زکات در حال رکوع
ابوذر میفرماید:ای مردم روزی از روزها با رسول خدا صلی الله علیه واله و سلم در مسجد نماز میخواندم،سائلی وارد مسجد شد واز مردم تقاضای کمک کرد، ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود
را به سوی آسمان بلند کرد وگفت: خدایا تو شاهد باش من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم، ولی کسی جواب مساعد به من نداد.در همین حال حضرت علی علیه السلام که در حال رکوع بودند،
(نماز مستحبی) با انگشت دست راست خود اشاره کردند، سائل نزدیک آمد و انگشتری را از دست آن حضرت بیرون آورد. پیامبر که در حال نماز این جریان را مشاهده کرد، هنگامی که از نماز فارغ
شد سر به سوی آسمان بلند کرد و چنین گفت:خداوندا، برادرم موسی از تو تقاضا کرد، روح او را وسیع گردانی و کارها را بر او آسان سازی وگره از زبان او بگشای تا مردم گفتارش را درک کنند
و نیز خواست تا هارون را که برادرش بود، وزیر و یاورش قرار دهی و به وسیله او نیرویش را زیاد کنی و در کارهایش شریک سازی.خداوندا من محمد پیامبر و برگزیدی توام، سینه مرا گشاده کن و
کارها را بر من آسان ساز،و از خاندانم علی علیه السلام را وزیر من گردان تا به وسیله ی او پشتم محکم گردد. ابوذر گفت: هنوز دعای پیامبر پایان نیافته بود که جبرئل نازل شد و خطاب به پیامبر
گفت: بخوان.{انما ولیکم الله و رسوله و الذین آمنوا الذین یقیمون الصلاة و یوتون الزکاة وهم راکعون}همانا ولی و سرپرست شما تنها خدا و رسولش و آن کسانی هستند که ایمان آوردند نماز به پا
داشته ودر حال رکوع زکات می دهند.منبع :
إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَةَ وَیُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ
[color][font]
[/font][/color]
راکعون" آیه 55، سوره مائده
کسانی که برای طلبِ خشنودی پروردگارشان صبر کردند...
نمیشود آدم توی این دنیایِ غریبِ وانفسا زندگی کند و توی سالهای زندگیاش هیچ اتفاق ناخوشایندی نیافتد، هیچ روزهای سختی را نبیند. اصلاً نفس گذرانِ زندگی دنیا، گاهی تحمّلنکردنی میشود. برای آن روزهای سخت، نسخهی قرآن «صبر» است. آن تعبیر لطیف
استعینوا بالصّبر
را همهمان خواندهایم. انگار قرآن برای صبر یک موجودیّت و اصالتی قائل شده است وقتی میگوید «از صبر کمک بخواهید». امّا برای قرآن، هر صبری صبر نیست. اینکه از سرِ ناچاری توی روزهای سختِ زندگی صبر کنی، یا برای مظلومنمایی، یا حتّی برای جلب توجه دیگران یا نمیدانم به هزار قصد و غرض دیگر، توی آیهها خریدار ندارد. صبر باید زیبا باشد. یعقوب که برای همهی ما اسوهی صبر است، صبرش زیبا بوده. (یوسف/18/83).
خدا وقتی حتّی به محمّدش هم توصیه به صبر میکند میگوید؛
فاصبِر صبراً جمیلاً. (معارج/5).
آن صبر زیبایی که خریدار دارد، صبر برای «ابتغاء وجهِ رب» است؛
الّذین صبروا ابتغاء وجه ربّهم. (رعد/22).
یعنی صبر برای رضایِ خدا. برای دیدنِ لبخندِ خدا. صبر برای خاطرِ خودِ خدا؛
وَ لربّک فاصبر. (مدثر/7)
.
از اولش میخواستم این را بگویم که گاهی توی این روزهای بیطاقتِ ناشکیب، که حتّی گذرِ لحظهها هم برای آدم سخت میشود باید یک نفس عمیق کشید و به همهی ناخوشیها و ناملایمیها لبخند پاشید و گفت: باشد! فقط به خاطرِ خدا.
وَ الَّذینَ صَبَرُوا ابْتِغاءَ وَجْهِ رَبِّهِم
فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ
شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَکِّلينَ
یکجورِ عجیبی مهربان بود، نرمی و لطافت داشت توی برخوردهاش.
آن هم با آن جماعت عربِ جاهلی، با آن جماعت تندخو و متعصب و لجوج.
