کانون

نسخه‌ی کامل: آیه های منتخب قرآنی
شما در حال مشاهده‌ی نسخه‌ی متنی این صفحه می‌باشید. مشاهده‌ی نسخه‌ی کامل با قالب بندی مناسب.
خودش درستش میکنه، تو فقط تلاش کن. زیادی حساب کتاب نکن

و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرون‏شدنى قرار مى‏دهد و از جايى كه حسابش را نمى‏كند به او روزى مى‏رساند و هر كس بر خدا اعتماد كند او براى وى بس است‏خدا فرمانش را به انجام‏رساننده است به راستى خدا براى هر چيزى اندازه‏اى مقرر كرده است


وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا وَيَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ وَمَن يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ إِنَّ اللَّهَ بَالِغُ أَمْرِهِ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ لِكُلِّ شَيْءٍ قَدْرًا

__

حتما هم میشنوه، جواب هم میده

و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزديكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى‏كنم پس [آنان] بايد فرمان مرا گردن نهند و به من ايمان آورند باشد كه راه يابند

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من نه تو را رها کرد ه ام و نه با تو دشمنی کرد ه ام. (ضحی ۱-۲)
(1388 مرداد 30، 11:47)نیما-رستگار نوشته است: [ -> ]با سلام

انصافا اين آيه مايه دلگرميه براي انساني كه ...

اعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ وَ أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ(98)

سپس در آيه بعد براى تاكيد دستورات گذشته و تشويق مردم به انجام آنها و تهديد مخالفان و معصيت‏كاران مى‏فرمايد:" بدانيد خدا شديد العقاب و نيز غفور و رحيم است"

و اينكه مى‏بينيم در آيه فوق،" شديد العقاب" بر" غفور رحيم" مقدم داشته شده شايد اشاره به اين است كه مجازات خداوند را با تمام شدتى كه دارد مى‏توان با آب توبه شست و مشمول مغفرت و رحمت خدا گشت.

در پناه خدا !
53
امام صادق سلام الله علیه در تفسیر آیه ۳۰ سوره مبارک شوری به نقل از امیرمؤمنان علی سلام الله علیه فرمودند :

هیچ رگی نمی زند و هیچ سنگی به پای کسی آسیب نمی رساند و هیچ پایی نمی لغزد و هیچ چوبی به دستی خراش نمی اندازد ، مگر به علت گناه
 آيه شماره 58 و 59  از سوره مبارکه عنکبوت


وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ


كساني كه ايمان آوردند و عمل صالح انجام دادند آنها را در غرفه‏ هائي از بهشت جاي مي‏دهيم كه نهرها در زير آن جاري است،
جاودانه در آن خواهند ماند، چه خوبست پاداش عمل كنندگان! (۵۸)



الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ


همانها كه (در برابر مشكلات) صبر (و استقامت) مي‏كنند و بر پروردگارشان توكل مي‏نمايند.
(۵۹)


تفســــــیر:



صبر و توكّل، دو نمونه‏ ى روشن از عمل صالح است. «عملوا الصّالحات... الّذين صبروا و... يتوكّلون»
ربوبيّت خداوند، زمينه‏ ى توكّل بر اوست. «على ربّهم يتوكّلون»
فشارهاى روحى و مشكلات زندگى از موانع راه نيكوكاران است، كه بايد با صبر و توكّل آنها را برطرف كرد. «صبروا - يتوكّلون»
رمز موفقيّت و سعادت در چهار چيز است:
الف: ايمان و انگيزه. «آمنوا»
ب: كار و كوشش.
«عملوا»
ج: استمرار و استقامت. «صبروا»
د: توكّل بر خدا، در برابر وسوسه‏ ها و نگرانى‏ ها. «على ربّهم يتوكّلون»
توكّل بر خداوند، بايد همراه بكارگيرى تمام توان و استقامت درونى باشد. («صبروا» خبر از گذشته است كه آنان تمام توان خود را قبلاً به كار گرفته‏ اند و «يتوكّلون» خبر از آينده مى‏دهد، يعنى در برابر خطرات و حوادث آينده و پيش‏ بينى نشده، بر خداوند توكّل مى‏نمايند.)
««  حَتّی إِذا جاءَ أحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبّ ارْجِعُونِ … لَعَلّی أعْمَلُ صالِحًا فیما تَرَکتُ کلاّ إِنّها کلِمَه هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلی یوْمِ یبْعَثُونَ  »»


سوره مؤمنون ، آیات 99 و 100

:.  ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ  .:
خداوند متعال در این آیه می فرماید:

53    53    53    53    53    53
گناهکاران بعد از مرگ تقاضای بازگشت به دنیا می کنند تا اعمال صالحی را که در انجام آن کوتاهی کرده اند جبران کنند،
اما به آن ها پاسخ داده می شود که این درخواست پذیرفتنی نیست و بازگشت به دنیا غیر ممکن است؛
زیرا آنان به عالمی وارد شده اند که عالم برزخ نام دارد و باید تا روز قیامت در آنجا بمانند.
53    53    53    53    53    53
التماس دعا
یا زهرا53
میخوام گناه نکنما
ولی نمیشه
سخته
هی به خودم قول میدم که دیگه گناه نکنم ، ولی ...
کاش یه شرایطی بود که می تونستم گناه کنم و عقوبت نبینم...

