا در زندگى مؤ ثر دانستن يك نوع شرك است .
ابن عباس در اينجا تعبير جالبى دارد مى گويد: الانداد هو الشرك اخفى من دبيب النمل على صفاة سوداء فى ظلمة الليل ، و هو ان يقول و الله و حياتك يا فلان و حياتى ! ... و يقول لو لا كلبة هذا لاتانا اللصوص البارحة ! ... و قول الرجل لصاحبه ما شاء الله و شئت ... هذا كله به شرك :
((
انداد، همان شرك است كه گاهى پنهان تر است از حركت مورچه بر سنگ سياه در شب تاريك ، از جمله اينكه انسان بگويد: به خدا سوگند به جان تو سوگند، به جان خودم سوگند ... (يعنى خدا و جان خود و جان دوستش را در يك رديف قرار بدهد) و بگويد اين سگ اگر ديشب نبود دزدان آمده بودند! (پس نجات دهنده ما از دزدان اين سگ است ) يا به دوستش بگويد: هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ، همه اينها بوئى از شرك مى دهد)).
و در حديثى مى خوانيم كه مردى در برابر پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) همين جمله را گفت : ما شاء الله و شئت (هر چه خدا بخواهد و تو بخواهى ) پيامبر فرمود: اجعلتنى لله ندا: مرا شريك خدا و همرديف او قرار دادى ))؟!.
در تعبيرات عاميانه روزمره نيز بسيار مى گويند: ((اول خدا، دوم تو))! بايد قبول كرد كه اين گونه تعبيرات نيز مناسب يك انسان موحد كامل نيست .
در روايتى در تفسير آيه 106 سوره يوسف و ما يؤ من اكثرهم بالله الا و هم مشركون از امام صادق (عليه السلام ) مى خوانيم كه فرمود: (اين اشاره به شرك خفى است ) مانند اينكه انسان به ديگرى بگويد: اگر تو نبودى من نابود شده بودم يا زندگانيم بر باد مى رفت )).
منبع:http://www.tebyan.net