این نرمخویی و خوشخلقیش یک هدیه ویژه الهی بود،
خودِ خدا گفته بود؛
فَبِما رَحمَه مِن الله لِنتَ لَهُم (آل عمران/ 159).
با اینهمه، گاهی خدا خودش هم به شگفت میآمد از اخلاق او، به تحسینش جبریل را روانه میکرد که؛
انّک لَعلی خُلُق عَظیمٍ. (قلم/۴)
.
.. پس هر قدر میتوانید از قرآن بخوانید.
بعضی ماهها را هم خدا گذاشته انگار که بهانهای باشند برای عمل به بعضی حرفهای خودش. که توی خودِ قرآنش بگوید هر قدر میتوانید قرآن بخوانید. بعد ما نافرمانی کنیم و نخوانیم! بعد یک ماه را بگذارد و بگوید هر یک آیه از قرآن را خواندن توی این ماه، اجرش برابر با یک بار همهی قرآن را خواندن است. درست همان ماهی که ماه نزول قرآن است. که بلکه آدم به خودش بیاید و بفهمد که ثانیه ثانیهی این ماه را باید سر بکشد برای آشتی با قرآن. برای قرآن خواندن هر قدر که میتواند.
فاقرؤؤا ما تَیَسّر مِنَ القّرآن (مزمل/20)
جزء 18
عجیب روزی در پیش داریم!
یوْمَ تَشْهَدُ عَلَيْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَيْدِيهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (نور24)
روزى كه زبانها و دستها و پاهايشان بر ضد آنها دربارهى آنچه انجام مىدادند شهادت مىدهند.
بسم الله الرحمن الرحیم
إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ مَا أَدْرَئكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ هِيَ حَتَّی مَطْلَعِ الْفَجْر
به راستی که ما آن را در شب قدر فروفرستادیم. و چه تو را به شب قدر آگاه تواند کرد. شب قدر از هزار ماه برتر است. در این شب فرشتگان و روح به اذن پروردگارشان از هر امر فرود میآیند. این شب تا صبحگاه «سلام» است.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد بقره 207
انّما ولیّکم الله و رسوله و الّذین امنوا الّذین یقیمون الصّلوه و یؤتون الزّکوه و هم راکعون 55 مائده
فمن حاجّک...فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نساءنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثمّ نبتهل...آل عمران 61
افمن کان علی بیِنه من ربّه و یتلوه شاهد منه و...هود 17
و یقول الّذین کفروا لست مرسلا قل کفی بالله شهیداً بینی و بینکم و من عنده علم الکتاب رعد43
وقفوهم انّهم مسئولون صافّات 24
ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم تکاثر 8
یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته...مائده 67
الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علیکم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً.. مائده
همه شان را متبرک کرده ای ، همه این سوره های صد و چهارده گانه را و اگر ابن عبّاس نمی گفت: نزلت فی علی ثلاث مائه آیه: سیصد آیه در شأن علی(ع) نازل شده، من می گفتم عطر نابِ حضورت در تک تک آن شش هزار و دویست گانه ها جاری ست و کیست که نداند!
(1) نقشه قتل پیامبر را کشیده بودند، کسی باید در بسترشان میخوابید؛ یک فدایی؛ تو داوطلب شدی، مثل همیشه!!...جبرییل درِ گوشِ پیامبر نجوا کرد: و من النّاس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله...تو را می گفت!
(2) جبرییل، آیه آورده بود: انّما ولیّکم الله...مردِ سائل داشت از مسجد بیرون می آمد، پیامبر او را دید و سؤال کرد: آیا کسی چیزی به تو داده است؟ گفت نه یا رسول الله جز آن مرد که در حالِرکوع است و انگشترش را به من داد. به تو اشاره کرد. پیام بر لبخند زد. و یؤتون الزّکوه و هم راکعون تو بودی. فدتک القوم یا خیر راکعاَ!
(3) بحث و جدلشان با پیامبر سرِ ماجرایِ مصلوب شدن عیسی (ع) به نتیجه نرسیده بود، قرارِمباهله گذاشتند، فرزندان و زنان و عزیزانتان را بیاورید. (ابناءنا و ابناءکم، نساءنا و نساءکم، انفسنا و انفسکم). صبحِ مباهله رسید. سایه پنج نفر از دور نمایان شد: نساءنا: فاطمه بود. ابناءنا: حسین بود توی آغوش پیامبر و حسن، دست در دستانِ او، امّا انفسنا تو بودی: جانِپیامبر!