هست ...
می تونم...

لقمان به فرزندش میگه وقت گناه جایی رو انتخاب کن که خدا تو را نبینه

اگر چنین جایی رو پیدا کردیم، می تونیم خیلی راحت و بی عذاب وجدان گناه کنیم!

أَلَا إِنَّ لِلَّهِ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ قَدْ یَعْلَمُ مَا أَنتُمْ عَلَیْهِ (نور64)

آگاه باشید که آنچه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست، شما به هر حالى باشید البته خدا از آن آگاه است ...
وَأَنذِرْهُمْ یَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ کَاظِمِینَ (غافر/18)


بترسان آن‌ها را از یوم الآزفه...
 
این غفلت‌های تو در تو، این مستی‌های بی‌خبری، این بی‌خیالی‌های عجیب و غریب، جلو گذر زمان را نمی‌گیرد. روزها تند و تند می‌گذرند، از پی هم می‌آیند و می‌روند، انگار همه اجزاء زمان توی مسابقه باشند برای رسیدن به آن روز، به آن روز که وقتِ کمی مانده تا رسیدنش، که رسیدنش نزدیک است. به آن روز قریب الوقوع. که «یوم الازفه» اش گفته‌اند. ...


اَزِفَه الآزِفَه. (نجم- 57)








53
ما به لقمان حكمت داديم (و به او گفتيم) شكر خدا را بجاي آور، هر كس شكرگزاري كند به سود خويش شكر كرده، و آنكس كه كفران كند (زياني به خدا نميرساند) چرا كه خداوند بينياز و ستوده است ...

سوره لقمان
بسم الله الرحمن الرحیم
یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْکَ مِن رَّبِّکَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُکَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکَافِرِینَ.
                                                                                                                      الْیَوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُواْ مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکُمُ الإِسْلاَمَ دِیناً...


و خدا جبرییل را روانه کرده بود که بگوید: «آن‌چه بر تو نازل کردیم، ابلاغ کن، اگرنه، رسالتت را به انجام نرسانده‌ای»[sup]1[/sup].
و هزار هزار حاجیِ از حرم بازگشته، زیرِ آفتاب، چشم‌شان به دستانِ پیام‌برِ خدا بود.
و کنارِ برکه‌ای که اسمش غدیر بود، دستِ مردی به گرمایِ دستِ رسول خدا شادمان شده بود.   
و خدا جبرییل را برای بار دوّم قاصد کرده بود که بگوید؛ «امروز دین‌تان را کامل کردم، امروز نعمتم را بر شما تمام کردم».[sup]2[/sup]
و میانِ آن رفت و آمدِ جبرییل، علی مولای هر کسی شده بود که پیام‌بر مولای اوست؛ اَولی بِالمؤمنینَ مِن انفسهم.[sup]3
[/sup]








[sup]53
[/sup]




پ



بسم الله الرحمن الرحیم


فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا
وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ




بالای تپه ایستاده بود، آن چه از دور می دید باور نمی کرد. یک پسربچّه توی آغوش محمّد بود و یک پسربچّه دیگر، دستش در دستِ محمّد، کنارش، بانویی که سر تا پایش را با حجاب پوشانده بود و آن طرف تر، مرد جوانی راست قامت...همین؟ همه ابناء و نساء و انفس شان همین پنج نفر است؟
دوباره نگاهشان کرد، این بار ولی دهانش از ترس خشک شد، رفت بالای بلندی، رو کرد به جماعت نجرانیان و گفت: آن پنج نفری که من می بینم اگر دست به دعا و نفرین بردارند، نسلی از ما روی زمین باقی نمی ماند. بروید پیش از آن که دست های کوچک آن دو پسربچّه به دعا بلند شود، پیش از آن که آن بانو روی زمین بنشیند و نگاهش را به آسمان بدوزد، پیش از آن که آن مردِ جوان سرش را بالا بگیرد، پیش از آن که محمّد عمامه اش را بردارد، بروید و بگویید اسقفِ نجران گفته ما تسلیمیم!