(4) آیه می گوید: آیا راجع به کسی که دلیل روشنی از جانب خدا دارد و شاهدی هم همراه خود دارد شک می کنید؟ ابن عبّاس گفته کان علی بیّنه من ربّه، پیامبر است و شاهد منه تویی.
(5) کافران به پیامبر گفته بودند: تو فرستاده خدا نیستی: لستَ مرسلاً. خدا گفته بود به آنها بگو: برای گواهیِ نبوّت من، خدا و آن کسی که علم الکتاب نزدِ اوست، کافیست. دوست و دشمن گفته اند: مَن عنده علم الکتاب تویی. الذی عنده علم الکتاب هو امیرالمؤمنین(ع).
(6) قرآن می گوید: روز قیامت، در مواقفِ حشر نگهمان می دارند و سؤال می کنند: وقفوهم انّهم مسئولون. گفته اند از تو سؤال می کنند؛ از ولایتِ تو: عن ولایة علیِ بن ابیطالب. قرآن می گوید: در آن روز از نعمت هایمان سؤال می کنند: ثمّ لتسئلنّیومئذ عن النّعیم. گفته اند از نعمتِ ولایتِ تو می پرسند: عن ولایه علیّبن ابیطالب.
(7) داشتند از حج باز میگشتند. جبرییل آمده بود که: زود باش پیامبر. تبلیغ کن آنچه را به تو گفتهایم. همه شان را نگاه داشت. دستت را بالا گرفت و ولایتِ تو را تبلیغ کرد جلوی ِچشمانِ دوست و دشمن. ما انزل الیک ولایتِ تو بود...جبرییل دوباره آمده بود: امروز دینتان کامل شد: الیوم اکملت لکم دینکم... پیامبر از شوق تکبیر گفت. مکمّل دین، تو بودی. ولایتِ تو بود.
همه شان را متبرک کرده ای، همه این سوره های صد و چهارده گانه را...این را همین امشب اعتراف میکنم که زمین و آسمان بی قرارِ آمدنِ توست و من در خیالم کنارِ مستجار نشسته ام و این آیه ها را با تو مرور می کنم. همین امشب که بند بندِ وجودم از شوقِ آیههایِ تو میلرزند و تو میدانی. واگر ابن عبّاس نمی گفت: نزلت فی علی ثلاث مائه آیه...من می گفتم عطر نابِ حضورت در تک تک آن شش هزار و دویست گانه ها جاری ست
و کیست که نداند!
يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ قُولُوا قَوْلاً سَديداً (احزاب 70)
ای اهل ایمان! از خدا پروا کنید و سخن درست و استوار گویید.
جزء 25 :
از علّتهایی که برای مستجاب نشدن دعا ذکر شده اینه که فقط وقتی گرفتار هستیم خدا رو یاد کنیم
بعد که مریضیمون خوب شد، قرضمون رو دادیم، توی دانشگاه قبول شدیم و عروس یا داماد شدیم و ... دیگه دعا نمی کنیم تاااااا اینکه دوباره به یه مشکل بخوریم !!
و إذَا أنعَمنا عَلى الانسان أعرَضَ و نئا بجانِبِهِ و إذا مَسّهُ الشّرُّ فَذو دُعاءٍ عَرِيض *
و هر گاه به انسان (غافل و بى خبر) نعمت دهيم، روى مى گرداند و به حال تكبّر از حق دور مى شود ولى هر گاه مختصر ناراحتى به او رسد، تقاضاى فراوان و مستمرّ (براى بر طرف شدن آن) دارد
* آیه 51 سوره مبارکه فصّلت
اونهایی که سیخ و سنگ قاطی نخود و لوبیا میکنند!
اونهایی که کم کاری میکنند!
اونهایی که به مردم دروغ میگن!
اونهایی که رانت خواری میکنند!
اونهایی که ظاهر و باطنشون فرق داره
و ....
یک چیزی رو در نظر نمی گیرند :
إنّ الله لا يخَفَى عَلَيهِ شىءٌ فى الأرضِ و لا فی السّمَاء
هيچ چيز، در آسمان و زمين، بر خدا مخفى نمى ماند
آیه 5 سوره مبارکه آل عمران
بَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأبْرَارِ
پروردگارا، ما شنيديم كه دعوتگرى به ايمان فرا مىخواند كه: «به پروردگار خود ايمان آوريد»، پس ايمان آورديم. پروردگارا، گناهان ما را بيامرز، و بديهاى ما را بزداى و ما را در زمره نيكان بميران.
آل عمران آیه 193