53
بسم الله الرحمن الرحیم

نشان لیاقت خدا، مدالی نیست که بر گردنت بیاویزی.
 نشان لیاقت خدا، تنها چند خط ساده است؛ خط های ساده ای که بر پیشانی ات می کشد.
هر تقویم که تمام می شود، خطی بر خطوط پیشانی ات اضافه می گردد و روزی می رسد که پیشانی ات پر از دست خط خدا می شود.
آیینه ها می گویند آن کس زیباتر است که خطی بر چهره ندارد؛ آیینه ها اما دروغ می گویند.
دست خط خدا بر هر صفحه ای که بنشیند، زیبایش می کند.
جوانی، بهایی است که در ازای دست خط خدا می دهیم.
دست خط خدا اما پیش از اینها می ارزد. کیست که جوانی اش را به دست خط خدا نفروشد؟

" وَ قضی ربّکَ الا تعبدوا الا ایّاه وَ بالوالدین ِ احسانا ً امّا یبلغنّ عندکَ الکبَرَ احَدُهُما او کلاهُما فلا تقل لهُما افّ ٍ وَلاتنهَرهُما وَ قل لهُما قولا ً کریما ً "

درکتاب آسمانی آیه23 سوره اسراء خداوند می فرماید: [b]«[/b]پروردگارت مقرر داشت که جز او را نپرستید به پدر و مادر نیکی کنید. هرگاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.»


یا خیر الرازقین
خداوند كعبه را مغناطيس دلها قرار داده كه دلها را از نقاط دور ونزديك به سوى خود مى كشد، دلها نيز در آرزوى كعبه و اهل آن هستند،چرا كه در قرآن مى فرمايد:
«فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ الناسِ تَهْوي إلَيْهِم»(1)؛ «پس تو، دلهاى گروهى از مردم را متوجّه آنان ساز».
امام حسين عليه السلام نيز مغناطيس دلهاى شيعيان است، آنان در دلهاى خود كششى ويژه به سوى امام حسين عليه السلام احساس مى نمايند، به گونه اى كهنسبت به دوستى امامان ديگر عليهم السلام امتياز دارد و اين امر در مراجعه به وجدان آشكار مى گردد.(2) ---------------------------------------------
1)سوره ابراهيم، آيه 37.
2)الخصائص الحسينيّة: 228.
« همچو قرآن که به معنی هفت توست»

قرآن حکیم را به هزار چشم نگریسته اند و همچنان به هزار چشم دیگر می نگرند؛ هر نگاهی چیزی می جوید و همان می بیند:
طالب هر چیزی ای یار رشید
جز همان چیزی که می جوید ندید
یکی طالب اجر اخروی است و می پرسد که تلاوت هر سوره را اجر و ثواب چند است. 
یکی ادیب است و از شکوه کلام الهی در شگفت مانده و می کوشد تا فنون ادب و اسرار بلاغت را از خلال آن آیات معجز بیان، کشف کند و در قلم آورد. 
یکی در احکام قوانین الهی نظر می کند و بازار فقاهت را رونق می بخشد.
یکی فیلسوف است و مراتب کمال عقل را در آیت نور می یابد.
یکی در علوم غریبه می کوشد و از جفر و اعداد می گوید.
و از نگاه عاشقان بیدل، قرآن دعوتنامۀ «عشق» است که به رسولش فرمود:
مردمان را بگو اگر خدا را دوست می دارید به دنبال من آیید: « اِن کنتم تحبُّونَ الله فَاتَّبعُونی »
و نشان «خانۀ معشوق» است که از این سو بیایید و از آن سو مروید: « اَلَم اَعهَد اِلیکُم یا بنی آدَمَ اَلاَّ تَعبُدوا الشّیطان اِنَّهُ لَکُم عَدوٌّ مُبین و اَنِ اعبُدونی هذا صِراطٌ مُستَقیم»
و...







حسین الهی قمشه ای
بخشی از مقاله "همچو قرآن که به معنی هفت توست" بر گرفته از کتاب «کیمیا - 1» 
“ يا ليتني كنت معهم فافوز فوزاً عظيما ً” (نساء73)
مي گويند: اي كاش ما هم با آنها بوديم و به رستگاري بزرگي مي رسيديم .
امام رضا (علیه السلام) به “ ريان بن شبيب“ فرمود: اي پسر شبيب! اگر دوست داري كه در مكان هاي بنا شده در بهشت با پيامبر و خاندانش باشي ، پس قاتلان حسين (علیه السلام) را لعنت نما ، اي پسر شبيب ! اگر دوست داري به ثواب كشته شدگان در راه حسين برسي پس چون او را ياد كني بگو: “ اي كاش با آنان بودم و به پيروزي و كاميابي بزرگي مي رسيدم “ .

( امالي ، صدوق ص130)
صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33 34 35 36 37 38 39 40 41